به گزارش افق اندیشه برنامه «گفتمان محلی پیرامون پیامدهای اختلافات و راه حلهای آن از دیدگاه دین و شریعت اسلام» روز سه شنبه مورخ ۱۶دلو ۱۴۰۳ ش با حضور رئیس شورای علمای شیعه مرکز بامیان در هوتل نوربند قلا برگزار گردید. این برنامه که تحت نظر آمریت اقوام، قبایل و سرحدات ولایت بامیان در هوتل نوربند قلا دائر گردیده بود، به یکپارچگی و همگرایی و پرهیز از اختلاف پرداخت.
حجتالاسلام والملسمین سيد نصرالله واعظی، رئیس شورای علمای شیعه مرکز بامیان، در رابطه به ریشه و منشاء اختلافات از نظر شریعت اسلامی به ایراد سخن پرداخت و گفت:
در تاریخ حیات بشری همواره شاهد منازعات و اختلافات میان اقوام و مِلل جهان و پیامدهای ناگوار و ناخوشایندی آن بودهایم چون؛ توالد و تکاثر در جامعه بشری یک امر تکوینی و فطری بوده که یکی از ثمرههای آنرا میتوان ناهنجاری ها، اختلافات و منازعات میان قبیلهای و منطقهای، دانست. که اگر در این مورد به قرآنکریم توجه صورت گیرد، به وفور میتوان مشاهده کرد که واژههای ضد و نقیض در کنار هم آمده؛ مانند: ظلم و عدل، سختی و آسانی، علم و جهل و بسیار مواردی دیگر از این قبیل، چون هر واژهای در دنیا، هم مترادف و هم متضاد آن، موجود میباشد.
اگر در واژهای اختلاف، که متضاد آن وحدت است دقت نمائیم، در متون دینی نیز به آن به صورت مفصل پرداخته شده است که یکی آنرا ممدوح و متضاد آنرا مذموم تلقی کرده است.
خدواند متعال، در قرآنکریم چنین بیان داشته است: وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ.(١٠٣ _ آل عمران).
در آیه دیگر نیز بیان میکند: و تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ.(٢ _ المائده).
در آیات ذکر شده، دستور صریح قرآنکریم بر وحدت، اخوت، همکاری، رفع تفرقه و نزاع میباشد.
و در جای دیگر در روایات و متون دینی عوامل اختلافات میان امت مسلمه، را چنین بیان میدارد:
۱_ تَعَصُّب: تَعَصُّب یا حَمیَّت از رذائل اخلاقی به معنای طرفداری غیرمنطقی به شخص، گروه یا چیزی است. تعصب را به دو گونه پسندیده(ممدوح) و ناپسند(مذموم) تقسیم کردهاند، هرچند غالبا واژه تعصب، در بخش مذموم به کار میرود. به طور کلی اگر وابستگی انسان به امور نادرست و غیرمنطقی باشد تعصب مذموم است، و این همان چیزی است که در قرآن مجید از آن به عنوان «تعصب جاهلیت» یاد شده است؛ بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَىٰ أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَىٰ آثَارِهِم مُّهْتَدُونَ.(٢٢ _ الزخرف) و اگر وابستگی به امور مثبت و سازنده و از روی علم و آگاهی باشد تعصب مثبت و ممدوح است، يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ.(٥٤ _ المائده).
۲_ خودستایی(غرور و تکبر): خودستایی و فخر فروشی، عامل بسیاری از گناهان کبیره بوده وعامل تفریقه واختلاف از این رو قرآنکریم و ائمه معصومین (علیهمالسّلام) به شدت با آن برخورد کرده و آن را مورد نکوهش قرار داده که حتی آنرا از جمله صفات شیطان، تلقی نموده است؛ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ، خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ.(٧٦ _ ص)
مطابق همین آیه قرآنکریم، عطار نیشابوری، شعر زیبای را سروده است:
خودستایی پیشهٔ شیطان بود
آنکه خود را کم زَند، مرد آن بود
گفت شیطان، «من ز آدم بهترم»
تا قیامت گشت ملعون، لاجرم
از تواضع، خاک مردم میشود
نور و نار از سرکشی، گم میشود
رانده شد ابلیس از مستکبری
گشت مقبول آدم از مستغفری
شد عزیز آدم، چو استغفار کرد
خوار شد شیطان، چو استکبار کرد
دانه پست افتد زبردستش کنند
خوشه چون سربرکند پستش کنند
و همچنین در اینجا میتوان به داستانهای اختلاف میان فرزندان حضرت آدم، هابیل وقابل واختلاف میان فرزندان حضرت یعقوب اشاره نمود.
۳_ جهل و کجفهمی از دین و معارف اسلامی: جهل و نادانی به عنوان صفت ناپسند در اسلام و قرآنکریم دانسته شده و از مؤمنان خواسته شده که از آثار زیانبار آن آگاهی یابند؛ چون نه تنها در زندگی دنیوی برای انسان زیانبار است بلکه، خطر آن همواره در زندگی اخروی نیز دامنگیر انسان میشود و او را گرفتار شقاوت و بدبختی مینماید. جهل و نادانی را میتوان ریشهی همهی بدبختیها و بدعتها دانست و برای برطرف کردن این بدعتها، میبایست به زیور علم و دانش آراسته بود؛ پيامبر اکرم(ص) چنین فرمودند: إِذَا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فِي أُمَّتِي فَلْيُظْهِرِ الْعَالِمُ عِلْمَهُ ، فَمَنْ لَمْ يَفْعَلْ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ.
از جمله عوامل اختلافات مذهبی، جهل، نادانی و کَجفهمی از دین است که تفاوت های مذهبی را، اختلافات مذهبی قلمداد نموده و گسترش میدهند.
بعضی از تفاوتهای میان شیعه و سُنّی:
– مسئله خلافت و امامت
– مسئله احکام فقهی(مسح پا در وضوء)
– مسئله عصمت اهلبیت(علیهمالسلام)
– مسئله جمع و تفریق بین نمازها
– مسئله اعتقاد به مهدویت
– مسئله توسل
_مساله رویت وعدم رویت خداوند در قیامت ومخلوق بودن کلام خداوند.
۴_ کینه توزی و عقدههای شخصی: کینه از جمله رذایل اخلاقی در دین مبین اسلام شمرده شده است. کینهتوزی حالتی نفسانی است که به دنبال حسادت و خشم و مانند آن، در نفس آدمی پدیدار میشود و به شکل یک عُقده در آن باقی مانده و روح و جسم کینهتوز را، به شدت تحت تاثیر قرار میدهد و تعادل رفتاری و شخصیتی او را سلب میکند.
علی بن ابی طالب(ع) در مذمت کینه توز، چنین میفرماید: اَلدُّنيا أَصغَرُ وَ أَحقَرُ وَ أَنزَرُ مِن أَن تُطاعَ فيهَا الحقادُ؛ دنيا كوچكتر و حقيرتر و ناچيزتر از آن است كه در آن ازكينهها پيروى شود. (غررالحكم، ج2، ص 52، ح1804).
۵_ حُبّ دنیا: در آیات متعددی از قرآنکریم در مورد حب دنیا و دلباختگی و دلدادگی در برابر زرق و برق دنیا سخن به میان آورده و آنرا نوعی بازيچهای کودکانه و سهو و سرگرمی میداند، همچنین در احادیث، از حُبّ دنیا به عنوان سر منشأ تمام اشتباهات یاد شده است. تمام فسادهای که در بشریت پیدا شده است، از اوائل خلقت بشر تا کنون و تا آخر، منشأ آن، همین حُبّ دنیا و حُبّ نفس پنداشته شده است.
۶_ سیاست های شیطانی: منظور از سیاست شیطانی، کُنش یا رفتاری در حوزۀ امور عمومی است که مبتنی بر التواء و افتراء است یعنی چند ویژگی اساسی دارد که عبارتند از: 1) دروغگویی و ناراستی یا عدم صداقت در گفتار و رفتار؛ 2) فریب، حیله یا نیرنگ و سلطه بر مردم از طریق فریب و تزویر؛ 3) هوای نفس و امیال فردی و مادی.
انَّ فِرۡعَوۡنَ عَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَجَعَلَ أَهۡلَهَا شِيَعࣰا يَسۡتَضۡعِفُ طَآئِفَةࣰ مِّنۡهُمۡ يُذَبِّحُ أَبۡنَآءَهُمۡ وَيَسۡتَحۡيِۦ نِسَآءَهُمۡۚ إِنَّهُۥ كَانَ مِنَ ٱلۡمُفۡسِدِينَ (قصص.آیه۴).
/انتها/