حقوق والدین بر فرزندان
حجتالاسلام والمسلمین عبدالکریم پاکنیا تبریزی [1]
اشاره
در اسلام، همانگونه که برای فرزندان حقوقی معین گردیده، برای والدین نیز حقوقی در نظر گرفته شده است. برای استحکام خانواده، آرامش و سلامت روانی جامعه، شناخت حقوق پدر و مادر امری لازم است که باید فرزندان بیاموزند و در این زمینه تلاش کنند تا به سعادت برسند.
امام سجاد علیهالسلام بر شناخت این حقوق تأکید کرده و از خداوند متعال خاضعانه درخواست میکند:
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَلْهِمْنِي عِلْمَ مَا يَجِبُ لَهُمَا عَلَيَّ إِلْهَاماً، وَ اجْمَعْ لِي عِلْمَ ذَلِكَ كُلِّهِ تَمَاماً؛ خداوندا! بر محمد و آلش درود فرست و دانستن آنچه در باره پدر و مادر بر من لازم است، به من الهام کن و آموختن همه واجبات را در این زمینه بهدو کموکاست برایم فراهم نما» [2].
همچنین، حضرت در مورد حقوق والدین، نکات ارزشمندی را در قالب دعا و مناجات بیان فرموده است. ایشان در فرازی دیگر میفرماید:
«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَهَابُهُمَا هَيْبَةَ السُّلْطَانِ الْعَسُوفِ، وَ أَبَرُّهُمَا بِرَّ الْأُمِّ الرَّءُوفِ؛ خداوندا! چنان کن که از هیبت پدر و مادرم بسان هیبت سلطان خودکامه بیمناک باشم و به هر دو، چون مادری مهربان نیکی نمایم» [3].
در این بخش، به معرفی شماری از حقوق والدین میپردازیم:
1. نیکی به والدین
ابوولاد حنّاد، از امام صادق علیهالسلام پرسید: خداوند متعال که در قرآن فرموده: «وَ بِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَاناً» [4] چه معنایی دارد و چگونه میتوان به پدر و مادر نیکی نمود؟ امام فرمود: احسان، این است که با آنها نیکورفتار باشی، آنها را مجبور نکنی که نیازهای خود را از تو درخواست کنند، هرچند توانگر باشند. از حال و روزگارشان آگاه باش و مشکلات آنها را درک کن. زیرا خداوند میفرماید: «لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ؛ به مقام نیکوکاران نمیرسید، مگر از آنچه دوست دارید، انفاق کنید» [5].
سپس امام صادق علیهالسلام در ادامه معنای آیه فرمود: «إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَ لَا تَنْهَرْهُمَا؛ اگر آنها به سن پیری رسیدند، کمترین اهانتی را به آنها روا مدار و بر سر آنها فریاد نزن. اگر تو را ناراحت کردند، تو به آنها اهانت نکن و اگر تو را زدند، بر سرشان دادوفریاد نکن و سخن تند نگو. «قُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا؛ به آنها سخن نیک و مؤدبانه بگو»، مثلاً به آنها بگو: خداوند شما را ببخشد. این، از تو گفتاری نیک است» [6].
2. نیکی برای همیشه
امام صادق علیهالسلام فرمود: چه مانعی دارد شخص مسلمان به پدر و مادرش، زنده باشند یا مرده، نیکی کند؟ به این ترتیب که از جانب آنها نماز بخواند، صدقه دهد، حج گزارد و روزه بگیرد تا آنچه کرده، ثوابش همچنان که برای والدین است، همانند آن برای خود او هم باشد. افزون بر این، خداوند متعال به سبب این احسان و نیکی، خیر بسیاری را برایش عطا میکند [7].
3. یک نگاه، یک حج
آیا میدانید که نگاه مهرآمیز به چهره والدین، عبادت محسوب میشود؟ حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود: «النَّظَرُ إِلَى وَجْهَيْ الْوَالِدَيْنِ عِبَادَةٌ؛ نگاه به صورت والدین، عبادت است» [8]. و در حدیث دیگر، آن بزرگوار فرمود: «هیچ شخصی به سیمای پدر و مادر خود نگاه مؤدبانه نمیکند، مگر اینکه خداوند متعال در قبال هر نگاه او، ثواب یک حج قبولشده به وی عطا میکند». به پیامبر عرض شد: ای رسول خدا! اگر فردی هر روز صد مرتبه به چهره پدر یا مادرش نظاره کند، باز هم این پاداش را دریافت خواهد کرد؟ فرمود: «بله، اگر روزی صدهزار بار هم این کار را انجام دهد، ثواب صد حج پذیرفتهشده خواهد داشت» [9].
4. پرهیز از تندخویی
ابراهیم بن مهزم میگوید: روزی از محضر امام صادق علیهالسلام بیرون آمدم و در مدینه به خانهام رفتم. مادرم با من زندگی میکرد. در خانه بهدلیل موضوعی با مادرم مجادله کرده و سخن خشن و ناهنجاری به او گفتم. فردای آن روز، پس از ادای نماز صبح، دوباره به نزد امام صادق علیهالسلام مشرف شدم. هنگام ورود، بدون اینکه حرفی زده باشم، امام به من فرمود: «ای پسر مهزم! شب گذشته با مادرت تند و خشن صحبت کردی. آیا نمیدانی شکم او مدتها منزل و زانویش گهواره و سینهاش ظرف غذای تو بوده است. چرا با او بهتندی سخن گفتی، دیگر چنین مکن» [10].
5. شادکردن والدین
فرزندان صالح، از هر فرصتی برای خیرخواهی و شادکردن پدر و مادر خویش بهره میگیرند. این عمل، نتایج مثبت و پرباری را برای آنها به همراه دارد. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: «استراحت در بستر، به جهت نیکی به والدین که آنها را شاد نماید و آنها نیز با چهرهای بشاش با تو سخن بگویند، بهتر از این است که با شمشیر در راه خدا جهاد کنی» [11]. و در مقابل، اگر کسی والدین خود را خشمگین کند، نماز او پذیرفته نیست [12].
امام صادق علیهالسلام فرمود: «اگر دوست داری عمری طولانی داشته باشی، پدر و مادرت را خوشحال کن» [13].
6. حفظ شخصیت والدین
از حقوق دیگر والدین که بر عهده فرزند است، این است که اسباب نارضایتی آنها را فراهم نیاورد و از کارهایی که سبب میشود شخصیت اجتماعی والدین مخدوش شود، دوری کند؛ چرا که گاهی بر اثر اعمال ناشایست فرزند، والدین او مورد اهانت قرار میگیرند. به همین جهت، پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله فرمود: «یکی از گناهان کبیره، این است که شخص، به پدر و مادر خود دشنام دهد». پرسیدند: ای رسول خدا! مگر کسی به پدر و مادر خود دشنام میدهد؟ فرمود: «بله، او به پدر و مادر دیگری دشنام میدهد و دیگران نیز به والدین او فحش و ناسزا میگویند» [14].
امام کاظم علیهالسلام فرمود: «روزی مردی به حضور پیامبر صلیاللهعلیهوآله آمد و گفت: ای رسول خدا! حقوق پدر بر عهده فرزند چیست؟ پیامبر در پاسخ وی فرمود: او را با نامش صدا نکند، جلوتر از او راه نرود، قبل از او ننشیند، و موجبات دشنام برای پدر را فراهم نیاورد» [15].
7. بذل اموال
فرزندان صالح و با ایمان، بر این باورند که هستیشان از پدر و مادر است و آنها علاوه بر اینکه وجودشان را در اختیار پدر و مادر قرار میدهند، از بذل اموال خود به والدین نیز هیچگونه کوتاهی نمیورزند.
امام رضا علیهالسلام، در توصیه حکیمانهای فرمود: «بر تو باد که از پدرت اطاعت کنی… و به وی نیکی نمایی. در مقابل او، خضوع و تواضع کن و تکریم و تعظیمش نما. سعی کن که صدای خود را همیشه از صدای او پایینتر بیاوری، چرا که پدر، اصل و ریشه تو است و تو، شاخهای از آن اصل هستی. اگر پدر نبود، تو به وجود نمیآمدی. پس، برای پدر و مادرت جان و مال و مقام خود را بذل کنید» [16].
در روایتی آمده است: «أَنْتَ وَ مَالُكَ لِأَبِيكَ؛ تو و اموالت برای پدرت میباشی» [17].
حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود: «فرزندان شما، هدیهای از طرف خداوند برای شما هستند. خداوند متعال به هر کس که بخواهد، دختر هدیه میدهد و به هر کس بخواهد، پسر هدیه میکند. هرگاه شما نیاز داشته باشید، فرزندانتان و اموالشان برای شما هستند» [18].
از جمعبندی این روایات چنین برمیآید که فرزندان وظیفه دارند در رفع نیازهای اقتصادی پدر و مادر خویش تلاش کنند و مشکلات آنها را حل کنند و اموالشان را در جهت آسایش و رضایت آنها به کار گیرند.
امام صادق علیهالسلام در تفسیر آیه «وَ بِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَاناً» فرمود: احسان، این است که با آنها نیکو معاشرت کنی و آنها مجبور نشوند چیزی را که نیاز دارند، از تو بخواهند [19].
پسر ثروتمند و پدر فقیر
از امیر مؤمنان، علی علیهالسلام نقل شده که فرمود: «پیرمردی گریهکنان دست پسرش را گرفته، نزد پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در مدینه آمد و به ایشان گفت: ای رسول خدا! این پسر من است که در کودکی او را غذا دادم و با عزت و احترام بزرگ کردم و تمام خواستههایش را برآورده کردم و با مال و ثروتم به او کمک کردم تا اینکه قوی و ثروتمند گردید و من در راه پرورش وی، جان و مالم را فدا کردم و از ضعف و پیری به جایی رسیدم که مشاهده میفرمایید. در مقابل این همه زحمت، این پسر هیچگونه کمک مالی به من نمیکند».
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله رو به جوان کرد و فرمود: «چه میگویی؟»
جوان گفت: من مالی بیش از خرج و مخارج خود و عیالم ندارم تا به او کمک کنم.
پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله به پیرمرد گفت: «چه میگویی؟»
گفت: دروغ میگوید، انبارهایش پر از گندم، جو، خرما، کشمش و کیسههای زیادی پر از طلا و نقره دارد.
پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله به پسر گفت: «جوابت چیست؟»
پسر گفت: لَرهای از این چیزهایی که او ادعا میکند، من ندارم. در اینجا پیامبر فرمود: «اتَّقِ اللَّهَ يَا فَتَى، وَأَحْسِنْ إِلَى وَالِدِكَ الْمُحْسِنِ إِلَيْكَ يُحْسِنِ اللَّهُ إِلَيْكَ؛ از خدا بترس ای جوان، و نسبت به پدر مهربانت که این همه به تو نیکی و احسان کرده، نیکی و احسان کن تا خدا نیز به تو احسان کند». جوان گفت: من چیزی ندارم.
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: «ما خرج این ماه پدرت را میدهیم اما از ماه بعد خودت خرجش را بده». سپس به اسامه فرمود: «به این پیرمرد، صد درهم برای خرج یک ماه خود و خانوادهاش عطا کن». اسامه نیز داد.
بعد از یک ماه، پیرمرد همراه پسرش پیش پیامبر صلیاللهعلیهوآله آمدند و باز پسر گفت: چیزی ندارم.
پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: «تو ثروت زیادی داری ولی امروز را به تو میرسانم در حالی که فقیر و لَلّی شدهای به طوری که از پدرت فقیرتر خواهی شد و چیزی در بساطت نخواهد ماند».
پسر برگشت و رفت. ناگاه دید همسایگانش جمع شدهاند و میگویند: انبارهایت را هر چه زودتر خالی کن که از بوی گندش بسیار ناراحتیم. سپس به سراغ انبارهایش رفت و با کمال تعجب دید که همه گندمها، جوها، خرماها و کشمشها گندیدهاند و فاسد شدهاند. همسایهها او را تحت فشار قرار دادند تا هر چه زودتر آنها را خالی کند.
جوان نیز کارگران بسیاری را با مزد زیاد اجیر کرد و همه کالاهای فاسدشده را به منطقهای دور از شهر منتقل کرد. به دنبال آن، جوان سراغ کیسههای طلا و نقره رفت تا مزد کارگران را بدهد اما ناگاه دید که همه آنها مسخ شده و به سنگهای بیارزش تبدیل شدهاند. کارگران وقتی چنین دیدند، دامنش را رها نکردند تا اینکه مجبور شد تمام خانه و لوازمش را از قبیل فرش و لباس، فروخت و مزد کارگران را پرداخت و از آن همه دارایی، چیزی برایش باقی نماند و پس از اندک زمانی، بر اثر ناراحتیهای روحی و فکری بیمار و مرحض شد.
بعد از این حادثه، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: «ای کسانی که عاق پدر و مادرتان هستید، از این پیشامد عبرت بگیرید و بدانید همانگونه که در دنیا اموال این جوان تباه گشت، عوض آنچه از درجات بهشت برایش فراهم بود، درکاتی در دوزخ برایش مقرر گردید» [20].
توجه به حقوق دیگران
در اینجا لازم است به این نکته اشاره شود که اگر در این روایات سخن از بذل مال به والدین و تأمین آرامش و آسایش کافی برای آنها به میان آمده است، به این معنا نیست که فرد به منظور خدمت به پدر و مادر، از حقوق سایر افراد محروم بگذارد. مثلاً اگر فردی به خانواده خود سخت بگیرد و از نفقه همسر و فرزندانش کم کند و به والدین خویش بذل و بخشش کند، معصیت کرده است؛ زیرا پروردگار متعال همانگونه که برای پدر و مادر حقوقی قائل شده، برای همسر و فرزندان نیز حقوقی مقرر کرده است. یک مسلمان متعهد، هیچگاه به افراد و یا تفریح، به خاطر والدین خود حقوق دیگران را ضایع نمیسازد. برای همین، رسول مکرم اسلام صلیاللهعلیهوآله افرادی را که بنا بر عللی، حقوق اعضای خانواده خود را نادیده میگیرند، لعنت کرده است: «مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ يَضَعُ مَنْ يَعُولُ؛ از رحمت خدا دور است، از رحمت خدا دور است، کسی که اعضای خانوادهاش را در اثر ندادن نفقه تباه سازد» [21].
8. حقشناسی والدین
تشکر از ولینعمت، امری فطری است و عقلا روی آن تأکید دارند. انسان از کسی که قدردان نعمت نباشد، خوشش نمیآید و او را فردی جاهل و بیادب قلمداد میکند و در مقابل، شکرگزاری و قدرشناسی، در میان عموم مردم امری پسندیده و مطلوب تلقی میشود. به همین جهت، خداوند متعال با یادآوری زحمات والدین، فرزندان را به حقشناسی و قدردانی از آنها دعوت میکند:
«وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَ فِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَ لِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ؛ و ما به انسان در باره پدر و مادرش سفارش کردیم. مادرش او را با ناتوانی روی ناتوانی حمل کرد [به هنگام بارداری، هر روز رنج و ناراحتی تازهای را متألم میشود] و دوران شیرخوارگی او در دو سال پایان مییابد. [باری، به انسان توصیه کردیم] که برای من و برای پدر و مادرت، شکر به جای آور که بازگشت همه، به سوی من است» [22].
در سوره احقاف نیز میفرماید: «وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَ وَضَعَتْهُ كُرْهًا وَ حَمْلُهُ وَ فِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلَى وَالِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَ أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَ إِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ؛ ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند. مادرش او را با ناراحتی حمل میکند و با ناراحتی بر زمین میگذارد و دوران حمل و از شیر بازگرفتنش، سی ماه است تا زمانی که به کمال قدرت و رشد برسد و به چهل سالگی بالغ گردد. میگوید: پروردگارا! مرا توفیق ده تا شکر نعمتی را که به من و پدر و مادرم دادی، به جای آورم و کار شایستهای انجام دهم که از آن خشنود باشی، و فرزندان مرا صالح گردان. من به سوی تو باز میگردم و توبه میکنم و من، از مسلمانانم» [23].
جالب اینکه قرآن در باره پدر و مادر توصیه میکند ولی به هنگام بیان زحمات و خدمات، بر زحمات مادر تأکید مینماید تا انسان را متوجه ایثارگریها و حق عظیم او نماید. سپس میفرماید: توصیه کردیم که هم شکر مرا به جای آوری و هم شکر پدر و مادرت را «أَنِ اشْكُرْ لِي وَ لِوَالِدَيْكَ».
پدر و مادر به دلیل وجود عواطف نیرومندشان، کمتر فرزندان خود را فراموش میکنند در حالی که فرزندان، پدر و مادر خود را، بهخصوص هنگام پیری و از کار افتادگیشان، زیاد فراموش میکنند و این، دردناکترین حالت برای والدین و بدترین ناشکری فرزندان محسوب میشود.
امام رضا علیهالسلام فرمود: «خداوند متعال فرموده که بندگانش از او و از پدر و مادرشان، سپاسگزاری و تشکر کنند. پس هر کس پدر و مادرش را شکرگزار نباشد و به زحمات آنها ارج نگذارد، چنین شخصی در واقع از خدای خویش هم سپاسگزاری نکرده است» [24].
پاستور و قدردانی از مادر
لویی پاستور، شیمیدان معروف فرانسوی، هنگامی که به جهت نظریههای بديع خود، به اوج افتخار جهانی رسید، دولت فرانسه درصدد برآمد خانهای را که محل تولد او بود، به موزه تبدیل کند. پاستور در ضمن سخنرانی مقابل آن خانه مقدس، مادر خویش را فراموش ننمود و در حالی که سخت متأثر شده بود، با صدایی لرزان گفت:
«ای مادر عزیز! ای گمشده دلبند که سالیان دراز در این خانه با من به سر بردی، تویی که اکنون همه چیز را مدیون تو میبینم.
مادر شجاع و دلدار! تمام حس فداکاری و شور و هیجانی که در راه عظمت علم و بزرگی میهنم به کار بستم و از این پس نیز به کار خواهم بست، تو به من آموختی و در وجودم رسوخ دادی.
کار مشقتباری که تو در خانه و در کارگاه کوچکمان پیش گرفته بودی، به من درس صبر و حوصله در تحقیقات علمی زندگی را داد. از آن گاه که با وجود فقر و مسکنت، مرا به مکتب فرستادی، عشق به میهن و خدمت به بشر را شب و روز به من آموختی.
اکنون از تو اجازه میخواهم، تمام سرافرازی و افتخاری که میهنم در جشن امروز به من اعطا میکند، به پیشگاه با عظمتت تقدیم کنم.
همین قدر بدان که امروز اگر فرزندت در میان امواج افتخار و سربلندی غوطهور است، باز هم خود را بهدور تو، ای مادر عزیز! در این جهان بزرگ، تنها و بیپناه میبیند» [25].
9. اطاعت از والدین
طبق دستور قرآن و اهل بیت علیهمالسلام، باید از والدین اطاعت کرد چنانکه امیر مؤمنان، علی علیهالسلام فرمود: «فَحَقُّ الْوَالِدِ عَلَى الْوَلَدِ أَنْ يُطِيعَهُ فِي كُلِّ شَيْءٍ إِلَّا فِي مَعْصِيَةِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ؛ حق پدر بر عهده فرزند، این است که از او در همه چیز اطاعت کند جز معصیت خدا» [26].
فقهای بزرگ اسلامی در مورد لزوم اطاعت والدین احکامی را مطرح کردهاند که به برخی از آنها اشاره میشود:
- در صورتی که پدر و مادر به مسافرت فرزندشان راضی نباشند و اجازه ندهند، سفرهای مباح و مستحب بر فرزند حرام است. البته این حکم در دو مورد استثنا شده: اول، برای طلب علم؛ دوم، برای تجارت و کسب درآمد. در این دو مورد، اگر در شهر خود طلب علم و تأمین معاش مقدور نباشد، میتوان بدون اجازه والدین نیز مسافرت کرد [27].
- اطاعت آنها در هر حال بر فرزندان لازم است و اگر آنها بر هر کار مباح و حتی شبههناک دستور دهند، فرزند باید اطاعت کند؛ زیرا اطاعت آنها واجب و ترک شبهه، مستحب است [28].
- اگر جهاد بر کسی واجب عینی نباشد، والدین میتوانند فرزندشان را از آن منع کنند. در روایتی آمده است: مردی که میخواست به جهاد برود، به محضر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله مشرف شد. پیامبر وقتی متوجه شد که او پدر و مادر سالمندی دارد که با اعزام فرزندشان به جبهه نبرد راضی نیستند و دوست دارند در پیش آنها بماند، به او فرمود: اگر دنبال اجر و پاداش معنوی میگردی، به سوی والدینت برگرد و با آنها رفتار نیکو داشته باش. سپس حضرت سوگند یاد کرد که: «فَوَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَأُنْسُهُمَا بِكَ يَوْمًا وَ لَيْلَةً خَيْرٌ مِنْ جِهَادِ سَنَةٍ» [29].
- اگر والدین او را که در حال انجام نماز مستحبی است، صدا بزنند، لازم است نمازش را قطع کند و امر آنها را اطاعت نماید. امام کاظم علیهالسلام فرمود: «إِنَّ الرَّجُلَ إِذَا كَانَ فِي الصَّلَاةِ فَدَعَاهُ الْوَالِدُ فَلْيُسَبِّحْ وَ إِذَا دَعَتْهُ الْوَالِدَةُ فَلْيَقُلْ لَبَّيْكِ؛ اگر پدر فرزندش را که در حال نماز است، صدا بزند، فرزند با تسبیح او را پاسخ بگوید و اگر مادرش صدا زند، لبیک گفته و به او توجه نماید» [30].
محدوده اطاعت
رعایت حقوق والدین، در صورتی است که خواسته آنها، مخالفت با خدا و نقض حقوق دیگران نباشد وگرنه اگر کسی به بهانه خدمت به پدر و مادر، حقوق مسلم همسر و فرزندان و سایر برادران و خواهران ایمانی خود را نادیده انگاشته و موجب زیان و الحاق آنها شود، نه تنها ثوابی انجام نداده، بلکه مرتکب گناه شده است.
بنا بر این، والدین را فقط میتوان در مسیر حق اطاعت کرد ولی اگر آنها بخواهند در راه باطل قدمی بردارند، اطاعت آنها بر فرزندان واجب نیست.
روزی امام حسین علیهالسلام از مقابل عبدالله بن عمرو عاص میگذشت. عبدالله به حضار گفت: «هر کس دوست دارد محبوبترین مرد زمین را در نزد اهل آسمان ببیند، پس به این شخص عابر بنگرد هرچند من از حادثه صفین تا کنون، با او سخن نگفتهام».
ابوسعید خدری، او را نزد امام حسین علیهالسلام برده و گفتههایش را مطرح نمود.
حضرت از عبدالله پرسید: «چرا تو میدانستی که من محبوبترین مرد زمین نزد آسمانیانم و در عین حال، با من و پدرم در صفین به جنگ برخاستی؟ به خدا سوگند که پدر من، از من بهتر بود»!
عبدالله پوزش خواست و گفت: پیامبر صلیاللهعلیهوآله به من فرمود: «از پدرت اطاعت کن».
حضرت فرمود: چرا فرموده خداوند متعال را نشنیدهای که میفرماید: «وَ إِنْ جَاهَدَاكَ عَلَى أَنْ تُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا؛ و اگر پدر و مادرت تو را وادار کنند که چیزی را که نمیدانی، شریک خدا قرار دهی، امر آنها را اطاعت مکن» [31].
و چرا فرموده رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را نشنیده بودی که: «همانا اطاعت از غیر خدا، فقط در کارهای نیک است»؟ و نیز گفتار آن بزرگوار را که: «هیچ مخلوقی را در چیزی که نافرمانی خداوند است، نباید اطاعت کرد»؟ [32]
دو نکته مهم
در این آیه، به دو نکته مهم اشاره شده است:
- استقلال اعتقادی: هرگز نباید رابطه انسان و پدر و مادرش، مقدم بر رابطه او با خدا باشد و هرگز نباید عواطف خویشاوندی، حاکم بر اعتقاد مکتبی او گردد.
تعبیر به «جَاهَدَاكَ» در آیه 15 سوره لقمان، اشاره به این است که پدر و مادر گاهی به گمان اینکه سعادت فرزند را میخواهند، تلاش و کوشش میکنند او را به عقیده انحرافی خود بکشانند. وظیفه فرزندان در اینگونه موارد، این است که هرگز در برابر این فشارها تسلیم نشوند و استقلال فکری خود را حفظ کرده، عقیده توحید را با هیچ چیز معاوضه نکنند. - رعایت اعتدال: از آنجا که ممکن است این فرمایش، این توهم را به وجود آورد که در برابر پدر و مادر مشرک، باید بیحرمتی نمود، آیه بلافاصله اضافه میکند که عدم اطاعت آنها در مسئله کفر و شرک، دلیلی بر قطع رابطه مطلق با آنها نیست بلکه باید با آنها به طرز شایستهای رفتار شود «وَصَاحِبْهُمَا فِي الدُّنْيَا مَعْرُوفًا» [33].
به بیان دیگر، از نظر دنیا و زندگی مادی، باید با آنها مهر و محبت و ملاطفت نمود و از نظر اعتقادی و برنامههای مذهبی، تسلیم افکار و پیشنهادهای آنها نشد. این، درست نقطه اصلی اعتدال است که حقوق خدا و پدر و مادر، در آن جمع شده است.
10. خدمت و حمایت در دوران پیری
یکی از علل نابسامانیهای اجتماعی جوامع صنعتی عصر ما، متلاشی شدن نظام خانوادگی است که در آن، نه احترامی از سوی فرزندان وجود دارد، نه محبتی از سوی پدران و مادران، و نه پیوند مهر و عاطفهای از سوی همسران.
منظره دردناک آسایشگاههای بزرگسالان در جوامع صنعتی امروز که مرکز پدران و مادران ناتوان است که از خانواده طرد شدهاند، گواه این حقیقت تلخ است. مردان و زنانی که بعد از یک عمر خدمت، نیاز شدیدی به عواطف فرزندان و کمکهای آنها دارند اما بهکلی رانده میشوند و در آن جا در انتظار مرگ روزشماری میکنند و چشمانبهراه ملاقات فرزندان و خویشان خود انتظاری که شاید در سال یک یا دو بار بیشتر تکرار نمیشود. این است راه و رسم دنیای مادی و تمدن منهای ایمان و مذهب [34].
ابراهیم بن شعیب به امام صادق علیهالسلام عرض کرد: «پدری بسیار پیر و ناتوان دارم. او را به دوش میکشم و برای قضای حاجت بیرون میبرم». امام فرمود: «هر چه میتوانی به پدرت خدمت کن و حتی خودت با دستت لقمه در دهان او بگذار که این کار، وسیله نجات تو از آتش دوزخ خواهد بود» [35].
پاداش مادری در دوران پیری
پیرزنی که بهسبب فرزندانش در یکی از خیابانهای تهران رها و سرگردان شده بود، گریهکنان چنین گفت: «بچهها، بیوفا و سنگدل شدهاند. این روزها که آفتاب عمرم به لب آمد و پایم لبه گور است، از خانه بیرونم کردهاند و میگویند: تو دیگر پیر و عاجز شدهای، ما که پرستار تو نیستیم! من حالا چهکار کنم؟ توی این شهر بزرگ، نه جایی دارم و نه کسی را میشناسم حتی سگهای ولگرد کوچه و خیابان هم یک پیرزن هفتاد ساله را به لانه خود راه نمیدهند».
در حالی که اشک از چشمان پیرسالخورده همچنان سرازیر بود، ماجرایش را برای افسر نگهبان چنین تعرف کرد:
«… یک عمر خودم جگر خوردم تا بچههایم را بزرگ کردم، از خون و استخوانم برای آنها مایه گذاشتم، لباس عروسی و دامادی تنشان کردم، گفتم دیگر نفسی راحت میکشم، دوران خوشی و نیکبختیام فرارسیده است. ولی افسوس! میگویند: پیر شدهای، دیر از دردسر، برای ما چیزی نداری، ما که سند ندادهایم تا آخر عمر جور تو را بکشیم…».
این در حالی است که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نگاه مهرآمیز به صورت آنها را عبادت میداند.
ابوالردفاری در این زمینه میگوید: از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله شنیدم که فرمود: «نگاه به چهار چیز عبادت است: 1. نگاه به چهره علی بن ابیطالب علیهالسلام، 2. نگاه به پدر و مادر، 3. نگاه به قرآن، 4. نگاه به کعبه» [36].
امام باقر علیهالسلام فرمود: مردی به حضور حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله آمده، عرض کرد: ای رسول خدا! پدر و مادرم به سن پیری و شکستگی رسیدند تا اینکه پدرم از دنیا رفت و مادرم به حدی پیر و ناتوان شده است که غذا را نرم میکنم و در دهانش میگذارم و او را همانند طفل شیرخوار قنداق میکنم و در میان گهواره میگذارم و میجنبانم تا خوابش ببرد. پس از این، کارش به جایی رسید که از من چیزی خواست که نمیدانستم چه میگوید و چه میخواهد و خلاصه، آنچه از دستم برمیآید، در باره وی کوتاهی نمیکنم. ای رسول خدا! آیا حق مادرم را ادا کردهام؟
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: «لاَ وَ لاَ بِزَفْرَةٍ مِنْ زَفَرَاتِهَا؛ نه، حتی یک ناله از نالههای او را جبران نکردهای» [37].
البته، فرزندان باید تلاش کنند تا در حد امکان و توانایی خویش رعایت کنند.
از رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله سؤال شد که حق پدر چیست؟ فرمود: «تا زنده است از او اطاعت کنی و از دستوراتش سرپیچی ننمایی». سپس سؤال شد: حق مادر چیست؟ فرمود: «هیهات! هیهات! که بتوانی حق مادر را ادا کنی…» [38].
11. رعایت حقوق والدین بعد از مرگ
از دیدگاه فرهنگ اسلام، پدر و مادر همانگونه که در حال حیات خود حقوقی بر فرزندان خود دارند، بعد از مرگشان نیز حقوقی بر فرزندان دارند. برخی از آنها به این شرح است:
زیارت مزار والدین
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود: «هر کس قبر پدر و مادرش یا یکی از آنها را در هر جمعه زیارت کند و در کنار مزار آنها سوره یاسین را بخواند، در مقابل هر حرفی که از این سوره میخواند، آمرزشی از سوی خداوند دریافت خواهد کرد» [39].
آن حضرت در حدیثی دیگر فرمود: «کسی که قبر پدر و مادر یا یکی از آنها را با قصد قربت زیارت کند، معادل یک حج پذیرفتهشده ثواب برده است و هر کس پیوسته به زیارت قبر والدین خود برود، ملائکه قبر او را زیارت خواهند کرد» [40].
قرائت قرآن برای والدین
قرآن، کتاب آسمانی مسلمانان و راهن زندگی است و مسلمان وظیفه دارد که از دوران کودکی تا آخرین روز حیات خویش، با این کتاب آسمانی ارتباط همیشگی داشته باشد. امام صادق علیهالسلام فرمود: «قرآن، عهدنامه خداوند متعال برای تمام انسانها میباشد. بر هر مسلمانی شایسته است، به این عهدنامه بنگرد و هر روز پنجاه آیه از آن را تلاوت کند» [41]. اگرچه قرآن راهن زندگی در دنیا است، اما آیات نورانی آن برای مردگان نیز تأثیر دارد.
امام صادق علیهالسلام فرمود: «قَرَاءَةُ الْقُرْآنِ فِي الْمُصْحَفِ تُخَفِّفُ الْعَذَابَ عَنِ الْوَالِدَيْنِ وَ لَوْ كَانَا كَافِرَيْنِ؛ قرائت قرآن از روی مصحف، از عذاب پدر و مادر میکاهد هرچند آنها کافر باشند» [42].
اعمال نیک به نیت پدر و مادر
یکی دیگر از وظایف فرزند بعد از مرگ پدر و مادرش، این است که جهت شادی روحشان، از انجام اعمال نیک درنگ نورزد به این ترتیب که دوستان آنها را مورد احترام و محبت قرار دهد، نماز بخواند و ثواب آن را به پدر و مادر هدیه کند، برای آمرزش آنها دعا نماید، اگر عهد و پیمانی دارند، به آن وفا کند، در ادای قرض آنها سهلانگاری نکند و با خویشان و فامیلهای پدر و مادر دوستی نموده و از احسان به آنها کوتاهی نورزد.
پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: سرآمد ابرار و نیکان در روز قیامت، کسی است که پس از مرگ پدر و مادر برای آنها احسان و نیکی کند حتی بنا به فرموده آن حضرت، برخی از اعمال نیک فرزندان، در سرنوشت والدین بعد از مرگ آنها نیز تأثیر مثبت دارد و این عمل، از بار مسئولیت فرزندان کاسته و بخشی از حقوق والدینشان را از عهده آنها ساقط میکند. به جا آوردن نمازهای قضا و مستحب، دعا برای والدین، عمل به عهد و پیمانهای آنها، معاشرت خوب و نیکی به فامیل و بستگان والدین، تکریم دوستان آنها از جمله این اعمال است [43].
پرداخت بدهی
برخی فرزندان، موقعی که والدینشان زندهاند، به آنها احسان و نیکی میکنند اما پس از وفاتشان، بدهی آنها را میپردازند و از خداوند متعال برایشان طلب آمرزش میکنند. چنین فرزندانی، از دیدگاه امام صادق علیهالسلام، در باره والدین خود نیکوکار به شمار میروند.
برخی دیگر از فرزندان، در زمان حیات پدر و مادرشان نیکوکارند اما بعد از مرگ آنها، بدهیشان را نمیپردازند و برای والدین خود طلب آمرزش نمیکنند. خداوند متعال چنین فرزندانی را عاق والدین و گنهکار میداند [44].
پینوشتها:
[1] پژوهشگر و مدرس حوزه علمیه.
[2] علی بن الحسین علیهالسلام، صحیفه سجادیه، قم: دفتر نشر الهادی، اول، 2022ق، ص 221، دعای 10.
[3] همان.
[4] بقره، آیه 83؛ نساء، آیه 36؛ انعام، آیه 151؛ اسراء، آیه 23.
[5] آل عمران، آیه 92.
[6] مجلسی، محمدباقر، بحار الأنگار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، دوم، 1403ق، ج 74، ص 80.
[7] همان، ج 74، ص 80.
[8] نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل، قم: مؤسسه آل البیت علیهمالسلام، اول، 1402ق، ج 15، ص 140.
[9] همان: «مَا مِنْ رَجُلٍ يَنْظُرُ إِلَى وَالِدَيْهِ نَظَرَ رَحْمَةٍ إِلَّا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِكُلِّ نَظْرَةٍ حَجَّةً مَبْرُورَةً، قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ إِنْ نَظَرَ إِلَيْهِ فِي الْيَوْمِ مِائَةَ مَرَّةٍ قَالَ وَ إِنْ نَظَرَ إِلَيْهِ فِي الْيَوْمِ مِائَةَ أَلْفِ مَرَّةٍ».
[10] مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، پیشین، ج 74، ص 71.
[11] متقی هندی، کنز العمال، بیروت: نشر مؤسسه الرساله، 1402ق، ج 16، ص 470.
[12] مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، پیشین، ج 74، ص 80.
[13] همان، ج 74، ص 22: «وَ إِنْ أَحْبَبْتَ أَنْ يَزِيدَ اللَّهُ فِي عُمُرِكَ فَسُرَّ أَبَوَيْكَ».
[14] متقی هندی، کنز العمال، پیشین، ج 16، ص 470، ح 45444.
[15] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران: دار الکتب الإسلامیه، چهارم، 1407ق، ج 2، ص 157، باب البر بالوالدین، ح 1.
[16] قمی، شیخ عباس، سفینه البحار، قم: اسوه، اول، 1420ق، ج 2، ص 427.
[17] طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الإمامیه، تهران: المکتبه المرتضویه لإحیاء الآثار الجعفریه، دوم، 1387ق، ج 4، ص 14.
[18] متقی هندی، کنز العمال، پیشین، ج 16، ص 470.
[19] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، پیشین، ج 2، ص 162.
[20] التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری علیهالسلام، قم: مدرسه الإمام المهدی علیهالسلام، اول، 1407ق، ص 600.
[21] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، پیشین، ج 5، ص 54.
[22] لقمان، آیه 14.
[23] احقاف، آیه 15.
[24] ابن بابویه، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا علیهالسلام، تهران: نشر جهان، اول، 1378ق، ج 1، ص 75.
[25] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران: دار الکتب الإسلامیه، 1370ش، ج 17، ص 110؛ صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، قم: انتشارات فرهنگ اسلامی، 1365ش، ج 17، ص 147.
[26] سید رضی، نهج البلاغه، قم: مؤسسه نهج البلاغه، اول، 1420ق، ص 522.
[27] اردبیلی، احمد بن محمد، زبده البیان فی أحکام القرآن، تهران: المکتبه الجعفریه لإحیاء الآثار الجعفریه، اول، ص 122؛ عاملی، محمد بن مکی (شهید اول)، القواعد والفوائد، قم: کتابفروشی مفید، اول، ج 1، ص 47؛ حلمی، مقداد بن عبدالله سیوری، نضد القواعد الفقهیه على مذهب الإمامیه، قم: انتشارات کتابخانه آیتالله العظمی مرعشی نجفی، اول، 1403ق، ص 147.
[28] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، پیشین، ج 2، ص 164.
[29] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، تهران: دار الکتب الإسلامیه، چهارم، 1407ق، ج 6، ص 134.
[30] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، پیشین، ج 2، ص 164.
[31] لقمان، آیه 15.
[32] ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل أبیطالب، قم: نشر علامه، اول، 1377ق، ج 4، ص 71؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، پیشین، ج 44، ص 177؛ گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم، فرهنگ جامع سخنان امام حسین علیهالسلام، قم: نشر معروف، 1382ش، ص 241.
[33] لقمان، آیه 15.
[34] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، پیشین، ج 17، ص 111.
[35] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، پیشین، ج 2، ص 161: «إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَلِيَ ذَلِكَ مِنْهُ فَافْعَلْ وَ لَقِّمْهُ بِيَدِكَ فَإِنَّهُ جُنَّةٌ لَكَ غَدًا».
[36] شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم: مؤسسه آل البیت علیهمالسلام، اول، 1407ق، ج 4، ص 141.
[37] همان.
[38] طبرسی، علی بن حسن، مشکاه الأنوار فی غرر الأخبار، نجف: المکتبه الحیدریه، دوم، 1381ق، ص 242.
[39] مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، پیشین، ج 99، ص 371: «مَنْ زَارَ قَبْرَ وَالِدَيْهِ أَوْ أَحَدِهِمَا فِي كُلِّ جُمُعَةٍ فَقَرَأَ عِنْدَهُمَا يَسْ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ بِعَدَدِ كُلِّ حَرْفٍ مِنْهَا».
[40] متقی هندی، کنز العمال، پیشین، ج 16، ص 477.
[41] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، پیشین، ج 2، ص 147.
[42] شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، پیشین، ج 4، ص 140.
[43] بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، بیروت: دار الفکر، ج 6، ص 12؛ متقی هندی، کنز العمال، پیشین، ج 16، ص 470.
[44] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، پیشین، ج 2، ص 161.