پیوند با همسایه
حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر محمدرضا جباران
پژوهشگر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

اشاره
در نظام‌های دینی، حقوق متقابلی برای انسان‌ها تعریف شده است که هر فرد، موظف به رعایت آن‌هاست. توجه به این امر، نقش بنیادی در فراهم آوردن زمینه زندگی مسالمت‌آمیز و ایجاد جامعه مطلوب دارد. یکی از این حقوق، حق همسایگی است که اسلام به آن بسیار اهمیت داده است. این نوشتار، به تحلیل و بررسی این موضوع می‌پردازد.

مفهوم‌شناسی همسایه
از نظر عرف و لغت، برای صدق همسایگی، حداقل نزدیکی دو خانه لازم است، ولی مرادق همسایه، در روایات توسعه داده شده است. امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) نقل کرده است: «تا چهل خانه، همسایه است؛ از روبه‌رو، پشت سر، راست و چپ»[1].

همسایه‌داری
برخورد خوب با همسایه، به دو گونه است: «پرهیز از آزار» و «احسان و نیکی»[2]. قرآن کریم هم‌دوش دعوت به توحید و اخلاص، انسان را به احسان و نیکوکاری به همسایه موظف کرده است: «وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا… وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ»[3]؛ «خدا را بپرستید و چیزی را در عبادت شریک او نسازید و احسان کنید به والدین… و به همسایه، چه خویش باشد و چه بیگانه».
رسول خدا (ص) می‌فرماید: «ما زَالَ جَبْرَئِيلُ يُوصِينِي بِالْجَارِ حَتَّى ظَنَنْتُ أَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُ»[4]؛ «پیوسته جبرئیل درباره همسایه به من سفارش می‌کرد تا جایی که من فکر کردم برای همسایه سهمی از ارث قرار می‌دهد».
رسول خدا (ص) می‌فرمود: در شب معراج دیدم که بر در چهارم بهشت نوشته شده: «مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ فَلْيُكْرِمْ جَارَهُ فَوْقَ مَا يُكْرِمُ بِهِ غَيْرَهُ»[5]؛ «هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، همسایه‌اش را بیش از دیگران احترام کند».
امام رضا (ع) نیز می‌فرماید: «أَحْسِنْ مُجَاوَرَةَ مَنْ جَاوَرَكَ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَسْأَلُكَ عَنِ الْجَارِ»[6]؛ «با همسایگانت خوش‌همسایگی کن، زیرا خدای تعالی درباره همسایه از تو خواهد پرسید».
از نظر اسلام، همسایه از موضوعات داخلی زندگی و از دغدغه‌های اولیه انسان است، به‌طوری که در کلمات معصومین (ع)، مهربانی با همسایه در کنار تأمین خیر و خانواده، یکی از اهداف کسب‌وکار است. امام رضا (ع) می‌فرماید: «مَنْ طَلَبَ الرِّزْقَ فِي الدُّنْيَا اسْتِعْفَافًا عَنِ النَّاسِ وَتَوَسُّعًا عَلَى أَهْلِهِ وَتَعَفُّفًا عَلَى جَارِهِ لَقِيَ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَوَجْهُهُ مِثْلُ الْقَمَرِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ»[7]؛ «کسی که به دنبال مال می‌رود تا خودش از مردم بی‌نیاز شود و برای تأمین خانواده تلاشی کرده باشد و بتواند به همسایگانش مهربانی کند، در روز قیامت خدا را در حالی ملاقات می‌کند که صورتش مانند ماه شب چهاردهم است».

نکوهش همسایه‌آزاری
همسایه‌آزاری، در دین مقدس اسلام به‌شدت نکوهش شده است. همسایه‌آزاران، نه‌تنها گناهکار، بلکه خارج از زمره اسلامیان و اهل ایمان شمرده شده‌اند. منظور از همسایه‌آزار، تنها کسی نیست که برای همسایه خود زحمت و دردسر فراهم کرده و با رفتار و گفتار خود او را آزار می‌دهد، بلکه این عنوان کسانی را هم که از قیام به وظایف همسایگی کوتاهی می‌کنند و در ادای حقوق همسایگی نمی‌کوشند، شامل می‌شود. کسی که از حال همسایه خود بی‌خبر است و به ادای حقوقش بی‌توجهی می‌کند، به همسایه خود ستم کرده است و از نظر دینی، همسایه‌آزار شمرده می‌شود، هرچند رفتار او از نظر عرف، ستم نامیده نشود و مردم به او همسایه‌آزار نگویند.
رسول خدا (ص) می‌فرماید: «مَنْ ضَيَّعَ حَقَّ جَارِهِ فَلَيْسَ مِنَّا»[8]؛ «کسی که حق همسایه‌اش را ضایع کند، از ما نیست».
و نیز می‌فرماید: «مَنْ آذَى جَارَهُ فَقَدْ آذَانِي»[9]؛ «هر کس همسایه‌اش را بیازارد، مرا آزرده است».

اصول همسایه‌داری
بسیاری مایل‌اند که با همسایگان خود، رابطه خوب و سالمی داشته باشند، ولی به علت عدم شناخت با حقوق همسایگی و بی‌خبری از آداب اسلامی، به خواسته خود نمی‌رسند. همسایه‌داری، بر اساس سنت اسلامی بر سه اصل استوار است: معاشرت، اهتمام و آگاهی.

  1. اصل معاشرت
    یکی از خطوط کلی رابطه با همسایگان، این است که هر مسلمانی باید با همسایگان خود در تماس باشد، رفت‌وآمد کند و از دوری و بی‌اعتنایی به همسایگان بپرهیزد.
  2. اصل اهتمام
    اصل دیگری که به‌عنوان زیربنای روابط همسایگی از سخنان معصومین (ع) استفاده می‌شود، اصل «اهتمام» است، به این معنا که انسان بداند رابطه همسایگی، از جمله روابط مهم و با اهمیت در زندگی اجتماعی است. رسول خدا (ص) فرمود: «واللهِ لا يَبْلُغُ الْعَبْدُ حَقِيقَةَ الإيمانِ حتَّى يُحِبَّ لِجَارِهِ مَا يُحِبُّ لِنَفْسِهِ»[10]؛ «سوگند به خدا که جانم در دست اوست، کسی موفق به ادای حقوق همسایه نمی‌شود، مگر اندک کسانی که خدا به حالشان رحم کرده است».
  3. اصل آگاهی
    یکی از اصولی که به‌عنوان زیربنای روابط همسایگی از سخنان اهل بیت (ع) به دست می‌آید، اصل آگاهی و باخبری است، به این معنا که مسلمان نباید از حال همسایه خود بی‌خبر باشد، چرا که بی‌خبر بودن از نیاز همسایه، از انسان رفع تکلیف نمی‌کند. امیرمؤمنان (ع) می‌فرماید: «مِنْ حُسْنِ الْجِوَارِ تَفَقُّدُ الْجَارِ»[11]؛ «از شعبه‌های خوش‌همسایگی، خبر گرفتن از حال همسایه است».
    میرزا حسین نوری، صاحب کتاب مستدرک الوسائل که از اساتید مرحوم شیخ عباس قمی، صاحب مفاتیح الجنان است، با واسطه‌ای معتبر و موثق از سید جواد عاملی، صاحب کتاب مفتاح الکرامة نقل کرده است: شبی مشغول خوردن شام بودم که در خانه را زدند. وقتی در را باز کردم، خدمتکار استادم سید بحرالعلوم را دیدم. خدمتکار گفت: سید شامش را در مقابل گذاشته و منتظر توست. من با شتاب خدمت استاد رسیدم. دیدم سید یک سینی بزرگ پر از گوشت و سایر غذاهای لذیذ در مقابل نهاده و نشسته است. تا چشمش به من افتاد، گفت: از خدا نمی‌ترسی! از خدا شرم نمی‌کنی! گفتم: چه اتفاقی افتاده است؟ گفت: یکی از همسایگانت که در نزدیکی تو خانه دارد و تو او را می‌شناسی، چند روز است برای سیر کردن خانواده‌اش از بقال محل روزانه مقداری خرمای زاهدی نسیه می‌کند و در این چند روز، در خانه او جز خرمای زاهدی چیزی مصرف نکرده است. امروز هم رفت که مقداری خرما برای شام نسیه کند، بقال گفت: حسابت بالا رفته است. او هم خجالت کشید و دست خالی به خانه برگشت و با خانواده‌اش بدون شام ماندند، در حالی که تو از نعمت بهره‌مندی و می‌خوری! گفتم: به خدا قسم! من از حال او خبر نداشتم. گفت: اگر می‌دانستی و بی‌توجه به حال او شام می‌خوردی، کافر بودی. من از بی‌خبری تو عذرخواهی می‌کنم. چرا از حال برادرت چیزی نپرسیدی و بی‌خبر ماندی؟ اکنون خدمتکارم این سینی غذا را تا درِ خانه او می‌برد و از جانب تو می‌دهد، در بزن و بگو دوست دارم امشب با شما شام بخورم و به این بهانه، شام را به خانه آن‌ها ببر و این کیسه پول را هم در زیر فرشی یا حریری در خانه‌اش بگذار. سینی را هم لازم نیست با خودت بیاوری، بگذار همان‌جا باشد.
    وی اضافه کرد: من شام نمی‌خورم تا تو برگردی و بگویی آن‌ها شام خوردند و سیر شدند. من با خدمتکار به راه افتادم و پشت در خانه همسایه‌ام سینی را از او گرفتم. خادم برگشت و من در زدم. همسایه‌ام در را باز کرد. گفتم: دوست دارم امشب با تو شام بخورم. وقتی سینی را زمین گذاشتم و نشستم، نگاهی به من کرد و گفت: این غذا از تو نیست. عرب نمی‌تواند چنین غذایی بپزد[12]. بنابراین، تا نگویی ماجرا چیست، من و خانواده‌ام از این غذا نمی‌خوریم. اصرارهای من فایده‌ای نبخشید و ناچار شدم قصه را برای او بازگو کنم. گفت: به خدا قسم! هیچ کس، حتی همسایگان نزدیک، از حال ما خبر نداشتند[13].

حقوق اساسی همسایه
آنچه مهم است، این است که حقوق اساسی همسایه، انکار و ضایع نشود. بنابراین، شناخت حقوق اساسی همسایه، از اولویت بیشتری برخوردار است. ملاحظه احادیثی که در این باب وارد شده، نشان می‌دهد همسایگان بر هم چهار حق اصلی دارند و سایر حقوق از آن‌ها ناشی می‌شود:

  1. اینکه از آزار و شرّ یکدیگر در آسایش و امنیت باشند.
  2. منافع یکدیگر را حفظ کنند.
  3. یکدیگر را از هم‌دلی و اخلاق نیک محروم نکنند.
  4. نسبت به نیاز هم بی‌تفاوت نباشند.
  5. امنیت و آسایش
    هر کس حق دارد در آسایش و امنیت زندگی کند و از جانب همسایگان، هیچ آزاری به او نرسد و مورد ظلم و اهانت قرار نگیرد. کسی که به هر طریقی همسایه خود را آزار می‌دهد، یکی از حقوق اساسی او را ضایع کرده است. مراد از آزار ممکن است با تغییر شرایط، متفاوت شوند. افزون بر اینکه آزار از هر طریقی به انسان برسد، حکم واحدی دارد و اسباب و وسایل آن، اهمیتی ندارد. به همین دلیل، در احادیث مربوط به این بحث، بیشتر بر عنوان کلی آزار تأکید شده و از مراد آزار، کمتر سخن به میان آمده است.
    برخی نمونه‌های آزار که در روایات مورد نهی و نکوهش قرار گرفته و حال در عرف به‌عنوان همسایه‌آزاری شناخته می‌شوند، به شرح زیر است:
  6. نگاه کردن به خانه همسایه:
    نگاه کردن به خانه همسایه، از هر طریق و به هر دلیل، چه آشکارا و چه مخفیانه، زشت و نکوهیده است. در روایات آمده است: هر کس به خانه همسایه‌اش سرک بکشد و به عورت مردی یا به مو و بدن زنی نگاه کند، بر خدا سزاوار است او را با منافقانی که در دنیا در پی دیدن عورت زنان بودند، وارد آتش کند و این شخص از دنیا خارج نمی‌شود، تا خدا او را رسوا کند[14].
    بنابراین، گشودن پنجره‌هایی که به خانه همسایه اشراف داشته و داخل خانه‌اش را در معرض دید قرار می‌دهد، جایز نیست، چون موجب آزار همسایه می‌شود. از امام صادق (ع) روایت شده است: کسی حق ندارد در دیوار خانه خود منفذی ایجاد کند که از آن بتواند به داخل خانه همسایه نگاه کند، ولی اگر برای نور جایی را سوراخ کند که به خانه همسایه دید نداشته باشد، مانعی ندارد[15].
  7. تجسس در امور پنهان همسایه:
    ممکن است، کسی به خانه همسایه نگاه نکند، ولی از طرق دیگر مراقب رفت‌وآمدها و گفت‌وگوهای او باشد و در باره اسرار نهانی او تحقیق کند. این رفتار نیز موجب آزار هر کسی می‌شود و شرع مقدس، از آن باز داشته است.
    امیرمؤمنان (ع) می‌فرماید: «مَنْ تَلَصَّصَ عَلَى أَسْرَارِ جَارِهِ انْتَهَكَتْ أَسْتَارُهُ»[16]؛ «هر کس به اسرار همسایه‌اش سرک بکشد، پرده‌هایش پاره می‌شود (اسرارش فاش می‌گردد)».
  8. خیانت مالی:
    یکی از مراد بارز همسایه‌آزاری، دست‌اندازی به اموال اوست. همسایگان بد، برخی اوقات به اموال همسایه تعرض می‌کنند و گاهی او را می‌آزارند تا از اموالش دست بکشد و آن‌ها را با بهای ناچیز تصاحبش کنند. رسول خدا (ص) می‌فرماید: «مَنْ خَانَ جَارَهُ شِبْرًا مِنَ الأَرْضِ جَعَلَهُ اللَّهُ طَوْقًا فِي عُنُقِهِ مِنْ تُخُومِ الأَرْضِ السَّابِعَةِ حَتَّى يَلْقَى اللَّهَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مُوَثَّقًا إِلاَّ أَنْ يَتُوبَ وَيَرْجِعَ»[17]؛ «هر کس به اندازه یک وجب زمین به همسایه‌اش خیانت کند، خداوند متعال قسمتی از زمین تا نهایت زمین هفتمین، به‌صورت طوق در گردنش می‌افکند تا روز قیامت با آن طوق، خدا را ملاقات کند، مگر اینکه توبه کند و برگردد».
    بدیهی است که حضرت از باب نمونه و به تناسب شرایط، از زمین نام برده است وگرنه خیانت به هر صورت و در هر چیز، موجب خشم خداوند متعال می‌شود. آن حضرت در باره آزار همسایه به قصد تملک می‌فرماید: «مَنْ آذَى جَارَهُ طَمَعًا فِي مَكَانِهِ وَرَّثَهُ اللَّهُ دَارَهُ»[18]؛ «هر کس همسایه‌اش را به طمع خانه‌اش آزار دهد، خداوند متعال خانه‌اش را نصیب همسایه می‌کند».
  9. اظهار دارایی و بهره‌وری:
    استفاده از نعمت‌های الهی، از نظر شرعی ممنوع نیست. افزون بر آن، در صورت امکان، استفاده نکردن و فقیرنمایی نیز به نوعی نکوهش شده و در مقابل، اظهار نعمت‌های الهی، سفارش و ستایش شده است، ولی باید توجه داشت که اظهار نعمت‌های حق در برابر محرومان، موجب اندوه و افسوس ایشان می‌شود. بنابراین، لازم است کسی که برخوردار از نعمت است، به هنگام استفاده از آن، همسایگان خود را نیز بهره‌مند کند وگرنه موجب آزار ایشان می‌شود. به همین دلیل، رسول خدا (ص) فرمود: اگر نوبر به خانه‌ات می‌بری و نمی‌خواهی به همسایگانت هم بدهی، مخفیانه ببر[19].
    و نیز در حدیثی دیگر می‌فرماید: «مَنْ آذَى جَارَهُ بِقَتَارِ قِدْرِهِ فَلَيْسَ مِنَّا»[20]؛ «کسی که همسایه‌اش را با بوی دیگش آزار دهد، از ما نیست».
    منظور از آزار در این حدیث شریف، آن است که بوی غذا و کباب را پخش کند، ولی همسایه را در خوردن آن شریک نسازد. به همین دلیل، رسول خدا (ص) فرمود: «وَلا تُؤْذِهِ بِرِيحِ قِدْرِكَ إِلاَّ أَنْ تَغْرِفَ لَهُ مِنْهَا»[21]؛ «با بوی دیگت او را میازار، مگر اینکه کاسه‌ای از آن برایش ببری».
  10. نمونه‌های دیگر همسایه‌آزاری:
    برخی دیگر از بارزترین مراد همسایه‌آزاری عبارت‌اند از:
  11. تحقیر همسایه
  12. افشای اسرار و عیوب همسایه
  13. وارد کردن خسارت به خانه همسایه، به هر صورت و به هر وسیله
  14. بی‌توجهی به هر چیزی که معمولاً منتهی به خسارت می‌شود، مثل: ناودان، بادگیر، چاه، فعالیت و بازی کودکان و نگهداری و رفت‌وآمد حیوانات اهلی
  15. بستن راه همسایه به هر وسیله، مثل ریختن برف و مصالح ساختمانی و کندن کانال و چاله
  16. محروم کردن او از نور و هوا به‌وسیله ساختمانی بلندتر از حد معمول، بدون اذن و هماهنگی
  17. ایجاد جار و جنجال و سر و صدای زیاد، به‌ویژه در اوقات و شرایطی که هر صدایی می‌تواند خسارت‌بار باشد، مثل زمان بیماری و پاسی از شب گذشته
  18. معاشرت و رفت‌وآمد با کسانی که ورودشان به محله، همسایگان را آزار می‌دهد، مثل افراد شرور، ناباب و لاابالی
  19. نهادن زباله در جایی که بو و ظاهر زننده آن، همسایه را ناراحت می‌کند
  20. نگهداری زباله و مواد حشره‌زا در خانه خود، در صورتی که اثر آن، مثل بو و حشره، به خانه همسایه‌ها سرایت کند
  21. نگهداری حیوانات در خانه‌های شهری، به‌ویژه آپارتمان‌ها، مثل سگ که در جامعه اسلامی حکمی خاص دارد
  22. بی‌توجهی به دودی که به طور غیر متعارف از دودکش خانه خارج شده و به نوعی همسایه را آزار می‌دهد
  23. بی‌مهری و رفتار ناشایست با هر چیزی که به همسایه متعلق است، مثل بی‌احترامی به میهمان همسایه
  24. و به طور کلی، هر نوع گفتار یا رفتاری که مایه آزار همسایه شود. این باب بسیار گسترده است تا جایی که رسول خدا (ص) می‌فرماید: «اگر سگ همسایه‌ات را کتک بزنی، همسایه‌ات را آزرده‌ای»[22].
  25. حفظ منافع
    حفظ منفعت، شامل جلوگیری از آزار هم می‌شود. گفتیم که کسی حق ندارد به همسایه خود آسیبی برساند. علاوه بر این، انسان موظف است که از رسیدن آزار به همسایه جلوگیری کند و در حد توان و امکانات خود، اجازه ندهد دیگری هم به او آسیب برساند. بنابراین، موظف هستیم که منافع همسایه را حفظ کنیم و نگذاریم منفعتی از دست او برود. امام صادق (ع) در ضمن حقوق همسایه فرمود: «فُظْهُ غَائِبًا»[23]؛ «[اولین حق همسایه این است که] در غیابش حفظش کنی». حفظ در زمان غیبت، عنوان عامی است که بسیاری از روابط را شامل می‌شود. هر کسی در صورت حضور و آگاهی، از موجودیت و منافع خود دفاع می‌کند، ولی به طور طبیعی، عرصه‌های غیبت انسان، بسیار بیشتر از صحنه‌های حضور اوست و در عرصه‌های غیبت، توان دفاع از خود را ندارد و به حمایت دیگران محتاج می‌شود. در این صورت است که نقش همسایه به‌عنوان تکلیف از یک سو، و به‌عنوان حق از سوی دیگر، حیاتی می‌شود. به‌عنوان نمونه، وقتی که اموال همسایه در غیاب او مورد تعرض یا در معرض تلف قرار می‌گیرد، باید در حفظ و حراست از آن کوشید. به طور کلی:
  26. وقتی کسی از همسایه غایب می‌کند، باید از او دفاع کرد.
  27. وقتی در غیاب همسایه، کسی به حرم او چشم بد می‌دوزد، باید چشم را از حرم او دور کرد.
  28. وقتی که سری از اسرار همسایه در معرض فاش شدن قرار می‌گیرد، باید برای آن پرده پوشید.
  29. و هر جا که می‌توان برای همسایه منفعتی را حفظ یا آسیبی را دور کرد، باید اقدام کرد.
    در غیر این صورت، یکی از حقوق اساسی همسایه را نادیده گرفته‌ایم. به همین جهت است که نرویت همسایه با مراعات شرایط، از وظایف همسایگی است.
  30. هم‌دلی و اخلاق نیک
    یکی دیگر از حقوق اساسی همسایه، این است که او را از اخلاق نیک خود بهره‌مند سازیم و در شرایط رنگارنگ زندگی، با او هم‌دلی کنیم. در برخوردها احترامش کنیم، در بیماری‌ها حالی از او بپرسیم، در مشکلات دلداری‌اش دهیم و اظهار هم‌دردی کنیم، در شادی‌هایش شادی کنیم و در غم و اندوه شریکش باشیم و کاری کنیم که او غم و شادی ما را ببیند و بداند که به جهت او شاد یا غمگین هستیم. همچنین، لغزش‌ها و اشتباهات او را نسبت به خودمان یا دیگران نادیده بگیریم و ببخشیم. رسول خدا (ص) می‌فرماید: «حُرْمَةُ الْجَارِ عَلَى الْجَارِ كَحُرْمَةِ أُمِّهِ وَأَبِيهِ»[24]؛ «احترام همسایه بر همسایه، مانند احترام پدر و مادر است».
  31. توجه به نیازها
    گرفتاری و نیاز، شاخصه زندگی دنیاست. کسی را نمی‌شناسیم که روزی به کمک دیگران محتاج نشود. یکی از حقوق همسایگی، این است که در هنگام موارد، به نیاز همسایه خود بی‌توجه نباشیم. رسول خدا (ص) فرمود: «إِنِ افْتَقَرَ عُدْتَ عَلَيْهْ»[25]؛ «اگر محتاج شد، یاری‌اش کنی».
    در این جا، دو نمونه از نیازهای همسایه را که در روایات آمده، بیان می‌کنیم.
  32. نیازهای اولیه:
    غذا و لباس، از حقوق و نیازهای اولیه هر انسان است و به همین دلیل، تأمین آن‌ها بر سایر نیازهای زمینی اولویت دارد. طبق روایات، توجه به گرسنگی و برهنگی همسایه، از صفات ایمانی است، به‌طوری که اگر کسی با فرض توانایی داشتن، در تأمین آن قدمی برندارد، اهل ایمان نیست. رسول خدا (ص) می‌فرماید: «مَا آمَنَ بِي مَنْ بَاتَ شَبْعَانَ وَجَارُهُ جَائِعٌ»[26]؛ «به من ایمان نیاورده، کسی که سیر بخوابد و همسایه‌اش گرسنه باشد».
    و نیز فرموده: «مَا آمَنَ بِي مَنْ بَاتَ كَاسِيًا وَجَارُهُ عَارِيًا»[27]؛ «به من ایمان نیاورده است، کسی که خود پوشیده باشد و همسایه‌اش برهنه».
    امیر مؤمنان (ع) می‌فرماید: شنیدم که رسول خدا (ص) روزی به اصحابش می‌فرمود: به من و قیامت ایمان نیاورده، هر کس سیر بخوابد و همسایه‌اش گرسنه باشد. گفتیم: ای رسول خدا! پس ما هلاک شده‌ایم! فرمود: از اضافه غذایتان، از اضافه خرمایتان، از اضافه روزی و لباستان، خشم پروردگار را با آن‌ها خاموش کنید[28].
  33. نیاز به ابزار:
    برخی ابزار و آلات زندگی، به‌گونه‌ای است که تهیه آن برای همه خانواده‌ها ممکن نیست. این‌گونه ابزار با اینکه کاربرد زیادی ندارند، گران‌قیمت‌اند، ولی به وقت نیاز، چیز دیگری جایگزین آن‌ها نمی‌شود. از این قبیل ابزار می‌توان: دیگ‌های بزرگ، اجاق‌های خاص، ابزار ساختمانی مانند بیل و کلنگ و ابزار فنی مثل چکش را مثال زد. این نوع ابزار، در زبان عرب «ماعون» نامیده می‌شود. در قرآن کریم سوره‌ای به نام «ماعون» نازل شده است. در این سوره خداوند متعال کسانی را که از عاریه دادن این‌گونه ابزار خودداری می‌کنند، تهدید کرده، می‌فرماید: «وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ»[29]؛ «و آن‌ها که ماعون نمی‌دهند». در تفسیر این واژه، روایات متفاوتی به دست ما رسیده است، از جمله: زکات[30]، وسایل خانه[31] و چیزی که مردم به هم عاریه می‌دهند[32]. در شرح معنای اخیر، ابزاری مثل: دیگ، چراغ و تیشه را نام برده‌اند[33].
    به هر حال، یکی از نیازهای همسایه که گاهی خود می‌نمایاند، احتیاج به این‌گونه ابزار است و از وظایف همسایگی است که در صورت امکان، به نیاز او پاسخ مثبت دهد. رسول خدا (ص) می‌فرماید: «مَنْ مَنَعَ الْمَاعُونَ جَارَهُ مَنَعَهُ اللَّهُ خَيْرَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَوَكَلَهُ إِلَى نَفْسِهِ وَمَنْ وَكَلَهُ إِلَى نَفْسِهِ فَمَا أَسْوَأَ حَالَهُ»[34]؛ «کسی که ابزار زندگی به همسایه خود عاریه ندهد، خداوند در روز قیامت خیر خود را از او دریغ می‌کند و او را به عملش واگذار می‌کند و هر کس خدا به عملش واگذارش کند، چه بد حالی دارد».

مدارا با همسایه بد
در صورتی که انسان به همسایه بد گرفتار شود و نتواند جای خود را عوض کند، توصیه پیشوایان دین این است که انسان، آزار همسایه را تحمل کند. از این رو، دین مقدس اسلام به هیچ روی، در روابط همسایگی مقابله به مثل را تجویز نمی‌کند. امام کاظم (ع) می‌فرماید: «لَيْسَ حُسْنُ الْجِوَارِ كَفَّ الأَذَى وَلَكِنَّ حُسْنَ الْجِوَارِ صَبْرُكَ عَلَى الأَذَى»[35]؛ «خوش‌همسایگی، خودداری از آزاردادن نیست، بلکه صبر و تحمل آزار همسایه است».
در روایتی از رسول خدا (ص) آمده است: خداوند متعال دوست دارد مردی را که همسایه بدی دارد و او را می‌آزارد، اما او آزارش را تحمل می‌کند و با خدا حساب می‌کند تا خداوند با مرحمت خود در زندگی همسایه، او را از مقابله با او بی‌نیاز کند[36].


پی‌نوشت‌ها:
[1] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق: علی‌اکبر غفاری، تهران: دار الکتب الإسلامیة، سوم، 1412ق، ج1، ص117.
[2] ر.ک: مازندرانی، مولی محمد صالح، شرح اصول کافی، تحقیق: میرزا ابوالحسن شعرانی، تصحیح: سید علی عاشور، بیروت: دار احیاء التراث العربی، اول، 1421ق، ج7، ص22.
[3] نساء، آیه 36.
[4] صدوق، امالی، تحقیق: قسم الدراسات الإسلامیة، قم: مؤسسة البعثة، اول، 1417ق، ص120؛ نیشابوری، محمد بن الفتال، روضة الواعظین، تحقیق: سید محمدمهدی و سید حسن خرسان، قم: منشورات الرضی، بی‌تا، ص127.
[5] نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل، بیروت: مؤسسة آل البیت، دوم، 1407ق، ج2، ص410.
[6] همان، ص410.
[7] همان، ص410.
[8] طوسی، تهذیب الأحکام، تحقیق: سید حسن موسوی، تهران: دار الکتب الإسلامیة، سوم، 1411ش، ج1، ص114.
[9] صدوق، امالی، پیشین، ص120.
[10] نوری، مستدرک الوسائل، پیشین، ج2، ص409.
[11] ابن شعبه، حرانی، تحف العقول، تحقیق: علی‌اکبر غفاری، قم: جامعه مدرسین قم، دوم، 1411ش، ص21.
[12] سید جواد عاملی، از اهالی لبنان بوده و سید بحرالعلوم در اصل ایرانی است. به همین دلیل، غذای موجود، به سبک غذای ایرانی طبخ شده و آن مرد، به تفاوت آن پی برده است.
[13] قمی، شیخ عباس، الکنی والألقاب، قم: جامعه مدرسین قم، 1411ق، ج1، ص12.
[14] حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعة، بیروت: مؤسسة آل البیت، اول، 1412ق، ج14، ص270.
[15] همان.
[16] قاضی نعمان مغربی، دعائم الإسلام، تحقیق: آصف بن علی‌اصغر فیضی، قاهره: دار المعارف، 1412ق، ج1، ص141.
[17] لیثی واسطی، علی بن محمد، عیون الحکم والمواعظ، تحقیق: حسین حسنی بیرجندی، قم: دار الحدیث، اول، 1371ش، ص410.
[18] صدوق، امالی، پیشین، ص121.
[19] نوری، مستدرک الوسائل، پیشین، ج2، ص412.
[20] مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، تصحیح: محمدباقر بهبودی، تهران: المکتبة الإسلامیة، سوم، 1370ش، ج77، ص70.
[21] نوری، مستدرک الوسائل، پیشین، ج2، ص411.
[22] مجلسی، بحار الأنوار، پیشین، ج77، ص70؛ هثیمی، نورالدین، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، دار الکتب العلمیة، ج2، ص211.
[23] نوری، مستدرک الوسائل، پیشین، ج2، ص411.
[24] کلینی، کافی، پیشین، ج1، ص12.
[25] شهید ثانی، مسکن الفؤاد، قم: مؤسسة آل البیت، اول، 1407ق، ص220.
[26] کلینی، کافی، پیشین، ج1، ص112.
[27] احسائی، ابن ابی‌جمهور، عوالی اللئالی، قم: انتشارات سید الشهداء، اول، 1404ق، ج2، ص117؛ نوری، مستدرک الوسائل، پیشین، ج12، ص111.
[28] مجلسی، بحار الأنوار، پیشین، ج71، ص111.
[29] ماعون، آیه 7.
[30] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، تحقیق: سید هاشم رسولی محلاتی، بیروت: دار احیاء التراث العربی، اول، 1421ق، ج24، ص417.
[31] طبری، جامع البیان، تحقیق: خلیل المیس، بیروت: دار المعرفة، 1421ق، ج14، ص420.
[32] همان، ص447.
[33] طبرسی، مجمع البیان، پیشین، ج24، ص417؛ فیض کاشانی، ملا محسن، تفسیر صافی، بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، دوم، 1404ق، ج1، ص122؛ طبری، جامع البیان، پیشین، ج14، ص447-420.
[34] صدوق، امالی، پیشین، ص121.
[35] کلینی، کافی، پیشین، ج1، ص117.
[36] سیوطی، جلال‌الدین عبدالرحمان بن ابی‌بکر، الجامع الصغیر، بیروت: دار الفکر، اول، 1424ق، ج2، ص121.

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=50865

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب