نقش زیارت در تقویت باورهای دینی
حجتالاسلام والمسلمین محمد سبحانینیا
عضو هیئت علمی دانشگاه کاشان
اشاره
انسان به فطرت خویش، دوستدار محبت است. از این رو، به افراد خاصی علاقهمند میشود و به آنها عشق میورزد. زیارت، بهترین نمونۀ بزرگداشت و ارادت به آستان بزرگان دین است؛ زیرا بار سفر بستن و سختیهای سفر را تحمل کردن، نشان میدهد که عشق و محبت خالصانه، وجود زائر را فرا گرفته و او را مشتاق زیارت انسانی کامل کرده است.
خود زیارت، یک مکتب است؛ مکتبی دارای متعالیترین اندیشهها و اصول عملی که اگر با آداب و شرایط آن انجام شود، میتواند یکی از زیباترین حرکتهای معنوی را ترسیم کند. بیشک زیارت امامان کارکردهای گوناگون تربیتی، سیاسی، اجتماعی و دینی دارد. این نوشتار میکوشد به یکی از کارکردهای زیارت که تقویت باورهای دینی است، بپردازد.
جایگاه زیارت در اسلام
زیارت در اسلام بهویژه در فرهنگ غنی تشیع، از جایگاهی والایی برخوردار است. اولیای الهی و ائمۀ معصوم پیروان خود را به زیارت دعوت کردهاند و به «زائر» وعده پاداش فراوان دادهاند. در اهمیت زیارت همین بس که در کتابهای شریف کافی و تهذیب الاحکام که از کتب اربعه به شمار میروند، فصلی جداگانه به همین موضوع اختصاص داده شده است [1].
فلسفۀ زیارت
زیارت، نشانۀ احترام به مقام والا و ارزشمند خاندان پیامبر، پیروی از راه و ادامۀ دادن هدفهایشان، وفاداری به ولایت ایشان، زنده نگهداشتن نام و یاد و خاطرۀ و فرهنگ و تعالیم آنان است. امام رضا فرمود:
إنّ لکلّ إمامٍ عهداً فی عُنُق أولیائه و شیعته و إنّ من تمام الوفاء بالعهد و حسن الأداء زیارة قبورهم فمن زارهم رغبةً فی زیارتهم و تصدیقاً بما رغبوا فیه کان أئمّتهم شفعاءهم یوم القیامة [2]؛ هر امامی بر دوستان و شیعیانش عهدی دارد؛ و زیارت قبورشان، از مصادیق وفای به عهد و حسن ادای وظیفه به شمار میرود. بنابراین، کسی که از روی رغبت و میل به زیارت ایشان برود، ایشان در روز قیامت، شفیع او خواهند بود.
اگر مردم در دورۀ زندگی پیامبر، برای طلب رحمت و مغفرت الهی به محضر ایشان میآمدند، پس از رحلت نیز این ارتباط ادامه دارد، چنانکه در زیارت ایشان میخوانیم: «و إذ لم ألحقک حیّاً فقد قصدتک بعد موتک عالماً أنّ حُرمتک میّتاً کحرمتک حیّاً فکن لی بذلک عند الله شاهداً [3]؛ اگر در زمان حیات شما موفق به دیدار شما نشدم، اکنون قصد زیارت شما کردهام و اعتقاد دارم که احترام نهادن به شما پس از مرگ، مانند زمان حیاتتان است؛ پس نزد خدا بر احوال من شاهد باش».
به دیگر سخن، فلسفۀ اصلی زیارت، عمل به این آیۀ است: «قل لا أسألکم علیه أجراً إلا المودّة فی القربی [4]؛ بگو من از شما پاداشی جز دوستی خویشاوندان خود نمیخواهم».
کارکرد زیارت در تقویت باورهای دینی
زیارت اولیای الهی به دلیل برخورداری از دو بعد شناختی و عاطفی، میتواند نقش بسزایی در تعمیق باورهای مذهبی داشته باشد.
بعد شناختی زیارت
کارکرد زیارت در بعد شناختی، معرفتافزایی ناشی از مطالعۀ زیارتنامهها است. زیارتنامهها حاوی گنجینۀ گرانسنگی از مسائل اعتقادی و باورهای دینی است که زائر با خواندن آنها، با انبوهی از معارف دینی مواجه میشود که در تعمیق اعتقادات او بسیار مؤثر است. میتوان به مواردی از این معارف اشاره کرد:
الف) خداشناسی
یکی از مهمترین و فراگیرترین اصول دینی، اصل توحید است که همۀ اصول و معارف دیگر بر آن بنا شده و بدون آن، همۀ آموزههای دینی، معنا و مفهوم واقعی خود را از دست خواهند داد. زائر با خواندن زیارتنامه که صفات الهی در آن ذکر شده، با خالق هستی بیشتر ارتباط برقرار میکند. در این خصوص میتوان به مواردی اشاره کرد:
- حمد و ثنای خداوند
تسبیحگویی، ثناگویی و حمدگویی خداوند متعال، به گستردگی در زیارتنامهها به کار رفته است. مانند زیارت امام حسین که در آن میخوانیم: «اللّهم أنت السلام، و منک السلام، و إلیک یعود السلام [5]؛ خدایا سلام نام تو است و سلامت خلق از جانب تو و برای تو؛ و به کلی هر سلامتی و پاکی از نقص، بازگشتش به تو است». - سجده برای خدا
سجده، اوج تضرّع انسان در برابر خداوند است و نهایت خضوع و خشوع و بندگی را به همراه دارد. در بعضی از زیارات، سجدۀ شکر به درگاه الهی به هنگام زیارت، وارد شده است؛ همچنین اذکاری که در سجده گفته میشود، با توحید هماهنگ و بسیار در خور توجه است. در زیارتنامۀ امیرالمؤمنین پس از خواندن نماز، سفارش شده سجدۀ شکر به جای آورده شود با این ذکر: «اللّهم إلیک توجّهت و بک اعتصمت و علیک توکّلت اللّهم أنت ثقتی و رجائی فاکفنی ما أهمّنی و ما لا یهمنّی [6]؛ پروردگارا! به سوی تو روی آوردم و به تو پیوستم و بر تو تکیه و اعتماد کردم. پروردگارا! تو پناه و امید منی؛ پس کفایت کن آنچه مرا اندوهگین ساخته و آنچه اندوهگین نساخته است». - اذکار خاص با تعداد معیّن
در بسیاری از زیارتنامهها قبل یا هنگام زیارت، دستور گفتن تکبیر، حمد، تسبیح و تهلیل (لااله الا الله) با تعدادی خاص، مشاهده میشود که به صراحت بر توحید دلالت دارند؛ مانند سی تکbir قبل از زیارت امیرالمؤمنین [7]؛ صد تکbir قبل از زیارت امیرالمؤمنین در شب 27 رجب [8]؛ هفت تکbir در چهار مرحله، در زیارت امام حسین [9]؛ صد تکbir قبل از خواندن زیارتنامۀ جامعۀ کبیره [10].
گفتن تعداد معیّنی از تکbir، حمد، تهلیل و تسبیح در زیارات، دو اثر مهم معرفتی دارد: اوّلاً انسان را در حال زیارت از غفلت از خدا بازمیدارد؛ ثانیاً از غلو بازمیدارد. استاد جوادی آملی میگوید: «شروع زیارت جامعۀ کبیره با صد تکbir و بسم الله گفتن در آغاز آن، مانع غلو دربارۀ ائمۀ اطهار است [11]». - شهادت به وحدانیت خداوند
در زیارتنامههای اهلبیت شهادت به وحدانیت خداوند متعال نیز وجود دارد که در واقع میتوان آن را توحید ناب دانست. اهمیت و ضرورت شهادت به وحدانیت خداوند در زیارات، برای رهایی از خطر غلو دربارۀ اهلبیت و قائل شدن شأنی خدگونه برای آنان است [12].
ب) تلاوت قرآن
یکی از اعمالی که انسان در زیارت انجام میدهد، تلاوت قرآن است. انسان با تلاوت قرآن و تفکر در آیات، معارف و عقاید دینی و ایمان خویش را افزایش میدهد؛ از این رو، یکی از راههای تقویت ایمان و باورهای دینی، انس با قرآن بیان شده است: «إنّما المؤمنون الّذین إذا ذکر الله وجلت قلوبهم و إذا تلیت علیهم آیاته زادتهم إیماناً [13]؛ مؤمنان، تنها کسانی هستند که هر گاه نام خدا برده شود، دلهایشان ترسان میگردد و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده میشود، ایمانشان فزونتر میشود».
استاد جوادی آملی در این باره نکاتی آموزنده دارند؛ از جمله میگوید:
بهترین راه صلاح، انس با قرآن است. به همین دلیل میفرماید: «فاقرءوا ما تیسر من القرآن [14]؛ پس به اندازۀ که برای شما ممکن است از آن [قرآن] تلاوت کنید و با این کتاب الهی مأنوس باشید». حتی اگر معنای بعضی از آیات برای شما روشن نشد، نگویید خواندن بدون ادراک چه اثری دارد، چون قرآن کلام آدمی نیست که اگر کسی معنای آن را نداند، خواندنش بیثمر باشد. بلکه قرآن، نور الهی است و خواندن آن عبادت است؛ هرچند معنای آن هم درک نشود. قرآن حبل (ریسمان) الهی است که انس با آن و تدبر در آن و ایمان و عمل به آن، انسان را بالا میبرد و به مقام صالحین ملحق میسازد؛ تحت ولایت الله قرار میدهد. اگر انسان مشمول ولایت الله بود، امورش را خدا اداره میکند و در آن مقام، دیگر راهی برای وسوسه و رخنۀ اهریمن نیست [15].
انس و تلاوت قرآن، چون انسان را زیر پوشش ولایت الهی میبرد، وسوسههای تبلیغات سوء بر باورهای دینی او اثر نمیگذارد؛ بهخصوص اگر قرآن در فصل شکوفایی عمر، یعنی سن جوانی و نوجوانی خوانده شود. از این رو، در روایات آمده است: «کسی که در سن جوانی قرآن بخواند، قرآن با خون و گوشت او (خمیرمایۀ وجودی او) آمیخته میشود [16]».
بیتردید کسی که معارف قرآن با خمیرۀ وجودی او آمیخته شده باشد، تندباد شبهات و به تعبیر مقام معظم رهبری «شبیخون فرهنگی» نمیتواند در باورهای دینی او خلل ایجاد کند.
ج) امامشناسی
انسان بدون اسوه و مقتدا، توانایی سیر به سوی کمال را ندارد. کسی که در مراحلی از زندگی خویش، فاقد الگو باشد، دچار حیرت و سرگشتگی میشود؛ زیرا نمیداند در کدام جهت برود، با کدام سرعت حرکت کند، چگونه با موانع راه برخورد کند و چه روشی را در حرکت و در رویارویی با مسائل و مشکلات پیش گیرد. چنین شخصی در تاریکیهای نادانی و گمراهی فرو میافتد، همچنانکه در مورد بنیاسرائیل اتفاق افتاد، آن هنگام که از اطاعت هارون سر باز زدند و سامری را فرمان برده، گوساله را پرستیدند. از این رو، امام کاظم در تفسیر آیۀ: «و من أضلّ ممّن اتّبع هواه بغیر هدی من الله [17]؛ کیست گمراهتر از آن کسی که راه هدایت خدا را رها کرده و از هوای نفس خود پیروی میکند؟» فرمود: «من اتّخذ دینه رأیه بغیر إمام من أئمة الهدی [18]؛ معنی آیه این است که گمراهتر از همه، کسی است که بدون امامی از ائمۀ راهنما، به دین خود بر اساس رأی و نظر خویش، عمل کند».
حافظ میگوید:
قطع این مرحله بیهمرهی خضر مکن
ظلمات است بترس از خطر گمراهی
یکی از راههای معرفت امام، زیارت اولیای الهی است. انسان زائر، هرچند شناختی اجمالی از آن ذوات مقدسه و انوار الهی و آسمانی داشته باشد، نوعاً با انجام مراسم زیارت و ورود در آن روضههای مبارک، شناخت تازهای پیدا میکند؛ خصوصاً اگر زیارتنامههای مخصوص و مأثور را قرائت کند، جایگاه اصلی و مقام رفیع و شایسته و شأن والای آنان را درخواهد یافت. خوشبختانه بیشترین حجم زیارتنامهها را مفاهیم ناظر به معصومین تشکیل میدهد. در این باره میتوان به زیارت جامعۀ امام هادی که در واقع یک منشور امامشناسی است، اشاره کرد.
با خواندن زیارتنامهها، زائر به جایگاه رفیع معصومین پی برده و درک دقیقتری از آنان پیدا میکند. از سوی دیگر، الگوگیری از صفات معصومین یکی از مسائل موجود در زیارتنامههاست. زیارت، خود را به محک زدن و خویش را با الگو و مدل سنجیدن است؛ چراکه ائمه و اولیای خدا، ملاک و معیارند. ایستادن در برابر آینههای فضیلتنما، خودبهخود رذیلتها را مینمایاند و قرار گرفتن در مقابل آینههای کمال، نقصها را نشان میدهد.
د) محبت به اهلبیت
یکی از راههای تقویت باورهای دینی، راه محبت و عشق است. بزرگان به دلیل نقش مهم محبت در تقویت باورهای دینی و مذهبی، همواره بر عنصر محبت اهلبیت اصرار دارند و به زیارت اهلبیت سفارش میکنند؛ زیرا زیارت، اظهار عشق به معشوق است و این عشقورزی از ویژگیهای شیعیان است.
شهید مطهری میگوید: «از بزرگترین امتیازات شیعه بر سایر مذاهب، این است که پایه و زیربنای اصلی آن، محبت است. از زمان شخص نبی اکرم که این مذهب پایهگذاری شده است، زمزمۀ محبت و دوستی بوده است…؛ از این رو، تشیع مذهب عشق و شیفتگی است [19]».
بنابراین، عشق و محبت، نقش بسیار مهمی در تقویت ایمان و باورهای دینی و مذهبی دارد؛ و هر اندازه عشق و محبت همراه با شناخت و معرفت انسان به باورهای دینی و مذهبی، بیشتر باشد، باور دینی او قویتر خواهد بود. از این رو، امام صادق فرمود: «و هل الدّین إلا الحبّ [20]؛ آیا دین، غیر از محبت است».
بیتردید یکی از علل مهم زیارت اهلبیت محبت به آنان است؛ محبتی که با گوشت و پوست شیعیان درآمیخته است و ایشان برای اظهار این محبت، فرسخها راه را طی میکنند تا به زیارت معشوق خود برسند که نمونهای از آن را در زیارت پرشکوه اربعین حسینی میبینیم.
روزی حارث همدانی به حضور امیرمؤمنان آمد. امام از علت آمدن او جویا شد. او گفت: علاقۀ به شما مرا به اینجا کشانیده است. حضرت فرمود: ای حارث! تو مرا دوست داری؟ گفت: بلی، والله یا امیرالمؤمنین! حضرت فرمود: بدان که هیچ بندهای از دوستان ما نمیمیرد، مگر اینکه در هنگام مردن، مرا آنگونه که دوست دارد، میبیند. چون ببینی مرا که دشمنان خود را از حوض کوثر دور میکنم، خوشحال خواهی شد و چون ببینی که بر صراط میگذرم و علم محمد به دست من است و پیش حضرت رسول میروم، چنان مرا خواهی دید که مشعوف و مسرور میشوی [21].
ه) جریانشناسی
در اسلام، دو موضوع اعتقادی وجود دارد که از اهمیت والایی برخوردارند: «دوستی با دوستان خدا» و «دشمنی با دشمنان خدا». معمولاً در اصطلاح دینی به این دو، «تولی» و «تبری» گفته میشود که هر دو واژه برگرفته از قرآن کریم است. این دستور به قدری مهم است که در آیات قرآن به عنوان نشانۀ ایمان [22] و در روایات اسلامی به عنوان «أوثق عری الایمان [23]» (محکمترین دستگیرۀ ایمان) معرّفی شده است.
یکی از مصادیق تولی که بهخوبی عشق به اهلبیت را نشان میدهد، زیارت مضجع آن حضرات است. از سوی دیگر، یکی از فرازهای مهم بعضی از زیارات مانند زیارت عاشورا، تولی و تبری است؛ در این زیارت میخوانیم: «إنّی سلمٌ لمن سالَمکم، و حربٌ لمن حارَبکم، و ولیٌ لمن والاکم، و عدوٌ لمن عاداکم [24]». این تولی و تبری در قالب لعن و سلام، رخ نموده و خط مشی واقعی یک مسلمان ناب را در وجود او پایهگذاری میکند و او را در مسیر اسلام ناب قرار میدهد. پیام این فرازهای زیارت عاشورا این است که زائر باید در زندگی، موضع داشته باشد و صف خود را از دشمنان اسلام جدا سازد.
و) عرضۀ عقاید
از آنجا که ممکن است به هنگام یادگیری مسائل اعتقادی و یا در خلال معاشرتهای اجتماعی، انحرافی در مجموعۀ عقاید فرد ایجاد شود، ضروری است که گاهی به شخص اسلامشناس و مورد اعتمادی مراجعه کند که در عقاید دینی او انحرافی وجود ندارد؛ و آنگاه اعتقادات خود را در حضور وی طرح کند تا از صحیح بودن آنها و درست بودن دین خویش مطمئن شود و تا پایان عمر بر همان اعتقاد، ثابتقدم بماند.
حضرت عبدالعظیم حسنی میگوید:
خدمت امام هادی رسیدم، گفتم: یا ابن رسول الله! میخواهم دین خود را بر شما عرضه بدارم، اگر مورد پسند شما هست، بر آن ثابت باشم تا در محضر خداوند حاضر شوم. امام فرمود: عقاید خود را اظهار کن! پس گفتم: من اعتقاد دارم که خداوند یکی است و شریکی ندارد … و عقیده دارم معراج حق است؛ سؤال قبر، بهشت، جهنم، پل صراط و میزان اعمال، حق است؛ قیامت خواهد آمد و شکی در آن نیست و مردم همه از گورها مبعوث میشوند؛ من عقیده دارم واجبات بعد از ولایت، عبارتند از نماز، زکات، روزه، حج، جهاد، و امر به معروف و نهی از منکر. امام هادی فرمود: به خداوند سوگند، این دینی است که خداوند قبول میکند؛ بر آن ثابت باش که خداوند در این گفتار تو را ثابت بدارد و در دنیا و آخرت بر همین طریق باشی [25].
مرحوم آیتالله مرتضی حائری یزدی نقل میکنند: روزی خدمت پدر همسرم (آیتالله العظمی حجت) در اواخر عمرشان رسیدم، دیدم ایشان نشستهاند و اصول الدین را با خود واگویه میکنند. به ایشان گفتم حاج آقا شما مرجع و عالم هستید؛ چرا این مطلب را بیان میکنید؟ ایشان فرمودند که شما لحظههای مرگ و سکرات و سختیهای مرگ را نمیدانی. میترسم که اعتقاداتم یادم برود و نتوانم بیان کنم؛ برای همین آن را تکرار میکنم [26]. این مهم در بعضی از زیارات مانند زیارت آلیاسین با تعلیم عقاید حق از زبان حضرت ولیعصر جلوهگر شده است.
ز) ثبات قدم
حضور جمعی شیعیان در مزارهای شریف معصومین و مشاهدۀ یکدیگر، میتواند مصداقی از این آیۀ شریفه باشد که میفرماید: «یا أیّها الّذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتّقوا الله لعلّکم تُفلِحون [27]؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! استقامت کنید و در برابر دشمنان، پایدار باشید و از مرزهای خود، مراقبت کنید و از خدا بپرهیزید، باشد که رستگار شوید». وجود همکیشانی که عقاید یکسانی دارند، از لحاظ روانشناختی، به زائر قوت قلب میدهد تا در عقیدۀ خود ثابتقدم بماند و احساس تنهایی نکند.
ح) یاد مرگ
یکی از اموری که انسان را از گناه دور میکند و در ارتقای باورها بسیار مؤثر است، تفکر در مرگ و قیامت است. از نظر روایات، یاد مرگ، دل را از تعلق به شهوات جدا میسازد و انسان را از گناه و فکر گناه، بازمیدارد [28]. در زیارت مشاهد مشرف، یاد مرگ و قیامت و دوری از دنیا وجود دارد. امروزه به علت پیشرفتهای عصر مدرن، حملونقل بسیار آسانتر شده است، اما در گذشته، شخص زائر از تمامی آشنایان حلالیت میطلبید، چون اصلاً معلوم و مشخص نبود که وی به سلامت به وطن خود بازگردد. در نتیجه، زیارت، نمونۀ از دل کندن از دنیا و مظاهر آن بوده است.
ط) نماز
یکی از عباداتی که بر انجام آن در زیارتگاهها تأکید شده، نماز است. نتیجۀ این امر، تقویت اعتقادات است. البته نقش نماز در تربیت اعتقادی، به تصحیح اعتقادات منحصر نمیشود؛ بلکه نماز علاوه بر تقویت اعتقادات، در عمقافزایی به تصدیق قلبی و ایمان انسان نیز نقشی کلیدی ایفا میکند. عبادات به طور کلی و نماز به طور خاص، علم را به باور تبدیل میکند و انسان را به یقین میرساند؛ آیات 98 و 99 سورۀ حجر، به همین موضوع اشاره دارند. در این آیات تصریح شده که تسبیح، سجده و عبادت خداوند، یقین و باور دینی را به دنبال میآورد: «فسبّح بحمد ربّک و کن من الساجدین * واعبد ربّک حتّی یأتیک الیقین [29]؛ پس با ستایش پروردگارت تسبیح گوی و از سجدهکنندگان باش؛ و پروردگارت را پرستش کن تا مرگ تو فرا رسد».
در زیارتنامههای امامان معصوم میخوانیم که آنها به دلیل عبادت خدا به چنین مقامی نائل شدهاند؛ چنانکه در زیارت امینالله آمده است: «و عبدت الله مخلصاً حتّی أتاک الیقین [30]؛ خدا را مخلصانه عبادت کردی تا آنجا که به یقین رسیدی».
پینوشتها
- شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج 6، ص 2؛ شیخ کلینی، کافی، ج 4، ص 548.
- شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 577.
- محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج 97، ص 162.
- شوری، آیۀ 23.
- ابنمشهدی، المزار، ص 226.
- شیخ مفید، المزار، ص 83.
- ابنمشهدی، المزار، ص 205.
- شهید اول، المزار، ص 99-100.
- ابنقولویه، کامل الزیارات، ص 194.
- شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 609.
- عبدالله جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ج 3، ص 128.
- همان، ص 129.
- انفال، آیۀ 2؛ ر.ک: تفسیر نمونه، ج 7، ص 86.
- مزمل، آیۀ 20.
- عبدالله جوادی آملی، قرآن در قرآن، تفسیر موضوعی، ج 1، ص 237-240.
- شیخ کلینی، کافی، ج 2، ص 603.
- قصص، آیۀ 50.
- محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج 23، ص 78.
- مرتضی مطهری، مجموعۀ آثار، ج 16، ص 241.
- محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج 27، ص 96.
- شیخ طوسی، امالی، ج 1، ص 48.
- مجادله، آیۀ 22.
- ابنشعبۀ حرّانی، تحف العقول، ص 362.
- ابنقولویه، کامل الزیارات، ص 179.
- شیخ صدوق، التوحید، ص 81.
- خبرگزاری مهر، 30 دی 1392.
- آلعمران، آیۀ 200.
- نهج البلاغه، خطبۀ 99.
- حجر، آیات 88-89.
- شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، زیارت امینالله.




