پرسش:
آیا پیامبر اکرم (ص) نیز صلوات را مانند ما میگفتند، یعنی خودشون به خودشون درود میفرستادند؛ صلوات پس از تشهد را چگونه میفرمودند؟
پاسخ:
باید به چند نکتهی بسیار مهم توجه نماییم:
الف – “صلوات” یک ذکر مستحب لفظی نیست، بلکه یک امر الهی است که البته معانی عمیقی دارد (توضیحی به صورت خلاصه ارائه خواهد شد).
بنابراین، وقتی خداوند متعال، به ویژه خطاب به مؤمنان «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» امری مینماید، پیش از همگان، پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله که مخاطب وحی بودند و میان انسان، ملک و جنّ، در رأس مؤمنان قرار دارند، مخاطب آن فرمان میباشند و البته که بیش از همگان، امر پروردگار را اطاعت و اجرا مینمودند.
وقتی دستور صادر شد که «إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا – »، اولین مخاطب، گیرندهی این وحی، یعنی خود ایشان میباشند و البته که در اطاعت نیز بر همه سبقت دارند و بیش از سایر مؤمنان، مراقبت و استمرار داشتند.
بنابراین، نه تنها ایشان نیز مانند همگان صلوات میفرستادند، بلکه چون وقتی از ایشان پرسیده شد که چگونه این امر خدا را بجا آوریم و صلوات بفرستیم، فرمودند که بگویید: «اللهم صل علي محمد و آل محمد» و یا با اضافاتی که در سایر روایات آمده است، معلوم میشود که خودشان به هر چه که تعلیم نموده و دستور میدادند، پیشتر و بیشتر عمل مینمودند.
بنابراین، ایشان به امر خداوند متعال و به آموزهی حضرت جبرئیل علیه السلام، در اذان و اقامه، «اَشهدُ اَنّ مُحمّد رَسولُ الله» و یا «وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولَهُ» میگفتند و در هر کجا که لازم بود به همین شکل صلوات را بر زبان جاری مینمودند و به دیگران امر و توصیه مینمودند که شما نیز همانند من بگویید.
ب – برخی به خطا، گمان دارند که سلام و صلوات فرستادن به خود، کار درستی نیست! اما، اولاً وقتی خدا امر به کاری نمود، واجب میشود، و ثانیاً بسیار طبیعی است که انسان، به آن چه که هست و آن چه که از سوی خدا به آن مأمور شده، و آن چه که خدا به او نعمت داده، اقرار نماید؛ چنان که فرمود: «وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ – و اما (یا دیگر آن که )، نعمت پروردگارت را بازگو کن / الضحی، 11».
- -“صلوات”، سلام و درود نیست، لذا فرمود که پس از صلوات، به ایشان سلام دهید «وَسَلِّمُوا»، بلکه صلوات در اصل یک دعای بسیار بزرگ است و بدیهی است که هر انسان عاقل و مؤمنی، بسیار برای خودش دعا میکند و بهترین دعا نیز آن است که از خداوند متعال بخواهد صلوات و رحمتش را مشمول او گرداند. پس، این که ایشان [یا هر شخص دیگری] برای خودش دعا کند، نه تنها عجیب و قریب نیست، بلکه باید چنین نماید.
- -ما در قرآن کریم میخوانیم که انبیا و رسولان الهی، بر خودشان سلام و درود میفرستادند، چرا که این سلام و درود، به معنای “منیّت” نیست، بلکه ارج نهادن به مقامی است که خداوند متعال موهبت نموده است. چنان که حضرت عیسی علیه السلام، گفتند: «وَالسَّلَامُ عَلَيَّيَوْمَ وُلِدْتُ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا – و سلام بر من! روزى كه زاده شدم، و روزى كه مىميرم، و روزى كه زنده برانگيخته مىشوم / مریم علیهاالسلام، 33»
- -نکتهی قابل توجه آن که ما نیز دست کم شبانه روز پنج بار، و آن هم در نمازهای واجب و سپس مستحب، به خودمان و سپس به تمامی بندگان صالح خدا، سلام میدهیم «اَلسَّلامُ عَلَیناوَ عَلی عِبادِ اللَّه الصّالِحینَ».
آن بندهای که خالصانه در محضر باریتعالی ایستاده، برای یاد او و به امر او نماز اقامه نموده، با نمازش [هر کس به حد خودش] به معراج رفته، با ملائکه، انبیاء، اولیاء و بندگان صالح خدا جمع شده و اکنون بازگشته، “سلام دادنی” است. یعنی باید این اسم خدا را بر او خواند و همراه او به آن “سِلم و سلامتی” که رنگ الهی دارد، درآمد.
صلوات
“صلوات”، صرفاً یک لفظی که به زبان جاری شود نیست، چنان که تکبیر (الله اکبر)، تهلیل (لا إله الاّ الله)، تحمید (الحمد لله) و تسبیح (سبحان الله) نیز صرفاً الفاظ نمیباشند و شکر و استغفار و توبه نیز صرفاً به لفظ نمیباشند؛ بلکه این الفاظ، اقرار زبانی به فهم عقلی و بیان حالت قلب میباشند.
“صلوات”، از ریشه “صلّ”، به معنای “وصل شدن” میباشد، چنان که کلمات “صلاة و صله ارحام” نیز از همین ریشه گرفته شدهاند.
خداوند متعال، رحمتش واسعهاش را در وجود پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله تجلی داد و از طریق او به جریان انداخت، لذا او را «رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ» نامید. فرشتگان الهی، برای اتصال به رحمت واسعهی الهی، خود را با معرفت، محبت، مودت، سلام و درود به ایشان وصل میکنند، پس شما نیز ای مؤمنان، خودتان را به او وصل کنید، تا به رحمت واسعهی الهی وصل شوید.
وقتی پرسیده شود که حال چگونه به این “وصل بزرگ”، اقرار کنیم و گواهی دهیم [چنان که در شهادتین نیز به باورهای خود گواهی میدهیم]، میفرمایند، بگویید: «الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ».
اتصال و انفصال (انقطاع):
مردمان علم، در پیشگاه الهی به دو دسته تقسیم میشوند:
گروه اول – آنان که به هر چه خداوند متعال فرمود که به آن “وصل” شوید، وصل میشوند:
«وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَيَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ» (الرّعد، 21)
ترجمه: و آنها كه به هر چه خداوند امر فرموده وصل شوید، وصل میشوند (آن پیوندها را برقرار میدارند)؛ و از پروردگارشان مىترسند؛ و از بدى حساب (روز قيامت) بيم دارند.
گروه دوم – آنان که هر اتصالی که خداوند متعال به آن امر نموده را “قطع” میکنند:
«الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ» (البقره، 27)
ترجمه: همانان كه عهد خدا را پس از محكم كردن آن مىشكنند و آنچه را خدا به وصل كردن آن فرمان داده است مى گسلند و در زمين فساد مى كنند، اينان خود زيانكارند.
- ●● –پس ما، به آن چه خداوند سبحان، دستور به “وصل” داده، که ریشه و رأس آن اتصال به پیامبر اعظم و اهل بیت او علیهم السلام است “وصل” میشویم و در اقرار و گواهی دادن به این اتصال میگوییم:
«الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم»