هر مسلمانی در میهن خویش زاده می شود و خواه و ناخواه از آموزش و ارزش های اسلامی سیراب می گردد و با آداب دینی و از هدایت های خاص الهی بهره مند و از راههای شناخته شده، حرکت می کند. اگر تقدیر چنان می شد که آن مسلمان نیز در بلاد غیر اسلامی به دنیا بیاید، تأثیرات محیط در افکار، آراء و نظرات او به طور طبیعی انعکاس می یافت و قهراً با آداب و عادات این زادگاه رشد می کرد مگر کسی که از سوی پروردگار مصونیت یابد.
تأثیر محیط های غیر اسلامی با وضوع بیشتری در آداب و رفتار نسل دوم یعنی فرزندان آشکار می شود و به همین جهت اسلام برای تعرّب پس از هجرت احکامی خاص و موضع گیری ویژه ای دارد و آن در روایات از گناهان کبیره بر شمرده شده است و حتی در برخی، از جمله هشت گناه که از بزرگترین اند، به حساب آمده است.
ابو عبدالله (ع) فرمود: هفت چیز از گناهان کبیره است: آدم کشی قصد و عمدی، شرک به خدا، نسبت زنا به یک زن عفیف و پاکدامن، رباخواری پس از بیّنه، فرار از میدان جنگ، تعرّب پس از هجرت (که همان بازگشت به دامن شرک و کفر (1)). عقوق والدین و مال یتیم خوری از روی ظلم و ستم و مفاد تعرّب و شرک، یکی است (2). و محمد بن مسلم از امام صادق (ع) روایت کرده که گناهان هفت چیز است:
آدم کشی عمدی، نسبت زنا به انسان پاکدامن، فرار از میدان جنگ، تعرّب پس از هجرت، خوردن مال یتیم از راه حرام و ستم، رباخواری پس از ثبوت و هر آنچه خدا به انجام آن تهدید به آتش فرموده است. (3) و عبید بن زرارة گفت: از امام ششم راجع به گناهان کبیره سؤال کردم
فرمود: آنها در کتاب علی (ع) هفت چیزند: کفر، آدم کشی، عقوق والدین، رباخواری پس از ثبوت، خوردن مال یتیم از راه ظلم و ستم، فرار از میدان جنگ و تعرّب پس از هجرت، راوی در ادامه سخن گفت از امام پرسیدم: آیا گناهان کبیره همین هایند؟ فرمود: آری. (4)
و امام رضا (ع) در حدیثی، علت قباحت تعرّب پس از هجرت را چنین بیان کرد: کسی که از دامن اسلام به کفر پناه می برد ایمن از این نیست که دانسته های خود را رها کند و به جهل و جهالت رو نماید و با اهل جاهلیت همراه شود وبه جمع نادانان بپیوندد. (5)
معنای این حدیث آن نیست که ورود به بلاد کفر و کشورهای غیر اسلامی به طور کلی حرام است. به عکس، برخی روایت ها بدین جهت که مسلمان در آنجا به برخی آرمانهای اسلامی می رسد به چنان هجرت، اجر و پاداش وعده داده شده است.
حماد سندی گوید: به امام جعفر بن محمد صادق گفتم: من به کشورهای مشرکان سفر می کنم و برخی دوستانم می گوینداگر در آنجا بمیری با کافران محشور خواهی شد! امام در پاسخ فرمود: ای حمّاد، اگر در آنجا و در چنان کشوری به سر بری و مرام ما را رواج دهی و مردم را به سوی حق و حقیقت فراخوانی و در همانجا درگذری به تنهایی، یک امت محشور می شوی و نور تو پیشاپیش می درخشد. (6) به موجب این روایت و بر اساس ادلّه شرعی دیگر، فقهای ما فتاوی ذیل را صادر کرده اند:
مسئله 1ـ مسافرت به بلاد غیر اسلامی به قصد نشر احکام دینی و تبلیغ اسلامی در صورتی که نسبت به دین و ایمان خود و فرزندان خردسالش ایمن باشد، نیکوست. حضرت محمد (ص) خطاب به علی (ع) فرمود: این که خدا به وسیله تو بنده ای از بندگانش را هدایت کند برای تو بهتر ازهر آن چیزی است که از شرق تا غرب، آفتاب بر آن می تابد. (7)
مردی از پیامبر (ص) خواهش کرد که برای او سفارشی بفرماید.
رسول خدا به او فرمود: تو را سفارش می کنم که برای خدا شریک قرار ندهی و … و مردم را به سوی اسلام فرا بخوانی و بدان که برای تو در برابر هر یک نفری که به دعوت تو به راه می آید و هدایت می یابد، ثواب آزاد کردن یک برده آن هم از فرزندان یعقوب (ع) راخواهند
نوشت. (8)مسئله 2ـ هر مسلمانی می تواند به هر کشور غیر اسلامی مسافرت کند اگر یقین و یا اطمینان داشته باشد که چنان سفری بر دین او و یا منسوبین وی، اثر منفی و آسیبی ندارد.
مسئله 3ـ جایز است مسافرت به هر کشور غیر اسلامی و حتی اقامت گزیدن در آنها هر گاه چنان مسافرتی مانع از انجام مسئولیت های شرعی نسبت به خود و یا عائله اش پیش نیاورد چه در حال و چه در آینده.
مسئله 4ـ حرام است مسافرت به کشورهای غیر مسلمان اعم از شرق، غرب و به هر نیت اعم از گردش و سیاحت، تجارت و بازرگانی، اقامت دائم و یا موقّت و یا جز آنها، اگر چنان مسافرتی موجب نقصان دین او باشد. (9)مسئله 5ـ اگر همسر شخصی یقین کند که مسافرت به غرب به همراه شوهرش، کاستی در دین او را سبب خواهد شد، چنان سفری برای او حرام می باشد.
مسئله 6ـ هر گاه فرزندان بالغ اعمّ از دختر و یا پسر یقین کنند که مسافرت به کشورهای خارج، همراه پدر و یا مادر، در دین آنان کاستی به وجود می آورد، چنان سفری حرام است.
مسئله 7ـ مقصود فقهاء از نقص دین، ارتکاب فعل حرام اعم از گناه صغیره و یا کبیره مانند میخوارگی و زنا کاری، مردار خواری و نوشیدن مایعات حرام و هر کار حرام دیگر است و یا مراد از نقص دین، ترک واجبات است مثل نماز، روزه، حج و یا دیگر واجبات شرعی.
مسئله 8ـ اگر ضرورت ایجاب کند یک مسلمان به کشورهای غیر اسلامی سفر کند و آن سفر موجب نقص دین او می شود چنین ضرورتی مثل نجات خود از مرگ حتمی و نظایر آن، مجوّز چنان مسافرتی می شود و باید به حد لازم و ضرورتی اکتفا کند و زیاده بر آن روا نیست.
مسئله 9ـ مسللمانی که به کشور غیر اسلامی رفته است باید به میهن خود برگردد اگر بداند که ماندن او در کشور به نقصان دین و ایمان او و فرزندانش، کشیده می شود. (10) (و نقصان در دین و ایمان، با ترک واجبات و ارتکاب محرمات، تحقق می یابد) مگر آن که برگشتن به میهن اسلامی او را در خطر مرگ و یا زحمت فوق العاده بیندازد
و یا ضرورتی پیش اید که موجب رفع تکلیف شود همانند ضرورت داعی به جواز خوردن مردار برای حفظ جان از خطر مرگ.
مسئله 10ـ سفری که سفر معصیت محسوب می شود حرام است و مسافر باید نماز را تمام بخواند و روزه اش را هم در ماه رمضان باید بگیرد.
مسئله 11ـ اگر پدر و مادر با مسافرت فرزندشان به سبب دلسوزی مخالفت کنند و آن مسافرت موجب آزار و اذیت ایشان شود و یا آنان نمی توانند دوری فرزندشان را تحمل کنند بدون این که فرزند هم ضرری ببیند، چنان مسافرتی حرام می باشد.
مسئله 12ـ اگر جان، مال و یا آبروی مسلمانی مورد تعدّی و تجاوز واقع شود و حفظ آن و به دست اوردن حق در پرتو پناهندگی به یک سازمان رسمی میسر باشد چنین پناهندگی جایز است.1
و اینک به برخی استفتائات و پاسخ ها در زمینه مهاجرت به کشورهای غیر اسلامی توجه کنید.
مسئله 13ـ معنای تعرّب پس از هجرت که از گناهان کبیره است، چیست؟
جواب: برخی فقها فرموده اند در این زمان معنای جمله آن است که انسان در سرزمینی اقامت کند که دین و ایمانش کاستی پذیرد. و منظور آن است که او سرزمین اسلامی را که می توانست معارف دینی و احکام شرعی را بیاموزد و واجبات تکالیف خود را انجام دهد و محرمات را ترک نماید رها و به کشوری برود که همه و یا بعضی آنها را نتواند به جا آورد.
مسئله 14ـ مسلمانی که در اروپا، و یا امریکا و یا هر کشور غیر اسلامی سکونت دارد احساس می کند که از محیط دینی که در آن نشأت یافته و تربیت شده، دور می شود نه صدای قرآن به گوشش می خورد و نه آوای اذان می شنود و نه زیارت مشاهد برایش میسر است و به طور کلی از فضاهای روحانی و معنوی محروم می گردد آیا ترک چنین محیط و اوضاع و احوال و مانند آنها مثل عدم شرکت در امور خیریه و عدم توفیق شرکت در کارهای نیکو، نقصان در دین حساب می شود؟
جواب: ترک چنان اموری نقصان در دین محسوب نمی شود اما دوری از فضاهای دینی که کم کم به ضعف ایمان و ترک واجبات و یا انجام برخی محرمات بکشد هر چند حرامهای کوچک، پیش آمدن چنین وضعی در اثر سفر و اقامت در بلاد کفر، موجب حرمت آن می شود.
مسئله 15ـ برخی مسلمانانی که در اروپا و یا آمریکا سکونت دارند گاهی حرامهایی را مرتکب می شوند که اگر در کشورهای اسلامی خود می بودند آنها را انجام نمی دادند زیرا مظاهر عادی زندگی در غرب احیاناً انان را به انجام آن کارها می کشاند هر چند که راغب نباشد آیا چنین وضعی نقصان و کاستی در دین به حساب می آید و موجب حرمت سکونت در آن جا می شود؟
جواب: بلی مگر آن که آن سلسله امور از گناهان صغیره باشند و بدون تکرار و گاهی، پیش بیایند.
مسئله 16ـ معنای تعرب پس از هجرت آن شد که انسان راز کشور اسلامی به بلاد کفر رود و دین و دانش او را به کاستی گذارد و جهل و نا آگاهی اش فزونی یابد در این صورت انسان مهاجر باید مراقبت بیشتری کند تا به مرور زمان دین و ایمانش کاستی نیابد و جهل و نا آگاهی اش افزون نگردد؟
جواب: مراقبت زیاد آنگاه لازم است که ترک آن موجب نقصان دین و ایمان او در حدودی که بیان شد، بشود.
مسئله 17ـ یک مبلّغ اسلامی که علاقمند حفظ شئون دینی خویش هم هست اگر زمینه وقوع در گناه برایش فراهم و بیش از پیش آلودگی به گناه پیش اید مانند عاملهای برهنگی و فحشائ و دیگر ویژگی های شهرهای مغرب زمین آیا در این صورت واجب است او به میهن اسلامی خود بازگردد و اقامت در بلاد غرب برای او حرام می شود؟
جواب: اگر ارتکاب برخی گناهان صغیره احیاناً برای او پیش آید اقامت در آنجا برایش حرام نمی شود به خصوص اگر اطمینان داشته باشد که تدریجاً به گناهان بزرگتر کشیده شد.
مسئله 18ـ مسلمانی که از نقصان دین و ایمان فرزندانش بیمناک است اقامت در کشورهای غربی بر او محرام می شود؟
جواب: بلی، همانند بیم از نقصان دین و ایمان خود او.
مسئله 19ـ آیا بر کسانی که در اروپا و یا آمریکا و امثال آن سکونت دارند واجب است که زبان عربی را که لغت قرآن است به فرزندانشان یاد دهند بدین سبب که اولاً: آن زبان قرآن کریم است و ثانیاً: ندانستن آن سرانجام به نا آگاهی نسبت به منابع شرع می کشد و در نتیجه شناخت دینی و کم و اسلامیت رو به کاستی و ضعف می گذارد؟
جواب: آموزش زبان عربی آن مقدار که در انجام فرایض دینی، عربی بودن شرط است مثل قرائت نماز و سوره و دیگر ذکرهای نماز واجب می شود و اما بیش از آن واجب نیست در صورتی که بتواند معارف دینی و تکالیف شرعی را که لازم است بداند به زبان اجنبی بیاموزد. و مستحب است قرآن را به بچه ها بیاموزند بلکه بهتر است که زبان عربی را به طور کلی به آنان یاد بدهند به طور محکم و ریشه دار تا بتوانند از منابع شرع در زمینه معارف اسلامی به کمک لغت عربی، بهره مند شوند و مقدم بر همه آنها قرآن کریم، سنّت نبودی و روایات ائمه اهل بیت (ص) می باشند.
مسئله 20ـ مسلمانی که می تواند به یک کشور اسلامی برود و در آنجا زندگی کند هر چند که از جنبه اقتصادی مشکلاتی برایش پیش می آید آیا واجب است او مهاجرت کند و بلاد مغرب زمین را ترک گوید؟
جواب: واجب نمی شود مگر زمانی که بر خویشتن از نقصان دین و ایمانش با آن بیان که توضیح دادیم در صورت سکونت در مغرب زمین، ایمن نباشد.
مسئله 21ـ مسلمانی که می تواند غیر مسلمانان را به اسلام فرا خواند و یا اعتقاد مسلمانان ساکن در یک کشور غیر اسلامی را محکم کند بی آنکه بر نقصان و کاستی دین و ایمان خود بیمناک باشد ایا بر چنین مسلمانی تبلیغ دین واجب می شود؟
جواب: بلی، بر او و کلیه کسانی که چنان توانایی را دارند تبلیغ دینی واجب کفایی است.
مسئله 22ـ آیا انسان می تواند گذرنامه شخص دیگری را بخرد و یا عکس آن را عوض کند تا بدان وسیله بتواند به یک کشور غیر اسلامی برود و سپس به مسئولین آن کشور وضع خود را اعلام کند؟
جواب: چنین کاری، مجاز نمی باشد.
مسئله 23ـ در غالب کشورهای غیر اسلامی منکرات و فحشاء رواج دارد و مدام در خیابان ها و مدرسه ها و صفحات تلویزیون و امثال آن به چشم می خورد، آیا جایز است در چنین کشورهایی اقامت گزید با این وجود که انتقال به کشور اسلامی میسر است هر چند که مشکلات اقامتی، ضرر و زیان مادی و تنگی معیشت و کاستی رفاه و آسایش پیش خواهد آمد؟
و اگر اقامت در چنان کشور غیر اسلامی جایز باشد به جبران برخی امور می تواند به تبلیغ دین بین مسلمانان اهتمام بورزد، واجبات را تذکر و یاد دهد و محرمات را برای ایشان بشناساند؟
جواب: اگر اقامت در آن کشورها مانع از التزام به وظایف شرعی نسبت به خود و خانواده اش در حال کنونی و یا در آینده نباشد، چنان اقامتی حرام نیست وگرنه اقامت جایز نخواهد بود هر چند که به تبلیغ دینی بپردازد و خدا داناست.