فطرت آدمى کمال خواه و خداجوست ، از همین رو انسان مى کوشد تا خود را به سوى تکامل ببرد و استعدادهایش را به رشد برساند. در این فرآیند، مجموعه عوامل تشویق کننده و نیز بازدارنده در وجود او به فعالیت مشغول اند و هر یک او را به سویى مى برند. هرگاه که عوامل بازدارنده بر انسان غلبه کند، فلسفه وجودى اش تا حد حیوانیت تنزل مى کند. انسانى که باید رو به خدا مى داشت و به او نظر مى کرد و هدفى جز رضایت و رضوان حضرت حق نداشت اکنون فقط به خور و خواب و شهوت مى اندیشد و از آسمان و آن سوى طبیعت بریده است .
در این جا است که نقش بزرگ انبیاى الهى و امامان معصوم (علیهم السّلام) مشخص مى شود؛ آنان با تذکرهاى به موقع و انذارها و بشارت هاى خود رابطه انسان را با خدا، مردم ، پدر و مادر، معلم و استاد، همسایه و دوست ، فامیل و حتى ارتباط او را با همه هستى مشخص مى کنند و هدف هاى عالى را به یاد مى آورند. این تذکرها و اندرزها و تبشیرها همان است که آن را«اخلاق » مى نامیم ، اساسا همه پیامبران براى این مبعوث شدند تا رفتارها و کردارهاى مردم را تصحیح کنند و آنان را به اخلاق نیکو برانگیزانند و پیامبر ما (صلّی الله علیه و آله و سلّم) آخرین آنها بود که براى تکامل چنین اخلاقى مبعوث شد، و بقدرى پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به شأن اخلاق اهمیت داده است که مى فرماید: « اِنَّما بُعِثْتُ لاُِتَمِّمَ مَکارِمَ الاْخلاق »[۱] من بر انگیخته شدم تا مکارم اخلاق را تکامل بخشم .
ادامه رسالت پیامبران و امامان معصوم علیه السلام را عالمان دینى بر عهده دارند تا اخلاق را به طور همه جانبه در خانه ، مدرسه ، کارخانه و اداره تعلیم دهند و همگان را به وظایف خویش آشنا سازند. این مهم در روزگار ما خود را به صورت یک نیاز مبرم و ضرورى نشان داده و در اداره ها و سازمان هاى گوناگون کارآیى دارد. در این اندک مطلب بطورمختصر به اخلاق، مبانی و اصول اخلاق اداری، پاره اى از اخلاق حسنه و اعمال صالحه و اعمال مذموم، معروفات و منکرات در آیات و احادیث و مصادیق معروف و منکر در ادارات اشاره شده است امید است مورد عنایت و استفاده قرارگیرد.
تعریف اخلاق
اخلاق از جمله ی علوم اجتماعی است و از چگونه بودن و چگونه زیستن انسان سخن میگوید و بر تعدیل غرایز و تصحیح رفتار آدمی می پردازد.به عبارت دیگر اخلاق شامل شناخت صحیح از ناصحیح و آنگاه انجام صحیح و درست و ترک ناصحیح و نادرست است. «اخلاق» جمع «خلق» (بر وزن قفل) و «خلق». (بر وزن افق) مىباشد، به گفته «راغب» در کتاب «مفردات»، این دو واژه در اصل به یک ریشه باز مىگردد، خلق به معنى هیئت و شکل و صورتى است که انسان با چشم مىبیند و خلق به معنى قوا و سجایا و صفات درونى است که با چشم دل دیده مىشود. بنابراین مىتوان گفت: «اخلاق مجموعه صفات روحى و باطنى انسان است» و به گفته بعضى از دانشمندان، گاه به بعضى از اعمال و رفتارى که از خلقیات درونى انسان ناشى مىشود، نیز اخلاق گفته مىشود (اولى اخلاق صفاتى است و دومى اخلاق رفتارى).
«اخلاق» را از طریق آثارش نیز مىتوان تعریف کرد، و آن اینکه «گاه فعلى که از انسان سر مىزند، شکل مستمرى ندارد; ولى هنگامى که کارى بطور مستمر از کسى سر مىزند (مانند امساک در بذل و بخشش و کمک به دیگران) دلیل به این است که یک ریشه درونى و باطنى در اعماق جان و روح او دارد، آن ریشه را خلق و اخلاق مىنامند. اینجاست که «ابن مسکویه» در کتاب «تهذیب الاخلاق وتطهیر الاعراق»، مىگوید: «خلق همان حالت نفسانى است که انسان را به انجام کارهایى دعوت مىکند بى آن که نیاز به تفکر و اندیشه داشته باشد.»[۲]همین معنى را مرحوم فیض کاشانى در کتاب «حقایق» آورده است، آنجا که مىگوید: «بدان که خوى عبارت است از هیئتى استوار با نفس که افعال به آسانى و بدون نیاز به فکر و اندیشه از آن صادر مىشود.» [۳]و به همین دلیل اخلاق را به دو بخش تقسیم مىکنند: «ملکاتى که سرچشمه پدیدآمدن کارهاى نیکو است و اخلاق خوب و ملکات فضیله نامیده مىشود، و آنها که منشا اعمال بد است و به آن اخلاق بد و ملکات رذیله مىگویند. [۴]
اخلاق اداری
یکی از مؤلفه های اصلی در ارتقاء مناسبات انسانی به خصوص در ادارات که باعث نفوذ در قلوب مخاطبان و تعادل و تسهیل ارتباطات سطوح مختلف سازمانی می شود، اخلاق است. وجود اخلاق مثبت در اداره ، می تواند یکی از مولفه های مهم و اساسی در افزایش کیفیت خدمات اداری و افزایش مناسبات انسانی در بین همکاران اداری از یک سو و افزایش اعتماد و به تبع آن بهره وری سازمانی و رضایت زندگی شغلی در کارکنان گردد. اگر اخلاق اداری، در زندگی کاری انسان وجود و حضور داشته باشد کار کردن شیرین و وتوام با رضایت شغلی و احساس رضایت و خودشکوفایی از یک سو و رضایت مردم وپیشرفت امور و شکوفایی کار از دیگر سوی است. رشد و شکوفایی استعدادهای انسان در جهت کمال، در عرصه کار و عمل بر پایههای اخلاق اداری است. حضور اخلاق اداری، کار کردن را از صورتی تکراری، خستهکننده و ملالآور بیرون میبرد و به انسان احساس تعالی میبخشد و همین احساس تعالی در نفس کار کردن و مناسبات انسانی با دیگران بهشدت تاثیر میگذارد و با شکسته شدن اخلاق، همه حریم ها میشکند و چون حریمها شکسته شود هر پلیدی در باطن و ظاهر و در مناسبات و روابط ظهور کند. علی(علیه السّلام) در سفارشی نورانی فرموده است: «مبادا اخلاق نیک در هم بشکنید و آن را دگرگون و به اخلاق بد مبدل سازید.»
اخلاق اداری به چگونه کار کردن در اداره می پردازد. یک کارمند مسلمان باید متخلق به اخلاق اسلامی و انسانی باشد. همان طوری که گفته شد، اخلاق شامل شناخت صحیح از ناصحیح و آنگاه انجام صحیح و درست و ترک ناصحیح و نادرست است. بنابرین اخلاق اداری را می توان بایدها و نبایدهای اداری و چگونه کار کردن در اداره تبیین نمود. اخلاق اداری مطلوب زمانی بوجود می آید که کارکنان نظام اداری یک کشور به مردم نگرش مثبت داشته باشند و خود را خدمتگزار و وکیل مردمان بدانند. مهمترین مبنا در پیشرفت اخلاق اداری تصحیح بینش کارکنان نسبت به خودشان، مردمان، مسؤلان و وظایف شان است، زمانی که دید انسان نسبت به مردم، مافوق و کارش اصلاح شود کار کردن به مثل خدمت نمودن و عبادت کردن است و این خود سبب رشد در اداره و توسعه اخلاق در اداره می شود. در نظام اداری آن چه در راس مناسباب و رفتار اداری حاکم است حرمت نگهداشتن و حفظ حقوق مردمان است هر یک از کارکنان دولت در هر مرتبه و جایگاهی که قرار دارند اگر حافظ حقوق و حرمت ارباب رجوع باشند یک نظام اداری مبتنی بر اخلاق ظهور خواهد کرد. اگرچه ارائه کار خوب برای نظام های خدماترسانی وظیفه است، اما نباید فقط به انجام وظیفه بسنده کرد. بلکه با توجه به جایگاه رفیع «خدمت به خلق» در پیشگاه حق تعالی، لازم است خدمت را از مرز وظیفه گذرانده و آن را به حد لذت رساند. اخلاق اداری همان مفهوم امر به معروف و نهی از منکر در آموزه های دینی ماست. امر به معروف در اندیشه اسلامی و دینی جایگاه ویژهای دارد و مدیران میبایست برای احیاء امر به معروف همت بیشتری از خود نشان دهند، امر به معروف نظارت همگانی و احساس مسئولیت افراد نسبت به یکدیگر است و بی اعتنایی نسبت به تذکر و ارشاد دیگران آغاز نقطه انحرافی انسانهاست. گاهی اوقات عدم شناخت معروف و منکر موجب می شود در اذهان عمومی، معروف منکر و منکر معروف تلقی شود و در نهایت به کم رنگ شدن این فرهنگ مقدس ختم می شود. ترک امر به معروف و نهی از منکر خود یکی از مصادیق منکر است که بایستی امر به معروف آنقدر تکرار گردد تا اذهان عموم در گام اول با لفظ کلمه مأنوس و در گام بعدی با حقیقت مطلب آشنا شود چرا که امر به معروف و نهی از منکر همان دعوت به نیکی ها و پرهیز از زشتی هاست که فطرت آدمی پذیرای آن است.
مبانی سامان بخشی اخلاق اداری
مهمترین مبنا در سامان یافتن اخلاق اداری، تصحیح بینش کارکنان و سامان دهی نوع نگاه آنان به خودشان و مردم و مسئولان است. آنچه مبنای اصلی اخلاق اداری است، رسیدن به نگاهی توحیدی است که همه چیز را در موارد حق ببیند و در این مدار عمل نماید. ارزش آدمی به نوع بینش اوست و تعیینکنندهترین چیز در مناسبات زندگی و کاری، نوع نگاه آدمی است. علی(علیه السّلام) میفرماید: «انسان را آن بهاست که در دیدهاش زیباست و بدان نیک داناست».انسانی که خود را کریم میبیند و برای خود کرامت نفس قائل است تن به ذلت نمیدهد و خواری گناه را نمیپذیرد. مبنای اخلاق اداری نیز همینگونه دیدن است. مادامی که انسان به چنین نگاهی دست نیابد اصلاح رفتارها میسر نمیگردد و مناسبات مطلوب در سازمان اداری رخ نمینماید. به بیان امام خمینی(ره): «تا انسان به آمال خودش پشت نکند، به دنیا پشت نکند، جلو نمیرود، دنیا همان آمال آدم است. دنیای هر کس همان آمال اوست و … دنیا تکذیب شده است و عالم طبیعت تکذیب نشده است. دنیا همان است که پیش شماست. خود شما وقتی توجه به نفستان دارید، خودتان دنیایید. دنیای هر کس آن است که در خودش است، آن تکذیب شده است، اینها مظاهر خداست. آنچه انسان را از ساحت قدس وکمال بعید میکند دنیاست و آن هم پیش خود آدم است.».بنابراین تا نگاه انسان به عالم اصلاح نشود، چیزی اصلاح نمیشود و نگاهشناسی اساس همه امور است. در اندیشه توحیدی علی(علیه السّلام) کارگزاران هر دولت و کارکنان سازمان، پیوسته باید به یاد داشته باشند که بنده خدایند و همین تلقی است که آنان را از بیماریهای روحی و رفتارهای غیراخلاقی حفظ مینماید. نگاه نادرست به خود، یعنی خود را صاحب قدرت دیدن به نخوت آلوده شدن و بزرگی فروختن، آدمی را از مرز انسانیت به در میبرد و او را از خرد نورانی بیبهره میسازد و گرفتار تندی و تیزی و سرکشی مینماید، پس باید پیوسته خود را آن ببیند که هست. در نظام اداری، اگر کسی خود را بنده پروردگار و خدمتگزار مردم نبیند، بیگمان به سوی خودکامگی میل میکند و خود را محور و معیار سنجش قرار میدهد. اگر انسان به کرامت ذاتی خود توجه نماید به امور کماهمیت تمایل نمییابد و خود را برتر از آن میداند که تن به نادرستی بسپارد. بنابراین از مهمترین اموری که باید بدان پرداخت، حفظ و رشد کرامت کارکنان نظام اداری و ترسیم و تقویت کرامت ایشان است که اگر کارکنان نظام اداری خود را کریم ببینند، کریمانه رفتار میکنند و کرامت خود را با هیچ چیز معاوضه نمینمایند.
انسان کریم، قدر خود را میشناسد و خود را با ارزشتر از آن میداند که تن به پستی دهد. انسانی که خود را مسئول و پاسخگوی کردار و رفتار خویش میبیند، بیگمان متاثر از این نگاه قرار میگیرد و به اخلاق اداری مطلوب نزدیک میشود. انسانی که خود را در گذر و رفتن میبیند و میداند که برای همه چیز باید پاسخگو باشد و معاد را به یاد دارد این نگاه به شدت در رفتار اداری او تاثیر میگذارد. انسانی که خود را در راه بازگشت به سوی خدا میداند و در این مسیر خود را عهدهدار وکالت مردم میبیند، اخلاقی خدمتگزارانه مییابد و نه فرمانروایانه. رفتار و کرداری وکیلانه پیدا میکند و نه مالکانه. اگر همه کسانی که عهدهدار خدمتی به مردم هستند در خدمت مردم باشند در مناسبات اداری به رفتار و کردار سلطهگرانه میل نمیکند. یکی از آفتهای اخلاق اداری و تباهکنندهترین عامل رفتار انسانی این است که کارگزاران، مردم را از بالا به پایین بنگرند و در اداره امور فرمانروایی کنند. امام(علیه السّلام) به کارگزاران خود میآموزد که با مردم رفتار و کرداری کاملا انسانی داشته و چنین رفتاری محصول نگاهی مهرورزانه و خدمتگزارانه به همگان است.
یکی دیگر از مبانی اخلاق اداری، روحیه خدمتگزاری است. فلسفه وجودی نظام اداری، خدمتگزاری به مردم است و همه کارگزاران در تمام مراتب خادمان مردمند، این امر به عنوان یک اصل در نظام اداری مطرح است و مادامی که چنین احساسی وجود داشته باشد کارگزاران، جایگاه و موقعیت خود را نعمتی میدانند که وسیله خدمت به مردم است. هر چه در انجام امور روحیه خدمتگزاری کاملتر باشد ارزش کار و کارگزار بیشتر است. با پایبندی به چنین اصلی، خدمتگزاری به مردم، مطلوبترین کارها شمرده میشود و در انجام دادن آن هیچ منتی نخواهد بود و هیچ بزرگنمایی در خدمت صورت نخواهد گرفت. مبنای دیگر اخلاق اداری اصل مهرورزی است. انجام دادن کارها و خدمتگزاری از سر مهرورزی والاترین هنر در اخلاق اداری است. چنانچه انجام دادن امور با مهرورزی توأم شود صورتی زیبا و کاملا انسانی مییابد و موجب پیوند جانها و الفت قلبها میگردد و در رفتار و مناسبات اداری انقلاب معنوی به وجود میآورد.
حضرت علی(علیه السّلام) فرموده است: «دلهای آدمیان رمنده است، پس هر که با آن الفت برقرار سازد روی بدو نهد.» خردورزی اقتضا میکند که کارگزاران و کارکنان نظام اداری در همه امور مهرورزانه عمل و رفتار کنند که هیچ چیز مانند مهرورزیها سختیها را نمیزداید و گرهها را نمیگشاید و خلاصه علاقه و محبت زمامدار عامل بزرگی برای ثبات و ادامه حیات امورات اداری است.
برخی اصول اخلاق اداری
بطور مختصر می توان به اصول اخلاق اداری زیر اشاره کرد:
۱- امانت داری : امانت داری یکی از رکن اساسی اخلاق است باید کار و مسؤلیت را امانت بدانیم و آنرا به خوبی انجام دهیم.
۲- خدمتگذاری: فلسفه وجودی نظام اداری خدمتگذاری به مردم است.
۳- مسؤلیت پذیری: مسؤلیت پذیری در اداره یک اصل مطرح شده است به شکلیکه هر نوع بی مسؤلیتی به مفهوم بیرون شده از مسیر اصلی اخلاق اداری است.
۴- انضباط کاری: انضباظ کاری یکی از عمده ترین آداب اخلاق اداری بشمار میرود یعنی نظم و تربیت و پرهیز از هر گونه سستی و بی سامانی در کار میباشد؛ چنانچه حضرت علی (علیه السّلام) می فرماید: «کار هر روز را در همان روز انجام ده، زیرا هر روز کاری مخصوص به خود دارد»
۵- پیگیری: هیچ امر بدون پیگیری به نتیجه مطلوب نخواهد رسید اهداف اداری جزء با تلاش و پیگیری تحقق نمیابد.
۶- مهرورزی: اگر کارکردن در اداره با محبت و مهر توأم باشد موجب پیوند قلب ها میشود. بهترین اجتماع آن اجتماعی است که با نیروی محبت اداره شود.
۷- حوصله مندی و بردباری: یک نظام اداری ارزشمند نظامی است که بر اعمال و رفتار کارگزاران و کارکنانش بردباری حاکم باشد.
۸- عدالت خواهی: بالاخره باید گفت که عدالت و انصاف در روابط اخلاق اداری یک اصل عمده بشمار میرود و بدون آن نظام اداری از هم می پاشد، چنانچه خداوند در قرآن در سوره نحل آیه ۸۹ می فرماید: « به تحقیق خداوند شما را به عدالت و نیکوکاری ها فرمان میدهد یا امر میکند»
۹- خوشرویی و خوش رفتاری: خوشخرویی و رفتار خوش یکی از رمز های موفقیت یک کارمند با ارباب رجوع میباشد چنانکه اخلاق نیکو، برخورد مناسب، کلام نرم، رفتار شایسته، گفتار مؤدبانه، چهره گشاده با مشتریان و ارباب رجوع یکی از اصول عمده اخلاق اداری میباشد باید توجه داشت شخص مقابل شما از برخورد با شما آزرده نشود.
بالاخره نیکو و به جا سخن گفتن و نفی خودکامگی نیز یکی از صفات شایسته اخلاق اداری در اداره میباشد، در نتیجه تمام این خوبی ها را در تمسک به اسلام عزیز میتوان دریافت.[۵]
پی نوشت ها:
[۱] بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۱۰ و ج۶۸، ص۳۸۲
[۲] تهذیب الاخلاق، صفحه ۵۱
[۳] حقائق، صفحه ۵۴٫
[۴] جهت کسب اطلاعات بیشتربه کتاب« اخلاق در اداره – آیت ا…حسین مظاهری» مراجعه شود.
[۵] برگرفته از: tebyan-zn.ir/society.html
