السلام على نُورَ الله الَّذِي يَهْتَدِي بِهِ المُهتَدونَ ويُفَرَّجُ بِهِ عَنِ المُؤْمِنِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّها المُهَذَّبُ الخائِفُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّها الوَليُّ النّاصِحُ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفِينَةَ النَّجاةِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ الحَياةِ، السَّلامُ عَلَيْكَ صَلّى الله عَلَيْكَ وَعَلى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ.
مقدمه
توفیق حضور در جمع زائرین اربعین حسینی 1404 و آن هم با لباس روحانیت از جمله خاطرات شیرین و ماندگار برایم محسوب میشود. بدون شک، سفر اربعین برای من به عنوان زائر حسینی همواره یک معنا و مفهوم ویژهای داشته است، ولی امسال افزون بر زائر بودن، مأمور به امر مقدس تبلیغ نیز از سوی مجمع روحانیت افغانستان با همکاری کمیته آموزشی و فرهنگی اربعین بودم.
در این سفر معنوی علاوه بر انجام اعمال فردی به عنوان یک مبلغ دینی وظیفه تبلیغی و راهنمایی زائرین حسینی را نیز به عهده داشتم که به صورت گروهی در نجف اشرف تحت مدیریت حاج آقای محمود صالحی، انجام وظیفه نمودم. این سفر برای حقیر به قدری مهم و قابل توجه بود که همواره در قبال زائرین حسینی از ملیتهای مختلف، احساس مسئولیت مینمودم و هر زائری که نگاه مینمود این احساس و آمادگی را برای پاسخگویی به سؤالات شرعی و دینی او، داشتم. حقیقتاً، این نگاه در طول سفر و در موارد مختلف همواره به من نوعی، این پنداشت را بوجود میآورد که برای انجام مسئولیت محوله، بهتر و خوبتر عمل نمایم.
در این سفر معنوی به این حقیقت رسیدم که معمم بودن، مسئولیتآور است. روحانی و عالم دینی را در این لباس مردم میشناسند و برای طرح سؤالات متعدد و متفاوت و نیز دریافت پاسخ آنها به روحانیت مراجعه مینمایند و در مقابل شخص روحانی در این لباس، همواره احساس مسئولیت شرعی و دینی میکند. به بیان دیگر، نفس حضور روحانیت با لباس مقدس سربازی امام عصر(عج) در اربعین حسینی، یک ضرورت عصری برشمرده میشود و حتی میتوان گفت معمم بودن در اجتماعات بین المللی (همانند اربعین حسینی) از بهترین و مؤثرترین نوع تبلیغ محسوب میشود، و لو سؤال کنندهای هم نداشته نباشد؛ یعنی نفس حضور روحانیت در لباس مقدس سربازی امام عصر(عج) از نوع تبلیغ نرم و عملی است که آثار و برکات اجتماعی زیادی را بدنبال دارد. از اینرو، با توجه اهمیت و جایگاه اربعین حسینی در اندیشه اسلامی و شیعی و نیز حضور پررنگ و ساماندهی شده روحانیت در اربعین حسینی، بیش از گذشته ضروری به نظر میرسد که باید نهادهای مسئول در این قسمت، اهتمام ویژهای داشته باشند. بنده که امسال با لباس مقدس روحانیت توفیق حضور را در جمع زائرین اربعین حسنی داشتم، خاطرات خود را تحت چند ریز عنوان تقدیم مینمایم و امید است که مفید و راهکارمند واقع گردد.
الف) اربعین؛ تجلی غذای روحی و جسمی
داستان از این قرار است که در مسیر اربعین و حین انجام وظیفه به یک زائری برخوردم و باهم صحبت نمودیم. گرچه ایشان در ظاهر یک شخص معمولی و حتی کم سواد دیده میشد، ولی وقتی صحبتهای مان از معارفه و مطالب معمولی فراتر رفت و حالت معرفتی و معنوی به خود گرفت، دید ظاهری و قضاوت اولیه من نسبت به ایشان، کاملاً عوض شد.
از جمله صحبتهای او این بود و گفت همانگونه که بدن و جسم ما نیاز به غذای مادی دارد، روح ما هم نیاز به غذای روحی دارد. حقیقتا چنین است، یعنی غذاهای مادی و معنوی در اربعین نمود عینی و تنوع کمی ویژهای دارد که به اجمال میتوان از این دو بعد و مصادق آن یاد نمود.
1. غذاهای جسمی
بدون تعارف و شفاف باید گفت که در اربعین غذای مادی و جسمی به حدی از تنوع و فراوانی برخوردار است که با جملات و کلمات قابل وصف و تبیین نیست و باید شخصاً تجربه نمود. در اربعین مؤمنین و خیرین حقیقی و حقوقی در حدتوان خود انفاق مینمایند: «لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ(آلعمران/92)» و آیه مورد استناد، روشنترین مصداق برای خدمات مخلصانه و عرضه بدون منت متاع و داشتههای آنان برشمرده میشود؛ یعنی با وجودی که عدهای زیادی از افراد حقیقی خود به آن نیازمند است، ولی عاشقانه به طبق اخلاص میگذارند. بیگمان، انسان در اربعین به صحنهها و موارد از اخلاص، فداکاری، مهرورزی، گذشت و ایثار بر میخورد که قابل وصف و بیان نمیباشد.
به عنوان مثال هر کسی در همان حدتوانایی و دستمایه مادی که دارند، مخلصانه رو میکنند و از زائرین حسینی داشتههای مادی خود را دریغ نمیورزند. این اخلاص و صفا در حدی است که حتی با التماس و برخورد مهرورزانه، تلاش میکنند تا زائری متاع مادی او را که در بستههای متنوع و قالبهای مختلف ساماندهی شده است، بردارد و در صورت پذیرش زائر چقدر خوشحال میشود که رضایت و خوشی را عیناً در سیمای بانی و خیر حقیقی و حقوقی، مشاهده میکنیم. سخن زیاد است و در یک جمله باید گفت: اربعین عرصه ظهور و نمود انواع غذاهای مادی در قالب و بستههای مختلف از لحاظ کیفی و کمی هستند که آیهی: «وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ(نحل/18)»، میتوان نزدیکترین مصداق و قابل تطبیقترین دلیل، برای تقریب ذهن و تبیین این مدعا باشد.
2. غذاهایی معنوی
در کنار غذاهایی مادی و تنوع قالبی و کیفی آن، انسان بروز، ظهور و تجلی غذاهایی معنوی را در دو بخش و بعد تجربه میکند که به قسم ذیل، قابل تجزیه و تحلیل میباشد.
الف) بعد فردی
این بخش و بعد که مربوط به خود شخص زائر است، شامل بسترهای گوناگون و نعمات متعدد معنوی و ارزشی است که در قالب سفرههای رنگارنگ معنوی، پهن گردیدهاند و آماده برای زائر هستند تا هرکدام از زائرین در حدظرفیت و آمادگی روحی خویش از این سفرههای متنوع کمی و کیفی، خوشهای بردارند و استفاده نمایند. حقیقتاً زمینه خودیابی، خودسازی، دیگرپذیری، معنویت افضایی و کسب کمالات انسانی و الهی در اربعین بیش از ایام دیگر مساعد است، ولی این بیشتر بستگی به ظرفیت وجودی و پتانسیل روحی خود شخص دارد که به چه میزانی بهرهگیری نماید و از فرصتهای بیبدیل معنوی و تسهیل شده، استفاده نماید. در یک جمله هرچه شخص زائر از دنیا و ما فیه دل بیبرد و به معشوق اصلی و جهان فرامادی دل بیبندد به همان میزان در کسب معنویت و کمالات انسانی، موفق خواهد بود.
ب) بعد عمومی
این بعد در واقع، برقراری ارتباط و تعامل با دیگران را شامل میشود. این بخش در حقیقت نتیجه و برآیند برقراری ارتباط با افراد حقیقی و حقوقی هست که واقعاً مشاهده رفتار و برخورد انسانی و معنوی آنان، ما را تحت تأثیر قرار میدهد. این نوع رفتار خیرخواهانه و تعامل انسانیتباورانه در اربعین از جایگاه بیمانند و اهمیت کمنظیری، برخوردار میباشد. حقیقتاً، مشاهده و تجربه نمودن برخوردهای نیک، رویههای انسانی، ایثار و گذشت، اخلاص و صفا، پاکی و پاکدستی، مشورت و راهنمایی، مساعدت و همکاری، مهربانی و مهرورزی، فرااندیشی و جامعنگری، و …، موجب میشود تا بعد اجتماعی و معنوی ما در عرصههای گوناگون، رشد نموده و شکوفا گردد و در نتیجه سرانجام خوبی را برای زائر حسینی، رقم زند.
ب) اربعین؛ فرصت بینظیر و تجربه ماندگار
خدا را شاکرم که امام حسینعلیه السلام و ائمه اطهارعلیهم السلام خواستند تا با همکاری مسئولین محترم «مجمع روحانیت افغانستان» و تحت مدیریت سرور ارجمند جناب حاج آقای محمود صالحی، امسال در قالب گروه مبلغین اربعین حسینی 1404 به عتبات عالیات مشرف شوم. واقعاً اربعین برای همه زائرین و عاشقان امام حسینعلیه السلام یک «فرصت بینظیر و تجربه ماندگار»، برشمرده میشود. امسال این تجربه ماندگار و فرصت بینظیر در لباس روحانیت و تحت گروه مبلغین اربعین حسینی و در کنار مجموعهی از خوبان، دغدغهمندان، مبلغان و سربازان ولیعصرعجل الله فرجه الشریف، برایم مساعد شد.
حقیر افزون بر انجام اعمال فردی به فعالیتهای تبلیغی و فرهنگی در کنار دیگر مبلغین در نجف اشرف و فرصتهای پیشآمدهی دیگر، انجام وظیفه نمایم. حقیر با استفاده از این فرصت بینظیر به انجام فعالیتهای همانند: «راهنمایی زائرین، بیان احکام، تبیین پیشینه و اهمیت زیارت اربعین، اقامه نماز جماعت، تذکرات به زائرین در رعایت حق و حقوق یکدیگر، توصیه نسبت به استفاده از غذاها و مصرف آب درحد نیاز و دوری از اسراف، حضور در مواکب و اماکن متعدد، قرائت ادعیه و زیارت نامه برای زائرین، ارتباط با سایر مبلغین، حضور در نشستهای اربعینی، و …»، اهتمام نمودم که خود تجربه ماندگار و فراموش نشدنی را برایم، رقم زد.
ج) انتظارات مردم از روحانیت
برای تبیین و تحلیل این موضوع باید گفت که در ایام اربعین دو شب در کربلا بودم. محل استراحتم در «موکب و حسینیه غریب الطوس(ع)» بود. در این موکت که محل سکونتم بود شبها پیش نماز هم بودم. شب آخر بعد از نماز مهمان مجموعهی از بانیان و خدام موکب بودم. هم زمان با صرف شام، صحبتها و گفتوگوهای در جمع مطرح شد. بانیان و خدام موکب هم برادران عراقی و ایرانی بودند. بیشتر سؤالات از طرف برادران ایرانی صورت میگرفت. با اینکه همه مجموعه افراد مذهبی و اهل دیانت بودند، ولی بیشتر سؤالاتشان حالت انتقادی نسبت به روحانیت و عملکرد روحانیت بود.
از جمله سؤالات آنان این بود که چرا میان روحانیت و مردم در جامعه ایران فاصله ایجاد شده است و حال آنکه در عراق مردم روحانیت را دوست دارند و این فاصله احساس نمیشود. در این ارتباط آنان دلایل خود را میگفتند و منم دلایلی را نسبت به این موضوع مطرح نمودم که در این نوشتار قابل طرح نیست، ولی در مجموع گفتم که اینگونه که شما احساس میکنید نیست و در ایران هم مردم نسبت به روحانیت و رهبری احترام دارند و مطیع اوامر و دستورات رهبری هستند، ولی در عینحال هستند افرادی که نسبت به روحانیت، نظام و رهبری بدبین هستند که خود دلایل خاص دارد.
در مجموع در برخی موارد آنان حرف و دلایل حقیر را پذیرفت و در مواردی هم بنده نسبت به دلایلی واقعیت داشت با تعدیل و تصحیح، تایید نمودم. اما سخن اصلی یکی از آنان که ساکن تهران هم بود، این بود که من نگران آینده بچههای خود و نسل جدید هستم. امروز دخترها از نظر حجاب خیلی بد شده است و خانوادههای نیز نسبت به این مسئله توجه ندارند. این وظیفه نظام و روحانیت است که باید از خود اقتدار نشان دهند، ولی متاسفانه این اقتدار به خاطر حفظ موقعیت، تأمین نیازهای مادی و گرایشات اجتماعی، وجود ندارد. آنان صراحتاً میگفت ما روحانی سراغ داریم که علناً از یک تاجر و کسی که در آن محدوده تأثیرگذار است، حمایت میکند و ایشان با قلدوری حق و حقوق افرادی که پایین دست هستند، غصب میکنند یا روحانی در مسجد و جاهای دیگر فقط با کسانی که از دهکهای بالا هستند ارتباط برقرار مینمایند، ولی نسبت به دهکهای بایین که توجه ندارند هیچ و حتی سلام آنان را هم علیک نمیکنند.
با این وجود، بنده در این ارتباط هم جوابهای کامل و یا نیمه قانع کننده دادم، ولی در مجموع حرف دل همه آنان این بود که روحانیت باید بیاد وسط میدان؛ یعنی تمام قد وقت شان را در اختیار مردم بگذارند و فقط برای اقامه نماز جماعت و یا سخنرانی حضور پیدا نکنند، بلکه نیم ساعت قبل از نماز و نماز ساعت بعد از نماز در بین مردم باشند و با همه ارتباط و تعامل داشته باشند و نه با افراد خاص. گرچه در ظاهر گفتهها و دلایل آنان قبول نکردم، ولی الحق و الانصاف ما روحانیت هم بیشتر ساعتی و پولی شدهایم و به خاطر همین اثرگذاری ما نسبت به مردم کم هست و روز به روز مردم از ما فاصله میگیرند و این فاصله گرفتن همان و در صف بدخواهان به نظام و روحانیت همان.
این خاطره را حقیر در گوش خود آویزان نمودم که از این به بعد تلاش نمایم که با مردم بیشتر ارتباط داشته باشم با جوانان بیشتر ارتباط برقرار نمایم در مسجد به عنوان یک روحانی مبلغ و یا امام جماعت زودتر حاضر شوم و دیرتر خارج شود. برای همه مراجعه کنندگان وقت بگذارم و نه افراد خاص و ویژه. نسبت به همه احترام متقابل را مراعات نمایم و تفاوتی برایم نسبت به افراد عادی و غیر عادی، وجود نداشته باشد. به نظرات همه احترام بگذارم و اگر نظری خلاف واقع داشت با منطق و بیان خوش مجابش نمایم و کینه و کدورت را از دلش بزودایم. قول امام راحل ما مأمور به وظیفه هستیم و نه نتیجه؛ یعنی ما روحانی باید به وظیفه دینی و انسانی خود عمال نماییم و مانند حضرت نوح در 900 سال اگر 9 نفر را هم هدایت کنیم بس مان است. یکی از زائرین میگفت از بین چندین میلیون نفر اگر از بین یک میلیون نفر، یک نفر هم مثل شهید قاسم سلیمانی، شهید حسن نصرالله و امثال آنان شود، هم کفایت میکند.
نتیجهگیری
در جمعبندی و نتیجهگیری از عناون ارائه شده، میتوان اذعان نمود اربعین یک رخداد انسانی، ارزشی و معنوی است که ریشه در انقلاب انسانی، ارزشی و معنوی امام حسینعلیه السلام و یاران با وفایش دارند. باید گفت همانگونه که در کربلا ارزشهای انسانی و الهی از سوی امام، خانوادهها، یاران و اصحابش، تجلی یافت، همان مصادق انسانی و ارزشی در اربعین از سوی زائرین و خدام امام حسینعلیه السلام در دو بعد مادی و معنوی، نمود عینی و ظهور عملی مییابد.
حقیقتاً، در چنین عرصه بیبدیل انسانی، ارزشی و معنوی، حضور علما با لباس روحانیت، یک ضرورت اجتنابناپذیر اجتماعی است. الحمد الله این حضور که امسال زیرا نظر «مجمع روحانیت افغانستان» و با همکاری کمیته آموزشی و فرهنگی اربعین بعثه مقام معظم رهبری(دام ظله العالی)، قسمت حقیر شد، واقعاً مایه افتخارم بود؛ چون برخلاف سالهای گذشته امسال مواجه میشدم با مراجعه زائرین حسینی که در موضوعات مختلف سوالاتی مینمودند. حقیر و امثال من در حدتوان به سؤالات و پرسشهای عشاق حسینعلیه السلام، پاسخ میدادیم و این ایجاد یک فرصت معنوی دیگر برای مبلغین و زائرین حسینی است که باید بیش از گذشته این رویکرد اجتماعی، تبلیغی، فرهنگی و انسانی، تنوع خدماتی و استمرار همیشگی داشته باشد.
بنابراین، در مجموع میتوان گفت که سفر اربعین و حضور در جمع زائران حسینی برای من و امثالم، صرفاً یک زیارت معمولی و سفر عادی نمیباشد، بلکه سفر اربعین حسینی برای سربازان امام عصر(عج)؛ یعنی سفری با کارکردهای زیر:
1. ملبس بودن به لباس مقدس روحانیت؛
2. مقدم داشتن مصالح عمومی بر شخصی؛
3. آمادگی کامل برای پاسخگویی به سؤالات مختلف زائرین حسینی؛
4. برخورد نیک و تعامل مسالمتآمیز انسانی و اسلامی؛
5. فرانگری در اندیشه و عمل و عبور از خودمحوری؛
6. گذشت و ایثارگر در مواجه با برخوردهای غیر منتظره؛
7. برقراری ارتباط با مجموعههای هم سو و مرتبط؛
8. احترام به برداشتها، سلیقهها و اندیشههای دیگران؛
9. اخلاص در عمل، آزادی در اندیشه و صداقت در گفتمان؛
10. و … .
تقدیر و سپاس
سپاس خدایی را که از نعمت صحتمندی جسمی و سلامتی روحی، بهرهمند نمود و در مسیر کمال انسانی، زیارت اربعین حسینی و سفر تبلیغی، جزء مبلغین این سفر معنوی و تبلیغی، قرار داد. حقیر توفیق این حضور را تفضل الهی، توجه مهدوی، خواسته حسینی و بسترسازی مسئولین معزز «مجمع روحانیت افغانستان» با همکاری کمیته آموزشی و فرهنگی اربعین، میدانم که شامل حالم گردید. از اینرو، بنابر مقتضای ادب دینی و انسانی: «من لم یشکر المخلوق، لم یشکر الخالق»، از سروران معزز حجج الاسلام: دکتر صالحی ریاست محترم مجمع، آقایان سجادی و خاموشی از همکاران گرامی ایشان، از حاج آقای محمود صالحی که مدیریت گروه مبلغین نجف را به عهده داشت و نیز سایر گرامیانی که در مجمع روحانیت افغانستان حضور و همکاری دارند، صادقانه، متواضعانه و ارادتمندانه، تقدیر و تشکر مینمایم.
اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَ الْعافِیَةَ وَ النَّصْرَ وَ اجْعَلْنا مِنْ خَیْرِ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ
اللهم وفقنا لما تحب وترضى واجعل عواقب امورنا خيرا.
وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ (دَعوَانَا) أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
سلمانعلی برهانی
3/6/1404















