حجالاسلام والمسلمین دکتر حمیدرضا مطهری
اشاره
زیارت وارث جایگاه ویژهای نزد شیعیان دارد و آثار متعددی درباره آن تدوین شده است. این نوشتار در پی خوانشی تاریخی از این زیارت است؛ بدین معنا که واژهها و مفاهیم کلیدی مرتبط با تاریخ اسلام را از آن استخراج و رخداد مرتبط با آن را تبیین میکند. برخی واژههای این زیارت را میتوان در ارتباط مستقیم با رخدادهای تاریخ اسلام دانست. انتساب امام حسین(ع) به رسول خدا(ص) و وراثت آن حضرت، جریان مباهله، رخدادهای پس از رحلت پیامبر(ص) و رخداد عاشورا از وقایعی هستند که در این زیارت میتوان کلماتی یافت که بدانها اشاره دارند؛ همچنین کدهایی درباره شرافت نسب و اهداف قیام آن حضرت و سرانجام دشمنان ایشان در این زیارت دیده میشود.
مقدمه
زیارت وارث یکی از یادگارهای امام صادق(ع) است که جایگاه ویژهای نزد شیعه دارد و در زیارت امام حسین(ع) از راه دور و نزدیک مورد توجه قرار دارد؛ از این رو توجه بسیاری از دانشمندان و پژوهشگران را به خود معطوف داشته است و ابعاد مختلف آن را کاویدهاند و شرحهای متعددی بر آن نوشته شده است. با این وجود، این زیارت کمتر با نگاه تاریخی بررسی شده و شاید بتوان گفت نکته مفقود در این آثار، کمتوجهی به نگاه تاریخی به ویژه تاریخ اهلبیت(ع) در این زیارت است. اینکه امام صادق(ع) در این زیارت در پی تبیین تاریخ اهلبیت(ع) بوده است یا خیر، نکته مهمی است که نمیتوان درباره آن با قطعیت سخن گفت؛ اما با توجه به قسمتهای مختلف زیارت وارث و واژههای بهکاررفته در آن میتوان گوشههایی از تاریخ اهلبیت(ع) را از آن به دست آورد.
از این رو شاید بتوان برخی قسمتها یا واژههای آن را با عنوان اشاره به تاریخ اهلبیت(ع) کدگذاری کرد. جریان مباهله، برخی رخدادهای بعد از رحلت پیامبر(ص)، رخداد عاشورا و اهداف قیام امام حسین(ع) از نکاتی هستند که میتوان کلماتی از زیارت وارث را ناظر به آن دانست. بهکاربردن کلمه «وارث» با ویژگی وارث محمد(ص) و نیز فرزند آن حضرت با عبارت «یا ابن محمد المصطفی» و نیاز ادامه آن با عبارت «یا ابن أمیرالمؤمنین» تا «یا ابن خدیجة الکبری» کدهای ویژهای هستند که یادآور برخی رخدادهای مهم تاریخ اسلام هستند. ادامه زیارت نیاز با «أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ» و درنهایت عبارت «وَ أَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ لَكَ مَا وَعَدَكَ وَ أَنَّ اللَّهَ مُنْتَقِمٌ مِنْكَ بِمَا اجْتَرَحُوا وَ أَنَّ اللَّهَ مُعِزُّكَ بِمَا أَذْلُّوكَ» مخاطب را با گوشهای از تاریخ اهلبیت(ع) رهنمون میکنند.
پیشینه
اگرچه آثار فراوانی درباره زیارت وارث تدوین شده است، نوشتاری که دربردارنده نگاه تاریخی به زیارت وارث باشد، یافت نشد. تفسیر زیارت وارث بهقلم سیدمرتضی حسینی اصفهانی، نگاهی تفسیری به زیارت وارث دارد و مطالب فراوانی درباره آداب زیارت امام حسین(ع) آورده است؛ اما با آنچه در این نوشتار بدان پرداخته شده، متفاوت است. نوشته مولی حبیبالله شریف کاشانی با تحقیق ناصر الحسن منتشر شده است و بندهای مختلف زیارت وارث را شرح کرده است؛ اما در این کتاب نیز نگاه تاریخی کمتر دیده میشود.
مفهومشناسی زیارت وارث
زیارتی است از امام صادق(ع) که در آن امام حسین(ع) با عنوان وارث پیامبران از حضرت آدم(ع) تا حضرت خاتم(ص) خطاب قرار گرفته است.
خوانش تاریخی
منظور از این اصطلاح آن است که نویسنده میکوشد کلمات بهکاررفته در زیارت را با نگاهی تاریخی بازخوانی کند و از آنها به عنوان کدهایی برای تبیین تاریخی آن بهره گیرد.
۱. وراثت
یکی از مهمترین نکات و شاید مهمترین و کلیدیترین واژه در این زیارت، کلمه «وارث» است که نام زیارت را به خود اختصاص داده است. این نکته زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که از امام حسین(ع) با عنوان وارث حضرت محمد(ص) یاد میکند: «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ مُحَمَّدٍ حَبِيبِ اللَّهِ». این عبارت ناخودآگاه یاد جریان مهمی در تاریخ اهلبیت(ع) را در ذهن آدمی زنده میکند؛ آنجا که دختر رسول خدا(ص) را به بهانه روایتی ساختگی از ارث پدر محروم کردند. روایتی که خود راوی و مجری آن بودند: «نَحْنُ مَعَاشِرَ الْأَنْبِيَاءِ لَا نُورَثُ…».
شاید بتوان سخن امام صادق(ع) بر وراثت امام حسین(ع) از انبیا را در برابر این اندیشه دانست. این نکته با کلام بعدی که بر امام حسین(ع) با عنوان فرزند رسول خدا(ص) سلام میکند، تکمیل میشود که میفرماید: «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى».
بیتردید جامعه مسلمانان، حسنین(ع) و فرزندان آنها را با عنوان فرزند رسول خدا(ص) میشناختند و با عنوان «ابن رسول الله» صدا میزدند؛ در حالی که امویان و به دنبال آنان عباسیان با نفی این نسبت میکوشیدند نسبت آنها با پیامبر(ص) در جامعه نادیده گرفته شود و حتی ضامن انکار آن، به صراحت به ایشان در این باره اعتراض میکردند؛ در حالی که پیامبر(ص) آنها را با عبارت ابنی فرزند خود خواندند.
افزون بر این، نکته بسیار مهم درباره این نسبت، رخداد مباهله است که خداوند در قرآن کریم، حسنین(ع) را فرزند پیامبر(ص) معرفی میکند و آیه معروف مباهله به آن اشاره دارد: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ». در جریان مباهله، هنگامی که مسیحیان نجران سخن پیامبر(ص) را نپذیرفتند و آماده مباهله شدند و مقرر شد روز بعد با همراهان خود برای مباهله حاضر شوند، رسول خدا(ص) همراه امیرالمؤمنین(ع)، حضرت زهرا(س)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) به محل مباهله رفتند. مسیحیان با دیدن شیوه رفتن و همراهان پیامبر(ص) از مباهله خودداری کردند.
منابع تاریخی در این باره اتفاق نظر دارند که همراهان پیامبر(ص) همین بزرگواران بودند؛ بنابراین واژه «ابنائنا» مصداقی غیر از حسنین(ع) در جریان مباهله نداشت؛ ازاینرو خداوند نسبت فرزندی را مهر تأیید میزند و کلام امام صادق(ع) با این آیه شریفه همخوانی دارد و این رخداد تاریخی مؤید آن است. همچنین همراه کردن وراثت و بنوت (فرزندی) در این زیارت میتواند تقویت کننده مقابله با جریان منکران وراثت حضرت زهرا(س) باشد.
۲. لقب امیرالمؤمنین
در ادامه زیارت، بر امام حسین(ع) با عنوان وارث امیرالمؤمنین سلام شده است: «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ». گزارشهای تاریخی و روایی نشان میدهند که لقب امیرالمؤمنین از طرف خداوند به امام علی(ع) عطا شد و در زمان پیامبر(ص) هیچکس با این لقب خوانده نمیشد. پیامبر(ص) فرمود: «سلام کنید بر برادر و جانشین و وارث من در میانشما و ولی همه مؤمنان بعد از من. بر او به عنوان امیرالمؤمنین سلام کنید؛ بهراستیکه او ولی همه کسانی است که در روی زمین ساکن میشوند تا روز قیامت».
در روایتی دیگر رسول خدا(ص) روزی بر فراز منبر فرمود: «خداوند ما را با عنوان پیامبر(ص) فرستاده و فرمان داده تا علی را امیر بر شما بگمارم و به شما اعلام کنم تا از او اطاعت کنید». رسول خدا(ص) در ادامه تأکید کردند: «هیچیک از شما بر او امیر نیستید و او امیر شماست؛ چون خدا او را امیرالمؤمنین نامیده است و پیش از او و پس از او هیچکس امیرالمؤمنین نخواهد بود». اگرچه دیگران سخن پیامبر(ص) را نادیده گرفتند و آن لقب را بر خود بستند، اما در تراز آنان نبود و تنها زیبنده فاتح خیبر است.
نکته مهم آن است که صحابه پیامبر(ص) و امامان شیعه نیز به این نکته پایبند بودند و بدان عمل میکردند؛ چنانکه از ابوذر غفاری درباره وصیتش پرسیدند، گفت با امیرمؤمنان وصیت کردهام. گفتند: عثمان؛ گفت خیر، به علی بن ابیطالب(ع) که حقیقتاً امیرالمؤمنین است.
شخصی بر امام صادق(ع) با عنوان امیرالمؤمنین سلام کرد، امام او را از این اقدام نهی کردند و فرمودند: «این لقب جز برای امیرالمؤمنین علی(ع) شایسته نیست». از اینرو امام صادق(ع) با همین عنوان بر آن حضرت سلام میکند و به نوعی انحصار لقب را یادآور شدهاند و به تصویر کشیدهاند. «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ» میتواند اشاره به این باشد که این لقب اختصاصی وصی رسولالله، حضرت علی بن ابیطالب(ع) است.
۳. شرافت نسب
امام صادق(ع) در قسمتی از زیارت وارث میگویند: «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ عَلِيٍّ الْمُرْتَضَى السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ خَدِيجَةَ الْكُبْرَى». این بند اشاره به شرافت نسب و نجابت پدران و مادران امام حسین(ع) دارد و این همان چیزی است که ائمه(ع) بدان افتخار میکردند و از همه مهمتر آنکه رسول خدا نیز این نکته را درباره حسنین(ع) برای اصحاب خود بیان کرده است. از ابنعباس گزارش شده است که پیامبر(ص) خطاب به برخی اصحابش فرمود: «آیا به شما خبر دهم از کسی که جد و جده او از همه برترند؟» گفتند آری یا رسولالله. فرمود: «حسن و حسین که جد آنها رسول خدا(ص) و جده آنها خدیجه(س) است»؛ در ادامه پدر و مادر آنها امیرالمؤمنین(ع) و حضرت زهرا(س) را بهترین و نیز عمو و عمه آنها جعفر و امهانی(س) را بهترین عمو و عمه و دایی و خاله آنها قاسم و زینب(س) را بهترین دایی و خاله معرفی نموده و جایگاه همه این افراد را در بهشت معرفی کردند.
رخداد تاریخی مهمی که به این نکته اشاره دارد، سخن امام زینالعابدین(ع) در مجلس یزید است که با افتخار آن را بیان کردند و فرمودند: «أَنَا ابْنُ مَكَّةَ وَ مِنَى أَنَا ابْنُ زَمْزَمَ وَ الصَّفَا أَنَا ابْنُ مَنْ حَمَلَ الرُّكْنَ بِأَطْرَافِ الرِّدَا أَنَا ابْنُ خَيْرِ مَنِ ائْتَزَرَ وَ ارْتَدَى أَنَا ابْنُ خَيْرِ مَنِ انْتَعَلَ وَ احْتَفَى أَنَا ابْنُ خَيْرِ مَنْ طَافَ وَ سَعَى أَنَا ابْنُ خَيْرِ مَنْ حَجَّ وَ لَبَّى أَنَا ابْنُ مَنْ حُمِلَ عَلَى الْبُرَاقِ فِي الْهَوَاءِ أَنَا ابْنُ مَنْ أُسْرِيَ بِهِ مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى أَنَا ابْنُ مَنْ بَلَغَ بِهِ جَبْرَئِيلُ إِلَى سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى أَنَا ابْنُ مَنْ دَنَا فَتَدَلَّى فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى أَنَا ابْنُ مَنْ صَلَّى بِمَلَائِكَةِ السَّمَاءِ أَنَا ابْنُ مَنْ أَوْحَى إِلَيْهِ الْجَلِيلُ مَا أَوْحَى أَنَا ابْنُ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى أَنَا ابْنُ عَلِيٍّ الْمُرْتَضَى… أَنَا ابْنُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ أَنَا ابْنُ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ».
شاید بتوان گفت این قسمت از کلام امام صادق(ع) قسمتی از رخدادهای کربلا و بهطور مشخص حضور اهلبیت(ع) در شام و مجلس یزید را یادآوری میکند.
۴. رخداد عاشورا
یکی از مهمترین قسمتهای زیارت وارث، اشاره به رخداد عاشورا و قیام حضرت امام حسین(ع) است: «أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ». این فراز به کلام امام حسین(ع) هنگام خروج از مدینه اشاره دارد که میفرماید: «إِنِّي لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ» و نیز میتواند یادآور نماز امام حسین(ع) در ظهر عاشورا باشد.
کلام امام صادق(ع) در زیارت وارث در برخی قسمتها یادآور رخداد عاشورا و وقایع پس از آن است. در فرازی که میفرماید: «أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ»، میتوان نماز امام حسین(ع) را در ظهر عاشورا دید؛ هنگامی که یکی از یارانش وقت نماز را یادآور شد، برای او دعا کرد که خداوند او را از نمازگزاران قرار دهد و همراه یاران خویش به نماز ایستاد.
فراز «أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ»، یادآور کلام امام حسین(ع) در آغاز نهضت خود است که فرمود: «إِنِّي لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً… إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ»؛ درواقع امام صادق(ع) با این جمله، هدف قیام امام حسین(ع) را از زبان خود یکبار دیگر تبیین میکند.
آنجا که میفرماید: «وَ أَنَّ اللَّهَ مُنْتَقِمٌ مِنْكَ بِمَا اجْتَرَحُوا وَ أَنَّ اللَّهَ مُعِزُّكَ بِمَا أَذْلُّوكَ»، افزون بر نفرین قاتلان امام حسین(ع)، کلام امام حسین(ع) به برخی افراد مانند عبیدالله بن حر جعفی را یادآور میشود که او را توصیه کرد از آن سرزمین فاصله بگیرند تا صدای امام را نشوند و نفرین امام او را در برنگیرد. امام فرمودند: «اگر ما را یاری نمیکنی، پس از خدا بترس و مبادا که با دشمنان ما باشی؛ هرکس صدای ما را بشنود و ما را یاری نکند، هلاک میشود».
کتابنامه
۱. ابنبابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق)، معانی الأخبار، تصحیح: علیاکبر غفاری، بیروت: دار المعرفة للطباعة والنشر، [بیتا].
۲. ابنشاذان قمی، شاذان بن جبرئیل، الروضة فی فضائل امیرالمؤمنین(ع)، تحقیق: علی شکرچی، قم: مکتبة الامین، ۱۳۸۱ش.
۳. ابنشهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب(ع)، تصحیح: محمدحسین آشتیانی و هاشم رسولی، چ۱، قم: انتشارات علامه، ۱۳۷۹ق.
۴. ابنطاووس، علی بن موسی، الیقین فی اختصاص مولانا بإمرة المؤمنین، تصحیح: محمدباقر انصاری و محمدصادق انصاری، بیروت: مؤسسة الثقلین لاحیاء التراث الاسلامی، ۱۴۱۰ق.
۵. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، قم: مجمع جهانی اهلبیت(ع)، ۱۴۳۳ق.
۶. طبرسی، ابومنصور احمد بن علی، الاحتجاج، چ۱، قم: انتشارات شریف رضی، ۱۳۸۰ش.
۷. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، قم: مؤسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث، ۱۴۱۷ق.
۸. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، چ۲، قاهره: دار المعارف، ۱۹۶۸م.
۹. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، چ۲، بیروت: مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق.
۱۰. مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم: المؤتمر العالمی لالفیه الشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
۱۱. همو، امالی، تصحیح: حسین استادولی و علیاکبر غفاری، چ۱، قم: کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
۱۲. موسوی مقرم، سیدعبدالرزاق، مقتل الحسین(ع)، بیروت: مؤسسة الخرسان للمطبوعات، ۱۴۲۶ق.
۱۳. یعقوبی، احمد بن ابییعقوب، تاریخ یعقوبی، بیروت: دار صادر، ۱۴۱۵ق.

