این نوشتار مشتمل بر شرح فقراتی از زیارت عاشورا است. در فضیلت زیارت عاشورا همین بس که بر خلاف سایر زیارات که از معصومین علیهم السلام نقل شده، این زیارت به شکل حدیث قدسى روایت شده است، یعنى جبرئیل امین آن را از سوى خداوند براى پیامبر گرامی اسلام آورده است و ائمّه هدى علیهم‌السلام نیز آن را از پیامبر اکرم صلى‌الله‌علیه‌وآله نقل کرده‌اند.
معنی اباعبدالله
زیارت عاشورا با چند سلام، آغاز می‌شود. سلام، دعای سلامت الهی و سلام الهی است و از خدای متعال نزول برکاتش را برای حضرت می‌خواهیم. دوم اینکه این عنوان‌هایی که در این سلام‌ها آمده، عناوین ویژه‌ای است. ابتدا عنوان اباعبدالله است. شاید یک معنایش این باشد که حضرت، پدر همه بندگان خداست و هر عبودیتی حاصل امامت و دستگیری امامت است. هر کجا عبودیت است، بندگی خداست. این عبودیت و بندگی، ناشی از حضرت است.
فرزند پاک، در دامن پاک پرورش می‌یابد
اما چند سلام است که به حضرت تقدیم می کنیم: السَّلَامُ عَلَیک یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیک یا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ ابْنَ سَیدِ الْوَصِیینَ السَّلَامُ عَلَیک یا ابْنَ فَاطِمَةَ سَیدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ[۱] شاید نکته‌اش این باشد که این شخصیت بزرگ در دامن این اولیا است که می تواند پرورش یابد. رابطه خاص هم بین امام حسین و این سه وجود مقدس وجود دارد. این رابطه غیر از رابطه ابوت و رابطه ظاهری است. در ماجرای حضرت عیسی(ع) خدای متعال می فرماید: چون مریم صدیقه پاک دامن بود، قابلیت داشت تا عیسی در دامن او پرورش پیدا کند. این طور نیست که هر دامنی شایسته پرورش هر فرزندی باشد. اگر بخواهد نسلی پاک باشد، باید از ریشه ها پاک باشد.
تکریم مادر
خدای متعال میفرماید: وَ وَصَّینَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کرْهاً وَ وَضَعَتْهُ کرْهاً[۲] ما انسان را توصیه کردیم به این که نسبت به پدر و مادرش احسان و نیکی کند و برخورد خوب داشته باشد. اگر کار خیری برای آنها انجام می دهد با کراهت عمل نکند، چون حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کرْهاً چون مادر در حمل او مشقتها کشیده وَ وَضَعَتْهُ کرْهاً و از سر مشقت او را حمل کرده، بعد هم با مشقت ها او را به دنیا آورده.
شأن نزول این آیه
در ذیل این آیه شریفه، روایاتی است که این آیه را به سید الشهدا نسبت می دهد: حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کرْهاً وَ وَضَعَتْهُ کرْهاً؛ هم حمل او و هم وضع او با مشقت بود. این «کره» این بود که خدای متعال به رسول گرامی و به فاطمه خبر داده بود که این فرزندی که شما به دنیا می آورید برای این هدف است. باید اینگونه به شهادت برسد. و در ابتدا فاطمه و رسول اکرم عرضه داشتند: خدایا! اگر به اختیار ماست، ما چنین فرزندی را نمی خواهیم. تا خدای متعال وعده داد به خاطره این شهادت، امامت را در نسل این فرزند قرار می دهم؛ یعنی این شهادت زمینه سازی است که این امام پدر ائمه بعدی شود. یعنی بقیه ائمه به نحوی مرهون این گذشت و ایثار امام حسین(ع) هستند. وقتی خدا این وعده را داد صدیقه طاهره حاضر شدند که خدا این فرزند را بدهد و این بار را بکشند و بعد هم به شهادت او راضی بشوند. تا اینکه این امامت باقی بماند.
دعای سیدالشهدا
سید الشهدا در دعای عرفه جمله شریفی دارند و به خدا عرضه می دارد: إِلَهِی أَمَرْتَ بِالرُّجُوعِ إِلَی الْآثَارِ فَارْجِعْنِی إِلَیک بِکسْوَةِ الْأَنْوَارِ وَ هِدَایةِ الِاسْتِبْصَارِ حَتَّی أَرْجِعَ إِلَیک مِنْهَا کمَا دَخَلْتُ إِلَیک مِنْهَا مَصُونَ السِّرِّ عَنِ النَّظَرِ إِلَیهَا؛[۳] من به همه آثار و مخلوقات پشت کرده بودم. تو را پیدا کرده بودم. تو به من دستور دادی که برگردم. دوباره یک بار به سوی تو سیر داشته ام. این رجوع به امرِ توست. من از همه اینها گذشته ام و به تو رسیده ام. من فقط با امر تو برگشتم.
انسانی که لذتهای دنیا و نه تنها لذت های دنیا، بلکه بهشت و بالاتر از بهشت را تجربه نکرده ممکن است بخواهد اینها را تجربه کند، ولی وقتی به حق رسیدند همه چیز را پشت سر گذاشته اند، وقتی به سوی دنیا برمی گرداند، جز به خاطر تکلیفشان نیست.
من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان
قال و مقال عالمی می خرم از برای تو
بنابراین، معصوم همه کارهایش برای خداست.
اهمیت کسی که انسان را پرورش می دهد
إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَک ما فی بَطْنی مُحَرَّراً[۴] خدای متعال میفرماید فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ[۵] خدا وقتی پذیرفت گفت وَ کفَّلَها زَکرِیا[۶] زکریای پیامبر را کفیل او کردیم که در دامن او پرورش یابد. وقتی خدای متعال می خواهد موسای کلیم را برای پیامبری آماده کند، بعد از فرار او از مصر او را به شعیب پیامبر می رساند و موسی ده سال شاگردی شعیب را می کند.
سید الشهدا کسی است که در این دامن ها پرورش یافته است. وگرنه سید الشهدا نمی شد. همه نسب ها بی دوام است قَالَ النَّبِی ص کلُّ حَسَبٍ وَ نَسَبٍ مُنْقَطِعٌ یوْمَ الْقِیامَةِ إِلَّا حَسَبِی وَ نَسَبِی[۷] الا رابطه من با نسلم که قطع شدنی نیست. بنابراین، توجه به این سه رابطه، توجهی است به شأن و مقام سید الشهدا(ع) که فرزند رسول، فرزند امیر المومنین و فرزند- فاطمه(س) است. حتی در بعضی روایات می خوانیم که غذا را از سر انگشت پیامبر عظیم الشان می گرفت.
معنی ثارالله در زیارت عاشورا
اما دو تا سلام دیگر دارد: السلام علیک یا ثار الله؛ سلام بر تو ای خون خدا. بعضی ها فرمودند: ثار الله، یعنی کسی که خدا خون خواه اوست. خون خدا، یعنی خونی هیچ خونخواهی جز خدا ندارد. شاید معنی ثار الله بودن این باشد که هر رزقی و هر بهره ای به هر کجا و به هر کسی می رسد از برکت سید الشهدا و به واسطه سید الشهداست.
یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکمْ لِما یحْییکمْ[۸] آن حیاتی که پیامبر و خدا به آن دعوت می کنند، غیر از این حیات ظاهری است. همه این حیات از سر انگشتان حضرت سید الشهدا است.
معنی وتر الموتور در زیارت عاشورا
سلام دیگر، به وتر موتور است؛ یعنی تنها شده. یک احتمال در این عبارت این است که شاید ناظر بر صحنه ای است که برای حضرت پیش آمده که واقعا او تنها مانده است. وقتی حضرت به کربلا آمد، به خاطر مکر یزید، هیچ کس برای حمایت حضرت نیامد و تنها شد.
البته احتمالات دیگری هم هست: السَّلَامُ عَلَیک وَ عَلَی الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِک،[۹] اینجا عناوین قطع می شود؛ السلام علیک، سلام بر خودت، سلام های قبلی شاید هر کدام با هم دیگر متفاوت باشد؛ ولی با این سلام، سلام دیگری است که به حضرت می رسد. سلام و سلامتی که به او می رسد، از ناحیه رسول خدا است. سلامی که از ناحیه ثار الله بودن و وتر بودن به او می رسد چون به تنهایی این بار را برداشت. واقعا هر روحی که بتواند، خودش را به سیدالشهدا برساند، مستحق سلام الهی است و سلام و برکات حق بر او نازل می شوند.
سلام ابدی بر اباعبدالله(ع)
عَلَیکمْ مِنِّی جَمِیعاً سَلَامُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَ بَقِی اللَّیلُ وَ النَّهَارُ بعد از این سلام ها می گوییم، سلام خدا برتو از ناحیه من. ابدا و همیشه، تا شب و روز هست تا من هستم خدای متعال لطف کند و سلامش را از ناحیه من بر تو ابلاغ دارد.
سنگینی مصیبت اباعبدالله(ع)
یا ابا عبدالله! از اینجا مصیبت آغاز می شود: یا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیةُ وَ جَلَّتِ الْمُصِیبَةُ بِک عَلَینَا وَ عَلَی جَمِیعِ أَهْلِ الْإِسْلَامِ؛ مصیبت تو برما مصیبت عظیمی است. جلت و عظمت المصیبة. عظمت پیدا کرده مصیبت بر ما نه تنها بر ما بلکه بر تمام اهل اسلام. مصیبت تو بر همه آسمان ها سنگینی می کند. این مصیبت هم وسعت دارد و هم شدت و هم عظمت.
وَ هَذَا یوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَ آلُ مَرْوَانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیهِ آنها امروز روز شادی آنهاست. محتشم شعر معروفی دارد که گویا آن را ظاهرا با اشاره رسول گرامی اسلام گفته است. از حزن و اندوه از دست دادن فرزند به خواب می رود. رسول گرامی اسلام(ص) را در خواب می بیند که می فرماید: چرا برای حسین من شعر نمی گویی؟ می گوید: یا رسول الله! من نمی توانم شعر بگویم. بلد نیستم. حضرت می فرماید: بگو، باز این چه شورش است که در خلق عالم است. دنبالش را محتشم می گوید و محتشم می سراید: باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؛ الخ.
عواطف شیعیان در عزاداری بر سیدالشهدا(ع)
شهادت سیدالشهدا عظمتی است که روح عالم را غصه دار کرد. ارواح بزرگ معصومین قبل از تولد این بزرگوار، غصه دار این مصیبت بودند. بنابراین، بحث وسعت، حشمت و شدت در این جا به میان می آید. این حادثه هم در کمال شدت و در نهایت وسعت و هم در بالاترین مرتبه عظمت است. مصیبت ما اعظمها و اعظم رضیتها فی الاسلام؛ همه با رفتن سید الشهدا، چیزی را از دست دادند. حتی اسلام از امامش محروم شده است.
عاطفه شیعه، بالغ ترین عاطفه در هستی است هیچ عاطفه ای به بلوغ عاطفه شیعه نمی رسد. برخلاف آنهایی که می گویند، شیعه عواطفش به بلوغ نرسیده. حال باید دید این گریه ها چه نتیجه ای دارد؟ این گریه ها چه برکاتی دارد.
ذکر مصیبت حضرت علی اکبر(ع)
السَّلَامُ عَلَیک یا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَی الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِک عَلَیک مِنِّی سَلَامُ اللَّهِ مَا بَقِیتُ وَ بَقِی اللَّیلُ وَ النَّهَارُ وَ لَا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی لِزِیارَتِک السَّلَامُ عَلَی الْحُسَینِ وَ عَلَی عَلِی بْنِ الْحُسَینِ وَ عَلَی أَصْحَابِ الْحُسَینِ.
اکبر من! قدری اهسته برو قدت ببینم
این دم آخر یا از روی ماهت گل بچینم
می روی در جنگ عدوان
با گلوی خشک و عطشان
خدمت سیدالشهدا آمد اجازه گرفت. عازم میدان شد. سیدالشهدا محاسن سفیدش را در دست گرفته بود؛ دنبال علی حرکت می کرد و می گفت: خدایا خودت گواه باش؛ أللّهمَّ اشهد علی هؤلاء القوم، فقد برز إلیهم غلام أشبه الناس خَلقاً وخُلُقاً ومنطقاً برسولک محمّد صلی الله علیه و آله[۱۰] خدایا! گویا تجسم پیامبر است، که به میدان می رود. خدایا! او برای من فقط فرزند نبود. هر گاه مشتاق پیامبرت می شدیم قد و بالایش را تماشا می کردیم.
در میدان جنگ نمایانی کرد. نه توان جنگیدن دارد، نه می تواند بماند و نه راه رفتن به روی او باز است.
در خاطرات یکی از مادران فرمانده های جبهه خواندم: فرزندش آمد، روی سجاده من نشست، دو رکعت نماز خواند و گفت: مادر، من دعایی می کنم تو زیر لب آمین بگو. دعا کرد، امین گفتم. بعد گفت: میدانی چه دعایی کردم؟ دعا کردم که خدا شهادت را نصیبم کند؛ چون می دانستم این سال هایی که من به جبهه رفتم؛ سالم برگشتم، به دلیل این بود که تو راضی نبودی. خواستم تو دعا کنی تا زمینه شهادت من باز شود.
به سید الشهدا عرض کرد: پدر تشنگی مرا از پای در آورده. سنگینی اسلحه، من را خسته کرده. اگر اجازه دهید من بروم. سید الشهدا چه کرد؟ ابتدا فرمود: عزیزم! زبانت را در دهانم بگذار. ولی دید بابا هم تشنه تر است. بر ابا عبدالله چه گذشت؟ به او فرمود: عزیزم! برو برو! انشاء الله از دست جدت سیرآب می شوی. ولی وقتی آمد بالای سر جوانش، ابتدا خون ها را از دهانش پاک کرد. مرحوم سید بن طاوس می نویسد هنوز نفسی داشت و خون ها را پاک کرد. خاک ها را پاک کرد. خم شد صورت به صورت جوانش گذاشت. فرمود: علی الدنیا بعدک العفا فقد استرحت من همّ الدنیا وغمّها وشدائدها، وقد بقی أبوک وحیدا فریدا.[۱۱]
[۱]. بحارالأنوار، مجلسی، ج ۹۸، ص ۲۹۳
[۲]. الأحقاف : ۱۵
[۳]. بحارالأنوار، ج ۹۵، ص ۲۲۶
[۴]. آل عمران : ۳۵
[۵]. آل عمران : ۳۷
[۶]. همان
[۷]. بحارالأنوار، ج ۶، ص ۳۱۹
[۸]. الأنفال: ۲۴
[۹]. بحارالأنوار، ج ۹۸، ص ۲۹۳
[۱۰]. مع الرکب الحسینى ج ۴، عزت الله مولایی، ص ۳۵۹
[۱۱]. بلاغ عاشورا، الشیخ جوادمحدثی، ص۲۷
* سخنرانی: سید محمدمهدی میرباقری | شرح فقراتی از زیارت عاشورا

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=54378

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب