چراغ روشن شب‌های ایزد است محمد
کمال ماه که در برکه ریزد است محمد

تنیده ذره به ذره به جان لایتناهی
بدون وقفه ترین است ممتد است محمد

دلش که شعله‌ور است از جهان ولی به مداوا
قرار وعده چه دلسوز آمده‌ست محمد

بشر به هرچه رسیده‌است یا به هرچه قرار است…
رسیده بوده در آنجا که سرحد است محمد

شیوع کرده اگر چند گنده لات و هبل‌ها
بر این قرار نماند، پیامد است محمد

که حبس کرده جهان آخرین‌ترین نفسش را
که قبل غرق شدن باز داده دست محمد

به حال خسته‌ی دنیا، که آن نجات غریقی
که با شتاب می‌آید محمد است، محمد

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=35587

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب