یک کاسه آب سردِ سقاخانه نیست کم
نوبت بگیر! زائر و پیمانه نیست کم
چنگی بزن به پنجره فولاد و مست شو
در صحن او که مثل تو دیوانه نیست کم
با یک سلام، حضرت آقا نظر کند
چون احترام زائرِ این خانه نیست کم
وقتی که مهر میطلبی از درِ رئوف
آهوی خوب باش که مِهرانه نیست کم
دور ضریح، وقت اذان، در حضور او
حاجت روایِ از خود و بیگانه نیست کم
تا اوج سبزِ گنبد او بال و پر بزن
چون، دور نور، پَرپرِ پروانه نیست کم
باران اگر گرفت تو هم خیس شُو بمان
در این حرم، کبوتر بیخانه نیست کم