چکیده
در اوایل دهه 1970و با بروز نابسامانی اجتماعی و اقتصادی جهان وخصوصاً در کشورهای درحال توسعه، توجه ویژهای به موضوعات عدالت و فقر آغاز شد. فقر نمودی از توسعهنیافتگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است که ثبات سیاسی، همبستگی اجتماعی و همچنینی سلامت جسمی و روحی ملتها را تهدید میکند. در این پژوهش ابتدا رویکردهای درآمدی، قابلیتی، مشارکت اجتماعی و ترکیبی به فقر در اقتصاد متعارف تبیین شدهاند و پس از اشاره به مشکلات تعریف فقر، با معرفی مفهوم غنای کفافی، تعریف مستخرج از ادبیات فقه امامیه ارائه شده است. شاخصههای غنای کفافی، تأمین هزینههای خود فرد و افراد واجبالنفقهی او، متناسب با شأن آنها در طول دوره یک ساله و با بهرهگیری از درآمد بالفعل یا بالقوه (درآمد دائمی) است و در این مفهوم، سرمایه تجارت و کسبوکار نیز در دامنه داراییهای فقرزدا قرار نمیگیرد. بدین معنا غنای کفافی یک مفهوم چندبعدی، هماهنگ و جامع است که ابهامات رایج در تعریف فقر در آن وجود ندارد.
کلیدواژگان
فقر، فقه امامیه، غنای کفافی