مقدمه

منابع حدیثی اهل سنت شامل کتاب های تاریخی، سیره، شرح حال، جوامع حدیثی، معجم های احادیث و… از قرن دوم هجری تاکنون دارای احادیث و گزارش هایی درباره اهل بیت(ع)، همسران و اصحاب آن حضرت هستند. چهره تابناک و نورانی اهل بیت(ع)، در منابع حدیثی اهل سنت می درخشد و علی رغم منع ثبت و روایت حدیث به ویژه احادیث فضایل اهل بیت(ع) در زمان خلفا مشاهده می شود که روایات درباره فضایل و ویژگی های آن حضرت در این منابع کم نیست. این پژوهش به دنبال پاسخ به پرسش زیر است: شخصیت حضرت زینب(ع) و نقش ایشان در قیام امام حسین(ع) در منابع اهل سنت چگونه تشریح شده است؟

حضرت زینب(ع)، بانوی قهرمان اسلام، در کنار سیدالشهداء و پس از آن در اسارت، مسئولیت بزرگی را بر عهده داشت. ایشان با حضور در بزرگ ترین نهضت اسلام، با روشنگری های خود، همه را از حقیقت عاشورا آگاه و دستگاه اموی را رسوا کرد. وی با غلبه نیروی تفکر و تعقل بر احساس در این واقعه، جریان اسارت را به خوبی مدیریت کرد؛ همچنین با سخنوری و فصاحت پرده از فسادهای دستگاه ظلم برداشت و با صبر و درایت خود ارزش های اسلامی را پاس داشت. محمد غالب شافعی، از علمای اهل سنت در مورد حضرت زینب(ع) می نویسد:

یکی از بزرگ ترین زنان اهل بیت(ع) از نظر حسب و نسب و از بهترین بانوان طاهره که دارای روحی بزرگ و مقام تقوا و آیینه سرتاپانمای رسالت و ولایت بوده، حضرت سیده زینب دختر علی بن ابی طالب است که به نحو کامل او را تربیت کرده بودند و از پستان علم و دانش خاندان نبوت سیراب شده بود، به حدی که در فصاحت و بلاغت یکی از آیات بزرگ الهی شد و در حلم و کرم و بینایی و بصیرت و تدبیر کارها در میان خاندان بنی هاشم، بلکه در عرب، مشهور شد. او جمال و جلال و سیرت و صورت و اخلاق و فضیلت را جمع کرده بود. شب ها در حال عبادت بود و روزها را روزه داشت و به تقوا و پرهیزکاری معروف بود (وجدی، 1971: 4/ 795796).

بدون شک یکی از حوادث مهمی که در طول تاریخ موضوع نگارش اندیشمندان سنی بوده، واقعه کربلا و نقش حضرت زینب(ع) است. از آن زمان تاکنون کتاب های بسیاری منتشر شده که منبعی برای رهروان و شیفتگان اسلام و امامت است. کتاب های متعدد و فراوانی نیز به زبان های دیگر، از جمله عربی، نگاشته شده که با عنایت مترجمان به فارسی ترجمه و مورد استفاده قرار گرفته اند.

معرفی شخصیت حضرت زینب (ع)

شخصیت زینب(ع) به گونه ای شکل گرفت که فضائل و کمالات جد عزیز و والدین بزرگوارش را تداعی می کرد.

الف) جلال الدین سیوطی در رساله زینبیه خویش می نویسد: «زینب در زمان جدش رسول خدا پا به عرصه جهان گشود و در دامن وی پرورش یافت. او هوشمندی توانا و دوراندیش و دارای قلبی پرقوت و پرصلابت بود». سپس می افزاید: «حسن بن علی هشت سال قبل از رحلت پیامبر خدا و حسین بن علی هفت سال قبل از آن و زینب کبری نیز پنج سال قبل از رحلت آن بزرگوار به دنیا آمده اند، پس زینب پنج سال از عمر خویش را در کنار پیامبر خدا گذرانده و تربیت یافته است».

زینب(ع)، دختر علی بن ابی طالب (ع)، از جمله زنان با فضیلت و بزرگوار که دوراندیشی و فکری با عظمت داشت. او همراه برادرش حسین بن علی(ع) در واقعه کربلا حضور پیدا کرد. به امر یزید بن معاویه، ایشان را به همراه دیگر اسراء به شام و شهرهای مختلف بردند که در شام زینب کبری در برابر یزید خطبه ای غراء خواند (رحمانی همدانی، 1369: 2/637).

ب) شیخ عزالدین معروف به ابن اثیر جزری می نویسد: «زینب دختر علی بن ابی طالب، مادرش فاطمه دختر رسول خدا بود. او در زمان پیامبر خدا به دنیا آمد و مقداری از زندگی آن حضرت را درک نمود. زینب تنها خانم متفکر و دانشمندی بود که از قوت فکر بالایی برخوردار بود. پدرش وی را به ازدواج عبدالله بن جعفر درآورد. خداوند به وی فرزندانی عنایت کرد که نام آنان علی، عون اکبر، عباس، محمد و ام کلثوم بوده است. او در واقعه کربلا همراه برادرش حسین بن علی بود. بعد از شهادتش به همراه قافله روانه شام گشت و در برابر یزید بن معاویه خطبه ای شیوا و پرمعنی ایراد کرد که در کتاب های تاریخی ذکر شده. ایراد آن خطبه درایت و عقل و اندیشه و قدرت بالای قلبی وی را می رساند» (ابن اثیر، 1965: 7 /457).

ج) استاد محمد فرید وجدی: «زینب، دختر علی بن ابی طالب، از جمله زنان با فضیلت و بزرگواری است که دوراندیشی و فکر با عظمتی داشت. او همراه برادرش حسین بن علی در واقعه کربلا حضور داشت به امر یزید بن معاویه آن خانم را به همراه دیگر اسراء به شام و شهرهای مختلف بردند که در شام زینب کبری در برابر یزید خطبه ای غراء خواند.» (نقدی،1350: 215).

د) محمد غالب شافعی مصری: وی از نویسندگان مقتدر مصری است. در مجله «الاسلام» سال اول، شماره 27 علاقه و عشق خود را به زینب(ع) چنین می نگارد: «یکی از بزرگترین زنان اهل بیت از نظر حسب و نسب و از بهترین بانوان طاهره که دارای روحی بزرگ و مقام تقوی و آیینه سر تا پا نمای رسالت و ولایت بوده، حضرت سیده زینب دختر علی بن ابی طالب می باشد که به نحو کامل، او را تربیت کرده بودند و از پستان علم و دانش خاندان نبوت سیراب گشته بود. به حدی که در فصاحت و بلاغت یکی از آیات بزرگ الهی گردید و در حلم و کرم و بینایی و بصیرت و تدبیر کارها در میان خاندان بنی هاشم و بلکه عرب مشهور شد و میان جمال و جلال و سیرت و صورت و اخلاق و فضیلت را جمع کرده بود. شب ها در حال عبادت و روزها را روزه داشت و به تقوا و پرهیزگاری معروف بود» (وجدی، 1971: 4/268).

حضرت زینب(ع) و روایات نقل شده از دیدگاه علمای اهل سنت

باید توجه داشت که ارزش روایات نقل شده از حضرت زینب(ع) فراتر از روایاتی است که راویان دیگر نقل کرده اند، زیرا این بانوی بزرگ، خود عالمه ای غیر معلمه بود و روایاتی را که نقل می کرد، بی هیچ شبهه ای، معتبر و مستنداند، حتی روایت هایی که در سنین کودکی از ایشان نقل شده اند. این بانوی بزرگوار که پنج سال قبل از وفات رسول خدا(ص) به دنیا آمد، از مادرش فاطمه زهرا(ع)، پدرش علی(ع)، اسماء بنت عمیس و ام ایمن روایت نقل می کرد. شمار راویان از وی بسیارند که می توان به: علی بن حسین(ع)، ابن عباس، محمد بن عمر، عطاء بن سائب، فاطمه بنت الحسین، محمد بن جابر، عباد عامری و… اشاره کرد (طباطبایی رضوی، 1341: 244).

در ادامه برخی از روایات نقل شده از حضرت زینب(ع) در منابع اهل سنت را نقل می کنیم.

وسیله ارتباط خلق و خالق

ابوبکر با این سند: محمد بن زکریا، جعفر بن محمد بن عماره کندی، پدرش، حسین بن صالح، دو مرد از بنی هاشم، از حضرت زینب(ع) دختر علی(ع) روایت کرد که زینب(ع) فرمود: «قالت فاطمه(ع) و نحنُ وسیلتهُ فی خلقهِ و نحنُ خاصته و محل قدسه و نحن حجته فی غیبه و نحن ورثه انبیائه»؛ «ما وسیله ارتباط خدا با مخلوق های او هستیم. ما برگزیدگان خداییم و جایگاه پاکی ها، ما راهنماهای روشن خداییم و وارث پیامبران او هستیم» (جزائری، 1387: 245).

دوستی آل محمد(ع)

روایتی مشهور به «فاطمیات» در باب دوست داشتن آل محمد که با این اسناد نقل شده است: «… عن فاطمه بنت السجاد علی بن الحسین زین العابدین(ع) عن فاطمه بنت ابی عبدالله الحسین (ع) عن زینب بنت امیرالمؤمنین(ع) عن فاطمه بنت رسول الله(ص) قالت: الا مَن ماتَ عَلی حُب آل محمد ماتَ شهیداً»؛ «آگاه باشید هر کسی که بر دوستی آل محمد بمیرد، شهید است» (جزائری، 1427: 327).

همچنین شایسته است شخصیت والا و علمی حضرت زینب(ع) را از دیدگاه اهل سنت نیز مورد بحث قرار دهیم: شیخ عزالدین معروف به ابن اثیر جزری از بزرگان اهل سنت، در کتاب اسدالغابه، که درباره صحابه پیامبر(ص) نوشته است، حضرت زینب(ع) را از اصحاب پیامبر(ص) دانسته، سپس به خصوصیات و ویژگی های بارز حضرت نیز چنین اشاره می کند:

«زَیْنبُ بنتُ عَلیّ بن أبی طالب، واسمه عبد مناف بن عبد المطلب بن هاشم القُرَشیة الهاشمیه وأُمها فاطمة بنت رسول الله. أدرکت النبیّ صلَّی الله علیه وسلم، وَوُلِدَت فی حَیَاته، ولم تَلِدْ فاطمة بنت رسول الله صلی الله علیه وسلّم بعد وفاته شیئاً. وکانت زینبُ امرأةً عاقلة لبیبة جزاله… وکانت مع أخیها الحسین رضی الله عنه لما قتل، وحمِلت إلی دمشق، و حضَرت عند یزید بن معاویة، وکلامهما لیزید حین طلب الشامی أُختها فاطمة بنت علی من یزید، مشهور مذکور فی التواریخ، وهو یدل علی عقل و قوة جَنَان».

زینب دختر علی(ع)، پیامبر(ص) را درک کرد (از صحابه بود) و در زمان پیامبر(ص) متولد شد و از فاطمه(ع) بعد از وفات پیامبر(ص) فرزندی غیر از او، متولد نشد. زینب زنی عاقل، خردمند و کامل بود و با برادرش حسین(ع) بود تا زمانی که برادرش شهید شد. بعد به عنوان اسیر به دمشق فرستاده شد و در مجلس یزید حضور داشت و سخنان آن دو (حضرت زینب و یزید) هنگامی که مرد شامی خواست فاطمه دختر حسین(ع) را به کنیزی بگیرد، مشهور و در تاریخ ثبت شده است و این دلالت بر عقل و قوت قلب (شجاعت) حضرت زینب(ع) دارد (ابن اثیر، 1965: 7/459).

در خصوص معنی «لبیبه جزاله» باید بگوییم، لُبّ از نظر لغت، عقل و خردی است که از هر ناخالصی و شائبه ای پاک است، عقل و خرد، خالص کننده همه معانی است که در وجود انسان مانند مغزها و مغز و اصل هر چیزی وجود دارد. مفهوم واژه لُبّ برتر و والاتر از معنی واژه عقل است، پس هر لُبّی عقل است و هر عقلی لب نیست. و از این جهت خدای تعالی فهمیدن و درک احکامی که عقل های کامل و پاک آنها را می فهمند مربوط به «اولو الألباب»، یعنی فرزانگان و صاحبان عقول و خردهای کامل، می داند و می گوید: «وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکمَةَ فَقَدْ أُوتیَ خیْراً کثیراً، وَ ما یَذَّکرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبابِ» (بقره: 269) حقیقت و ارزش حکمت را که خداوند آن را با خیر و نعمت بسیار بیان کرده است کسانی درک می کنند که خردمندانی فرزانه و کامل هستند. جزله نیز در لغت به معنی کسی که دارای عقل نیکو یا کسی که رأی نیکوی داشته باشد. بنابراین حضرت زینب(ع) طبق اعتراف عالم نامی اهل سنت، از اصحاب پیامبر(ص) و با عقلی کامل، خالص و شجاعتی بی نظیر بود (طریحی، 1389: 259).

خیرالدین زرکلی در کتاب الاعلام بعد از ذکر جریان اسارت حضرت زینب(ع) درباره خصوصیات ایشان، می نویسد: «وکانت ثابته الجنان، رفیعه القدر، خطیبه، فصیحه…؛ «حضرت زینب(ع) دارای قلبی استوار و ثابت قدم، با مقامی بالا، سخنور فصیح بود» (زرکلی، 1989: 3/ 67).

کحاله نویسنده اهل سنت در خصوص حضرت زینب(ع) می نویسد: «سیده جلیله، ذات عقل راجح، و رأی و فصاحه، و بلاغه»؛ «حضرت بانوی جلیله، دارای عقل راجح، رای، فصاحت و بلاغت بود» (کحاله، 1379: 2/ 91).

محمد علی قطب می نویسد «ثمّ منّ الله علی هذا البیت الکریم – بیت علیّ وفاطمة – بزهره بنی هاشم السیده زینب بنت الإمام علی، وقد تزوّجت السیده زینب بنت الإمام علی (رضی الله عنه وکرم الله وجهه) من ابن عمّها قطب السخاء عبد الله بن جعفر الطیار. و قد شهدت (رضی الله عنها) فی العام الحادی والستین من الهجرة مأساة کربلاء و قامت بدور عظیم فی حفظ نسل الإمام الحسین وذریّة النبی(»؛ «خداوند با گل بنی هاشم یعنی خانم زینب(ع) بر خانه علی و فاطمه منت گذاشت و با پسر عمومیش عبد الله که قطب سخاوت بود، ازدواج کرد و در سال 61 هجری در فاجعه کربلا حضور داشت و نقش بزرگی در حفظ نسل امام حسین(ع) و ذریه پیامبر(ص) داشت» (قطب، 1346: 178).

بنت شاطی محقق مصری که نام او عائشه عبدالرحمان است و آثار خود را با اسم بنت الشاطی منتشر می کرد، در خصوص حضرت زینب(ع) جمله جالبی دارد: «کفی بزینب فخرا إنها أخذت من علم جدها رسول الله… و من شجاعة أبیها علی و من صلابة أمها فاطمة… و من حلم أخیها الحسن… و من جهاد أخیها الحسین… فأصبحت ملتقی فضائل أهل البیت»؛ «همین فخر بر زینب(ع) کافی است که علم را از جدش پیامبر(ص)، شجاعت را از پدرش علی(ع)، صلابت را از مادرش فاطمه(ع)، حلم را از برادرش حسن(ع) و جهاد را از برادرش حسین(ع) گرفت لذا دارای مجموعه از فضائل اهل بیت(ع) گردید» (بنت الشاطی، 1406: 168).

شیخ باسم مکداش در کتاب مناقب وفضائل آل بیت النبی (() عند أهل السنة والجماعة که مناقب اهل بیت(ع) را از منظر اهل سنت بررسی کرده است، در بخشی از کتاب به جریان مصیبت کربلا و شهادت امام حسین(ع) و به قضیه غارت زینت آلات زنان اهل بیت از جمله، سکینه، فاطمه، رقیه اشاره کرده و در ادامه در خصوص حضرت زینب(ع) می نویسد: «معهن عمتهن الطاهره اخت الحسین (زینب) الکبری»؛ «در بین آنها، عمه پاکیزه شان زینب کبری(ع) نیز بود» (مکداش، 1432: 299).

ام فضل کتابی نوشته است به نام صحابیات مجاهدات، وی در این کتاب به اسامی و زندگی زنان مجاهد و مبارز که از اصحاب پیامبر(ص) بودند، اشاره می کند از جمله این زنان مجاهد را حضرت زینب کبری (ع) دانسته و در خصوص ایشان می گوید: «وکانت ثابتة الجنان، رفیعة القدر، شاعرة، خطیبة، فصیحه». حضرت زینب(ع) دارای قلبی استوار، درجه ای رفیع، شاعره، خطیب و کلامی فصیح داشت (ام فضل مصطفی کامل، 1401: 64).

البته در کتاب معجم النساء الشاعرات فی الجاهلیه و الاسلام، که درباره زنان شاعره در جاهلیت و اسلام نوشته شده است، نام حضرت زینب(ع) نیز به عنوان زن شاعره که دارای بلاغت و فصاحت بود، ثبت شده است (عبد مهنا، 1405: 114).

بنابراین بزرگان اهل سنت، حضرت زینب(ع) را زنی منحصر به فرد و دارای جایگاهی بلند، از خاندان نبوی می دانند. همچنین از سخنان آنها چنین برداشت می شود که حضرت زینب(ع) در سخنوری، بلاغت، فصاحت، علم و شجاعت، در مرتبه و درجه ای بالا بوده و از اصحاب برتر پیامبر(ص) به شمار می رود. آنها هم عموما در برابر عظمت و عمق شخصیت این بانوی بزرگوار با خضوع برخورد کرده اند و ایشان را ستوده اند (محدثی، 1380: 86).

فضایل بانوی کربلا در آثار قدما و دانشمندان معاصر اهل سنت

جلال الدین سیوطی، متوفای سال 884 ه.ش، از عالمان نامدار اهل سنت محسوب می شود که رساله ای به نام «رساله زینبیه»، درباره شخصیت و ویژگی های اخلاقی حضرت زینب(ع)، به رشته تحریر درآورده است. سیوطی در نوشتار خود، پس از بیان ویژگی های نَسَبی و شخصیتی حضرت زینب(ع)، بانوی کربلا را از اصحاب و کسانی که از آن حضرت حدیث نقل کرده اند، برمی شمرد و می نویسد: «زینب(ع) در زمان جدش، رسول خدا(ص) پا به عرصه گیتی گذاشت و در دامن آن حضرت پرورش یافت. زینب(ع)، بانویی باهوش، توانا، دوراندیش و دارای قلبی پرقوت و صلابت بود». سیوطی در رساله خود، حضرت زینب(ع) را بانویی با فضیلت و بزرگوار می داند که همراه برادرش در کربلا حضور پیدا کرد و پس از آن، با بیانات آتشین و کوبنده اش، اقتدار امویان را به شدت تهدید کرد (سیوطی، 1412: 149).

علاوه بر سیوطی، علی بن محمد بن اثیر، در کتاب مشهور اُسدالغابه فی معرفه الصحابه، پس از ذکر نام حضرت زینب(ع) در زمره اصحاب رسول خدا(ص)، درباره آن بانوی با کرامت، می نویسد: «زینب دختر علی بن ابی طالب، رضی الله عنهما، از قریش و بنی هاشم است. مادرش فاطمه(ع)، دختر رسول خدا (ص) است. او دوران حیات پیامبرخدا(ص) را درک کرد. زینب(ع) بانویی پارسا و دانا بود که پدرش علی(ع)، او را به عقد پسرعمویش، عبدالله بن جعفر درآورد. زینب(ع) همراه با برادرش حسین(ع) به کربلا رفت و با او بود تا وقتی که برادرش به شهادت رسید. پس از آن، زینب(ع) را به دمشق بردند و او در حضور یزید، خطابه ای غرّا ایراد کرد که در تاریخ معروف است» (ابن اثیر، 1965: 7/ 342).

بسیاری از علما و نویسندگان اهل سنت، در آثار تاریخی شان، ضمن شرح وقایع قبل و بعد از واقعه عاشورا، درباره حضرت زینب(ع) مطالبی ارائه کرده اند. ابن اعثم کوفی در جلد پنجم کتاب مشهور الفتوح، به شرح برخی از ویژگی های شخصیتی حضرت زینب(ع) از زبان راویان واقعه کربلا و نیز وقایع پس از آن پرداخته و به نقل از خزیمه اسدی نوشته است: «زینب(ع) در برابر یزید ایستاده بود. به او نگاه کردم. به خدا قسم تا آن روز بانویی به فصاحت بیان و شجاعت زینب(ع) ندیده بودم. طوری سخن می گفت، گویی با زبان پدرش علی بن ابی طالب – رضی ا… عنه – سخن می گوید» (ابن اعثم، 1411: 121).

نفوذ کلام حضرت زینب(ع)، بسیاری از ادیبان و نویسندگان مسلمان و نیز پژوهشگران عرصه ادبیات عرب را واداشته است تا خطبه های بانوی کربلا را به عنوان نمونه ای کامل، ثبت و ضبط و به گردآوری آنها مباهات کنند. به عنوان نمونه، احمد بن ابی طاهر، مشهور به «ابن طیفور»، بخش مهمی از کتاب مشهور خود، بلاغات النساء را، به خطبه های حضرت زینب(ع) اختصاص داده و آنها را در زمره بهترین خطبه های شنیده شده در تاریخ ادبیات عرب، برشمرده است (ابن طیفور، 1908: 352).

محمد فرید وجدی

وجدی، نویسنده کتاب ارزشمند دایرة المعارف القرن العشرین در جلد چهارم کتاب خود، ذیل عنوان «زینب»، می نویسد: «زینب(ع)، دختر علی بن ابی طالب (ع)، از جمله زنان با فضیلت و بزرگواری است که دوراندیشی و فکر با عظمتی داشت. او همراه برادرش حسین بن علی(ع) در واقعه کربلا حضور داشت و به دستور یزید بن معاویه، آن بانو را، به همراه دیگر اسرا، به شهرهای مختلف و سپس به شام بردند که در شام، زینب(ع) در برابر یزید خطبه ای غرا ایراد کرد». محمد فرید وجدی، سپس متن کامل خطبه حضرت زینب(ع) در شام را آورده و به شرح و توضیح فرازهایی از آن پرداخته است (وجدی، 1971: 4/ 796).

محمد غالب شافعی

محمد غالب، دانشمند شافعی مذهب مصری از جمله عالمان اهل سنت است که در شماره 27 مجله «الاسلام»، درباره مقام و فضایل حضرت زینب(ع)، مقاله ای مفصل و ادبی را منتشر کرده است. وی در بخشی از این مقاله می نویسد: «یکی از بزرگ ترین بانوان اهل بیت(ع)، از نظر حسب و نسب و از بهترین بانوان طاهره که دارای روحی بزرگ و مقام تقوا و آینه تمام نمای رسالت و ولایت است، حضرت سیده زینب(ع) دختر علی بن ابی طالب(ع) است که به نحو کامل، او را تربیت کرده بودند و از علم و دانش خاندان نبوت، سیراب شده بود؛ به حدی که در فصاحت و بلاغت، یکی از آیات بزرگ الهی محسوب می شد و در حلم، کَرَم، بینایی، بصیرت و تدبیر کارها، در میان خاندان بنی هاشم و بلکه عرب، مشهور بود و جمال، جلال، سیرت، صورت، اخلاق و فضیلت را، یک جا در خود جمع کرده بود. شب ها در حال عبادت و روزها، روزه بود و به تقوا و پرهیزگاری شهرت داشت» (قاسمی، 1370: 57).

محمد علی احمد مصری

زینب از نظر حسب ونسب خانوادگی از بزرگان اهل بیت(ع) و بهترین زنان پاک و از برترین زنان متفکر و شجاع است و تقوی را همواره سرلوحه زندگیش و زبانش همواره به یاد خدا برعلیه ظالمان و کمک حق خواهان بود. وی سرآمد دنیا و آخرت، همزاد حسن وحسین، دختر زهرای بتول که خداوند او را بر زنان برتری و سرآمد مردمان با اراده و بخشنده قرار داد… تولدی نیکوداشت. دانشمندی فاضل از خانواده ای که مصداق آیه «اصلها ثابت و فرعها فی السماء» بود، بسیارحلیم، صبور، دارای مکارم اخلاق بود، بیانی فصیح و بلیغ داشت و از دستش باران بخشش و کرم می چکید (مصری، 1385: 369).

علی احمد شبلی

زینب دختر زهراء و امام علی رضی الله عنهم در خانه نبوت تولدی مبارک داشت و رشدی کریمانه و پاک که خداوند امور او را برعهده داشت و جد بزرگش و پدر و مادرش به او توجه وعنایت داشتند تا اینکه زبان باز کرد پدرش به تعلیم وتربیت و تهذیبش پرداخت. پس علم، حکمت، دین، فقه، ادب و روایت حدیث و اخبار را یاد داد و از روح و جان خودش شجاعت و پایداری و یقین محکم را به دخترش منتقل کرد پس عقل و فکری والا، رای و ایده ای دلسوزانه، قدرت، استوای و ایمان به او داد (شبلی، 1420: 118).

عایشه بنت الشاطی

در میان آثاری که توسط نویسندگان و پژوهشگران اهل سنت درباره زندگی و شخصیت حضرت زینب(ع) به رشته تحریر درآمده است، بی تردید، کتاب زینب بطله الکربلا اثر عایشه عبدالرحمان، معروف به بنت الشاطئ، نویسنده و پژوهشگر نامدار مصری جایگاهی ویژه و کم نظیر دارد و یکی از معتبرترین کتاب هایی است که به قلم این بانوی نویسنده غیرشیعی نوشته شده و سند محکمی برای حقانیت شیعه و شناخت شخصیت حضرت زینب(ع) و واقعه کربلا است. در این کتاب وقایع دوران زندگی حضرت زینب(ع) با نثری ساده و روان، برای مخاطبان شرح داده شده است. شیوه تنظیم و ارائه وقایع زندگی حضرت زینب(ع) در این کتاب به گونه ای است که حتی تعدادی از نویسندگان معاصر کشورمان، در تدوین و نگارش زندگی بانوی کربلا، از آن استفاده کرده اند. نام کامل این کتاب به زبان عربی، السیده زینب عقیله بنی هاشم است. او کتاب را با معرفی خاندان رسول خدا(ص) که خاستگاه و مهد پرورش حضرت زینب(ع) است، آغاز می کند و وقایع زندگی آن حضرت را تا ورود کاروان اسیران به کوفه، یک به یک برمی شمارد و آنها را با جملات سراسر احساس و ارادت خود نسبت به بانوی کربلا و خاندان رسول خدا(ص)، می آراید. این کتاب ارزشمند، چند بار به زبان فارسی ترجمه و به زیور طبع آراسته شده است.

در مقدمه کتاب ارزشمند، زینب، دختر علی(ع) آمده است، «من معتقدم دوران جلوه شخصیت زینب(ع)، با پایان یافتن این نبرد خونین [واقعه کربلا]، به پایان نرسید، بلکه آغاز دوران او، مصادف با پایان نبرد عاشوراست. از این پس، زینب(ع) می بایست بانوان اسیر بنی هاشم را سرپرستی و از علی بن حسین(ع) دفاع کند. اگر زینب(ع) نبود، احتمالاً زین العابدین(ع) به شهادت می رسید و با شهادت او، امامت اهل بیت(ع) پایان می یافت» (بنت الشاطی، 1406: 168).

در ادامه کتاب، بنت الشاطی شرح می دهد، نام این زن، در تاریخ ما و تاریخ انسانیت، با مصیبتی قرین گردیده و آن مصیبت کربلاست. بر دوش بانوی بانوان زینب، در این مصیبت جانگداز، وظیفه ای بسیار بزرگ بوده، بلکه بعضی از آنها او را «بطله کربلا» نامیده؛ زیرا وی نخستین بانویی بود که در آن وادی خطرناک نمایان گردید تا مجروحان را پرستاری کند و با محتضران همدردی نماید و برای قربانیان و شهیدانی که قطعه قطعه و پاره پاره در آن بیابان افتاده بودند و مرغان هوا و درندگان وحشی پیکرهاشان را می جویدند، بسوزد و اشک بریزد. ولی عقیده من آن است که، زینب وظیفه بزرگ خود را پس از این مصیبت آغاز کرده؛ زیرا او از طرفی باید زنان اسیر بنی هاشم – که مردانشان را از دست داده اند – سرپرستی کند، و از طرفی باید با جانبازی از جان جوانی بیمار(علی بن حسین زین العابدین) دفاع کند، که اگر زینب نمی بود، کشته می شد، و باکشته شدن او، دودمان امام برچیده می گشت. اضافه براین، وظیفه ای بزرگتر بر دوش زینب بود؛ زینب وظیفه داشت نگذارد این خون مقدسی که ریخته شد، به هدر رود. گمان ندارم مبالغه باشد و یا زیاده روی کرده باشم اگر بگویم، زینب کسی بود که پس از وقوع این کشتار، آن را مصیبتی جاوید و فراموش نشدنی قرار داد. زینب، پس از فاجعه کربلا زنده نماند، دردها و رنج هایی که کشیده بود، به اندازه ای نبودکه بتوان تحمل کرد و طاقت آورد. ولی در آن مدت کوتاهی که زندگی کرد، توانست در دل های شیعیان، آتش خون و اندوهی را بیفروزد که تا امروز زبانه بکشد و خاموش نگردد وکسانی را که اهل بیت پیغمبر(ص) را تسلیم دشمنان کردند، به بدبختی وخواری و سوزش پشیمانی بیندازد.

بنت الشاطی در بخش دیگری از این کتاب می نویسد: «زینب(ع)، پس از نبرد کربلا، مدتی طولانی زنده نماند، چرا که مصیبت هایی که به وی رسید، بسیار طاقت فرسا بود. لیکن در همین مدت کوتاه، توانست در جان مسلمانان، چنان آتش حزنی برافروزد که شراره آن تا امروز روشن است» (بنت الشاطی، 1406: 170).

محمود احمد منصور

از دیگر نویسندگان معاصر اهل سنت، که در آثارش به بیان ویژگی های شخصیتی حضرت زینب(ع) پرداخته است، می توان به استاد تفسیر دانشگاه الازهر، که چند سال قبل دار فانی را وداع گفت، اشاره کرد. وی در مقاله ای شیوا و مستدل که با عنوان «السیده زینب، رضی الله عنها»، در مجله «منبرالاسلام»، شماره 28، مورخ جمادی الاول سال 1390ق منتشر شده است، ضمن اشاره به خطبه های غرای بانوی کربلا، به تجلیل و ستایش از شخصیت آن حضرت می پردازد و می نویسد: «هنگامی که زینب(ع) متولد شد، اصحاب و بنی هاشم برای عرض تبریک میلاد این گل تازه شکفته خاندان رسول خدا(ص)، به منزل آن حضرت رفتند. در جبین نورانی این طفل با برکت، نشانه ای از بزرگواری اجداد طاهرش نمایان بود و این باعث شادی حاضران می شد؛ اما در همان حال، سایه ای از غم، گهواره او را احاطه کرده بود؛ سایه ای که دلیل آن، رسیدن خبری از غیب بود که از آینده پر رنج و درد زینب(ع) در واقعه کربلا و پس از آن خبر می داد» (قزوینی، 1384: 276).

جلوه های فضایل بانوی کربلا، حضرت زینب کبری(ع)، تنها در آثار نویسندگان و علمای اهل سنت، انعکاس پیدا نکرده است. بلکه دانشمندان مسیحی هم درباره حضرت زینب(ع) اظهارنظراتی داشته اند که از آن جمله می توان به کورت فریشلر آلمانی اشاره کرد. فریشلر کتابی نسبتاً مفصل در ارتباط با امام حسین(ع) نوشته است که در آن رسالت حضرت زینب(ع) را به خوبی بیان کرده است. وی می‎نویسد: «بعد از آنکه تمام اسیران وارد مجلس عبیدالله بن زیاد شدند و نشستند، زینب دخت امام علی بن ابیطالب(ع) و خواهر امام حسین(ع) وارد شد، علت تأخیر ورود زینب این بود که وی مسئولیت اداره امور اسیران را داشت و قبل از اینکه وارد بر حاکم عراق شود دقت کرد که هیچ یک از کودکان در خارج نمانند یا اینکه گم شوند و غذای کودکان را خود می‎داد و همواره در موقع غذا دادن شماره غذاها و شماره کودکان را تطبیق می‎کرد که مبادا طفلی بی‎غذا بماند و چون تقسیم کننده غذا بود بعضی از اوقات حتی یک لقمه برای او نمی‎ماند و با گرسنگی بسر می‎برد… عبیدالله بن زیاد گفت: خدا را شکر می‎کنم که نشان داد شما ناحق هستید… زینب گفت: خدا را شکر می‎کنم که ما را از هر گونه آلودگی مصون کرد و مردان ما در تمام عمر با امانت و تقوی و صداقت زندگی کردند… خداوند پاداش برادرم حسین(ع) را داد و او اینک در بهشت با جدش رسول خدا(ص) بسر می‎برد. آنهایی که او را کشتند هم در این دنیا ملعون و سرافکنده می‎شوند و هم در آن دنیا».

کورت فریشلر بعد از آنکه به شجاعت حضرت زینب(ع) در مجلس یزید در شام اشاره می‎کند، خطبه تاریخی آن حضرت را ذکر کرده است. وی می‎نویسد، «مضمون قسمت اصلی نطق زینب دختر علی که بدون وقفه و فی البداهه ایراد شد از این قرار است» و سپس این خطبه مهم را آورده است. سپس می‎نویسد: «هنوز صحبت زینب(ع) تمام نشده بود و کسانی که در مجلس یزید حضور داشتند، بدقت سخنان آن زن را می‎شنیدند و از شجاعت وی حیرت می‎کردند. تا آن روز کسی جرأت نکرده بود که آن طور صریح و بدون پرده ظلم و فسق و رشوه خواری دستگاه خلافت یزید بن معاویه را رودررو و با حضور شاهدان و مستمعان زیادی به او بگوید. حتی در دوره معاویه، پدر یزید با این که وی نسبت به پسرش مردی معتدل و آرام بود کسی جرأت نکرد آن طور بی‎پرده و صریح صحبت کند». این نویسنده در پایان کتابش این سؤال را مطرح می‎کند که آیا نفرین زینب نسل اموی را از بین برد؟ و سپس در جواب این سؤال می‎نویسد: «… آنگاه بر اثر طول مدت خلافت بنی عباس، حتی نام امویان هم از بین رفت و تو گوئی نفرین زینب بنت علی آنها را به کلی نابود کرد… .»(کریمی جهرمی، 1394: 175).

نتیجه

پس از بررسی و تبیین شخصیت حضرت زینب(ع) و نقش ایشان در قیام امام حسین(ع) در منابع اهل سنت نتایج ذیل به دست آمد:

فضایل و مناقب و کرامات حضرت زینب(ع) همسو با آثار شیعی در میان متون اهل سنت نیز آمده است. علمای اهل سنت نیز، به مناسبت های مختلف، به شرح و تبیین جایگاه والای آن بانوی بزرگوار پرداخته و شخصیت تابناک آن حضرت را با عالی ترین مضامین، ستوده اند. از میان این عالمان، می توان به جلال الدین سیوطی، ابن اثیر، ابن اعثم کوفی، محمد غالب و عایشه بنت الشاطی و…اشاره کرد. آنچه بیشتر در آثار علمای اهل سنت، درباره ویژگی های شخصیتی حضرت زینب(ع) به چشم می خورد، مربوط به قدرت بیان و خطابه های غرّای آن حضرت در دربار ابن زیاد و یزید است. با این حال، توجه به این خطابه ها، مانع از پرداختن نویسندگان و علمای اهل سنت به دیگر فضایل حضرت زینب(ع) نشده است و آنها با وجود محدودیت منابع، تلاش فراوانی برای معرفی فضایل و کرامات آن حضرت، در آثارشان، مبذول داشته اند. همچنین عمده مطالبی که در خصوص حضرت زینب(ع) نقل شده، همراهی ایشان با حضرت سید الشهدا(ع) در قیام عاشورا است که با توجه به اینکه قیام عاشورا علیه حاکمیت بنی امیه بوده و توجه تاریخ نگاران را به خود جلب کرده، بخش هایی از سخنان حضرت زینب(ع) در منابع تاریخی نقل شده است. از آن جمله می توان به سخنان حضرت زینب(ع) در برخورد با عمر سعد بعد از زمین افتادن امام حسین(ع) که در برخی مقاتل نقل شده و حرکت کاروان اسرا از کوفه و بیان حقایقی در عزاداری پر سوز و گداز آن حضرت پس از شهادت امام حسین(ع) و سخنرانی های افشاگرانه ایشان که مردم را تکان داد، اشاره کرد.

آن حضرت به عنوان پیام رسان واقعه کربلا و تداوم بخش راه امام حسین(ع) شناخته می شود. به جرأت می توان گفت اگر اقدامات کوبنده حضرت زینب(ع) نبود، واقعه کربلا در حادثه روز عاشورا محو و دفن می شد و انعکاسی در سطح تاریخ پیدا نمی کرد. از این حیث حضرت زینب(ع) نقشی بسیار مهم در ارتباط با سعادت و هدایت جامعه اسلامی ایفا فرموده است. سخنرانی کوبنده در مجلس عبیدالله بن زیاد که این حاکم خبیث، مغرور، پر مدعا و مهیب را در برابر چشم بزرگان حکومتی در هم پیچید و خوار و تحقیر کرد تا جایی که ابن زیاد چنان از تحقیر خود به خشم آمد که فرمان قتل حضرت زینب(ع) را صادر کرد، ولی موفق به آن کار نشد. سخنرانی و خطابه حضرت زینب(ع) موجب تغییر فضای مجلس علیه بنی امیه و یزید شد. شرح ماجرای کربلا در مقاتل و کتب تاریخی اهل سنت اگر بیشتر از متون شیعی نباشد، کمتر نیست.

منابع

قرآن کریم

– ابن اثیر، علی بن ابی الکرم (1385ق/ 1965م)، اسدالغابه فی معرفه الصحابه، بیروت، دارصادر.

– ابن اعثم کوفی، علی (1411ق)، الفتوح، بیروت، دارالاضواء.

– ابن طیفور، أحمد بن أبی طاهر (1908م)، بلاغات النساء، قاهره، کتابخانه قدسی.

– ام فضل مصطفی کامل (1401)، صحابیات مجاهدات، بیروت، دارالکتب العلمیه.

– بنت الشاطی، عایشه عبدالرحمن (1406ق)، السیده زینب بطله الکربلا، بیروت، دارالهلال.

– جزائری، نعمت الله بن عبدالله (1427ق- 2006م)، ریاض الابرار فی مناقب الائمه الاطهار، چاپ اول، بیروت، موسسه التاریخ العربی.

– جزائری، سید نورالدین (۱۳۸۷ ش)، خصائص زینبیه، ترجمه ناصرباقری بیدهندی، قم، مسجد مقدس جمکران.

– رحمانی همدانی، احمد (1369ش)، فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفی(ص)، قم، موسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین.

– زرکلی، خیرالدین (1989 م)، الاعلام، بیروت، دارالعلم للملایین.

– سیوطی، جلال الدین (1412م)، رساله زینبیه، قاهره، دارالکتب الاسلامیه.

– شبلی، علی احمد (1420م)، الصدیقه زینب(ع) شقیقه الحسین، بیروت، دارالهادی.

– طباطبایی رضوی، ابوالحسن (1341ش)، شرح رساله ذهبیة، تهران، دارالکتب الاسلامیه.

– طریحی، فخر الدین (1389ش)، المنتخب، قم، منشورات شریف رضی.

– عبد مهنا (1405ق)، معجم النساء الشاعرات فی الجاهلیه و الاسلام، بیروت، دار الکتب العلمیه.

– قاسمی، علی (1370ش)، انقلابی ترین بانوی تاریخ، تهران، نشر مشعر.

– قطب، محمد علی (1346ش)، مسلمات مؤمنات، القاهرة، المختار الإسلامی.

– کحاله، عمر رضا (1379ق)، اعلام النساء فی عالم العرب و الاسلام، بیروت، موسسه رساله.

– قزوینی، کاظم (1384ش)، زندگانی حضرت زینب(ع)، قم، اسلامیه.

– کریمی جهرمی، علی (1394ش)، شرح خطبه حضرت زینب(ع) در شام، قم، بوستان کتاب.

– محدثی، جواد (1380ش)، فرهنگ عاشورا، قم، معروف.

– مکداش، باسم (1432ق)، مناقب و فضائل آل بیت النبی(عند أهل السنة والجماعة، بیروت، دار الکتب العلمیه.

– مصری، محمد علی احمد (1385ش)، العقیله الهاشمیه زینب بنت علی(ع)، قم، انوار الهدی.

– نقدی، جعفر (1350)، زینب الکبری، چاپ اول، بیروت، دارالفکر.

– وجدی، محمد فرید (1971م)، دائره المعارف القرن العشرین، چاپ اول، بیروت، دارالفکر.

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=25633

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب