ناهنجاری بیحجابی، زیانهایی بهسلامت معنوی و زندگی اجتماعی مخصوصاً ثبات خانواده، بهعنوان هسته اجتماع وارد میکند، ازاینرو واکنش کیفری در قبال آن ضروری است. قانونگذار کیفری ایران، از دو واکنش حبس و جزای نقدی استفاده کرده است، ولی نتایج، بیانگر عدم فائده آن بوده است. ازاینرو اخیراً کیفرگذاری محرومیت از حقوق اجتماعی مطرح شده است، اگرچه حقوق اجتماعی بهعنوان حقوق فرد در ارتباط با مؤسسات اجتماعی، تعریف میشود، ولی هم در این معنا و هم در مصادیق آن اجماع وجود ندارد. در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و منابع کتابخانهای، ماهیت استفاده از این کیفر، را مورد بررسی قرار دهد. هرچند محرومیت از حقوق اجتماعی در مقایسه با زندان و جریمه نقدی، امتیازاتی دارد و در مواردی نیز در شریعت تجویز شده است؛ اما به لحاظ فقهی در مواردی که با حیات فرد و حقوق اساسی او پیوند میخورد، مثلاً محرومیت از پذیرش در مراکز درمانی، به نظر مشروع نمینماید.
کلیدواژهها: کیفرگذاری، بدحجابی، محرومیت از حقوق اجتماعی، محرومیت از درمان ، محرومیت از حقوق اساسی