کریستوفر کلوهسی، یک کشیش کاتولیک رومی متولد آفریقای جنوبی و نویسنده کتاب «فاطمه، دختر حضرت محمد (ص)» (چاپ اول: ۲۰۰، چاپ دوم:۲۰۱۸) و کتاب «نیمی از قلبم: روایت‌هایی از [حضرت]زینب، دختر [امام]علی (ع)» (۲۰۱۸) است که هردو را انتشارات گورگیاس چاپ کرده است. کتابی که وی درباره حضرت فاطمه (س) به رشته تحریر درآورده است، در زمان نخستین انتشار در سال۲۰۰۹، اولین اثر جامع درباره زندگی ایشان به یک زبان اروپایی بود که براساس منابع دست اول عربی نوشته شده است.

کلوهسی در مراسم جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران برای نوشتن این ۲ کتاب به عنوان پژوهشگر برتر امسال در بخش خارجی انتخاب شد. این رخداد سبب شد برای یافتن او و انجام گفت وگویی کوتاه به مناسبت رحلت حضرت زینب (س)، همه کوشش خودم را برای ارتباط با او انجام دهم. پس از مدت کوتاهی او را یافتم. گمان نمی‌کردم بتوانم به زودی ارتباطی صمیمانه با او برقرار کنم. هنگامی که به او گفتم ما کتاب شما را در روزنامه شهرآرا معرفی کردیم، بسیار خوش حال شد و مشتاقانه با درخواست مصاحبه موافقت کرد. گفت وگوی پیش روی شما ترجمه‌ای است از مصاحبه با کریستوفر کلوهسی، کشیش ایتالیایی، درباره ۲ کتاب او درباره حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س) که در سال‌های گذشته تألیف کرده است.

علت علاقه شما به مطالعه درباره دین اسلام به ویژه اندیشه شیعی چه بود؟
من تحصیلات خود را در مطالعات عربی و دین اسلام در سال ۱۹۹۷، به عنوان راهی برای ارتقای روابط مسیحیان و مسلمانان آغاز کردم. به عنوان یک کشیش جوان که در منطقه‌ای بیشتر مسلمان نشین در شهر کیپ تاون آفریقای جنوبی کار می‌کردم، متوجه شدم که تقریبا همه خانواده‌ها در منطقه‌ای که من زندگی می‌کنم، خویشاوندان یا دوستان مسلمان دارند و فکر کردم که این موضوع مهمی است، به ویژه با درنظرداشتن اعضای مسلمان خانواده شان که کلیسا نمی‌توانست از آن‌ها چشم پوشی کند یا آن را به سادگی نادیده بگیرد، به این دلیل که ایمان آن‌ها به روش متفاوتی بیان می‌شود. با خود اندیشیدم که لازم است غیرمسلمانان درک جامع و علمی از اسلام و مهم‌ترین متون عربی آن داشته باشند. در ابتدا فکر می‌کردم بهتر است کارشناسی ارشد در مطالعات عربی و اسلامی را بخوانم، بنابراین در قاهره و در رم، الهیات اسلامی را آموختم.

در طول کلاس ها، ما یک دوره کوتاه درباره مذهب شیعه گذراندیم و من به شدت جذب [امام] حسین بن علی (ع) و واقعه کربلا شدم. زیرا هردو با منش مسیحیت به ویژه مسیحیت کاتولیک ارتباط عمیقی داشتند، بنابراین تصمیم گرفتم مطالعات شیعی را به شکل تخصصی دنبال کنم، به ویژه که در آن زمان پژوهشگران غربی اندکی به شیعه شناسی در اسلام توجه داشتند. در حقیقت، زمانی که تصمیم خود را برای تخصص در شیعه شناسی اعلام کردم، تعدادی از استادانم فکر می‌کردند این کار وقت تلف کردن است. البته، اکنون محققان غربی بیشتری شروع به مطالعه عمیق‌تر متون شیعه کرده اند. به همین دلیل تصمیم گرفتم از منظر یک غیرمسلمان، پژوهش مقطع دکتری خود را دربارهاو به عنوان یک الگوی جهانی دفاع از عدالت بنویسم.

اما بعد با مطالعه درباره بانو [حضرت] فاطمه (س) شوکه شدم، زیرا به سختی می‌توان مکتوباتی درباره او پیدا کرد. [حضرت] فاطمه (س) و پسرش، [امام]حسین (ع)، شخصیت‌های بسیار جذابی به ویژه برای مسیحیان کاتولیک هستند، زیرا هم سویی آشکاری بین آن‌ها و شخصیت عیسی مسیح (ع) و [حضرت] مریم (س) در مسیحیت وجود دارد؛ بنابراین تصمیم گرفتم زندگی نامه‌ای آکادمیک را به زبان غربی، اما براساس منابع اولیه عربی بنویسم. از آن زمان به طور کامل در واقعه کربلا، تاریخ و زوایای این واقعه متمرکز شده ام و نیز نوشتن درباره این موضوعات را ادامه خواهم داد تا آن‌ها را به گستره وسیع تری از خوانندگان انگلیسی زبان و نه لزوما مسلمان معرفی کنم.

شما در سال ۲۰۰۹ کتابی درباره حضرت فاطمه (س) نوشتید. پس از آن نیز کتابی درباره زندگی حضرت زینب (س) تألیف کردید. به چه دلیل کتاب‌هایی درباره این ۲ شخصیت برجسته اسلامی نوشتید؟
در سال ۲۰۱۸ میلادی ۲ کتاب منتشر کردم. اولین نسخه چاپ دوم کتاب من با عنوان «Fāṭima, Daughter of Muḥammad»، «فاطمه (س) دختر [حضرت]محمد (ص)» بود که در سال ۲۰۰۹ منتشر شد و کتاب دوم کتاب جدیدی درباره زندگی بانو [حضرت]زینب (س) با عنوان «HALF OF MY HEART The Narratives of Zaynab, Daughter of Ali»، «نیمی از قلبم، روایتی از زندگی [حضرت]زینب (س)، دختر [امام]علی (ع)، بود. از اینکه متوجه شدم هیچ کسی درباره مادر ایشان، فاطمه (س)، چیزی ننوشته است، غمگین شدم. البته کتاب‌های کوچکی از جمله متن معروف شریعتی موجود است، اما آثاری که براساس مطالعه اساسی متون و منابع دست اول شیعه و سنی نوشته شده باشد، اگر وجود داشته باشد هم بسیار کم است.

نگارش کتاب [حضرت]زینب (س) به روش مشابهی انجام شد؛ ۴ نفر از ما کشیش‌های کاتولیک که در مطالعات عربی و اسلامی دارای تحصیلات دکتری هستیم، روزی مشغول صحبت بودیم و از اینکه پژوهشگران اسلامی آثار آکادمیک اندکی درباره زنان بزرگ اسلام نوشته اند، تأسف خوردیم. برای مثال، تا جایی که من اطلاع دارم، هیچ زندگی نامه درخوری درباره بانو خدیجه (س) وجود ندارد؛ بنابراین توافق کردیم که هریک درباره یکی از بانوان بزرگ اسلام زندگی نامه جامعی بنویسیم.

فوری مجذوب شخصیت حضرت زینب (س) شدم، زیرا ادامه مطالعاتم درباره زندگی مادر و برادر ایشان بود و همچنین بررسی‌هایی که درباره واقعه کربلا انجام داده بودم. دلیل نوشتن هر ۲ کتاب نگرانی من از این بود که دانشمندان شیعی شرح حال کامل و آکادمیکی از زنان بزرگ اهل بیت پیامبر (ص) که براساس منابع اصلی عربی بنا نهاده شده باشد، ننوشته بودند. این همان کاری است که من سعی کرده ام در هر ۲ کتاب انجام دهم. من همچنین سعی کرده ام زندگی بانو فاطمه (س) و بانو زینب (س) را به عنوان نمونه‌هایی از حقیقت و عدالت به جهانی غیرمسلمان و انگلیسی زبان ارائه کنم.


از نگاه شما ویژگی‌های اصلی زندگی حضرت زینب (س) چه بوده است؟

ارادت زیادی به بانو [حضرت] زینب (س) در دنیای شیعی وجود دارد، اما تحقیقات آکادمیک درباره زندگی او بسیار کم است. این مسئله به نبود شرح حالی مفصل و دقیق درباره ایشان منجر می‌شود. هنگامی که ما زندگی نامه دقیقی نداشته باشیم، بیشتر به ایجاد افسانه‌ها یا معنویت‌هایی در حاشیه شناخت وجود اصلی آن فرد منجر می‌شود که بیشتر اوقات این مفاهیم حاشیه‌ای سبب می‌شود ما به خوبی آن را نشناسیم و شناخت دقیق ما را دچار مشکل می‌کند و اینکه آن فرد برای ما در دسترس نخواهد بود.

نکته اصلی درباره بانو [حضرت] زینب (س) این است که او غیرقابل دسترس نیست. او یک انسان واقعی در مقام همسر، دختر و مادر است که در آنجا از سوی مردان و زنان مسلمان و غیرمسلمان به او توجه و به عنوان الگویی از حقیقتی ناب شناخته می‌شود. در این کتاب من سعی کرده ام او را در دسترس زنان و مردان عادی قرار دهم که چه بسا درگیر مبارزه با ظلم و عدالت ورزی هم نیستند. رویارویی آن‌ها با زندگی روزمره ممکن است عادی باشد، اما با وجود این به صورت مداوم با انتخاب‌های اخلاقی و موضع گیری‌های شخصی درباره عدالت روبه رو هستند.

این واقعیت است که او به کربلا رفت و مداخلات وی در میدان جنگ و در کنار آن، ایستادگی شجاعانه اش در مقابل ۲ ستمگر بزرگ روزگار خود و کیفرخواست کوبنده او درباره رهبری یزید، چیزی بیش از گفتن حقیقت در مقابل قدرت حاکمه زمان خود بود. این رویکرد بانو [حضرت]زینب (س) یک صراحت قاطع بود. حقایقی که او بر زبان جاری کرد، فقط مفاهیمی از جنس شخصی یا خاص وی نبود. بلکه او به دنبال حقیقت و آشکارکردن آن بود. اگر شما به دنبال صلح هستید، باید در مسیر عدالت حرکت کنید. اما تحقق عدالت ممکن نیست مگر اینکه همه مردم حقیقت را بدانند و آن را بیان کنند. بانو [حضرت]زینب (س) نمونه تمام عیار حقیقت جویی و گام برداشتن در مسیر عدالت ورزی بود.

شما کتاب دیگری درباره کربلا منتشر کردید، کمی درباره این کتاب توضیح می‌دهید؟
تازه‌ترین کتاب من که در ماه فوریه ۲۰۲۱ منتشر شد، «ANGELS HASTENINGThe Karbalāʾ Dreams»، «شتافتن فرشتگان، رؤیا‌های کربلا»، نام دارد. این اثر درباره رؤیا‌هایی است که قبل از واقعه کربلا درباره چگونگی شهادت [امام]حسین (ع) نقل شده است. این رؤیا‌ها را جبرئیل به صورت الهام و وحی بر پیامبر (ص) نازل کرده است. بخش مهم این کتاب مبتنی بر حدیث مشهور «قاروره» است. این روایت در منابع اهل سنت و شیعه نقل شده است. برخی از قول ام سلمه نقل کرده اند که [امام]حسین (ع) بر پیامبر (ص) وارد شد. من در این هنگام کنار در ورودی بودم، ناگاه در دست پیامبر (ص) شیئی دیدم که ایشان آن را می‌بوسد. درحالی که [امام]حسین (ع) بر روی زانوی پیامبر (ص) در خواب بود، پرسیدم این چیست که می‌بوسی و اشک می‌ریزی؟

پیامبر (ص) فرمود: جبرئیل خاکی از سرزمینی آورد که در آن سرزمین فرزندم به دست امتم به شهادت می‌رسد. سپس آن خاک را به دست من داد و فرمود:‌ای ام سلمه! اگر دیدی این خاک به خون تبدیل شد، بدان که فرزندم به شهادت رسیده است. ام سلمه آن را در ظرفی «قاروره» قرار داد و هر روز به آن نگاه می‌کرد. ام سلمه می‌گوید: در روزی اندوه بار، آن خاک به خون تبدیل شد. در این حدیث پیامبر (ص) به نام سرزمین کربلا نیز اشاره می‌کند. در این کتاب به زوایای مختلف این موضوع با تکیه بر منابع اسلامی پرداخته ام.

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=25586

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب