حجت الاسلام والمسلمین محمدجواد برهانی از جمله عالمان حوزوی افغانستان است که تحصیل و علوم حوزوی را با تحقیق و نوشتن پیوند زده است و کارنامه پرباری در حوزه تألیف و تحقیق دارد. گفت و گوی اختصاصی افق اندیشه با حجت الاسلام والمسلمین محمدجواد برهانی را بخوانید تا با سیر زندگی و شخصیت علمی او آشنا شوید.

افق اندیشه: لطفا درباره‌ی چگونگی و آغاز سیر علم‌آموزی و تحصیلات حوزوی خود بفرمایید.
برهانی: دروس مقدماتی را مانند بسیاری از همسالانم از مکتب‌خانه شروع کردم. در هفت سالگی به مکتب‌خانه قریه ام رفتم. در آن زمان رسم بود اولین کتاب را به نام قاعده بغدادی بخواند که هدفش یادگیری خواندن قرآن و عربی بود. قاعده بغدادی را نزد مرحوم ملا نوروزعلی فقیهی شروع کردم، بعد از آن قرآن، پنج کتاب، دیوان حافظ و نصاب الصبیان را خدمت ملا بستان دهمرده خواندم. آن گاه صرف بهایی، صرف میر، زنجانی، مراح الارواح، بالشمة في النحو، شرح مأه عامل، هدایه النحو و مقداری از کتاب سیوطی را همراه با مقداری ریاضی و خوشنویسی از خدمت مرحوم ملا یوسف حسینی سبزچوب فراگرفتم. چون ملای مکتب ما دیگر توان تدریس کتاب سیوطی و بالاتر از آن را نداشت مجبور شدم به صورت پراکنده از خدمت مرحوم سید واعظ سبزچوب، سخنران توانمند منطقه، و مرحوم شیخ علی نظر معروف به شیخ الاسلام و مرحوم آخوند کربلایی مسکه نیزه بهره بگیریم که در واقع دوران سرگردانی و دلسردی من از دروس حوزوی شده بود، زیرا از سوی نمی توانستم بنابر دلایلی وارد حوزه شوم و از سوی دیگر ملایان مکتب ما قادر به تدریس ما نبودند.
ایثارگری و حمایت پدر و تشویق های مادر و پدرکلانم مرحوم ملا محمدحیدر ارباب نقش بسیار ارزنده در زندگی و ادامه تحصیلاتم داشته است. اگر حمایت آنها نبود قطعا من نیز مانند سایر همسالانم مجبور به کارهای سخت و طاقت‌فرسای کشاورزی و امثال آن بودم و در بهترین حالت راهی سرزمین غربت و مهاجرت به کشورهای همسایه و یا کشورهای اروپایی و استرالیا و آمریکا می شدم.
در سال 1368 در مدرسه مهدیه سنگماشه شامل شدم. در آن زمان مکاتب دولتی وجود نداشت، لذا در جاغوری مدارس دینی یگانه جای برای باسوادشدن بود. به همین خاطر، مدارس بسیار رونق داشت. فضای جامعه نیز فضای دینداری، جهاد و تبلیغات دینی و تأثیرپذیری از حکومت دینی در کشور همسایه بود. در سال 1367 بنده به مدرسه دینی مراجعه کرده بودم، اما به خاطر نبود جا یک‌سال معطل و در صف ماندم تا نوبت پذیرشم رسید. با خوشحالی غیرقابل وصفی وارد مدرسه مهدیه شدم و کتاب سیوطی را در خدمت مرحوم استاد عوض‌علی محبی غجور و حاشیه را خدمت مرحوم استاد شیخ عبدالصمد فیاض جودری فراگرفتم وقتی آن دو کتاب را به پایان بردم، بعد در ادامه کتاب معالم الدین و شرح لمعه را شروع کرده و از محضر استاد محبی بهره گرفتم.
در زمانی که در مدرسه درس می خواندیم گروه‌گرایی نیز در اوج خود بود، چیزی که آرامش را از میان طلبه ها برچیده بود. فضای تنش آلود، علاقه درس خواندن را از طلبه ها گرفته بود. قوماندان های احزاب و سران احزاب به صورت مرتب به مدارس می آمدند و طلاب نیز فعالیت حزبی داشتند. مدرسه مهدیه از سوی نهضت اسلامی حمایت می شد و استاد محبی و استاد فیاضی به آن حزب تعلق داشتند.
مرحوم استاد شیخ امان فصیحی یک بخش دیگر مدرسه مهدیه را اداره می کرد هرچند استاد فصیحی خود از حزب خاصی حمایت نمی کرد و متمایل به خط آیت الله خوئی (ره) بود که به سیاست چندان علاقه نشان نمی داد، اما طلاب آن مدرسه بی طرف نمانده بودنذ و به احزاب گوناگون گرایش پیدا کرده بودند. استاد فصیحی به طلاب ممتاز جایزه می داد که حقیر نیز دو بار از جایزه ایشان بهره مند شدم.


افق اندیشه: چه زمان به پاکستان مهاجرت کردید و چگونه؟

افق اندیشه: در سال 1369 با سختی زیاد همراه برخی از دوستان خود به سمت کویته جهت ادامه تحصیل حرکت کردم. آن زمان مجبور بودم از راه بدنی به سمت کویته بروم. چون راه قندهار در اختیار دولت کمونیستی بود و ما نمی توانستیم از آن راه برویم. راه ها به شدت خراب بود و سفر من شش شبانه روز طول کشید تا توانستم در کویته برسم. اولین بار بود که شهر را می دیدم و خیلی برایم جالب بود. در مدرسه دارالعلم جعفری پذیرش شدم و به درسهایم ادامه دادم. معالم الدین را از خدمت خطیب شهیر و امام جمعه فقید کویته مرحوم حجت الاسلام و المسلمین استاد یعقوب‌علی توسلی فراگرفتم. جلد اول شرح لمعه و مختصرالمعانی و مقداری از مکاسب شیخ انصاری را خدمت مرحوم استاد آیت الله جان‌علی عادل که یکی از اساتید برجسته آن‌جا بود خواندم.
بخشی از لمعه را از محضر استاد مرحوم حجت الاسلام والمسلمین شیخ رمضانعلی خرمی داوود و بخش دیگر آن را از محضر مرحوم استاد آیت الله محمدحسین شیخ زاده غزنوی که برای مدتی مهمان مدرسه ما بود فرا گرفتم. جلد دوم شرح لمعه، مقداری از کتاب رسائل شیخ انصاری و کتاب حادی عشر را خدمت مرحوم حجت الاسلام والمسلمین استاد عبدالصمد اکبری داوود خواندم که باز از اساتید برجسته کویته بود. اصول فقه را خدمت مرحوم استاد حجت الاسلام والمسلمین رضا اکبری صوبه خواندم. استاد اکبری صوبه نیز از اساتید لایق و شایسته آن‌جا بود که بیان زیبا و جذابش شاگردان زیادی را مجذوب داشته بود. مرحوم حجت الاسلام والمسلمین استاد حسین‌علی رفیعی هم هفته دو روز درس ریاضی به ما می داد که ایشان مدیر مدرسه دارالعلم بود و گروه‌گرایی داخل افغانستان را در مدرسه خود راه نداده و زمینه و امکانات مناسبی را برای تحصیل طلاب دینی فراهم کرده بود. رونق مدارس دینی کویته هم بسیار خوب بود و قریب به اتفاق طلاب این دو مدرسه را طلاب افغانستانی تشکیل می داد.
در کویته زبان انگلیسی را مانند سایر طلاب خدمت ماستر فقیرحسین و مرکز زبان پی اِ سی‌سی فرا گرفتم. در زمان ما فضای کویته خیلی آرام بود و بهترین دوران زندگی خود را من در کویته گذراندم. معمولا در سال دو بار امتحان برگزار می شد که امتحانات سالانه اش خیلی مهم بود و نمره اول یا دوم شدن در آن مدرسه خیلی باارزش بود. این امر رقابت بین طلبه های درس‌خوان را بیشتر کرده بود بنده نیز توفیق داشتم همه ساله نمره دوم و یا نمره اول گردم. در همان مدرسه که بنده درس می خواندم در کنار درس، به تدریس نیز شروع کردم و کتابهای هدایه، زنجانی، حاشیه و اصول فقه را در مدرسه به صورت رسمی تدریس کردم.

افق اندیشه: سبب مهاجرت به ایران چه بود و چگونه شد؟
برهانی: عشق به تحصیلات بالاتر وادار کرد که به سمت ایران حرکت کرده و خود را به قم برسانم. وقتی به قم آمدم سخت‌گیری های خاصی برای طلاب افغانستانی وجود داشت و پذیرش آنها به آسانی ممکن نبود. به هر صورت با تمام مشکلاتی که وجود داشت در سال 1373 در امتحان پذیرشی حوزه شرکت کرده و نمرات لازم را کسب کردم، هرچند همه پاسخ ها را به زبان عربی نوشته بودم چون فکر می کردم نوشتن به زبان عربی در حوزه امتیاز است، اما خدا را شکر نمره عالی کسب کردم.
درسهای ادامه رسائل را از محضر آیت الله اعتمادی و مکاسب و کفایه را از محضر استاد آیت الله سید محمدباقر موسوی همدانی، مترجم تفسیرالمیزان، فراگرفتم. درس بدایه و نهایه الحکمه را در فلسفه خدمت آقای استاد مهندسی و آیت الله سید کمال حیدری که نهایه را به زبان عربی تدریس می کرد آموختم. همچنین فلسفتنا و اقتصادنا را با دوست و هم‌بحث گرامی ام آقای دکتر عبدالرئوف افضلی مباحثه کردم. در سال 1374 در موسسه آموزش عالی باقرالعلوم به فراگیری زبان عربی پرداختم و در ضمن دوره های آموزش تجوید را در سازمان تبلیغات گذراندم و تا سطح پیشرفته ادامه دادم. همزمان با پذیرشم در حوزه تغییرات درسی به وجود آمده بود که درس ها به صورت پایه ای در نه پایه تنظیم شده بود و هر طلبه موظف بود یک پایه در سال امتحان داده و قبول شود. بنده هر سال دو پایه امتحان می دادم و سرعت فراگیری برایم مهم بود، لذا سطوح را بسیار زودتر از دوستانم تمام کردم. برای بسیاری از طلاب دینی دروس جنبی حوزه که به عربی جدید نگاشته شده بود خیلی دشوار بود در حالی که برای بنده این درسها خیلی راحت و ساده بود، زیرا بنده زبان عربی جدید را بلد بودم به همین خاطر کتاب های ملل و نحل، الهیات، رجال، علم درایه و تفسیر را با موفقیت خوانده و هرکدام را تلخیص کرده و امتحان دادم. حتی برخی از این کتابها را برای تعدادی از دوستان تدریس می کردم.

افق اندیشه: چگونه رشته جامعه شناسی را تحصیل کردید و تحصلات حوزوی را چگونه ادامه دادید؟
برهانی: در سال 1376 وارد موسسه امام خمینی (ره) گردیدم و دروس کارشناسی معارف اسلامى و جامعه شناسی را در سال 81 به پایان رساندم و در همان موسسه ارشد (ماستری) ام را در رشته جامعه شناسی در سال 84 به پایان رساندم. موضوع پایان نامه ام «نقش اسلام در دگرگونی اجتماعی با تاکید بر افغانستان معاصر» بود که پایان نامه ام که با نمره عالی از آن دفاع کردم جزو پایان نامه های برتر موسسه شمرده شده و اجازه چاپ یافت و با همین نام در سال 1386 از سوی انتشارات موسسه چاپ و منتشر شد. مدتی در کارگاه آموزش تحقیق زیر نظر محقق ارجمند مرحوم حجه الاسلام و المسلمین ابوالحسنی منذر در موسسه مذکور فعالیت داشتم که حاصل آن مقالاتی راجع به سید جمال الدین افغانی گردید و تعدادی از مقالاتم در همین زمینه به چاپ رسید.
بنده به مدت ده سال در درس خارج فقه حضرت آیت الله موسوی همدانی، شرکت کردم. روش تدریس ایشان خیلی جالب و جذاب بود. متن درسی ایشان جواهرالکلام بود. بحث را ما آماده می کردیم و در حضور استاد ارائه می دادیم و بعد، هر جا ابهام داشت با کمک استاد آن را مورد بحث قرار داده و سرانجام جاهای مشکل را می نوشتیم که حاصل آن کتابی به نام «هدایه المرام الی مبهمات جواهرالکلام» در دو جلد از سوی موسسه طلیعه منطق چاپ شد. مجموعا چهار جلد جواهر را به این صورت کار کردیم، اما عمر استاد کفایت نکرد و به سر رسید.
از خدمت مرحوم آیت الله العظمی شیخ جواد تبریزی بحث خارج صلات را بهره گرفتم، و از خدمت مرحوم آیت الله العظمی فاضل لنکرانی درس خارج خمس را استفاده نمودم و در درس خارج اصول آیت الله العظمی جعفر سبحانی نیز در کنار خارج فقه شرکت می کردم. عادت داشتم تقریرات درس های اساتید گرامی را به زبان عربی بنویسم که حاصل آن نوشته های خطی است و همه طلاب علوم دینی این آثار را به یاد گار همراه خود دارند.

افق اندیشه: درباره فعالیت‌های تدریسی خود نیز معلومات ارائه بفرمایید.
برهانی: در قم، برای طلاب افغانستانی، پاکستانی، و عراقی تدریس داشتم. کتابهای اصول فقه، رسائل و مکاسب را به زبانهای عربی، اردو و فارسی تدریس کرده ام. کتاب هدایه را برای تعدادی از طلبه های انگلیسی زبان به زبان انگلیسی تدریس کردم. در سال 1395 مضمون روش تحقیق را برای طلاب مدرسه امام صادق ع تدریس داشتم. دو سال هم برای تعدادی از طلاب که در مقطع دکترا در حال تحصیل بودند مشغول تدریس فن ترجمه از عربی به فارسی، یادگیری زبان عربی، ادبیات عرب و تفسیر قرآن کریم بودم.

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=26805

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب