حجت الاسلام والمسلمین سید محمدحسین رضوانی بامیانی، رئیس کمیسیون فرهنگی شورای علمای شیعه افغانستان، یکی از عالمان برجسته و پرتلاش در حوزه های علمیه افغانستان است که نزدیک به چهل سال است کار فرهنگی میکند. گفت و گوی اختصاصی افق اندیشه با حجت الاسلام والمسلمین رضوانی بامیانی را بخوانید تا با سیر زندگی و شخصیت علمی او آشنا شوید.
افق اندیشه: لطفا دربارهی چگونگی و سیر علمآموزی و تحصیلات حوزوی خود بفرمایید، چگونه آغاز و تکمیل شد.
رضوانی بامیانی: بنده سید محمدحسین رضوانی فرزند سید ضامن آخوند متولد 1332 در دره سادات مرکز بامیان هستم. تحصیلات ابتدایی را در محل زادگاه و در همان بامیان انجام دادم. برای تحصیل ادبیات عرب و بدیع و بیان که در آن زمان مرسوم بود به ولسوالی پنجاب رفتم. ادبیات و منطق و بدیع و بیان را به مدت سه سال در مدرسه امام مهدی تگاب برگ نزد مرحوم آیت الله سید جواد عارفی و مرحوم حاجی غلامحسین نورا و مرحوم شیخ احمد مدرس انجام دادم.
در سال 1354 برای ادامه تحصیل به کابل آمدم و در مدرسه محمدیه که موسسش حضرت آیت الله سید سرور واعظ شهید بود مستقر شدم. سطوح میانی را نزد اساتیدی همچون مرحوم استاد سید محمدحسین معصومی، مرحوم استاد شیخ امان الله فصیحی و مرحوم استاد سید حسین فاضل گذراندم.
سال 1357 من در مدرسه محمدیه بودم که کودتای کمونیستی صورت گرفت و در آنجا، بعد از این حادثه، مبارزات فرهنگی را علیه رژیم کمونیستی وقت شروع کردم، که سبب شد تحت تعقیب قرار بگیرم. به دستور حضرت آیت الله واعظ شهید، کابل را به قصد بامیان ترک کردم. در بامیان هم علیه نظام کمونیستی منبر رفتم و از مردم خواستم بپا خیزند و علیه رژیم کمونیستی و الحادی قیام کنند. در نتیجه، در سرطان 1357 که مصادف با ماه مبارک رمضان بود، در یک مغرب به وقت نماز، به دست عوامل رژیم کمونیستی در مسجد دستگیر شدم. مدتی در زندان بودم و شکنجه شدم، فشار زیاد دیدم، ولی با فشار علمای مرکز بامیان و ریشسفیدان و مومنین و متنفذین به طور معجزه آسایی از زندان آزاد شدم. حاکم وقت از ریشسفیدان تعهد گرفت که در بامیان نمانم.
در کابل تحت تعقیب بودم و در بامیان هم ریشسفیدها تعهد داده بودند نمانم. آقای شهید سید حیدر محمودی از رفقای خاص من بود. با ایشان و چند نفر دیگر مشورت کردم و ایشان هم مصلحت دید فعلا ایران بروم، منتها نظرش این بود که برای آموزشهای انقلابی بروم و چون از رفقا و شاگردان آیت الله العظمی خامنه ای بود و کتاب طرح کلی امت اسلامی را با ایشان همکاری کرده بود و نزد ایشان خیلی محبوب بود، من را یک نامه داد که برو پهلوی آیت الله العظمی خامنهای. من آن نامه را پیش ایشان آوردم. نوشته بود: در تجربیات انقلابی و امور انقلابی با ایشان همکاری فرمایید. باز، ایشان آن زمان به من گفت: تا جایی که من از مردم افغانستان شناخت دارم مبارز و مجاهد در آنجا زیاد وجود دارد و انقلاب هم حتما میشود، ولی عالم کم دارد. بنابراین، من به شما مشورت میدهم که فعلا درس بخوانید. سپس، درسها که به جایی رسید، برگردید افغانستان.
این بود که در مشهد به ادامه تحصیل مشغول شدم. سطوح عالیه را نزد اساتید بزرگوار مثل آیت الله سید حسن صالحی و شیخ رجب رضازاده خواندم و تحصیل کردم. بعد، خارج فقه و اصول را به مدت سه سال نزد آیت الله سید حسن مرتضوی و آیت الله شیخ علی فلسفی خواندم.
افق اندیشه: دربارهی سیر فعالیتهای علمی و فرهنگی خود در جامعه افغانستان بفرمایید از چه زمانی و چگونه آغاز شد و چه کار کردید؟
رضوانی بامیانی: در سال 1364 که فکر میکردم حضور بنده برای جهاد و حضور فرهنگی در جبهات جهادی لازم است به افغانستان آمدم و مشغول تبلیغ در جبهات مجاهدین شدم، که نوعا مباحث اخلاقی، اعتقادی و احکام را در جبهات مجاهدین مطرح میکردم.
به مدت دو سال یعنی از 1364 تا 1366در جبهات مجاهدین مشغول کار فرهنگی و کار تبلیغی بودم. در همان زمان که برای تبلیغ در بین مجاهدین در افغانستان بودم چون شرایط ایجاب میکرد و نمی شد بدون عضویت در یکی از احزاب جهادی کار کنی، من به حزب پاسداران جهاد پیوستم. بعد از دو سال دوباره به ایران برگشتم. در ایران کمیته فرهنگی پاسداران جهاد را پایه گذاشتم و مجله پیام پاسدار را تأسیس کردم. به عنوان مدیرمسئول مجله پیام پاسدار مشغول کار شدم و در عین حال کارهایی که در یک مرکز فرهنگی و یا کمیته فرهنگی آن زمان لازم بود را در همانجا انجام دادم تا سال 1368 ، که برای وحدت احزاب جهادی به دعوت بعضی از علمای بزرگ به افغانستان رفتم.
علما در افغانستان تلاشهایی داشتند و بنده هم در خدمتشان بودم. تلاشها موثر واقع شد و در سرطان 1368 در مرکز بامیان، حزبی به نام حزب وحدت، مرکب از گروههای جهادی شیعی تشکیل شد. بنده یکی از کسانی بودم که میثاق وحدت را با بعضی از شخصیتها تدوین کردم و این میثاق وحدت را سران احزاب آن زمان (به استثنای آیت الله العظمی محسنی که ملاحظه داشت) امضا کردند. در عین حال، به عنوان معاون کمیته فرهنگی حزب وحدت معرفی شدم.
در سال 1372، بعد از پیروزی مجاهدین بر شوروی و حکومت تحت سلطه شوروی بنده به کابل رفتم و در کابل در عین داشتن سمت معاون کمیته فرهنگی حزب وحدت، مرکز فرهنگی رسالت را تأسیس کردم. در مرکز فرهنگی رسالت، مجله بعثت را منتشر کردم و اداره می کردم، اما در عین حال با همان مرکز فرهنگی رسالت برنامه های فرهنگی و متنوعی مثل آموزش قرآن، عقاید، احکام و حتی کامپیوتر و امثال اینها را راه انداختیم. این جریان ادامه داشت تا سال 1375 که کابل در 1375 توسط گروه طالبان تصرف شد و ما ناگزیر به ایران پس آمدیم.
در ایران، در مشهد مقدس، بنیاد فرهنگی سینا را پایهگذاری کردیم، که همین برنامههای فرهنگی مثل آموزش قرآن، عقاید، احکام و کامپیوتر و خیاطی برای خانم ها در آنجا شروع شد و تا سال 1381 ادامه پیدا کرد. در سال 1381 به کابل برگشتیم و بنیاد فرهنگی سینا را در کابل مستقر ساختیم و فعالیتهای متداولی که در مشهد انجام میدادیم به شکل گستردهتری در کابل شروع کردیم. در عین حال، فصلنامه ای با نام و عنوان «کرامت» منتشر می کردیم. هفته نامه ای هم داشتیم به نام «گزیدهی رسانه ها» که بیشتر جنبه خبری داشت. چیزهایی را که رسانه ها منتشر می کردند و مطالب خوب و گزیده را نشر می کردیم. بعضی مطالب را هم که به لحاظ تهاجم فرهنگی و امثال اینها جنبهی تخریبی داشت نقد می کردیم و برای خواننده ها توضیح می دادیم که این مطلب به این دلیل و به این دلیل درست نیست.
در سال 1390 مسئولیت دفتر آیت الله العظمی سید سعید حکیم را برای بنده پیشنهاد کردند و به عهده گرفتم که تا هنوز هم مسئول دفتر ایشان در کابل هستم. در این دفتر کارهای مختلف آموزشی انجام می دهیم. کتاب توزیع می کنیم. استفتائات مردم را جواب می گوییم و دعاوی خانوادگی و حقوقی مردم را رسیدگی می کنیم. در عین حال، یک بخش خیریه هم داریم که به فقرا و بینوایان رسیدگی می کنیم. کلاسهایی را هم برای ارتقای ظرفیت مبلغین و ائمه جماعت برگزار کردیم.
افق اندیشه: از آثار علمی و تألیفی خود بگویید.
رضوانی بامیانی: سالهایی که در مشهد بودم در بنیاد فرهنگی سینا با همکاری بعضی از دوستان کتابی را تحت عنوان «افغانستان در سه دهه اخیر» تألیف کردم. در عین حال جزوه کوچکتر و کتابی به تقاضای بعضی از دوستان تحت عنوان «مبانی اعتقادی وهابیت» نوشته کردم.
افق اندیشه: درباره حضور جناب عالی در کمیسیون فرهنگی شورای علمای افغانستان و شورای نظارت بر شهریه بفرمایید. کمیسیون فرهنگی در شورای علما چه مسئولیتی دارد و چه نقشهایی ایفا می کند.
رضوانی بامیانی: سال 1386 به دعوت حضرت آیت الله العظمی محسنی رحمت الله تعالی علیه مسئولیت نشر ارگان نشراتی شورای علما به نام «معرفت دینی» را به عهده گرفتم. این مجله به صورت ماهنامه منتشر می شد. در کنارش یک هفته نامه هم داشتیم به نام «خبرنامه شورای علمای شیعه افغانستان» که تا قبل از وفات آیت الله محسنی آن را مدیریت می کردم و منتشر و توزیع می کردم. از جمله نشریات مقبول و خواندنی بود و بین حوزویان و دانشگاهیان و مخصوصا نسل جوان استقبال میشد. در همان سال به عنوان رئیس کمیسیون فرهنگی شورای علمای شیعه افغانستان پیشنهاد شدم و رأی آوردم و انتخاب شدم. به استثنای یک سال که شخص دیگری رئیس کمیسیون فرهنگی شورای علما بود، تاکنون بنده به عنوان رئیس کمیسیون فرهنگی شورای علمای شیعه افغانستان هستم. در کمیسیون فرهنگی شورای علمای شیعه هم کارهای مختلفی انجام دادیم، کارهای آموزشی کردیم و برنامههای مناسبتهای بزرگ دینی را دائر کردیم. بیانیه هایی را که از ناحیه شورای علما منتشر می شد از همان سال 86 تاکنون نوشته ام و می نویسم.
ظاهرا سال 1395 بود که از طرف دفتر آیت الله العظمی خامنه ای دام ظله العالی به عنوان عضو شورای نظارت بر شهریه در کابل انتخاب شدم و تاکنون این افتخار و این سمت را دارم که در خدمت دوستان و در خدمت حوزه های علمیه، مدارس و طلاب گرامی باشم.