چکیده
پایاننامه حاضر تحت عنوان «بررسی پیامدهای فرهنگی مهاجرت بر قوم هزاره» تدوین گردیده. مهاجرت قوم هزاره و شیعیان در زمان حکومت عبد الرحمن و تجاوز روس به افغانستان (1357) به ایران تبعات مثبت و منفی را برای تک تک مهاجرین به وجود آورده است، پیامدها در سطوح مختلف رفتاری، هویتی، دینی-مذهبی، آداب و رسوم و حتی گفتاری و نوشتاری خود را نشان داده است؛ زیرا مهاجرین با محیطهای مواجه شدهاند که از نظر فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و…. با محیط قبلی آنان تفاوت داشته به طوری که آنها مجبور به پذیرای تغییرات زیادی در رفتار، باور، گفتار، هویت ملی، دینی، مناسکی، آداب و رسوم شدهاند. این پژوهش از نظر هدف کاربردی (مسئله محور) از نظر نوع داده کمی و از حیث روش یا راهبرد پیمایشی میباشد و از جهت ابزار پرسشنامهی که بر اساس مقیاس پنج گزینهای لیکرت به منظور دستیابی تغییرات در فرهنگ قوم هزاره و شیعیان استفاده شده است. در این تحقیق از مکتب اشاعه و شیکاگو به عنوان چارچوب نظری و مبنای تحلیل استفاده شده است. رویهمرفته 300 پرسشنامه به روش احتمالی ساده جهت مقایسه بین دو نسل از مهاجرین هزاره و شیعهی که از افغانستان به ایران آمده و مهاجرین که در ایران متولد شدهاند توزیع شده و تأثیر پذیری فرهنگی در میان این دو نسل به بررسی گرفته شده است. پس از جمع آوری اطلاعات و دادههای آن وارد نرم افزار SPSS گردیده است. یافتههای به دست آمده از تحلیل استنباطی (آزمونT تک نمونهای و آزمونT با دو نمونه مستقل) بیانگر آن است که فرهنگ قوم هزاره و شیعیان در بخشهای مختلف هویت ملی، دینی-مذهبی، نگرشی و مناسکی در میان هردو نسل دچار تغییر گردیده. بین مهاجرت و تغیرات فرهنگی در بخشهای ذکر شده رابطه معنی داری وجود دارد. چنانکه آزمون فرضیهها با آزمونT با دو نمونه مستقل و آزمونT یک نمونهای بیانگر ایجاد تغییر در چهار بعد ذکر شده است. آزمون فرضیه هویت دینی براساس دو روش مختلف نتیجه متفاوت را نشان داده است؛ زیرا آزمون فرضیه با آزمون تی دو نمونه مستقل بیانگر عدم تغییر در هویت دینی است اما، آزمون فرضیه با آزمون تی یک نمونهای نشانگر تغییر هویت دینی قوم هزاره است. براساس آزمون فرضیهها با آزمون تی با دونمونه مستقل تفاوت در ضعف و قوت تأثیر گذاری میان نسل 1 و 2 نیز مشاهده شده شده است؛ زیرا نسل 1 تمایل شان به عناصر و مؤلفههای هویت ملی بیشتر از نسل 2 است. (05/0>P).