عالم دینی و مدرس حوزوی.
تولد و وفات
آیت الله محمدحسین شیخزاده غزنوی سال 1304ه.ش. در شهر کابل به دنیا آمد. او در اواخر عمر بیمار شد و برای تداوی بیماری از افغانستان به ایران انتقال یافت و سرانجام پس از یک سال تحمل بیماری در یازدهم جوزای 1387 ه.ش. در شهر قم از دنیا رفت و در قبرستان بقیع قم دفن شد.
زندگینامه
محمدحسین که بعدها به شیخ زاده معروف شد، تا هشت سالگی در کابل بود و سپس همراه پدرش به نجف اشرف رفت. شیخ عزیزالله غزنوی، پدر آیت الله شیخ زاده، از عالمان و مدرسان دینی بود و محمدحسین از سال 1312 تا 1329 ه.ش. در جوار بارگاه امیرالمؤمنین (ع) از محضر پدر، علامه شیخ محمدعلی مدرس افغانی و دیگر مدرسان به نام حوزه کهن نجف آموخت و علمآموزی کرد. سپس، سال ۱۳۲۹ش به قرهباغ غزنی، زادگاه پدرش بازگشت و در آنجا همزمان با فعالیتهای اجتماعی و مذهبی به تکمیل دروس دینی خودش پرداخت و در درسهای خصوصی پدرش شرکت کرد.
معروف است که مرحوم «شیخ عزیزالله» (پدر آیت الله شیخ زاده) در مساجد و محل زندگی عادی خود محفل علمی و دینی گرم و موثری را برای پاسخگویی به نیازهای دینی مردم و تربیت محصلان دینی به وجود آورده بود. شاگردان متعددی از او کسب فیض می کردند و هرکدام از آنها منشأ خیرات زیادی برای مردم مومن کشور شدند.
آیت الله شیخ زاده در غزنی افغانستان به تدریس مشغول بود و تدریس وی تا انتقال به بِهسود و کابل در سال ۱۳۵۵ش ادامه داشت. وي از پيشتازان انقلاب و جهاد مردم افغانستان بود. در سال ۱۳۴۴ش برای نمایندگی انتخابات پارلمان در زمان ظاهرشاه (سلطنت: ۱۳۱۲–۱۳۵۲ش) ثبتنام کرد، ولی رأی لازم برای نمایندگی را کسب نکرد. او در اواخر عمرِ شهید سید اسماعیل بلخی (۱۲۹۹–۱۳۴۷ش) از عالمان و مبارزان سیاسی افغانستان، با او ملاقات کرد. در اوایل دهه ۱۳۵۰ش، با سید احمد عالم (۱۳۱۰–۱۳۵۷ش) و میرحسین صادقی پروانی (۱۳۱۲–۱۳۹۵ش) و در سال ۱۳۵۲ش با محمد منتظری، فرزند حسینعلی منتظری که بهطور ناشناس به افغانستان سفر کرده بود، آشنا شد. سال ۱۳۵۳ ه.ش. با همراهی جمعی از طلاب روشنفکر گروه «روحانیت نوین» را تشکیل داد و یک سال بعد نام این گروه را به «حزب حسینی» تغییر داد.
پس از کودتای هفتم ثور در سال ۱۳۵۷ و با به وجودآمدن تهدیدات امنیتی، در اواخر همان سال مجبور به ترک وطن و مهاجرت به ایران شد. در مسیر راه مهاجرت به ایران، برادرش حجت الاسلام شیخ حسن آیتی و فرزندش دکتر محمد رسول آیتی به دست حکومت خلق دستگیر شدند و به شهادت رسیدند. وی در مدرسه علوی تهران و سپس در قم با امام خمینی دیدار کرد و در پاییز سال ۱۳۵۸ش در قم، ابتدا گروه «طلوع حق» را تأسیس کرد و پس از مدتی با تعدادی از روحانیان همفکر خود مانند رمضانعلی محقق افشار و نوراحمد تقدسی، «حزب دعوت اسلامی» را پایهگذاری نمود. در سالهای بعد اعضای سازمان فلاح اسلامی، اکثریت حزب رعد اسلامی و شاخهای از گروه نهضت اسلامی به این حزب پیوستند و نام آن به حزب «دعوت اتحاد اسلامی افغانستان» تغییر کرد. این حزب در تابستان سال ۱۳۶۸ش منحل شد و اعضای آن به حزب وحدت اسلامی افغانستان پیوستند. عضویت در شورای مرکزی، شورای عالی نظارت، ریاست کمیته قضایی حزب وحدت بخشی از سمت های رسمی او در حزب وحدت بود. او سپس با اعضای این حزب در سال ۱۳۷۱ش به کابل رفت و تا سال ۱۳۷۳ش که پایگاههای آن با حمله طالبان سقوط کرد، به فعالیت سیاسی و همراهی با شیعیان مشغول بود. با تسلط طالبان، باردیگر مجبور به مهاجرت شد و پس از سقوط طالبان به کابل بازگشت و به فعالیت های فرهنگی- دینی پرداخت.
عضویت در شورای علمای اهل تشیع و ارائه خدمات دینی عمده مصروفیت آیت الله در دوران حضورش در کابل بود. سرانجام در ۸۳ سالگی به علت بیماری به ایران انتقال یافت و بعد از یک سال تحمل بیماری به تاریخ ۱۱ جوزا ۱۳۸۷ روحش آرام گرفت و در قبرستان بقیع قم به خاک سپرده شد.
یک پاسخ
سلام
این چند سطر به اشتباه از زندگینامه مرحوم صادقی پروانی درج شده است و باید خذف شود:
«کودکی آیت الله پروانی در زادگاهش گذشت و او از سال ۱۳۲۰ ه.ش. به بعد زمستانها در دره ترکمن به تحصیل و دیگر فصلهای سال را به کار کشاورزی و فعالیت اقتصادی پرداخت. همین دوران درسهـای مقدماتـی و ادبیات عـرب را نـزد شـیخ غلام محمـد و سـید عوضعلـی خوانـد و برای ادامـه تحصیل به کابـل کوچ کرد. یک مدت در کابل به تحصیل علوم دینی پرداخت و سال ۱۳۳۵ه.ش. بـه نجـف رفـت و در مدرسـه علمیـه نجـف صادقـی، متـون سـطح حـوزه را از آیـات عظـام مسـلم ملکوتـی، کاظـم تبریـزی و اسـدالله مدنـی آموخـت. صادقـی در درس خـارج فقـه و اصـول آیـتالله سـید ابوالقاسـم خویی و آیـتالله محمدباقر صدرشـرکت کـرد و سـال ۱۳۴۴ش بـه ولایت پروان بازگشـت.»
باتشکر