حاج سید مصطفی امینی فرزند مرحوم حجة الاسلام و المسلمین حاج آقای سید عبدالله امینی معروف به امین الاسلام در سال 1339 یا 1338 در قریه عراق علیا، ولسوالی شیبر، ولایت بامیان در یک خانواده مذهبی و اهل علم چشم به جهان گشوده است. پدر ایشان سید عبدالله امینی و همچنین جد ایشان شاه سعید از علمای معروف منطقه بودهاند.
حجت الاسلام و المسلمین حاج سید مصطفی امینی دوران کودکی را تا سن هشت سالگی در زادگاه خود گذارند و در 9 سالگی همراه پدر به کابل مسافرت نمود. سپس ایشان همراه پدر خود در زمستان سال ۱۳۴۶ به نجف اشرف مهاجرت کرد. وی نخست؛ قرآن را به مکتب خانه فرا گرفت سپس به درسهای حوزه علمیه پرداخت و کسب علوم حوزوی را آغاز نمود. پدر وی با توجه به ارتباط که با بیت مرحوم آیت الله حکیم داشت – ایشان را در دارالحکمة حضرت آیة الله العظمی سید محسن حکیم(ره) ثبت نام نمود. وی نخستین فارسی زبان بود که وارد این مدرسه شریف شد و در بدو امر هر چند سخت بود، ولی با توجه به هوش و ذکاوت او در کمترین زمان به زبان عربی تسلط یافت و در درسهای خود پیشرفت خوب داشت به گونهای که ملقب به ذکی شد.
وی سطوح عالی را در محضر آقای شیخ محمد علی علیپور و آقای روشن از شاگردان امام خمینی(ره) به اتمام رساند. ایشان در سال ۱۳55-١٣٥6 به تشویق پدر خود در درس تفسیر شهید سید محمد باقر صدر هم شرکت می نمود.
علما و طلاب با توجه به تحولات سیاسی که از نیمه دوم سال 1354 در عراق رخ داد، مورد اذیت و آزار قرار میگرفتند و ایشان دو یا سه بار به زندان افتاد. پدر ایشان ، در سال 1357 زندانی گردید سپس از عراق اخراج شد و سید مصطفی امینی به همراه برادران و خواهرانش در سال ۱۳۵۸ به اجبار از عراق اخراج و به قم هجرت نمودند.
ایشان در قم در رشته فقه و اصول به تحصیل ادامه داد و در درسهای خارج آیة الله العظمی شیخ جواد تبریزی(ره) و آیة الله العظمی شیخ حسین وحید خراسانی(حفظه الله تعالی) شرکت می نمود و یک دوره فقه و اصول نزد آنان گذراند و در فلسفه به درسهای اسفار آیة الله سید رضا صدر(ره) مشارکت می کرد.
در سال ۱۳۶۰ با صبیه شیخ محمد محقق نوه مرحوم آیة الله شیخ محسن کابلی استاد حضرت آیة الله شهید واعظ(ره) ازدواج نمود و حاصل این ازدواج دو پسر به نام سید مجتبی و سید علی و یک دختر می باشد.
شخصیت علمی ایشان
حجت الاسلام و المسلمین حاج سید مصطفی امینی تقریرات درس اساتید را به عربی مینوشت. ایشان از بدء تأسیس مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی توسط آیة الله سید محمود هاشمی شاهرودی جزء اعضای اصلی محققین این مؤسسه بود و تا حیات مرحوم آیة الله هاشمی شاهرودی محقق فعال در آن باقی ماند. ایشان به دلیل عضویت در آن مؤسسه، در دوره اول پذیرش جامعة المصطفی به سطح پنج قبول و پذیرفته شد.
در کلام، فلسفه، علوم اجتماعی و حقوق مطالعات خوبی داشت و عمدتا به عربی بود. آثار دانشمند شهیر اسلام محمد جواد مغنیه، ابن ابی الحدید، جرج جرداق، طه حسین و سید قطب و بسیار از نویسندگان مصری که قلم روان و ساده و از نظر علمی پذیرفته بود، مطالعه می کرد.
در قم به مطالعه تفسیر المیزان و آثار شهید مرتضی مطهری، سید محمد جواد مصطفوی مترجم اصول کافی، حکیمی صاحب الحیاة و … و آیة الله جوادی آملی علاقه زیادی داشت. با اینهمه او از مبانی فکری و نظرات شهید محمد باقر صدر، محمد جواد مغنیه و آقا رضا صدر و شهید مطهری دفاع میکرد.
تدریس
ایشان در دوران تحصیل در نجف در دو مدرسه حضور داشت؛ در آغاز در مدرسه دوم سید طباطبایی صاحب عروة الوثقی واقع در سوق العماره که حالا تخریب شده و صحن حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) در آنجا ساخته است سپس در مدرسه صدر در سوق الکبیر سکونت اختیار نمود. ایشان از زمانی که در مدرسه صدر ساکن بود، شرح ابن عقیل، اصول فقه مظفر و شرایع الاسلام را به زبان عربی تدریس می نمود.
ایشان در قم نیز سطوح عالی در مدرسه آیة الله گلپایگانی تدریس می نمود؛ زیرا یکی از شرایط پذیرش در سطح پنج تدریس حساب میآمد.
درجه علمی
ایشان در سطح علمی به درجه اجتهاد متجزی رسیده بود.
قرائن ذیل به این ادعا اشاره میکند:
1. ایشان از محققین ثابت مؤسسه دایرة المعارف فقه آیة الله سید محمود هاشمی شاهرودی بود و تنها شخصی که در مسایل فقهی صاحب نظر باشد، می توان عضو ثابت آن مؤسسه باقی بماند.
2. آیات عظام اهل افغانستان مانند آیة الله فیاض و آیة الله محسنی و آیة الله شیخ قربانعلی محقق به فضل و ملایی ایشان اعتراف میکردند و بیوت آیات عظام او را به فضل علم و سخنوری میشناختند.
3. ایشان در سطح پنج حوزه که به سطح اجتهاد معروف است، پذیرفته شده بود و در برنامه درسی آن مشارکت می نمود.
4. وی یک دوره کامل درس خارج فقه و اصول آیة الله العظمی شیخ جواد تبریزی و آیة الله العظمی وحید خراسانی را گذرانده است و قوه استنباط حکم شرعی در وی به وجود آمده بود.
شخصیت روحی و اخلاقی
از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که هر کسی این سه ویژگی را داشته باشد، تمام خیر و کمال دنیا را داراست: 1. عقل ۲. سیمای زیبا ۳. اخلاق خوش. با توجه به این روایت، این اوصاف در آن عزیز، جمع بود. او دارای شخصیتی دوست داشتنی در میان اقوام مختلف افغانستان بود و شخصیتهای علمی همانند مرحوم شیخ امان الله میرزایی جاغوری و سید احمد احسانی فرزند آیة الله رئیس یکاولنگ و جوادی غزنوی، مصباح و دوتا برادر سيد محمد و سيد علي حسینی (اخلاقی) بهسودی و هاشمینژاد بلخابی با وی رفاقت صمیمی داشتند.
ایشان دارای ویژگیهای اخلاقی و رفتاری ذیل بود:
1. منطقی بود؛ در بحثها غالبا بحث را با استدلال و دلیل دنبال مینمود و در جایی که گفتگو بیدلیل بود، خودش را کنار میکشید.
2. شهرت طلب نبود؛ اصلا دنبال شهرت نبود، دعوت روضه خانگی و زنانه را به همان میزان قبول می کرد که سخنرانی در جلسات بزرگ را متقبل میشد و یکی از گزینههای اصلی برای سخنرانی در جلسات بزرگ به حساب میآمد.
3. انسان مهذب و مؤدب بود؛ همیشه در هنگام ملاقات افراد، تبسم بر لب و دست به سینه می بود.
4. مهربان بود؛ بچههای کوچکِ نزدیکانش را به بغل میکشید و با بچههای دوستان و آشنایانش دست میداد یا دست بر سرش میکشید.
5. عزت نفس داشت. او از کسی چیزی نمیخواست بلکه چنان مکتوم بود که حتی پدر و مادرشان از خواسته، گرفتاری و مشکل وی خبردار نمیشدند.
6. خانواده دوست بود؛ برای رفاه خانواده مشقتهای فراوان کشید و این مشقت و رنجها تبسم را از لبانش نمیگرفت. اما در اواخر، فرزندان ایشان به ابتلایی دچار شدند که تبسم وی از نگرانی او خبر میداد.
فعالیتهای فرهنگی
لباس طلبگی
از ویژگیهای حاج سید مصطفی امینی این بود؛ از کودکی معمم شد (یعنی لباس سربازی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را پوشید و به همین جهت از سوی هم سن و سالان خود در کوچهها مورد استهزاء واقع میشد. او این لباس را هیچگاه از تنش در نیاورد و از این زی هیچگاه ننالید و پشیمان نگشت. دوبار به استرالیا و یک بار به فنلاند با همین لباس سربازی مسافرت کرد و با همین لباس، با وجود اصرار بعضی از دوستان و میزبانانش، در خیابانهای آنجا قدم زد و بیرون از خانه حتی در تفرجگاهها عکسی غیر معمم از ایشان وجود ندارد.
محتوای منبر
یکی از سخنرانهای برجسته بود و موضوع اکثر منبرهایش از کتاب اصول کافی، نهج البلاغه، الحیاة و کتابهای محمد جواد مغنیه بود. اخیرا صحیفه سجادیه و رساله حقوق امام زین العابدین(علیه السلام) را نیز به آن منابع اضافه نمود. در منبر از کسی تقلید نمی کرد بلکه خود، صاحب سبک بود. با زبان ساده، رسا و شیوا سخن میگفت. تمام اقشار از علما و دانشجو گرفته تا مردم عادی از منبرش بهرهمند میشدند.
تألیفات
سید مصطفی امینی یاداشتهای بسیاری در اصول و فقه دارد که هنوز به زیور طبع آراسته نگردیده است ولی برخی از تحقیقات وی در مجلات فقهی چاپ شده است. تنها رساله یا کتابی که او به چاپ رسیده است، رسالهای در ارث میباشد.
ایشان در آخر در تاریخ 11/12/1398 در شهر قم دعوت حق را لبیک گفت و روح او به جهان ابدیت پیوست.
یک پاسخ
روح والای آن عالم وارسته با اجداد طاهرینش محشور شود