نابرابریهای اجتماعی، پدیده ای جهانی و از مهمترین مباحث در حوزۀ دانش جامعه شناسی است که بر تمام مناسبات اجتماعی تأثیر می گذارد. همۀ جوامع بشری دارای سلسلهمراتب اجتماعی هستند و این نشان می دهد که تفاوت ها و نابرابری های اجتماعی در بین گروه های مختلف اجتماعی وجود دارد. در قرن ششم در عصر غزنویان و سلجوقیان در شعر فارسی، تحولاتی رخ داد که بهتبع این تحولات، مناسبت های اجتماعی وارد شعر شاعران شد و شاعران با نگاه نو به انسان و جامعه، ارزش بیشتری بهمسائل اجتماعی و انسان قائل شدند. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که یکی از مبانی جامعهشناختی، بررسی نظام ساختاری طبقاتی جامعه است. با توجه به هنر قرون نخستین اسلامی و اشعار سنایی می توان گفت: جامعۀ عصر وی، جامعه ای طبقاتی است که رفتن از طبقه ای به طبقه دیگر، تقریباً غیرممکن بود. جامعه به دو گروه حاکم و غیرحاکم تقسیم شده است که گروه حاکم افرادی مانند پادشاه، وزیر، امیر، حاکم، قاضی، علمای دینی و… هستند که به روشهای گوناگون بر مردم حکومت میکردند و در مقابل تودۀ مردم مانند کشاورزان، طبیبان، بازاریان و… قرار داشتند.





