این مقاله به مناسبت سالروز ارتحال بانوی کرامت، حضرت فاطمه معصومه گزارشیکوتاه از زندگانی، عظمت و منزلت خدایی دخت والاگهر حضرت موسی بن جعفر(علیهما السلام) تقدیم مینماید. آن چه سبب تأسف است آن که خفقان حکومت سیاه هارون امکان تجلی وشکوفایی انوار طیبه فرزندان امام کاظم علیه السلام را چنانکه باید، نداد و آنان همواره تحت مراقبت نظام ننگین عباسی بوده اند و نتوانستند فضایل خود را در جامعه مسلمانان آشکار کرده، انسانیت تشنه را از سرچشمه های دانش و معنویت خود سیراب سازند. از این رو گستره حیات طیبه این بزرگان در هاله ای از ابهام فروماند و تاریخ نتوانست عرصه های بیشتری را در شرح حال آنان بنگارد. تنها راه ورود به شبستان عظمت وجودی آنان و تنها دروازه برای راه یافتن به گلستان حیات آنان روایاتی است که از سویامامان شیعه به یادگار مانده است. اینک با استفاده از آن سخنان، رهیافت هایی را برایشناسایی قدر و منزلت بانوی آب و آینه در اختیار شیفتگان و ارادتمندان ملکه بزرگ عصمت و طهارت قرار میدهیم.
کليدواژهها: حضرت معصومه، القاب، سخن امامان، سيره عالمان بزرگ شيعه،کرامت.
مقدمه
گر حور زلف غاليه پرور کند همي
خود توتيا ز تربت اين در کند همي
اين بارگاه کيست که نور رواق آن
آفاق را به جلوه منور کند همي
اين بارگاه دختر موسي بن جعفر است
معصومه کسبِ نام ز مادر کند همي
نامش بود چو جده خود نام فاطمه
زين نام عرش، زينت و زيور کند همي
نار جحيم و شعله آن در پل صراط
پرواز دخت موسي جعفر کند همي
اين درگه است تا که شفاعت ز عاصيان
در حشر از سلاله حيدر کند همي
اميد آنکه از در لطفت نرانيام
وصف تو همچو قند مکرر کند همي[۱]
- زندگينامه حضرت معصومه(س)
نام: فاطمه کبري
لقب مشهور: معصومه – کريمه اهلبيت
پدر: حضرت موسي بن جعفر عليه السلام، امام هفتم شيعيان.
مادر: حضرت نجمه خاتون(س) مادر امام هشتم عليه السلام.
تاريخ ولادت: اول ذيقعدة الحرام ۱۷۳ ق.
محل ولادت: مدينه منوره
ورود به قم: ۲۳ ربيع الاول، ۲۰۱ ق
تاريخ رحلت: ۱۰ ربيع الثاني، ۲۰۱ ق
سن مبارک: ۲۸ سال
- القاب حضرت معصومه(س)
لقبهاي شخصيتهاي برجسته و الگو، جلوههايي از هويت متعالي آنان رابيان ميکنند. در واقع هر لقبي در حکم قطعهاي از جدول شخصيت بزرگ آناناست که با کنار هم نهادن القاب و انديشيدن در آنها ميتوان بيشتر به عظمتواقعي و آسماني اين ذوات روحاني پي برد و بدانها نزديک شد. از همين رو،مروري کوتاه بر القاب بانوي دو عالم کريمه اهل بيت ميتواند ما را با شخصيتملکوتي او آشناتر کند.
۲ – ۱. معصومه: بر اساس روايت کتاب پر ارج (ناسخ التواريخ) لقبمعصومه را امام هشتم به خواهر گرامياش اعطاء فرمودهاند: (مَنْ زار المعصومةبِقُمِ کَمَن زارَني؛ هر کس معصومه را در قم زيارت کند، مانند کسي است که مرازيارت کرده است.) [۲]
۲ – ۲. کريمه اهل بيت: ارادتمندان و ستايشگران حضرت معصومه(س) از عهد باستان تاکنون به هنگام مدح و ستايش خاتون دو سرا در نظم و نثر لقبکريمه اهلبيت را بر او اطلاق ميکنند. واقعي بودن اين لقب براي حضرت از راهرؤياي صادقه عالم بزرگ، نسبشناس گرانقدر مرحوم آيت اللّه سيد محمودمرعشي نجفي (متوفاي ۱۳۳۸ ق) پدر بزرگوار آيت اللّه العظمي سيدشهابالدين مرعشي نجفي تاييد شده است.[۳]
۲ – ۳. شفيعه روز جزا: اعتقاد به شفاعت انبياء و اوليا از ضروريات عقايدشيعيان است. شيعه بر اساس آيات و روايات اعتقاد راسخ به شفاعت پيامبران،امامان و مقربان درگاه خداوند دارد.
دليل شفيعه بودن حضرت معصومه(س) رواياتي است که از ائمهمعصومين به ما رسيده است. از جمله امام صادق عليه السلام جد بزرگوار آنحضرت دخترش را پيش از آنکه خود و پدرش به دنيا بيايند، چنين معرفيميکند:
بانويي از فرزندان من به نام فاطمه دختر موسي در آنجا (قم) رحلت ميکند کهبا شفاعت او همه شيعيان ما وارد بهشت ميشوند.[۴]
در فرازي از زيارتنامه آن حضرت که از سوي امام هشتم(ع) انشا شده ودر اختيار شيعيان نهاده شده است نيز ميخوانيم: (يا فاطِمةُ اشْفَعي لي فِيالجَنَّةِ…) [۵]
۲ – ۴. دانشمند آل عبا: از روزي که شبه جزيره عربستان در سايه تعاليمحياتبخش اسلام از تاريکي ناداني رست و در پرتو نوراني آموزههاي قرآن قرارگرفت، بانوان فرهيختهاي در کنار مردان فاضل و دانشمند پرورش يافتند کهتاريخ بشر را با اسامي زيباي خود مزيّن نمودهاند.
از نمونههاي بارز اين بانوان در خاندان عصمت و طهارت، سرآمد بانوانجهان، فاطمه معصومه(س) است. تاريخ، داستانهايي را که نشانگر علم وفضيلت آن بانوي نور و معرفت است متعدد به ياد دارد که به يک فراز تاريخي درحد حوصله اين مقال بسنده ميشود:
جمعي از شيعيان در زمان امام کاظم(ع) به قصد ديدار آن حضرت و پرسيدنسؤالاتي وارد مدينه شدند. آنان زماني به مدينه رسيدند که امام کاظم(ع) در سفربودند. از اين رو سؤالات را نوشته و به حضرت معصومه تحويل دادند و رفتند تا فرداآمده پاسخها را از امام دريافت دارند. روز بعد که ميخواستند از مدينه به وطنبازگردند به خانه امام(ع) مشرف شدند. اما حضرت موسي بن جعفر(ع) هنوز ازمسافرت بازنيامده بود. از آنجا که ناگزير از بازگشت بودند، پرسشهاي خود را بازپسخواستند تا در سفر بعدي پاسخشان را از امام خود پرس و جو کنند.
حضرت معصومه سلام الله عليها پاسخ پرسشها را به همراه سؤالات به آنها تسليمکرد. آنها از اين قضيه شادمان شده و به قصد وطن مدينه را ترک کردند. از حسن اتفاقدر راه با امام کاظم(ع) مواجه شدند و ماجرا را براي حضرت بازگو کردند. حضرتفرمود نوشته را به من دهيد. چون پرسشها و پاسخها را مطالعه کرد سه بار فرمود:(فَداها اَبُوها) .[۶]
با توجه به اينکه حضرت معصومه در هنگام دستگيري و زنداني شدن پدرخردسالي بوده، اين واقعه دلالت بر مقام علم لدني حضرتش دارد.
۲ – ۵. محدثه آل طاها: راويان حديث و ناقلان مواريث رسول خدا و ائمههدي(ع) حق بسيار بزرگي بر امت اسلامي، بلکه بر بشريت دارند که با تلاشو مقاومت فداکارانه و طاقتفرسايشان آموزههاي والاي اسلام را حفظ و حراست ومنتقل نمودهاند. روايات پرشماري از شرافت و فضيلت راويان سخن گفتهاند تاآنجا که برخي، از آن روايات، خود کتابهاي مستقلي شدهاند. از جمله آنها، کتابياست به نام (شَرَفُ اَصْحابِ الحَدي ثِ) نوشته خطيب بغدادي(متوفاي ۴۶۳) .
در ميان رُواتْ تعدادي از بانوان صاحب فضل وجود دارند که نام آنان درميان محدثان ميدرخشد. از جمله آن بانوان، حضرت معصومه دختر گراميامام موسي بن جعفر(ع) است. حضرتش احاديثي را با سلسله اسنادي نقلکرده که به جده گرامياش فاطمه زهرا سلام الله عليها ختم ميشود. اينحضرت در روايت از چنان وثاقت و موقعيت ويژهاي برخوردار است که هممحدثان شيعه و هم سني احاديثي را از او روايت کردهاند.
براي نمونه حديثي را از حافظ شمسالدين محمد جزري شافعي(متوفاي ۸۳۳ ق) در کتاب (اَسْنَي المَطالِبِ في مَناقِبِ سِيِّدِناعَلِيِّ بْنِ ابيطالِبْ) نقل ميکنيم:
مؤلف در ميان احاديث غدير خم حديثي را از حضرت زهرا سلام الله عليهابا سندي نقل ميکند که حضرت معصومه(س) در سلسله سند آن قرار دارد:
… علي بن محمد جعفر اهوازي (غلام هارون) از بکر بن احمد قصري، از فاطمهدختر علي بن موسي الرضا(ع) از (فاطمه) و زينب و امکلثوم دختران موسيبن جعفر(ع) از فاطمه دختر امام صادق(ع) ، از فاطمه دختر محمد بن علي(امام باقر) از فاطمه دختر علي بن الحسين، از فاطمه و سکينه دختران امامحسين بن علي از امکلثوم دختر فاطمه دخت پيامبر(ص) از فاطمه دختر رسولاکرم(ص) که فرمود:
أَنَسيتُم قَوْلَ رَسُولِ اللّهِ(ص) يَوْمَ غَديرِ خُمْ: مَنْ کُنْتُ مَوْلاه فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ،وَ قَولَهُ: اَنْتَ مِنّي بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسي(ع) .[۷]
حضرت معصومه(س) القاب ديگري هم دارد که براي رعايت اختصار بهذکر نام آنها اکتفا ميشود: طاهره، حميده، رشيده، تقيه، نقيه، رضيه، مرضيه،سيده، اخت الرضا(ع) .[۸]
- حضرت معصومه(س) در سخن ائمه عليهم السلام
در ميان فرزندان امام کاظم(ع) با آن همه کثرتشان بعد از امامرضا(ع) کسي همتاي حضرت معصومه(س) نيست.[۹]
براي جلب توجه مخاطبان فرهيخته به عظمت فوق العاده و شخصيت ويژهحضرت نزد ائمه(ع) سخنان چند تن از امامان نور درباره اين بانوي نور وعصمت را تقديم ميداريم:
۳ – ۱. امام صادق عليه السلام:
اَلا إنَّ لِلّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَکَّةُ، اَلا إنَّ لِرَسُولِ اللّهِ حَرَماً وَ هُوَ المَدينَةُ، اَلا إنَّ لِاَميرِالْمُؤْمِنينَ حَرَماً وَهُوَ الکُوفَةُ اَلا إنَّ حَرَمي وَ حَرَمَ وُلْدي بَعْدي قُمْ. اَلا إنَّ قُمَ کُوفَتُناالصَّغيرَةُ اَلا إنَّ لِلْجَنَّةِ ثَمانِيَّةَ اَبْوابٍ ثَلاثَ مِنْها اِلي قُمْ. تُقْبَضُ فيها اِمْرَأَةٌ هِيَ مِنْ وُلْدي وَاِسْمُها فاطِمَةُ بِنْتُ مُوسي تَدْخُلُ بِشَفاعَتِها شيعَتُنا الجَنَّةَ بِاَجْمَعِهِمْ.[۱۰]
۳ – ۲. امام رضا عليه السلام:
مَنْ زارَ الْمَعْصُومَةَ بِقُمْ کَمَنْ زارَني.[۱۱]
و فرمود:
اِنَّ زِيارَتَها تَعادِلُ الجَنَّةَ.[۱۲]
و حضرتش فرمود:
يا سَعْدُ عِندَکُمْ لَنا قَبْرٌ؟ قُلتُ: جُعِلتُ فِداکَ قَبرُ فاطِمةَ بِنْتِ مُوسي(ع) .قالَ: نَعَم. مَنْ زارَها عارِفاً بِحَقِّها فَلَهُ الجَنَّةَ.[۱۳]
۳ – ۳. امام جواد عليه السلام:
مَنْ زارَ قَبْرَ عَمَّتي بِقُمْ فَلَهُ الجَنَّةُ.[۱۴]
- سيره عالمان شيعه در زيارت و عقيده به حضرتمعصومه(س) :
۴ – ۱. ملاصدراي شيرازي.
مرحوم صدر المتالهين از فيلسوفان بلندآوازه و صاحبِ کتابِ مهم(حکمت متعاليه در سفرهاي چهارگانه) (اسفار) پس از هجرت از شيرازساکن روستاي کهک از توابع شهر قم گرديد. او کتاب بزرگ خود را که يکشاهکار فلسفي است در همين روستا نوشت.
ملاصدرا ميگويد: وقتي شبههاي برايم پيش ميآمد که از حل آن عاجزميماندم، به کنار مزار حضرت معصومه(س) در قم ميآمدم و از آن حضرتاستمداد ميکردم شبهه فلسفي من حل ميشد.[۱۵]
۴ – ۲. محدث بزرگ شيخ عباس قمّي.
محقق نامدار شيخ عباس قمي درباره شخصيت نمونه دختر موسي بنجعفر فاطمه معصومه – سلام الله عليها – چنين مينويسد: افضل دخترانحضرت موسي بن جعفر(ع) سيده جليله معظمه فاطمه بنت امامموسي(ع) معروف به حضرت معصومه(س) است که مزار شريفش دربلده طيبه قم، و داراي قبه و ضريح و صحنهاي متعدد و خدمه بسيار و موقوفاتاست.
او روشني چشم اهل قم و ملاذ و معاذ عامّه خلق است و در هر سال جماعاتبسيار از بلاد بعيده شدّ رحال کنند و تعب سفر کشند به جهت درک فيوضات اززيارات آن معظمه سلام الله عليها.[۱۶]
۴ – ۳. زعيم عاليقدر حوزه آيت الله العظمي سيد حسين طباطبائيبروجردي.
در زمان طاغوت شاهِ وقت عربستان سعودي به ايران آمد و براي حضرتآيت الله بروجردي هدايايي فرستاد. ايشان جز قرآنها و مقداري از پرده کعبهمابقي را پس فرستاد و در ضمن، تقاضاي ملاقات شاه سعودي را رد کرد.
وقتي از ايشان دليل نپذيرفتن شاه سعودي را پرسيدند، فرمود: اين شخصاگر به قم بيايد و به زيارت حضرت فاطمه معصومه(س) نرود، توهين به آنحضرت است و من تحمل آن را به هيچ وجه ندارم.[۱۷]
۴ – ۴. بنيانگذار جمهوري اسلامي امام خميني (سلام الله عليه) .
حضرت امام راحل(ره) در سالهاي پيش از تبعيد که در قم زندگيميکردند هر روز بعد از درس تا هنگام نماز مغرب و عشاء به حرم بي بي دو عالمحضرت معصومه(س) شرفياب ميشدند و اين سيره مستمره ايشان در قمبود. چنانکه معظم له در نجف اشرف نيز هر شب ساعت ۹ به حرم ملکوتيمولاي متقيان امام علي عليه السلام مشرّف ميگشت.[۱۸]
۴ – ۵. فيلسوف شرق علامه طباطبائي (قدس سره) .
آيت الله علامه سيد محمدحسين طباطبائي حکيم و عارف وارسته در ماهمبارک رمضان هر روز به هنگام افطار به حرم نوراني کريمه اهل بيت مشرّفميشد و با بوسه بر ضريح مقدس آن بانوي بزرگ روزهاش را ميگشود.[۱۹]
۴ – ۶. مقام معظم رهبري آيت الله العظمي سيد علي خامنهاي(دامت برکاته) .
رهبر فرزانه انقلاب اسلامي در آيين غبارروبي حرم مطهر حضرتمعصومه(س) به عنوان خادمي افتخاري شرکت کرده و صورت روي مرقد مطهرعمهاش فاطمه معصومه(س) نهادند و اخلاص و ارادت خود را به آستانه مقدسدختر امام، خواهر امام و عمه امام کريمه اهلبيت نشان دادند.[۲۰]
۵ . کرامتهاي حضرت معصومه(س)
از روزي که مرقد نوراني دختر باب الحوائج در سرزمين قم بنا شد، هموارهملت ايران و ديگر ملل از الطاف و توجهات آن حضرت کسب فيض نمودهاند. از آنزمان تاکنون کرامات بيشماري از وجود قدسي بانوي آب و آيينه مشاهده شدهاست که ثبت آن چندين مجلد کتاب ميشود. در اين مقاله گلچيني از کراماتحضرت تقديم علاقمندان و دوستان آل اللّه ميگردد:
۵ – ۱ . آية الله العظمي فاضل لنکراني (قدس سرّه الشريف) فرمود:روزي به حرم مطهر حضرت معصومه(س) تشرف پيدا کردم. بعد از آنکهزيارتنامه خواندم، خدمت عمه جانم عرض کردم من امروز آمدهام و هيچحاجتي مثل پول و منزل و امثال ذلک ندارم. فقط يک حاجت دارم و آن ايناست که در فهم آيه تطهير مورد عنايت شما واقع شوم. آيه تطهير را درستبفهمم و بنويسم و حل مشکلم کنم. بعد آمديم و شروع کرديم به نوشتن آيهتطهير، يک مسائلي و يک مطالبي به برکت حضرت براي ما روشن شد که شايدبا ۵۰ سال درس خواندن براي ما روشن نميشد! … بنابراين ما در شهري قرارگرفتهايم که همه چيز در آن هست. نه تنها مسائل مادي، علم، تقوا، اسلام، دينو هر چه بخواهيد از اين قبر مطهر و صاحب قبر مطهر، حضرتمعصومه(س) بخواهيد.[۲۱]
۵ – ۲ . آية الله العظمي مکارم شيرازي (دام ظله) ميفرمايد: بعد ازفروپاشي شوروي و آزاد شدن جمهوريهاي مسلماننشين از جمله جمهورينخجوان، مردم آنجا تقاضا کردند عدهاي از جوانانِ خود را به حوزه علميه قمبفرستند تا براي تبليغ در آن کشور تربيت شوند.
مقدمات کار فراهم شد و استقبال عجيبي از اين امر شد. از ميان ۳۰۰داوطلب، ۵۰ نفر که معدل بالايي داشتند و جامعترين آنها بودند براي اعزام بهايران انتخاب شدند. در اين ميان جواني که با داشتن معدل بالا، به سبب نقصيکه در يکي از چشمهايش وجود داشت انتخاب نشده بود، با اصرار فراوانِ پدرايشان، مسئول گزينش ناچار از قبول و اعزام او شد. هنگام اعزام، فيلمبردار ازمراسم بدرقه اين کاروان علمي فيلم گرفت و دوربين را روي چشم معيوب جوانمتمرکز کرد و تصوير ويژهاي از آن به نمايش گذاشت. جوان با ديدن اين منظرهبسيار ناراحت و دل شکسته شد. وقتي کاروان به قم رسيد و در مدرسه مربوطساکن شدند، اين جوان به حرم مشرّف شد و با اخلاص تمام به حضرت متوسلشد. در همان حال راز و نياز خوابش برد، در خواب عوالمي را مشاهده کرد و بعداز بيداري متوجه شد چشمش سالم و بيعيب است!
او بعد از شفا به مدرسه برگشت و دوستانش با مشاهده کرامت بانو و امرمعجزهآساي او، دستهجمعي به حرم حضرت معصومه شرفياب شده و ساعتهادعا و مناجات خواندند. با رسيدن اين خبر به نخجوان مردم آنجا مصرانهخواستند تا اين جوان به آنجا برگردد تا باعث بيداري و هدايت مردم گردد.[۲۲]
۵ – ۳ . آيت اللّه حاج شيخ محمد باقر ملکي ميانجي فقيه و مفسر قرآن، دربخش شيعي از شمال و شمال شرق شهرستان ميانه نفوذ معنوي داشت و درآنجا زندگي ميکرد. در سال ۱۳۳۷ شمسي بر اثر ستم و فشار بعضي از خوانينآن منطقه مجبور به مهاجرت به قم گرديد.
پس از ورود به قم حدود دو سال در منازل استيجاري سکونت داشت و چندبار در چند منزل جا به جا شد و از اين موضوع در ناراحتي و عذاب بود.
وي ميگويد: روزي از صحن حرم حضرت معصومه(س) گذر ميکردمخطاب به آن حضرت عرض حاجت کردم و گفتم: خانم، ما در زادگاه خودخانهاي هر چند گِلي داراي اندروني و بيروني داشتيم. اما اينطور که شما به ماتوجه ميکنيد بايد برويم در حاشيه و اتاقي براي خود فراهم کنيم و اهل و عيالرا اسکان دهيم!
پس از مدتي يک روز به مناسبت ميلاد حضرت امام رضا(ع) در مجلسجشن منزل آقا سيد محمدرضا سعيدي خراساني (شهيد سعيدي) شرکتکردم که برادرزادهام آمد و گفت: در خانه ميهمان داريم.
به منزل برگشتم ديدم يکي از افراد خيّر آذربايجاني ساکن تهران ميهمانما است (خدايش بيامرزد) به من گفت: تو چه کار کردهاي که در خواب هيمرا کتک ميزنند که برو براي فلاني خانه بخر! آن مرحوم قيمت خريد خانهاي رادر اختيارم نهاد که با آن ساختماني که سه اتاق داشت در سال ۱۳۳۹ش بابيست هزار تومان خريداري کردم.[۲۳]
۵ – ۴ . در زمان مرجعيت آيت الله مؤسس شيخ عبدالکريم حائري، شخصي بودکه بسياري از مردم قم او را ديده بودند. پاهاي اين شخص فلج بود و تواناييحرکت نداشت. به طوري که براي راه رفتن خود را روي زمين ميکشيد. او ازاهالي قفقاز شوروي سابق بود براي شفاي خود به مشهد الرضا(ع) و از آنجابه قم به درگاه حضرت معصومه(س) آمده بود تا شفا بگيرد.
در يکي از شبهاي ماه رمضان بود که صداي نقّارهخانه بلند شد. سابقا در قمهم هرگاه کرامتي از حضرت صادر ميشد نقارهخانه را به صدا ميآوردند تا مردماز موضوع مطلع و حاضر شوند. علت را پرسيدند: خادمان گفتند حضرتمعصومه(س) ، بيماري را که از ناحيه پاها عاجز بود شفا داد. معلوم شد اينشفا يافته همان بيمار قفقازي است.[۲۴]
۶ . يک پرسش و پاسخ آن.
چرا حضرت معصومه با آن مقام والاي معنوي و سن ۲۸ سالگي ازدواجنکردند؟ آنچه مسلم است هيچيک از دختران امام کاظم عليه السلام ازدواجنکردند.
در اين باره چند نظر ابراز شده، از جمله وصيت امام موسي کاظم عليهالسلام مبني بر ازدواج نکردن آنان و نيز نبودِ کفو براي آنان. امّا اين دو رأيصائب و صحيح نيست. زيرا وصيتنامه امام موسي کاظم(ع) خلاف نظر اولاست و سيره امامان عليهم السلام هم نظر دوم را رد ميکند. به طور مسلّم نظرسوم صحيح به نظر ميرسد و آن، اين که: خفقان شديد حکومت سياه هارونفرصت و جرات ازدواج کسي با دختران امام کاظم را فراهم نميآورد. در اين دورهخفقان و اختناق به جايي رسيده بود که کسي جرات نداشت به خانه امام کاظمآمد و شد کند تا چه رسد به اينکه آرزوي دامادي حضرتش را در سر بپروراند.بررسي تاريخ عصرِ حضرت، گواه عادلي بر اين نظريه است.[۲۵]
- هجرت و رحلت
امام رضا عليه السلام که بزرگ خاندان پيامبر(ص) در عصر خود و امامشيعيان بود، به دستور مأمون مدينه را ترک کرد و به ايران روي آورد. علويانبسياري نيز پس از حضرت به ايران کوچيدند از آن جمله خواهر گرامي آن امامهمام، دخت والاگهر امام موسي بن جعفر نيز بدين سرزمين هجرت کرد. کتاب(مَنْ لا يَحْضَرُهُ الخَطيبُ) دليل هجرت حضرت معصومه(س) رادعوتنامه برادرش علي بن موسي الرضا ميداند.[۲۶]
به هر حال حضرت در مسير سفر در ساوه بيمار شد و از اطرافيان، از قم وفاصله آن از ساوه پرسيد و دستور داد او را به قم بياورند. بدينگونه حضرتش درتاريخ ۲۳ ربيع المولود وارد شهر قم شد و پس از تحمل ۱۷ روز بيماري در تاريخ۱۰ ربيع الثاني دنيا را وداع گفت و در سرزمين قم مدفون گشت. (سَلامٌعَلَيْها يَوْمَ وُلِدَتْ وَ يَومَ ماتَتْ وَ يَومَ تُبْعَثُ حَيّاً)
به جاي نتيجه:
اي به جلالت ز آفرينش برتر
ذات تو تنها به هر چه هست برابر
زاده خير الوري رسول مکرّم
بضعه خير النساء بتول مطهر
از تو تسلي گرفته خاطر گيتي
وز تو تجلي نموده ايزد داور
عالم جاني و عالم دو جهاني
اخت رضايي و دخت موسي جعفر
فاطمهات نام و از سلاله زهرا
کز رخ او شرم داشت زهره ازهر
اي تو به حوّا ز افتخار مقدم
ليک ز حوّا به روزگار مؤخر
تا که ترا نافريده بود خداوند
شاهد هستي نداشت زينت و زيور
بهر وجود تو کرد خلقت گيتي
کز پي روح است آفرينش پيکر
هست ز يک نور پاک ايزد ذو المَن
ذات تو و حيدر و بتول و پيمبر
گر ز يکي شمع صد چراغ فروزند
نور نخستين بود که گشته مکرّر
صبح صفت ناکشيده يک نفس از دل
روز تو شد تيرهتر ز شام مکدّر
پيشتر از آنکه رخ به خاک بپوشي
جمله گلها شکفته بود و معطّر
تيره شد از بس که سوخت سينه لاله
خيره شد از بس گريست ديده عبهر[۲۷]
چون علويزادگان به سوگ تو در باغ
غنچه به سر چاک زد عمامه اخضر
از پي خدمت، چو خادمان به مزارت
بر سرِ يک پاي ايستاده صنوبر
بس کن (قاآنيا) ثناي کسي را
کش ملک العرش مادح است و ثناگر