فصلنامه علمی ـ تخصصی ویژه مبلغان

تابستان ۱۳۹۹ ـ محرم‌الحرام ۱۴۴۲ ـ شماره دوم

امام حسین نفس مطمئنه

عبدالکریم پاک‌نیا تبریزی

مقدمه

طبق دلایل نقلی، حضرت سیدالشهدا مصداق بارز نفس مطمئنه بود و حماسه عاشورا در محرم ۶۱ قمری، یکی از تفاسیر سوره فجر است که با قیام امام حسین و یارانش تطبیق می‌شود. در این فرصت به مناسبت لقب ویژه قرآنی «نفس مطمئنه» که اهل‌بیت در روایات متعددی درباره امام حسین مطرح نموده‌اند، نکاتی در دو محور بیان می‌شود. در محور اول، نکته‌هایی درباره نفس مطمئنه و در محور دوم، جلوه‌هایی از سیره و سخن حضرت اباعبدالله الحسین در مورد این واژه قرآنی بیان می‌شود.

آذرخشی در ظلمت

طبق برخی روایات1 از میان سوره‌های قرآن، سوره فجر به امام حسین اختصاص داده شده است. فجر به معنای سپیده و روشنی است و امام حسین در روزگار ظلمت و تاریکی زمامداران خودسر و مستبد بنی‌امیه که آثار و نشانه‌های روشن الهی به دست فراموشی سپرده می‌شد، با فداکاری و نثار هستی خویش هم‌چون سپیده‌دم درخشید و با ارائه تصویر روشنی از مبانی و احکام اسلام، شاهراه انسانیت را تا قیامت روشن نمود.

خداوند متعال برای ارج‌گذاری از این همه جان‌فشانی امام حسین در راه پاسداری از ارزش‌های الهی ـ که طبق عهد خود هستی‌اش را فدای آن نمود ـ هدیه آسمانی شهادت را به آن حضرت عنایت کرد. از این جهت این سوره را در روایات اهل‌بیت به سوره امام حسین نامیده‌اند که قیام و شهادت آن حضرت در تاریکی طغیان، مانند طلوع فجر منشأ حیات و حرکت و روشنی شاهراه انسان‌ها شد. خون پاک او و یارانش به زمین ریخت و نفوس مطمئنه آن‌ها با فرمان «ارجعی» و با خشنودی به سوی پروردگار شتافت تا از این الهام و جوشش، نور حق در میان تاریکی‌ها بدرخشد، راه حیات باعزت، باز و پایه‌های ظلم و طغیان سست و ویران شود و طاغیان را دچار خشم و نفرین کند1.

این نفوس مطمئنه بودند که هیچ انگیزه‌ای جز حق، آن‌ها را برنینگیخت و هیچ مصیبتی آن‌ها را مضطرب و نگران ننمود. آنان قاطعانه در این مسیر گام نهادند و ذره‌ای تردید به خود راه ندادند؛ چنان‌که مسلم بن عوسجه، در شب عاشورا به امام حسین این‌گونه ابراز وفاداری کرد:

سوگند به خدا! هرگز از تو جدا نخواهم شد تا خداوند بداند (و ثابت کنم) که ما حرمت رسول‌خدا را نسبت به تو پاس داشتیم. به خدا قسم! اگر بدانم که کشته می‌شوم، سپس زنده می‌شوم، سپس سوزانده می‌شوم و بار دیگر زنده شوم و خاکسترم بر باد رود و هفتاد بار با من چنین کنند، هرگز از تو جدا نخواهم شد تا این‌که در رکاب تو به شهادت برسم. چگونه چنین نکنم در حالی که فقط یک‌بار کشته می‌شوم؛ آن‌گاه پس از آن کرامت و خوشبختی ابدی خواهد بود2.

اطمینان نفس، نشانه رضایت دو جانبه بنده از خدای متعال و رضایت خدای متعال از بنده است که در رفتار و گفتار موحدان حقیقی جلوه‌گر است. حماسه عاشورا، نمونه‌ای کامل از این فضیلت ممتاز به شمار می‌رود؛ زیرا امام حسین که دارای عالی‌ترین نفس مطمئنه و راضیه و مرضیه بود، مصداق اتم سوره فجر معرفی گردید و خدای متعال فرمود: «یا أیتها النفس المطمئنة ارجعی إلی ربک راضیة مرضیة فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی؛1 ای نفس مطمئنه! به سوی پروردگارت بازگرد، در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است؛ پس در سلك بندگانم درآی و در بهشتم وارد شو».

از منظر امام صادق ، حضرت سیدالشهدا جلوه تام و تمام این آیه شریفه نفس مطمئنه است. حضرت در تفسیر این آیه فرمود: «مقصود از نفس مطمئنه، حضرت حسین بن علی است2.» حضرت در سخن دیگری فرمود:

اقرأوا سورة الفجر فی فرائضکم و نوافلکم، فانها سورة الحسین بن علی ؛ من قرأها کان مع الحسین بن علی یوم القیامة فی درجته من الجنة ؛3 سوره فجر را در نمازهای واجب و مستحب خود بخوانید؛ زیرا این سوره حسین بن علی است و هر کس آن را بخواند، در روز قیامت با حسین بن علی در درجه او از بهشت خواهد بود.

الف. تعریف نفس مطمئنه

در این بخش به معنای اصطلاحی نفس مطمئنه از منظر علمای اخلاق، مراتب و درجات آن می‌پردازیم.

.۱ مفهوم نفس مطمئنه

از نظر بزرگان علم اخلاق و تفسیر هم‌چون خواجه نصیرالدین طوسی4 ، ملامحسن فیض کاشانی5 ، علامه مجلسی6 ، محقق نراقی7 و علامه طباطبایی نفس مطمئنه که راضیه و مرضیه است، عالی‌ترین مقام عبودیت انسان در برابر خدای خویش است.

علامه طباطبایی در توضیح بیشتر مفهوم نفس مطمئنه می‌نویسد:

نفس مطمئنه، نفسی است که با علاقه‌مندی و یاد پروردگارش سکونت یافته است. به آنچه او راضی است، رضایت می‌دهد و در نتیجه خود را بنده‌ای می‌بیند که مالک هیچ خیر و شری و نفع و ضرری برای خود نیست … اطمینان و سکونت یافتن دل به پروردگار، مستلزم آن است که از او راضی هم باشد و هر قضا و قدری که او برایش پیش می‌آورد، کم‌ترین چون و چرایی نکند؛ حال چه آن قضا و قدر تکوینی بوده و چه حکمی باشد که او تشریع کرده باشد … پس در آنچه او مقدر می‌کند و قضایایی که او می‌راند و امر و نهی‌ای که او می‌کند، هیچ خواستی از خود نشان نمی‌دهد؛ مگر آنچه را که پروردگارش خواسته باشد و این، همان ظهور عبودیت تامه در بنده است1.

.۲ مراتب و درجات

نفس مطمئنه همان‌ند یقین، مراتب و درجات متعددی دارد؛ چنان‌که حضرت سیدالشهدا بالاترین مراتب اطمینان نفس را دارا بود و در حرکت تاریخی کربلا، از آغاز تا پایان با اطمینان کامل بر سر موضع الهی خود ایستاد و مصائب جان‌کاه ـ که شجاع‌ترین و دلاورترین افراد را سست می‌نماید و از انجام تصمیم و تعقیب هدف باز می‌دارد – او را از انجام تصمیم و تعقیب هدف مقدسش باز نداشت. یاران و اهل‌بیت آن حضرت نیز در مراتب بعدی اطمینان نفس بودند که در مقاومت و اطاعت از امام خود، چنان اظهارات و حرکات عرفانی از خود نشان دادند که عالمیان را به تحسین و تعجب وادارد نمودند.

.۳ ثمره یقین

داشتن نفس مطمئنه و راضیه و مرضیه، از آثار یقین است. وقتی از امام رضا سؤال شد: یقین چیست؟ فرمود: «توکل بر خدا و تسلیم او شدن و راضی به قضای الهی بودن و همه امور را به خدا واگذاردن2.» از آثار و نشانه‌های یقین و تسلیم و رضا، همان آرامش روح و اطمینان نفس است. امام صادق فرمود: «خداوند به عدل و داد خود، اطمینان و آرامش و نشاط و آسایش را در یقین و رضا قرار داده است1

این حال اطمینان و آرامش نفس، از شئون ممتاز نفس است و درجات سعادت، به درجات این اطمینان بستگی دارد. رضا، تسلیم، توکل و تفویض در این نفس مطمئنه متجلی شده است که معنای ساده آن در این ابیات آمده است:

یکی درد و یکی درمان پسندد

یکی وصل و یکی هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران

پسندم آن چه را جانان پسندد2

از همین روست که در زیارت‌نامه آن حضرت می‌خوانیم: « السلام علیک یا من رضاه من رضی الرحمن و سخطه من سخط الرحمن ؛3 سلام بر آن آقایی که رضایت او رضایت خدا و خشم او، خشم الهی است».

.۴ رضایت دو جانبه

خدای متعال نفوس مطمئنه را ـ که در دل رضایت دو جانبه نهفته است ـ ستوده است و با لقب افتخارآمیز «حزب الله» به عالمیان معرفی می‌کند که هم‌واره در تمام مراحل زندگی پیروز و موفق هستند:

أولئک کتب فی قلوبهم الایمان و أیدهم بروح منه و یدخلهم جنات تجري من تحتها الأنهار خالدین فیها رضی الله عنهم و رضوا عنه أولئک حزب الله ألا إن حزب الله هم المفلحون ؛4 آنان کسانی هستند که خدا ایمان را بر صفحه دل‌هایشان نوشته و با روحی از ناحیه خودش، آن‌ها را تقویت فرموده و آن‌ها را در باغ‌هایی از بهشت وارد می‌کند که نهرها از زیر درختانش جاری است، جاودانه در آن می‌مانند؛ خدا از آن‌ها خشنود است و آنان نیز از خدا خشنودند؛ آن‌ها حزب الله هستند؛ بدانید حزب الله پیروزان و رستگارانند.

امام حسین نه تنها خود مصداق اتم نفس مطمئنه است؛ بلکه اصحاب و اهل‌بیت باوفای و فداکارش نیز مصداق نفوس مطمئنه هستند که بر اساس رضایت الهی عمل کردند و نمونه‌های راضیه مرضیه و دارایی مقام رضا و تسلیمند و این رضایت دو جانبه، اوج کمال انسانی است.

اینک چند نمونه از آرامش و اطمینان نفس عاشورائیان را مرور می‌کنیم:

الف. امام سجاد – که خود با اطمینان کامل و آرامش خاطر در منبر مسجد شام سخن می‌گفت – در انتقاد از خطیبی که در کاخ یزید و نزد اسیرای اهل‌بیت از یزید ستایش، و از دودمان امام علی به زشتی یاد می‌کرد، بر سر او فریاد کشید و فرمود: «ویلك أیها الخاطب اشتریت مرضاة المخلوق بسخط الخالق ؛1 وای بر تو ای خطیب! رضای مردم را به قیمت خشم خدا خریده‌ای!؟».

ب. حضرت زینب وقتی در مجلس ابن‌زیاد در کوفه با خطاب طعنه‌آلود آن ستمگر مغرور مواجه شد، با رضایت و اطمینان خاطر فرمود: « ما رأیت إلا جمیلا ؛2 جز زیبایی چیزی ندیدم». این سخن مطمئن و قاطعانه حضرت زینب به شدت ابن‌زیاد را عصبانی کرد. مولوی در معنای این رضایت‌مندی می‌گوید:

ناخوش او خوش بود در جان من

جان فدای یار دل‌رنجان من

عاشقم بر رنج خویش و درد خویش

بهر خشنودی شاه فرد خویش

عاشقم بر لطف و بر قهرش به جد

بوالعجب من عاشق این هر دو ضد3

ج. در زیارت‌نامه حضرت مسلم بن عقیل می‌خوانیم: « لقیت الله عز و جل و هو عنك راض ؛4 شهادت می‌دهم که تو به شهادت رسیدی، در حالی که خداوند از تو راضی بود .»

د. در زیارت‌نامه هانی بن عروه به رضایت خدا از او اشاره شده است: « و بذلت نفسك فی ذات الله و مرضاته ؛5 تو جان خودت را در راه خدا و رضای او بذل کردی».

.۵ تفسیر لیالی عشر

از میان اقوال در تفسیر «و لیال عشر»، روایتی از امام صادق نقل شده است که حضرت این آیه را به حضرت سیدالشهدا تطبیق نموده و فرموده است: «مراد از فجر، وجود مقدس حضرت قائم و لیالی عشر، امامان از امام حسن مجتبی تا امام عسکری هستند و شف، امیرمؤمنان و حضرت فاطمه می‌باشند و مراد از وتر، خداوند یکتاست1

.۶ کربلا، تفسیر والفجر

در سوره فجر به سه دسته از انسان‌ها اشاره شده است:

ـ دسته اول، اهل باطل محض هستند؛ مانند فرعون و عاد و ثمود که طغیان‌گران و خواص اهل باطل هستند2.

ـ دسته دوم، عموم مردم دنیا هستند که خدای متعال با فقر و غنا، آنان را آزمایش می‌کند3.

ـ دسته سوم، همان نفوس مطمئنه هستند که در ایمان، ثابت‌قدم و از جمله خواص حق هستند که در آزمون الهی، سرافراز بیرون آمده‌اند. خداوند در مورد آنان می‌فرماید:

«یا أیتها النفس المطمئنة ارجعی إلی ربک راضیة مرضیة فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی ؛4 تو ای روح آرام‌یافته! به سوی پروردگارت بازگرد، در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است؛ پس در سلك بندگانم درآی و در بهشتم وارد شو».

این سومین گروه، ممتازترین گروه هستند؛ همین کسانی که دارای نفوس مطمئنه، راضیه و مرضیه‌اند. به یقین یکی از بزرگ‌ترین نمونه‌های گروه سوم، اهل‌بیت پیامبر و به‌خصوص امام حسین است که در آزمون بزرگ الهی، با عالی‌ترین نمره پیروز شد.

در صحنه آزمون بزرگ کربلا، هم خواص باطل مانند یزید، عبیدالله، عمر سعد و شمر حضور داشتند که با آگاهی کامل وارد این میدان شده بودند و هم خواص حق که امام حسین و یاران ایشان بودند و هم عوام مردم که بیشتر آن‌ها دنبال دنیا و هواهای نفسانی خود بودند. این افراد پیروی خواص باطل شدند و تعداد کمی از آن‌ها در روز عاشورا و پس از سخنان امام حسین و دیدن صحنه‌های ظالمانه علیه آل‌رسول به جبهه حسینیان پیوستند. همه آن‌ها و در رأس‌شان امام حسین ، نفوس مطمئنه‌ای داشتند که لحظه به لحظه زندگی و مرگ‌شان، آرامش و اطمینان بود.

طمأنینه سید علی قاضی طباطبایی

آیت‌الله سید علی قاضی طباطبایی ، به سبب فقر توان پرداخت اجاره خانه را در شهر نجف نداشت. روزی صاحب‌خانه اثاث ایشان را بیرون ریخت. آیت‌الله قاضی مجبور شد با خانواده‌اش در بالاخانه مسجد کوفه ـ که برای افراد غریب بود ـ سکونت گزیند. علامه طباطبایی فرموده است: «به مسجد کوفه رفتم و دیدم آقای قاضی و همه خانواده‌اش تب کرده‌اند. هنگام نماز شد، آقای قاضی طبق معمول در اول وقت به نماز ایستاد و بعد از نماز عشا چنان با توجه کامل و اطمینان خاطر به تلاوت آیه شریفه “آمن الرسول” و ذکر و دعا مشغول بود، گویا اتفاقی نیفتاده است1

ب. جلوه‌های نفس مطمئنه

اطمینان نفس حضرت سیدالشهدا که از یقین قلبی و رضایت مطلق از خدای متعال ناشی می‌شد، در تمام مراحل زندگی‌اش جلوه‌گر بود که به چند مورد اشاره می‌کنیم:

.۱ دعای عرفه

امام حسین در دعای عرفه نیز نفس راضیه و مرضیه‌اش را چنین جلوه‌گر می‌کند:

«و خر لی فی قضا‌ئک و بارك لی فی قدرك حتی لا أحب تعجیل ما أخرت و لا تأخیر ما عجلت ؛2 قضا و قدر‌ت را بر من خیر و مبارک ساز تا آن چه دیر بر من می‌خواهی، زودتر دوست ندارم و آن چه زودتر می‌خواهی، دیرتر مایل نباشم.

.۲ شهادت طفل شش‌ماهه

هنگام شهادت حضرت علی اصغر ، امام حسین این‌گونه رضایت قلبی و اطمینان نفس خود را بیان فرمود: «هون علی ما نزل بی أنه بعین الله ؛1 این مصیبت بر من آسان است؛ چرا که در محضر خداست».

.۳ شعار قیام

مهم‌ترین شعار قیام عاشورا، نشان‌گر صفت مطمئنه و راضیه و مرضیه است: «رضا الله رضانا أهل البیت ؛2 رضایت ما خاندان، تابع رضاي الهی است».

.۴ قتلگاه

امام حسین در آخرین لحظات عمر مبارک خویش در قتلگاه، از رضایت و تسلیم و اعتماد به نفس سخن گفت و فرمود: «رضا بقضا‌ئک و تسلیما لأمرک و لا معبود سواک یا غیاث المستغیثین ؛3 خدایا! به قضای تو خشنودم و تسلیم فرمانت هستم و معبودی غیر تو نیست، ای فریادرس فریادخواهان».

کمال بندگی و اوج اخلاص در «رضا» به رضاي الهی و فرمان اوست. بندگان خالص و انسان‌های کامل از رضایت حق لذت می‌برند و این لذت‌های معنوی گاهی با شداید و تلخی‌های ظاهری همراه است.

در بلا هم می‌چشم لذات او

مات اوییم مات اوییم مات او4

فهرست منابع

  1. ابن‌اثیر، عزالدین علی بن محمد؛ الکامل فی التاریخ ؛ چاپ اول، بیروت: دار احیاءالتراث العربی ۱۴۰۸ ، ق.
  2. ابن‌حیون، نعمان بن محمد؛ شرح الاخبار فی فضائل ائمة الاطهار ؛ تصحیح محمدحسین حسینی جلالی؛ چاپ اول، قم: جامعه مدرسین ۱۴۰۹ ، ق.
  3. ابن‌طاووس، علی بن موسی؛ اقبال الاعمال ؛ چاپ دوم، تهران: دار الکتب الاسلامیه ۱۴۰۹ ، ق.
  4. ـــــــــــــــــــــــــ؛ اللهوف علی قتلی الطفوف ؛ ترجمه احمد فهری زنجانی؛ چاپ اول، تهران: جهان ۱۳۴۸ ، ش.
  5. ابن‌قولویه، جعفر بن محمد؛ کامل الزیارات ؛ قم: نشر اسلامی ۱۴۱۷ ، ق.
  6. ابن‌مشهدی، محمد بن جعفر؛ المزار الکبیر ؛ تصحیح جواد قیومی اصفهانی؛ چاپ اول، قم: دفتر انتشارات اسلامی ۱۴۱۹ ، ق.
  7. ابن‌نما حلی، جعفر بن محمد؛ مثیر الاحزان ؛ قم: مدرسه امام مهدی ۱۴۰۶ ، ق.
  8. بحرانی، سید هاشم؛ البرهان فی تفسیر القرآن ؛ قم: نشر بعثت ۱۳۷۴ ، ش.
  9. جعفریان، رسول؛ ده رساله محقق بزرگ فیض کاشانی؛ زیر نظر کمال فقیه ایمانی؛ اصفهان: مرکز تحقیقات امام امیرالمؤمنین علی ۱۳۷۱ ، ش.
  10. خوارزمی، موفق بن احمد؛ مقتل الحسین ؛ چاپ ششم، قم: نشر انوار الهدی ۱۳۹۷ ، ش.
  11. طالقانی، سید محمود؛ پرتوی از قرآن ؛ تهران: شرکت سهامی انتشار ۱۳۶۲ ، ش.
  12. طباطبایی، سید محمدحسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن ؛ بیروت: موسسه الأعلمی للمطبوعات ۱۳۹۰، ق.
  13. طبرسی، فضل بن حسن؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن ؛ تهران: نشر ناصرخسرو ۱۳۷۲ ، ش.
  14. طوسی، خواجه نصیرالدین؛ اخلاق ناصری ؛ تهران: نشر علمیه ۱۴۱۳ ، ق .
  15. طیار مراغی، محمود و صادق حسن‌زاده؛ اسوه عارفان؛ چاپ دوازدهم، قم: انتشارات آل علی، ۱۳۸۵ ش.
  16. عروسی حويزي، عبدعلی بن جمعه؛ تفسیر نور الثقلین ؛ قم: مؤسسه إسماعیلیان ۱۴۱۲ ، ق.
  17. عریان همدانی، بابا طاهر؛ اشعار بابا طاهر ؛ مشهد: نشر قاسمی ۱۳۷۴ ، ش.
  18. قمی، عباس؛ کلیات مفاتیح الجنان ؛ قم: نشر الهادی ۱۳۸۰ ، ش.
  19. کلینی، محمد بن یعقوب؛ الکافی ؛ تصحیح علی اکبر غفاری و محمد آخوندی؛ چاپ چهارم، تهران: دارالکتب الاسلامیه ۱۳۸۸ ، ق.
  20. مجلسی، محمدباقر؛ بحارالانوار ؛ چاپ دوم، بیروت: دار احیاء التراث العربی ۱۴۰۳ ، ق.
  21. محمدی ری‌شهری، محمد و سید محمود طباطبایی‌نژاد و سید محمدکاظم طباطبایی؛ موسوعة الامام علی بن ابیطالب فی الکتاب و السنة و التاریخ ؛ قم: نشر دارالحدیث، ۱۴۲۱ ق.
  22. مولوی، جلال‌الدین محمد؛ مثنوی معنوی ؛ شرح کریم زمانی؛ چاپ هشتم، تهران: انتشارات اطلاعات ۱۳۸۷ ، ش.
  23. نراقی، ملا احمد؛ معراج السعادة ؛ قم: نشر هجرت ۱۳۷۹ ، ش.

پی‌نوشت‌ها

  1. فضل بن حسن طبرسی؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن ؛ ج ،۱۰ ص .۴۸۱
  2. سید محمود طالقانی؛ پرتوی از قرآن ؛ ج ،۴ ص .۸۲
  3. محمدباقر مجلسی؛ بحارالأنوار ؛ ج ،۴۴ ص .۳۹۳
  4. فجر :۲۸ ـ .۳۰
  5. عیدعلی بن جمعه عروسی حويزی؛ تفسیر نور الثقلین ؛ ج ،۵ ص .۵۷۷
  6. فضل بن حسن طبرسی؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن ؛ ج ،۱۰ ص .۴۸۱
  7. خواجه نصیرالدین طوسی؛ اخلاق ناصری ؛ ص .۴۱
  8. رسول جعفریان؛ ده رساله محقق بزرگ فیض کاشانی ؛ ص .۱۶۴
  9. محمدباقر مجلسی؛ بحارالأنوار ؛ ج ،۶۷ ص .۳۷
  10. ملا احمد نراقی؛ معراج السعادة ؛ ص ۱۷۸
  11. سید محمدحسین طباطبایی؛ المیزان فی تفسیر القرآن ؛ ج ،۲۰ ص . ۲۸۵
  12. محمدباقر مجلسی؛ بحارالانوار ؛ ج ،۶۷ ص .۱۳۸
  13. محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی ؛ ج ،۲ ص .۵۷
  14. بابا طاهر عریان همدانی؛ اشعار بابا طاهر ؛ ص .۳۳
  15. جعفر بن محمد ابن‌قولویه؛ کامل الزیارات ؛ ص .۲۱۳
  16. مجادله .۲۲ :
  17. جعفر بن محمد ابن‌نما حلی؛ مثیر الأحزان ؛ ص .۱۰۲
  18. عزالدین علی بن محمد ابن‌اثیر؛ الکامل فی التاریخ ؛ ج ،۴ ص ۲۸۱ ؛ موفق بن احمد خوارزمی؛ مقتل الحسین ؛ ج ،۲ ص .۴۲
  19. جلال‌الدین محمد مولوی؛ مثنوی معنوی ؛ دفتر اول، بیت .۱۷۷۷
  20. عباس قمی؛ کلیات مفاتیح الجنان ؛ ص .۴۰۲
  21. محمد بن جعفر ابن‌مشهدی؛ المزار الکبیر ؛ ص .۱۸۰
  22. سید هاشم بحرانی؛ البرهان فی تفسیر القرآن ؛ ج ،۴ ص .۴۶۱
  23. فجر .۶ :
  24. فجر .۱۵ :
  25. فجر ۳۰ : – .۲۷
  26. محمود طیار مراغی و صادق حسن‌زاده؛ اسوه عارفان؛ ص .۲۶
  27. علی بن موسی ابن‌طاووس؛ اقبال الاعمال ؛ ج ،۱ ص .۳۴۲
  28. علی بن موسی ابن‌طاووس؛ اللهوف علی قتلی الطفوف ؛ ترجمه احمد فهری زنجانی؛ ص .۱۱۷
  29. نعمان بن محمد ابن‌حیون؛ شرح الاخبار فی فضائل ائمة الاطهار ؛ ج ،۳ ص .۱۴۶
  30. محمد محمدی ری‌شهری، سید محمود طباطبایی‌نژاد و سید محمدکاظم طباطبایی؛ موسوعة الامام علی بن ابیطالب فی الکتاب و السنة و التاریخ ؛ ج ،۴ ص .۲۷۶۰
  31. جلال‌الدین محمد مولوی؛ مثنوی معنوی ؛ دفتر دوم، بیت .۲۶۴۷

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=81843

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب