تربیت ولایی فرزندان
حجتالاسلام والمسلمین جواد محدثی (نویسنده و محقق)
اشاره
یکی از مباحث مهم و اساسی، موضوع تربیت فرزندان بر اساس آموزههای انسانساز اهلبیت(ع) است. بدیهی است جامعهای که فرزندانش بر مبنای تربیت ولایی رشد و کمال یابند، راه رستگاری را خواهد پیمود. برای این منظور، بایسته است به راهها و روشهایی تمسک جست که ضمن معرفی شخصیت و منزلت اهلبیت(ع)، فضایل آن بزرگواران را نیز بهخوبی تبیین نماید و ایشان را بهترین الگوی انسانیت در نظر آورد و به نزدیکی بیشتر و عمیقتر به خاندان اهلبیت(ع) بینجامد. این نوشتار میکوشد مباحثی چند را در این باره ارائه نماید.
چند نکته مقدماتی
اول: فرزندان، نقشپذیرند. نقشپذیری کودکان و فرزندان، از همان دوران که نونهال و خردسالاند و حتی پیش از آن، آغاز میشود. آنچه به صورت القائات به آنان داده میشود، میپذیرند و بر همان اساس، شاکله و شخصیت آنان شکل میگیرد. این نکته، مسئولیت والدین را در قبال فرزندان، حساس و سنگین میسازد.
دوم: محبت و عشق، یکی از قویترین عاملها در کشاندن انسان به سمت و سوی خاص است. قهرمانان از آن جهت که الگوهایی دوستداشتنی برای افرادند، بر افکار، رفتار، فرهنگ و روحیات آنان اثر میگذارند. در بسیاری از انسانها، چه خردسال و چه بزرگسال، علاقه و محبت، بیش از عقل و ادراک، انگیزهآفرین است. از این رو، در مسائل تربیتی نباید از این عامل اثرگذار غافل بود. محبت است که به اطاعت میکشاند و دوستی است که به همرنگی و همراهی میرساند.
سوم: محبت هر کس در دل انسان باشد، خصلتها و عملهای محبوب و معشوق، در روح و رفتار دوستدار و عاشق ظهور و بروز پیدا میکند. محبوبهای خوب و پاک، محب را به وادی پاک و خوب میکشانند و محبوبهای بد و فاسد، بدی و فساد را در دوستدار خود ایجاد و تقویت میکنند. بهجا است که در ایجاد محبت در فرزندان، این گرایش را به سوی «علاقه به پاکان و نیکان» سوق دهیم؛
«الْمَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ»[۱]؛
«انسان با کسی است که دوستش دارد».
چهارم: بر اساس نکات یادشده، ایجاد محبت اهلبیت پیامبر(ص) در دل کودکان و فرزندان، به عنوان یک «روش تربیتی» مورد نظر پیشوایان دینی بوده است، چرا که علاقه به این خاندان، فرد را به راه آنان میکشاند و تا حدّ زیادی از کشیده شدن به بیراههها و مفاسد اخلاقی و جریانهای انحرافی بازمیدارد. قرآن کریم اجر رسالت پیامبر را «مودّت ذیالقربی» دانسته است:
«قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى»[۲]؛
«بگو: من از شما پاداشی نمیخواهم جز دوستی خویشاوندانم».
و در آیه دیگر، نتیجه این مودت را به خود مردم برمیگرداند؛ چون در واقع، دوستداران اهلبیتند که از این مودت بهره میبرند، نه خود اهلبیت(ع):
«قُلْ مَا سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ»[۳]؛
«بگو: هر پاداشی که از شما خواستهام، برای خود شماست».
پنجم: تربیت فرزندان بر اساس محبت اهلبیت(ع)، توصیه و رهنمود پیشوایان دین است. رسول خدا(ص) میفرماید:
«أَدِّبُوا أَوْلَادَکُمْ عَلَى حُبِّی وَ حُبِّ أَهْلِ بَیْتِی وَ الْقُرْآنِ»[۴]؛
«فرزندان خود را بر محبت من و دوستی اهلبیت من و قرآن، تربیت کنید».
این، همان تربیت ولایی فرزندان است که موضوع این نوشته است. امام صادق(ع) نیز میفرماید:
«رَحِمَ اللَّهُ عَبْدًا حَبَّبَنَا إِلَى النَّاسِ»[۵]؛
«رحمت خداوند بر بندهای که ما را در نظر مردم، محبوب سازد».
ششم: محبت اهلبیت(ع) و مودّت نسبت به آنان، یکی از وظایف ما و از جمله حقوق واجب الهی بر عهده ما میباشد. از این رو، تربیت ولایی فرزندان، گامی در جهت ادای این حق و فریضه است. در روایات، حقوق چندی از اهلبیت(ع) نسبت به پیروان یاد شده است، مانند حق: معرفت، محبت و مودّت، اطاعت، مقدمداشتنِ آنان، زیارت و حق ادای خمس[۶]. امام علی(ع) در توصیه به حق محبت میفرماید:
«عَلَیْکُمْ بِحُبِّ آلِ نَبِیِّکُمْ فَإِنَّهُ حَقُّ اللَّهِ عَلَیْکُمْ»[۷]؛
«بر شما باد محبت خاندان پیامبرتان، که این، حق خدا بر شما است».
در زیارت جامعه کبیره هم میخوانیم:
«تُقْبَلُ الطَّاعَةُ الْمُفْتَرَضَةُ وَ لَکُمُ الْمَوَدَّةُ الْوَاجِبَةُ»[۸]؛
«به موالات شما طاعت واجب شده پذیرفته میگردد و برای شماست مودّت واجب».
پیامبر خدا(ص) به ابنعباس در ضمن حدیثی فرمود:
«إِنَّ حُبَّهُمْ فَرْضٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لِلْعِبَادِ»[۹]؛
«محبت این خاندان، از سوی خداوند بر بندگان واجب است».
هفتم: مقصود از تربیت ولایی فرزندان، آن است که:
هم فرزندان را با محبت اهلبیت(ع) بار آوریم،
هم از شیوههای تربیتی که اهلبیت(ع) داشته یا فرمودهاند، بهره بگیریم،
هم معرفت این خاندان را در ابعاد مختلف به فرزندان خویش بیاموزیم،
هم فرزندان را به گونهای تربیت کنیم که پیرو و رهپوی راستین این خاندان باشند،
هم آنان را با سخنان و مکتب و فرهنگ اهلبیت(ع) و سبک زندگی آنان آشنا سازیم.
اکنون پس از این هفت نکته مقدماتی، به بیان برخی از شیوههایی میپردازیم که هدف یادشده را تا حدی تأمین میکند.
راهها و روشها
برای اینکه فرزندان ما دوستدار خاندان رسالت باشند و با محبت اهلبیت(ع) تربیت شوند، شیوههای ذیل مفید است:
۱. معرفی اهلبیت(ع)
از آنجا که دوستدار شدن، در پی شناخت به دست میآید )الْحُبُّ فَرْعُ الْمَعْرِفَةِ؛ محبت، فرع و شاخه شناخت است([۱۰]، باید چهره دوستداشتنی و تاریخ زندگانی و سیره والای اهلبیت(ع) را برای فرزندان بیان کرد، تا محبت این خاندان در دلشان ایجاد شود.
بسیاری از کسان هستند که در ابتدا نسبت به آنان حالت عادی داریم، ولی وقتی زندگیشان را میخوانیم و با جلوههایی از شخصیتشان آشنا میشویم، محبت آنان بر دلمان مینشیند. فرزندان ما معمولاً شناختی از خاندان پیامبر(ص) ندارند. متأسفانه، اطلاعشان از بسیاری از هنرپیشهها، ورزشکاران یا مجریان برنامههای تلویزیونی، خیلی بیشتر از شناختی است که از اهلبیت(ع) دارند. از این رو، موظفیم که با استفاده از روشهای مختلف، بر شناخت آنان نسبت به اوصاف و ویژگیهای اهلبیت(ع) بیفزاییم، تا در نتیجه این شناخت، دوستدار و شیفته پیشوایان دین شوند.
۲. بیان فضیلت محبت اهلبیت(ع)
به طور طبیعی، وقتی از ارزش و فضیلت و ثواب عمل، نماز، روزه یا ذکر سخن میگوییم، در شنونده گرایش به انجام آن کار ایجاد میشود. از این رو، بیان فضیلت و آثار و برکات این خاندان، در ایجاد محبت بسیار مؤثر است. در روایت فراوانی، این ثوابها و فضیلتها مطرح شده است. پیامبر اکرم(ص) میفرماید:
«حُبِّی وَ حُبِّ أَهْلِ بَیْتِی نَافِعٌ فِی سَبْعَةِ مَوَاطِنَ أَهْوَالُهُنَّ عَظِیمَةٌ عِنْدَ الْوَفَاةِ وَ فِی الْقَبْرِ وَ عِنْدَ النُّشُورِ وَ عِنْدَ الْکِتَابِ وَ عِنْدَ الْحِسَابِ وَ عِنْدَ الْمِیزَانِ وَ عِنْدَ الصِّرَاطِ»[۱۱]؛
«محبت من و محبت اهلبیتم، در هفت جای بسیار هولناک خطیر، سود میبخشد: هنگام جان دادن، در قبر، هنگام برخاستن از قبر برای قیامت، زمان تحویل نامه اعمال، هنگام حسابرسی عملها، وقت سنجش اعمال و زمان عبور از صراط».
امام علی(ع) در این باره فرمود:
«مَنْ أَحَبَّنَا کَانَ مَعَنَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ»[۱۲]؛
«هر کس ما را دوست بدارد، روز قیامت با ما خواهد بود».
همانگونه که اشاره شد، روایات بیشماری در باره فضیلت دوستی پیامبر(ص) و خاندان او و نیز آثار دنیوی و اخروی آن وجود دارد[۱۳]. توجه به آثار و برکات این محبت، بر گرایش به این خاندان میافزاید و در اثر این محبت، فرزندان ما در مسیر اهلبیت(ع) و ولایت قرار میگیرند و آنان را به فضایل نزدیک کرده و از رذایل دور میکند.
۳. اهلبیت(ع)، بهترین الگو
از مسائل مهم در تربیت، داشتن الگو و معرفی آن است. در تأثیرپذیری انسانها از الگو، بهخصوص در سنین کودکی و جوانی، شکی نیست. کسانی که از راه فیلم، سریال و یا داستان، به عنوان قهرمان، الگو و یا شخصیتهای محبوب مطرح میشوند و در قالب افرادی الهامبخش جلوه میکنند، بر رفتار مردم تأثیر میگذارند. جوانان ما از الگوهای مورد علاقهشان پیروی میکنند. این مسأله، هم میتواند یک «فرصت» باشد و هم «تهدید». پیامدهای پدیده «مدگرایی» و تقلید از چهرههای محبوب ورزشی و هنری داخل یا خارج کشور، روشنتر از آن است که نیاز به توضیح باشد. حال اگر بتوانیم اهلبیت(ع) را که با فضیلتترین انسانها و دوستداشتنیترین افرادند، به عنوان «الگو» معرفی کنیم و کمالات و زیباییهای اخلاقی و سیره ایشان را برای فرزندان بازگوییم، به طوری که در حدّ الگو و سرمشق به آنان بنگرند، بهیقین اثرپذیری تربیتی از گفتار و کردار ائمه(ع) را در پی خواهد داشت؛ چون جوانان میکوشند خود را شبیه الگوی محبوب خویش قرار دهند.
بیان زندگی آنان، فضایل و معجزات و کراماتشان، شجاعت و سخاوت و اخلاقشان، ایثار و انفاق و عبادتشان، مردمدوستی و کمک به بینوایان، همه و همه اموری است که در ایجاد علاقه به این خاندان مؤثر است. همانگونه که بیان حالات عرفانی و سیر و سلوک بزرگان اخلاق، گرایش به این گونه امور را در افراد مستعد میافزاید، بیان کمالات اهلبیت(ع) نیز سبب میشود تا به آنان به چشم سرمشق و الگو نگاه کنند و اثر بپذیرند. بسیاری از آنان که در دوره حیات ائمه(ع)، از آن بزرگواران پیروی کردهاند، به جهت این بوده که مجذوب شیوههای اخلاقی و رفتاری آنان بودهاند.
۴. برگزاری مراسم و شعائر
از نشانههای محبت، آن است که در شادی محبوب، شاد شویم و در غم او، غمگین. این حالت، پس از شناخت و همدلی و محبت پدید میآید. برپایی مراسم در ایام ولادت معصومین(ع)، مناسبتهای مربوط به اهلبیت(ع)، یا حضور در مراسم عزاداری امام حسین(ع) و اهلبیت(ع)، زمینهساز پیدایش این علاقه میشود. میتوان گفت که این دو مسأله )تکریم در سایه شناخت، و شناخت و محبت در پی تکریم و نکوداشت(، تأثیر متقابل بر یکدیگر دارند.
از این رو، آنچه به عنوان «تعظیم شعائر دینی» مطرح میشود، میتواند محبتآفرین باشد و فرزندان ما را با اهلبیت(ع) آشنا کند و محبتشان را در دلها پدید آورد. در حدیث آمده است که:
«شِیعَتُنَا خُلِقُوا مِنْ فَاضِلِ طِینَتِنَا، یَفْرَحُونَ بِفَرَحِنَا وَ یَحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا»[۱۴]؛
«شیعیان ما، از اضافه سرشت و طینت ما آفریده شدهاند؛ با شادمانی ما، شاد میشوند و با حزن و اندوه ما، غمگین میگردند».
وقتی در خانوادههای مسلمان، احترام و تکریم و یاد اهلبیت(ع) وجود داشته باشد، در میلاد آنان جشن بگیرند و شاد باشند و در ایام سوگواریشان عزاداری کنند و مجالس سوگواری برپا کنند و خانه را سیاهپوش نمایند و یا در مجالس اهلبیت(ع) شرکت کنند و فرزندان خود را هم شرکت دهند، این فضای خاص، در کشش روحی فرزندان به سوی اهلبیت(ع) اثر میگذارد و موجب میشود که آنان ولایی و معنوی تربیت شوند. در خانه و خانواده یک شیعه، باید روز تولد یا وفات معصومین(ع) با روزهای دیگر تفاوت داشته باشد.
رفتارهای دیگری از قبیل: نام بردن با احترام و تکریم از اهلبیت(ع)، گذاشتن نام آنان بر فرزندان، نامگذاری برخی از اماکن و خیابانها و مدرسهها و مؤسسهها به نام اهلبیت(ع)، برپایی هیئتها و تشکلهای مذهبی با پرچم و نام این خاندان، جایزه دادن به فرزندان به جهت نوشتن مقاله و سرودن شعر و کشیدن نقاشی مرتبط با اهلبیت(ع)، همه و همه در ایجاد مهر و محبت به این خاندان بزرگ مؤثر است. مهم آن است که عظمت و شخصیت دوستداشتنی اهلبیت(ع) فرزندان را جذب کند، تا در پی این جاذبه، گرایش معنوی و تربیتی هم پیدا کنند. ایجاد این جاذبه، هم با گفتن و مطرح کردن شفاهی ممکن است، هم با در اختیار گذاشتن کتابها و مجلات و نرمافزارهای مرتبط.
۵. تشرف به زیارت
رفتن به دیدار هر شخصیتی، سبب معرفت و محبت میشود. اکنون که از دیدار امامان محرومیم، زیارت قبور مطهرشان به عنوان یک برنامه تربیتی و سازنده باید مورد توجه قرار گیرد. پیامبر(ص) فرموده است:
«الزِّیَارَةُ تُثْبِتُ الْمَوَدَّةَ»[۱۵]؛
«زیارت و دیدار، محبتآور است».
فضای روحی و معنوی حاکم بر زیارتگاههای معصومین(ع) و حرمهای مطهر، زمینهساز تربیت ولایی فرزندان است. هیچکس منکر نیست که تشرف به حرمها و انجام زیارت، کم یا زیاد، کوتاهمدت یا درازمدت، در زائران اثر معنوی بر جای میگذارد. بنابراین، از جمله برنامههای والدین و مربیان برای فرزندان و شاگردان، میتواند «زیارتهای حرم معصومین(ع)» باشد. والدین به صورت زیارت خانوادگی، و مربیان آموزشگاهها و مدارس به عنوان «اردوهای زیارتی»، میتوانند فرزندان را از فضای معنوی و ولایی حرمها و زیارتگاهها بهرهمند سازند. بسیار اتفاق افتاده است که زیارت، زمینه توبه و اصلاح شده و یا عشق و علاقه به نماز و برنامههای مذهبی را در دل افراد بیتفاوت پدید آورده است و یا انگیزه برای مطالعه و شناخت در باره شخصیت امامان و کسب معرفت نسبت به آنان و مقامشان را ایجاد کرده است. پس میتوان از این فضاها برای تأثیرگذاری تربیتی بهره گرفت.
زیارت، چون یادآور زندگی و شخصیت ائمه و اهلبیت(ع) است، به عنوان یک تکلیف و برنامه مهم شیعی به شمار میرود. حضرت رضا(ع) فرمود:
«إِنَّ لِکُلِّ إِمَامٍ عَهْدًا فِی عُنُقِ أَوْلِیَائِهِ وَ شِیعَتِهِ وَ إِنَّ مِنْ تَمَامِ الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ زِیَارَةَ قُبُورِهِمْ»[۱۶]؛
«هر امامی، عهد و پیمانی بر گردن دوستداران و شیعیانش دارد. از نشانههای وفاداری کامل به این عهد و پیمان، زیارت قبور آنان است»[۱۷].
۶. آشنایی با تعالیم و سخنان اهلبیت(ع)
ترویج احادیث ائمه(ع) و آشنا ساختن فرزندان با سخنان ارزشمند اهلبیت(ع) که دربردارنده غنیترین و سودمندترین رهنمودها است، سبب گرایش و بهرهگیری از پیشوایان دین و تربیت شدن با معیارها و توصیههای آنان میشود. خوشبختانه، کتابهای ساده و کوچک به نام «چهل حدیث» در موضوعات مختلف، از ناشران گوناگون منتشر شده و میشود. تهیه و توزیع این گونه جزوات، تشویق به حفظ کردن احادیث معصومین(ع) و جایزه دادن به خاطر آن، گرایش به این خاندان را افزایش میدهد[۱۸].
حضرت رضا(ع) فرمود:
«إِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ کَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا»[۱۹]؛
«مردم اگر با زیباییهای سخن ما آشنا شوند، از ما پیروی میکنند».
فرزندان ما چهبسا در پی سخنان و جملات کوتاه و نغز، از اندیشمندان معروف، حتی چهرههای خارجیاند؛ در حالی که زیباتر و عمیقتر از آنها در کلمات معصومین(ع) وجود دارد. متأسفانه، ما در اشاعه و نشر احادیث معصومین(ع) و فرهنگسازی در رجوع به کلمات اهلبیت(ع)، کمکاری داشتهایم. آشنا ساختن با احادیث نغز، شیوا، کاربردی و حکیمانه اهلبیت(ع) میتواند یکی از راههای خوب به منظور «تربیت ولایی» فرزندان باشد. قرنها است که «کلمات قصار» امیر مؤمنان(ع)، از پرجاذبهترین سخنان کوتاه است.
البته راهها و شیوههای دیگری هم برای ایجاد محبت اهلبیت(ع) وجود دارد که به همین مقدار بسنده میشود[۲۰].
۷. چند حدیث
در پایان این نوشته، به چند حدیث دیگر که در زمینه محبت اهلبیت(ع) و تربیت ولایی فرزندان است، اشاره میکنیم که لازم است در مجال دیگر، تجزیه و تحلیل شود:
۱. پیامبر(ص):
«أَنَّ مَوَدَّةَ أَهْلِ بَیْتِی مَفْرُوضَةٌ وَاجِبَةٌ عَلَى کُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ»[۲۱]؛
«مودت و دوستی اهلبیت من، بر هر مرد و زن مسلمان واجب است».
۲. امام صادق(ع):
«خَیْرُ النَّاسِ مِنْ بَعْدِنَا مَنْ ذَاکَرَ بِأَمْرِنَا وَ دَعَا إِلَى ذِکْرِنَا»[۲۲]؛
«بهترین مردم بعد از ما، کسی است که از امر و فرهنگ ما یاد کند و مردم را به یاد کردن ما فرابخواند».
۳. امام باقر(ع):
«مَنْ أَحَبَّنَا فَهُوَ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ»[۲۳]؛
«هر کس که ما را دوست بدارد، از ما اهلبیت به شمار میرود».
۴. امام صادق(ع):
«لَا تَسْتَصْغِرُوا مَوَدَّتَنَا فَإِنَّهَا مِنَ الْبَاقِیَاتِ الصَّالِحَاتِ»[۲۴]؛
«مودت ما خاندان را کوچک مشمارید؛ چرا که آن از باقیات صالحات )خوبیهای ماندگار( است».
۵. پیامبر(ص):
«فَأَعْلَى دَرَجَاتِ الْجَنَّةِ لِمَنْ أَحَبَّنَا بِقَلْبِهِ وَ نَصَرَنَا بِلِسَانِهِ وَ یَدِهِ»[۲۵]؛
«عالیترین درجات بهشت، برای کسی است که ما خاندان را با دلش دوست بدارد و ما را با دست و زبان )گفتار و عمل( یاری کند».
۶. حضرت رضا(ع):
«لَا تَدَعُوا الْعَمَلَ الصَّالِحَ وَ الِاجْتِهَادَ فِی الْعِبَادَةِ اتِّکَالًا عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ»[۲۶]؛
«با تکیه به محبت آل محمد، عمل صالح و تلاش در عبادت را رها نکنید».
۷. امام(ع):
«فَمَنْ کَانَ مِنْکُمْ مُطِیعًا لِلَّهِ تَنْفَعُهُ وَلَایَتُنَا وَ مَنْ کَانَ مِنْکُمْ عَاصِیًا لِلَّهِ لَمْ تَنْفَعْهُ وَلَایَتُنَا وَیْحَکُمْ لَا تَغْتَرُّوا»[۲۷]؛
«هر کس از شما که فرمانبر خداوند باشد، ولایت ما به او نفع میرساند و هر کس از شما که نسبت به خدا نافرمان باشد، ولایت ما سودی به حال او ندارد. وای برشما! مغرور نشوید»!
۸. پیامبر(ص):
«مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَتَمَسَّکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى فَلْیَتَمَسَّکْ بِحُبِّ عَلِیٍ وَ أَهْلِ بَیْتِی»[۲۸]؛
«هر کس که دوست دارد به دستگیره محکم چنگ بزند، به محبت علی و اهلبیت من تمسک جوید».
۹. پیامبر خدا(ص):
«لِکُلِّ شَیْءٍ أَسَاسٌ وَ أَسَاسُ الْإِسْلَامِ حُبُّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ»[۲۹]؛
«هر چیز، پایه و اساسی دارد و اساس اسلام، محبت ما اهلبیت است».
۱۰. حضرت مهدی(ع) در نامه به شیخ مفید(ره):
«فَلْیَعْمَلْ کُلُّ امْرِئٍ مِنْکُمْ بِمَا یَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا وَ یَتَجَنَّبُ مَا یُدْنِیهِ مِنْ کَرَاهَتِنَا وَ سَخَطِنَا»[۳۰]؛
«هر یک از شما عملی انجام دهد که به سبب آن، به محبت ما نزدیک شود و از هر کاری که موجب ناخشنودی و نارضایتی ما میگردد، بپرهیزد».
محبت هم سرشته با گِل ماست
ولایت گنج عشقی در دل ماست
به جز با عشقتان، دل، دل نگردد
دیانت بیشما کامل نگردد
مرام دوستی با عترت آموخت
هر آن کس دین عقل و فطرت آموخت
شما ای برترین اولادِ آدم
شما ای عترتِ مبعوثِ خاتم
گل جان محمد را گلابید
شما از اهلبیتِ آفتابید
شما آیینههای حق نمایید
امیر کشور دلها شمایید
که با جود و کرم، میثاق بستید
شما آل رسولِ خاتم استید
فدای نام شیرین شما باد
دل و جان جهانی عاشقآباد
کسی را از در خود ردّ نکردند
کریمان با بدان هم بد نکردند
به جز عشق شما چیزی نداریم
اگر ناقابلیم و شرمساریم
عنایت کرده ما را دست گیرید
شما در ظاهر و باطن امیرید[۳۱]
پینوشتها
[۱]: مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت: دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج ۱۷، ص ۱۳.
[۲]: سوره شوری، آیه ۲۳.
[۳]: سوره سبا، آیه ۴۷.
[۴]: مرعشی، قاضی نور الله، احقاق الحق، قم: مکتبة آیتالله مرعشی نجفی، ج ۱۸، ص ۴۹۸.
[۵]: مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، پیشین، ج ۷۰، ص ۳۴۸.
[۶]: در این زمینه، ر.ک: محمدی ریشهری، محمد، «اهل البیت فی الکتاب والسنَّه»، فصل هشتم با عنوان «حقوق اهل بیت»، بینا.
[۷]: تمیمی آمدی، عبدالواحد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق و تصحیح مصطفی درایتی، قم: دفتر تبلیغات، ۱۳۶۶ش، ص ۱۱۷.
[۸]: قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
[۹]: قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابيع المودّة، بینا، بیتا، ج ۲، ص ۲۹۲.
[۱۰]: مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، پیشین، ج ۶۷، ص ۲۲.
[۱۱]: محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمه، دار الحدیث، ح ۳۲۰۲.
[۱۲]: مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، پیشین، ج ۳۷، ص ۱۷.
[۱۳]: میزان الحکمه، باب ۹۲ )واژه محبت، حب النبی وآله(؛ اهل البیت فی الکتاب والسنه، بخش هفتم )حبّ اهل بیت.(
[۱۴]: تمیمی آمدی، عبدالواحد، تصنیف، غرر الحکم، پیشین، ج ۲، ص ۵۴۹.
[۱۵]: مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، پیشین، ج ۷۱، ص ۳۵۵.
[۱۶]: شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، قم: انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، ۱۴۱۳ق، ج ۲، ص ۷۷.
[۱۷]: در باره اهمیت زیارت و فلسفه آن و نیز آثار تربیتی و سازنده زیارت و تحلیل محتوای زیارتنامهها و بُعد اجتمایی و سیاسی آن، به کتاب «فرهنگ زیارت» از نویسنده، نشر مشعر، مراجعه کنید.
[۱۸]: مراکزی همچون: آستان قدس رضوی، حرم حضرت معصومه(س)، سازمان تبلیغات اسلامی و نشر معروف، از این گونه چهل حدیثها منتشر کردهاند که در ترویج سخنان اهلبیت(ع) مؤثر است.
[۱۹]: مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، پیشین، ج ۲، ص ۳۰.
[۲۰]: در این زمینه، به کتاب مؤلف به نام «عشق برتر» از انتشارات بوستان کتاب رجوع کنید که مبسوطتر به این مسأله پرداخته است.
[۲۱]: مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، پیشین، ج ۲۲، ص ۳۱۵.
[۲۲]: شیخ طوسی، امالی، انتشارات دار الثقافة، ۱۴۱۴ق، ص ۲۲۴.
[۲۳]: عیاشی، تفسیر عیاشی، تهران: چاپخانه علمیه، ۱۳۸۰ق، ج ۲، ص ۲۳۱.
[۲۴]: ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، مؤسسه انتشارات علامه، ۱۳۷۹ق، ج ۴، ص ۲۱۵.
[۲۵]: برقی، محاسن، قم: دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ق، ج ۱، ص ۲۵۱.
[۲۶]: مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، پیشین، ج ۷۵، ص ۳۴۷.
[۲۷]: حر عاملی، وسائل الشیعه، چاپ اسلامیه، ج ۱۱، ص ۱۸۵.
[۲۸]: شیخ صدوق، عیون الاخبار رضا(ع)، تهران: نشر جهان، ۱۳۷۸ق، ج ۲، ص ۵۸.
[۲۹]: برقی، محاسن، پیشین، ج ۲ ص۲۴۷.
[۳۰]: طبرسی، احتجاج، مشهد: نشر مرتضی، ۱۴۰۳ق، ج ۲، ص ۵۹۹.
[۳۱]: محدثی، جواد، ابیاتی از منظومه اهل بیت آفتاب، برگ و بار، بیجا، ص ۶۱.