چکیده
مفهوم نور در کاربستهای قرآنی، از معنایی جامع و بنیادین برخوردار بوده و بالغ بر ۴۹ بار در سیاقهای گوناگون به کار رفته است. با تدبر موضوعی در کاربردهای قرآنی، علاوه بر پیجوییِ نور در دو سطحِ هستیشناختی و معرفتشناختی، چگونگی ادراک فاعل شناسا در تلقی «نور» بسیار حائز اهمیت است. مفسران متقدم در تفسیر آیه نور به خاطر وجود دادههای نقلی و موانع عقلی، به مجازانگاری تمایل یافتهاند. اما طیفی دیگر پس از سده پنجم با ارائه تعاریفی دگرسان، در پی اثبات حقیقتنمایی آیه نور برآمدهاند.
این مقاله با اتخاذ دو رویکرد تبیینی ـ انتقادی نسبت به آرای مفسران متقدم، با بنمایهای از استنطاق در کاربستهای قرآنی، علاوه بر دستهبندی متفاوت در اطلاقات نور، با الهامگیری از یافتههای زبانشناختی قرآنی، به چگونگی انتسابِ «نور خدا» پرداخته است. لذا گرچه نور خدای تعالی در زمره نور فراحسی جای میگیرد، لیکن از مراتبی فراگستر و متعالی برخوردار است. این کمال ظهورِ نور خدای تعالی را باید علاوه بر رفع حجابهای گوناگون ظلمانی و نورانی، با ساحت درونی انسان یعنی «قلب» ادراک نمود.
کلیدواژهها
مفهوم، نور، مراتب نور، نور خدا، حقیقت نور، توسعه معنایی نور