چکیده
هر یک از مفسران قرآن کریم به گونهای به تفسیر قرآن پرداختهاند، به طوری که در کتابهای تفسیر و نوشتههای آنان تنوع فراوانی ایجاد شده است. حال، پرسش این است که این تنوع در نوشتارها در چه محدودهای از تفسیر جایز است و تا چه اندازه میتواند گسترش یابد؟
با توجه به تفکیک معنایی که میان روشها و گرایشهای تفسیری مطرح خواهد شد، به نظر میرسد امکان بسط و توسعة تفسیر در حوزة گرایشهای تفسیری بسیار گستردهتر از روشهای تفسیری است. در این زمینه مفسران نیز سخنان فراوانی گفته و تنوع قابل توجهی در نوشتارهای تفسیری پدید آوردهاند. همچنین میتوان گفت که گسترة این تنوع نیز به نیازها و یافتههای علمی مفسران و رعایت قواعد تفسیر بستگی دارد.
این نوشتار، در زمینة گرایشهای تفسیری و لزوم تفکیک روشها از گرایشها دیدگاهی نو ارائه کرده است.
کلیدواژهها: گرایشهای تفسیری، الوان تفسیری، گرایشهای نو در تفسیر.