جایگاه اهلبیت در افغانستان
الف) هجرت اهلبیت به افغانستان
افغانستان پایگاه اسلامی، زمینه و بستری شده بود که پیروان دین اسلام برای حفظ دین و جان خویش به افغانستان هجرت کرده و در سایه قدرت اسلام پناه میآوردهاند. به دلیل اینکه مذهب شیعه که از مذاهب مهم موجود در خراسان افغانستان فعلی بوده و تعداد زیادی از آل پیغمبر به این سرزمین هجرت نمودهاند. در این باره عبدالحی حبیبی مینویسد:
«درعصر امویان تمام افراد آل رسول وحتی علویان که از بقایای اولاد فاطمه÷ نبودند، آن قدر مورد مصائب و محن و تعقیب و مرگ قرار گرفتند که ناچار از آن مظالم به گوشههای دوردست کشور اسلامی گریختند و چون در خراسان شیعیان آل نبوت موجود بودند، اکثر امامان و افراد برگزیده دودمان حضرت علی و عباس به خراسان پناه میآورند».([۱])
هجرت یحیی بن زید به بلخ
در زمان امویان وقتی زید بن علی به شهادت رسید، امام زاده یحیی بن زید به افغانستان پناه آورد و در بلخ پنهان گردید چون از طرف امویان تحت تعقیب قرار گرفته بود. ایشان را در جوزجان یافتند و به شهادت رساندند. طبری مینویسد:
«امامزاده یحیی که از طرف امویان تعقیب میشد، مسلم بن احوز هلالی او را با همراهانش در روستای (ازغون) جوزجان یافت، وارد جنگ و درگیری شد سرانجام امام یحیی در شعبان ۱۲۵ هجری به دست صورت بن محمد کندی به شهادت رسید.»([۲]) قبر امامزاده یحیی در شمال افغانستان بین بلخ و میمنه در قریه (امام خودد) میباشد.([۳])و([۴])
هجرت عبدالله به هرات
عبدالله یکی دیگر از دودمان رسالت است. نسبت او به جعفر طیار بن ابی طالب میرسد که جدۀ او زینب بنت فاطمه دختر حضرت رسول بوده است. عبدالله در سال ۱۲۷ هجری در کوفه قیام نموده، مردم را به سوی خویش دعوت نمود؛ در تاریخ آمده است:
«عبدالله بعد از فتح حلوان و اصفهان به دلیل اینکه خراسان طرفدار آل نبوت است از راه کرمان به خراسان آمد و به هرات رفت، مالک خبرآمدنش را به امرای خراسان داد و به تعقیب عبدالله پرداخت، عبدالله در سال ۱۲۹ هجری به شهادت رسید، مدفن او در هرات معروف است».([۵])
بارگاه امامزاده علی بن ابیطاب در بلخ
این بارگاه در مزار شریف افغانستان از جلال و عظمت و احترام ویژه در میان اهل تشیع و تسنن برخوردار است و معروف به مزار «سخی» میباشد. صاحب این بارگاه علی بن ابیطالب میباشد که در حقیقت وی از سلسله سادات شیعه بوده و نسبشان به هشت واسطه به امام چهارم شیعیان، علی بن الحسین میرسد.
از آنجایی که قبر حضرت علی امام اول شیعیان صد سال تا زمان هارون الرشید مخفی بود عدهای به خاطر تشابه در اسم و کنیه به این باور بودند که مزار سخی به علی بن ابیطالب تعلق دارد؛ در حالی که دلایل و شواهد موثق وجود دارد که قبر حضرت علی در نجف اشرف میباشد.
به هر حال «مزار سخی» در مزار شریف متعلق به علی بن ابیطالب از سادات شیعه از نوادگان امام چهارم است و این بارگاه از قداست و معنویتی خاص برخوردار است. مراسم ویژه مذهبی در این حرم برگزار میشود و کراماتی از آن سید بزرگوار دیده شده است.
ب) راویان احادیث اهل بیت در کابل
یکی از مسائل مسلم این است که نشر و رشد تشیع در سراسر ولایات افغانستان به تدریج بوده و آنچه از متون تاریخ و کتب روایی برمیآید، در قرن اول و دوم هجری در زمان امامت امام چهارم و پنجم امام زین العابدین و امام محمد باقر تشیع در شهر کابل رشد کرد و راویان بزرگ از این شهر به نقل حدیث امامان شیعه مشغول بودند.
«از کسانی که مشغول نقل حدیث بودهاند میتوان به ابوخالد کابلی، اردشیر کابلی، ابن ماجد کابلی و بشیر کابلی اشاره نمود که هر کدام به نوبه خود از شاگردان بزرگ حوزه تشیع و از راویان با اعتماد شیعه بودند».([۶])
ابوخالد کابلی یکی از کسانی بوده است که از سرچشمه زلال معرفت الهی فیض برد و از اصحاب خاص امام زین العابدین بوده و به نقل و نشر آیات و روایات و حدیث مشغول بوده است، بنابراین شهر کابل پایگاه مذهبی شیعه بوده است.
امام صادق درباره ابوخالد کابلی فرموده است:
«زمانی که امام حسین به شهادت رسید، عموم مردم از شاهراه اسلام منحرف و در بیغوله ضلالت و ارتداد گرفتار شدند، به جز چهار نفر، ابوخالد کابلی، یحیی بن ام طویل، جبیر بن مطعم و جابر بن عبدالله که از فروغ انوار ولایات به سرمنزل هدایت راه یافتند و ابوخالد کابلی از دوستان و اصحاب علی بن الحسین بوده. »([۷])و([۸])
آثار تاریخی و تمدن در سراسر افغانستان بیانگر این واقعیت است که دوستان اهل بیت و مذهب تشیع از پیشینۀ تاریخی برخوردار بودهاند؛ از جمله شگفتیهای موجود در افغانستان را چنین ذکر میکنند:
«در سینه یکی از کوههای کابل اسامی پنج تن آل عبا نقش بسته است و همچنین در جای دیگر عبارت زیبای «علی نور کل» روی یکی از قلعههای سربلند کابل حک شده است».([۹])
در مجموع در سرزمین افغانستان در هر یک از مناطق، نام و نشانی از آل عبا بجا مانده است و نمایانگر محبت و دوستی و پایداری تشیع به خاندان عصمت و طهارت بوده است که در هر شهر و روستا سادات حسینی و حسنی، علوی، موسوی و رضوی حضور دارند و اکثراً شیعه هستند. برخی از سادات حسنی سنی مذهب در هرات و جلال آباد و جاهای دیگر به اولاد شاه معروفند.
تشیع در کابل حضور چشمگیری داشته است که در سالهای جنگ و مقاومت عده ای زیاد از قزلباشها نیز به جمع شیعیان پیوستند.
اعتقادات دینی شیعیان افغانستان
همان طور که قبلاً نیز ذکر شده اهل بیت در نزد شیعیان افغانستان از مقام و جایگاه بسیار عالی برخوردار میباشند. مذهب تشیع امامت را یکی از اصول مذهب میدانند و معتقدند که امامت همانند نبوت از طرف خداوند انتصابی میباشد و شیعیان افغانستان معتقدند که در سال دهم هجرت در مراسم «حجه الوداع» پیامبر اسلام از طرف خداوند مأمور شد که جانشینی و امامت علی بن ابیطالب را رسماً ابلاغ نماید؛ اگرچه قبلاً به مناسبتهای مختلف به ولایت و امامت علی تصریح کرده بود ولی به صراحت و قاطعیت (روز غدیر) و کیفیت خاص اعلام شده و بیعت گرفته شد.
شیعیان افغانستان بعد از حضرت علی یازده فرزندش را به عنوان خلیفه و امام مسلمین پذیرفتهاند و سعی و تلاششان بر این است که اعمال و رفتار خویش را مطابق با دستورات کتاب خدا و سنت پیامبر و ائمه قرار دهند؟ در عزای آنان سوگوارند و در شادی آنها شادند که در این رابطه بحث خواهد شد.
از دیدگاه شیعه امامت هنگامی مشروع خواهد بود که از طرف خدای متعال باشد و کسی که اصاله (و نه به عنوان نیابت) دارای چنین مقامی باشد، معصوم از خطا در بیان احکام و معارف اسلامی و نیز مصون از گناهان خواهد بود. در یک جمله امام معصوم همه منصبهای پیامبر به جز نبوت و رسالت را دارد و هم سخنان او در تبیین و قوانین و معارف اسلام، حجت است و هم فرمانهای وی در امور مختلف حکومتی واجب الطاعه میباشد.
به این ترتیب اختلاف شیعه و سنی در موضوع امامت در سه مسئله ظاهر میشود:
۱- اینکه امام باید از طرف خدای متعال نصب شود و اهل تسنن میگوید امامت منصب الهی نیست بلکه خود مردم میتوانند انتخاب کنند.
۲- اینکه امام باید دارای علم خدادادی و مصون از خطا باشد ولی اهل تسنن داشتن علم خدادادی و مصون از خطا بودن را شرط نمیداند.([۱۰])
۳- اینکه امام باید معصوم از گناه باشد البته معصوم بودن مساوی با امامت نیست زیرا به اعتقاد شیعه حضرت فاطمه زهرا÷ و حضرت معصومه÷ هم معصوم بودند، هرچند مقام امامت را نداشتند؛ چنانکه حضرت مریم÷ نیز دارای مقام عصمت بودهاند. و شاید در میان اولین اولیاء خدا کسان دیگری نیز چنین مقامی را داشتهاند هرچند ما اطلاعی از آنان نداریم و اساساً شناختن معصوم جز از طریق معرفی خداوند میسر نیست.
عزاداری برای اهل بیت در افغانستان
وقتی صحبت از عزاداری و سوگواری به میان میآید بدون تردید انسان به یاد پیامبر اسلام و اهل بیت او میافتد که نام و یاد این خاندان به نحوی با سوگواری و عزاداری گره خورده است چون ظلم و مصیبتهای که بر اهل بیت وارد شده است که باعث شده عزا و عزاداری به آن خاندان اطلاق شود چرا که پیشوایان دین بر اثر ظلم و تعدی حاکمان زمانشان به شهادت رسیدهاند.
از آنجایی که تشیع مذهب محبت و عاطفه است بنا بر فرمایش امام علی شیعیان «یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا»([۱۱]) یعنی در شادی خاندان رسول اکرم شاد و در حزن آنان اندوهناکاند. این حسن وفاداری در طول قرنهای متمادی به فرهنگی عام، فراگیر میان کل شیعیان جهان به خصوص شیعیان افغانستان تبدیل شده است. هر ساله در سالروز رحلت رسول اکرم و شهادت ائمه اطهار و به خصوص در سالروز شهادت سالار شهیدان حضرت اباعبدالله و یارانش – گرچه کیفیت عزاداری در شهرها و روستاها با هم تفاوت دارد – ولی روی هم رفته شیعیان افغانستان دهه محرم را با حزن و اندوه کامل سپری میکنند و آن را هرساله با شکوه تمام برگزار میکنند به گونهای عزاداری میکنند که گویی در عزای یکی از عزیزترین اعضای خود که به تازگی در گذشته، نشستهاند. در بسیاری از شهرها و روستاهای افغانستان از شب بیست و هفتم ذی الحجه مراسم عزاداری آغاز میشود، شب و روز در حسینیهها مراسم عزاداری همراه نهار و شام برپا میشود.
این عزاداری در شب و روز عاشورا به اوج خود میرسد و در بعضی مناطق تا روز سیزدهم ادامه دارد. پس از روز سیزدهم مراسم به صورت هفتگی در شبهای جمعه ادامه مییابد تا روز آخرماه صفر که مراسم به کلی به پایان میرسد.
یکی از مراسم عزاداری سینهزنی است که به این سبک میباشد که مردم به صورت دایره یا مستطیل مینشینند و بعضی پیراهنهای خود را از تن به در میآورند و بیشتر مردم پیراهن سیاه به تن دارند که جلوی سینه و پشت آن باز است و سینه میزنند و یک نفر نوحه میخواند. در افغانستان برخی مردم به سبک پاکستانی و برخی به سبک ایرانی و عدهای به شیوهای سنتی (وطنی) سینه میزنند.
زنها در اکثر قریب به اتفاق مناطق مستمعاند اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی افغانستان در برخی ولایات مثل ارزگان، دایکندی، بامیان، بلخ، کابل، هرات و… رسم شده که زنها برای خودشان روضه خوانی مستقل دارند و یا مراسم دعا و قرآن برگزار میکنند.
در مجموع مراسمها به طور مشترک بین زنان و مردان برگزار میشود و حسینیهها قسمت زنانه و مردانه دارد.
در برخی مناطق از اول دهه محرم تا روز دهم از مردم پذیرایی میکنند و به مردم غذا میدهند که معمولاً غذاهایی که پخت میشود به اندازه توانایی مردم هر منطقه فرق میکند. تنها شیعیانی که سرنوشتشان با سرنوشت حادثه کربلا عجین گشته است، شیعیان افغانستان هستند که: به خاطر مذهب و پیروی از اهل بیت در این سرزمین مردانشان با نوشیدن شربت شهادت با شهدای کربلا و زنان و اطفالشان با اسارت اهل بیت هم سرنوشت شدند.
آوارگی، اسارت، قتل عام که تاریخ نظیر آن را به خود ندیده است باعث شده است که شیعیان افغانستان یک نوع احساس همدردی و نزدیکی بیشتر با اهل بیت داشته باشند و در سرزمینی که پیروی از اهل بیت جرم نابخشیدنی است، مورد خشم حاکمان قرار میگرفتند.
جشن و اعیاد اسلامی در افغانستان
طبیعی است که ارادت و محبت به اهل بیت پیغمبر در گوشت و پوست و رگ رگ شیعیان افغانستان نهفته است به فرموده امیرالمؤمنین که میفرماید:
«پروردگار بزرگ به سوی زمین نظر کرد ما را برگزید و برای ما پیروانی برگزید که مارا یاری میکنند، برای شادی ما شاد میشوند و برای غمگینی ما غمگین میگردند. جانها و مالهایشان را در راه ما بذل میکنند آنان از ما هستند و به سوی ما میآیند.»([۱۲])
با توجه به روایات متعددی که در این باره وارد شده است مردم عاشقانه برای برگزاری مراسم عزاداری و اعیاد مبادرت میورزند. برگزاری مراسم جشن در سرزمین افغانستان تماماً مذهبی بوده و این جشنها عبارتند از:
۱- عید غدیر خم: هر سال، هجدهم ماه ذی الحجه الحرام را جشن با شکوه میگیرند و میگویند؛ این روز تعیین جانشینی امیرالمؤمنین از طرف پیغمبر به دستور خداوند است و مردم با همدیگر عقد اخوت میبندند.
۲- عید ولادت: مردم افغانستان روز هفدهم ربیع الاول را روز ولادت پیامبر اکرم و روز ولادت رئیس مذهب شیعه امام صادق میدانند.
۳- عید مبعث: روز بیست و هفتم ماه رجب المرجب را به عنوان مبعث عید میگیرند.
۴- عید میلاد علی: روز سیزدهم رجب المرجب را عید میلاد علی جشن میگیرند.
۵- از سوم تا پنجم ماه شعبان را جشن میگیرند به مناسبت ولادت امام حسین و حضرت اباالفضل و امام زین العابدین.
۶- پانزدهم شعبان را به عنوان عید نیمه شعبان مراسم بسیار باشکوهی برگزار میکنند.
۷- عید فطر: روز اول ماه شوال عید سعید فطر که با نماز عید فطر و تجلیل از بعضی مؤمنین و خانوادههای شهداء و کسانی که عزیز از دست دادهاند، برگزار میشود.
۸- عید قربان: روز دهم ذی الحجه
۹- ولادت حضرت زهرا÷: در ۲۰ جمادی الآخر و یا پنجم جمادی الاول و روز ولادت حضرت زینب را نیز در برخی شهرها جشن میگیرند.
۱۰- ولادت سائر امامان معصوم نوعاً از نظر مردم عید است.
۱۱- عید اموات: که معمولاً یک شب قبل از عید سعید فطر و عید قربان و عید نوروز مردم عید مردگان و گذشتگان اعلان کردهاند. معمولاً مجلس ختم قرآن و روضه خوانی برگزار میکنند و از دعوت شدگان پذیرایی میکنند و ثواب قرآن و فاتحه را به ارواح مردگانشان اهداء میکنند.
۱۲- عید نوروز: معمولاً عید نوروز را تحویل سال و تحول در زندگی میدانند، مجالس برگزار میکنند و لباسهایشان را نو و وسایل خانه را نیز تا حد امکان نو میخرند و نظافت و خانه تکانی نیز مرسوم است.([۱۳])
([۱]) تاریخ افغانستان بعد از اسلام عبدالحی حبیبی ص ۸۶۸٫
([۲]) تاریخ طبری ج ۵ ص ۵۳۶٫
([۳]) تاریخ الکامل ج ۵ ص ۱۳۷، تاریخ یعقوب ج ۲ ص ۳۳۲٫
([۴]) البته قبر مطهر حضرت یحیی بن زید در اطراف مشهد (که اکنون نام میامی مشهور است، دارای بارگاه مفصلی است و مورد توجه مردم قرار دارد) محلی به نام جوزجان وجود دارد و در اماکن دیگر مانند گرگان و شمال افغانستان نیز قبور مطهّری به نام ایشان وجود دارد.(محقق کتاب)
([۵]) عبدالحی حبیبی، تاریخ افغانستان، بعد از اسلام ص ۱۸۹٫
([۶]) سیمای کابل ص ۸۷، به نقل از ریاض العلماء، میرزا عبدالله افندی، ترجمه باقر ساعدی ص ۱۳۶۶٫
([۷]) سیمای کابل، سید احمدی نژاد نشر سال ۱۳۷۳٫
([۸]) در روایات چنین ذکر شده است. قال الفضل بن شاذان: ولم یکن فی زمن علی بن الحسین فی أوّل أمره الا خمسه أنفس: سعید بن جبیر، سعید بن المسیب، محمد بن جبیر ابن مطعم، یحیى بن أم الطویل، ابو خالد الکابلی واسمه وردان ولقبه کنکر، … (اختیار معرفه الرجال، شیخ طوسی، ج ۱، ص ۳۳۲؛ و در روایت دیگر از امام صادق چنین نقل شده: ارتدّ الناس بعد الحسین الا ثلاثه: ابو خالد الکابلی ویحیى بن ام الطویل و جبیر بن مطعم و الاختصاص، شیخ مفید، ص ۶۴ ؛ بحارالأنوار، ج ۴۶، ص ۱۴۴، ح ۲۹٫(محقق کتاب)
([۹]) همان ص ۱۹۲، به نقل از حافظان اسرار و راویان ابرار.
([۱۰]) حکمت الهی و عقل سلیم و فطرت انسان حکم میکند که امام باید کسی باشد که عالم بر حقایق قرآنی باشد که در آن همه چیز بیان شده است (تبیاناً لکلّ شیء). تا مردم برای رفع اختلافات به او رجوع کنند و این علم وسیع به هیچ عنوان نمیتواند اکتسابی باشد چون در ظرف فکر و اندیشه انسان نمیگنجد و باید از طرف خدای تعالی به کسانی که او انتخاب کرده داده شود ولی آنها نیز در بیان آن معصوم باشند.(محقق کتاب)
([۱۱]) محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج ۱۰ ص ۱۱۴٫
([۱۲]) محمدباقر مجلسی، بحارالانوار ج ۱۰ ص ۱۷۲٫
([۱۳]) البته این روز از اعیاد اسلامی نیست و به عنوان یکی از رسوم برگزار میشود.(محقق)
منبع: برگرفته از کتاب بررسی ریشه های تاریخی تشیع در افغانستان؛ اختصاصی مجمع جهانی شیعه شناسی