گاه اجیر درصدد انجامِ کار مورد اجاره در موعد مقرر بر میآید اما مستأجر از پذیرش کار خودداری میکند. این مسئله از فروع مسئلهٔ کلی اجتناب طلبکار از پذیرش طلب خود است. در مورد این مسئله، مطابق قاعدهٔ کلی، که در مادهٔ ۲۷۳ قانون مدنی مقرر شده است، طلب باید به حاکم سپرده شود. اما بهکارگیری این قاعده دربارهٔ اجیری که آمادهٔ انجامدادن کار است و با امتناع مستأجر از پذیرش کار مواجه میشود، دشواریهای زیادی دارد، بهویژه در مواقعی که موعد انجامگرفتن کار محدود است و فرصتی برای تقدیم دادخواست و پیگیری قضایی نیست. مسئلهٔ مذکور در فقه مطرح شده و دربارهٔ آن آرای متعددی بیان شده است. در پژوهش حاضر با بهرهگیری از روش توصیفیتحلیلی و ابزار کتابخانهای این نتجه بهدست آمده است که همینکه اجیر خود را برای انجامِ کار در اختیار مستأجر نهد، به تکلیف قراردادی خود عمل کرده است؛ پس اجاره پایان مییابد و او مستحق اجرتالمسمی میشود.
کلیدواژهها
اجیر، مستأجر ،خودداری، طلبکار، اجاره، اشخاص