فصلنامه علمی ـ تخصصی ویژه مبلغان
بهار ۱۳۹۹ ـ رمضان ۱۴۴۱ ـ شماره اول
شیوههای پیشگیری از همسایهآزاری و راههای مقابله با آن از منظر روایات
حجتالاسلام والمسلمین کاظم دلگیری
مقدمه
همسایه کسی است که در مسكن، همجوار انسان است۱. این همجواری و همزیستی، حقوق و وظایف متقابلی را برای هر یک از همسایگان پدید میآورد که اگر رعایت شود، آرامش و آسایش اهل یک محله را به ارمغان میآورد و زندگی را بر آنان شیرین و گوّارا میسازد. از جمله این حقوق، ترک آزار همسایه است که امروزه با تغییر بافت جمعیتی و سبک معماری شهرها و روستاها و گسترش آپارتماننشینی و افزایش وسایل ارتباطی، اهمیتی دوچندان یافته است. در این مقاله با استفاده از روایات اهل بیت ابتدًا چهار شیوه پیشگیری از همسایهآزاری و چهار راهکار مقابله با آن را تشریح میکنیم.
الف. شیوههای پیشگیری از همسایهآزاری
برای پیشگیری از وقوع معضل همسایهآزاری چه از جانب خود و چه از جانب دیگران، باید چند نکته نظری و عملی رعایت شود که این امور عبارتند از:
۱. شناخت حقوق همسایه و موارد همسایهآزاری
گام اول برای پیشگیری از وقوع همسایهآزاری، آشنایی با حقوق همسایگان است که در روایات بیان شده۲ و مقدمهای برای شناخت مصادیق همسایهآزاری و اجتناب از آنهاست. برخی از مصادیق همسایهآزاری عبارتند از:
- آزارهای زبانی: مانند درگیری لفظی، بدگویی، غیبت، تهمت، فحاشی و سخنچینی.
- آزارهای چشمی: از طریق دیدن و سرک کشیدن در خانه همسایه برای تجسّس یا چشمچرانی و هرزگی.
- آزارهای صوتی: مانند بالا بردن صدای خود و فرزندان در خانه و آلایندههای صوتی همچون صدای ساز و آواز، رادیو و تلویزیون.
- آزارهای عملی: مانند حسادت و دشمنی و خشم و درگیری، تصرّف غیر مجاز در اماکن و وسایل مشاع، ورود بیخبر و ناگهانی به خانه همسایه، دستبرد زدن به اموال همسایه، گذاشتن زبالههای خود بر درب خانه همسایه، ساخت در و پنجرههای مشرّف بر خانه همسایه، افزایش ارتفاع ساختمان خود و محروم ساختن همسایگان از نور و هوا و چشمانداز مناسب. چنانکه پیامبر اکرم فرموده است: «وَلاَ يَسْتَطِيلُ عَلَيْهِ فِي الْبِنَاءِ يَحْجُبُ عَنْهُ الرِّيحَ إِلاَّ بِإِذْنِهِ؛۳ جز با اجازه او بنایش را بلندتر از همسایه نسازد تا مانع وزش باد به سوی او شود». برجها و آپارتمانهای بلندی که در کنار خانههای ویلایی و کمارتفاع ساخته میشود و خانه همسایگان را مانند زندان، تاریک و هوایش را نامطبوع میسازد، از معضلات همسایهداری امروز است که باید دستگاههای حکومتی و نهادهای مردمی، چارهای برای آن بیندیشند. مصادیق همسایهآزاری گاه آنچنان ظریف و دقیق است که بوی غذا و نحوه انتقال مایحتاج خود به خانه را نیز در بر میگیرد۴.
۲. شناخت بزرگی گناه همسایهآزاری
گام دوم برای اجتناب از گناه همسایهآزاری، داشتن تصوّر و درک روشنی از بدی آن است. در روایات نبوی، پیوند آشکاری میان ایمان به خدا و ترک همسایهآزاری دیده میشود.
رسول خدا میفرماید: «مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَلاَ يُؤْذِيْ جَارَهُ؛۵ کسی که به خدا و روز واپسین ایمان دارد، همسایهاش را نمیآزارد». مردی از انصار خدمت رسول خدا آمد و گفت: خانهای در محلهای خریدهام و نزدیکترین همسایگان همجوارم، کسی است که نه امیدی به خیرش دارم و نه از شرش در امانم. رسول خدا، امام علی، سلمان، ابوذر و شخص چهارمی را ـ که گویا مقداد بوده است ـ مأمور کرد تا در مسجد با صدای رسا این مطلب را سه بار اعلان کنند: «لَآ إِيمَانَ لِمَنْ لَمْ يَأْمَنْ جَارَهُ بِوَائِقِهِ؛ ایمانی ندارد کسی که همسایهاش از ستم و خشمش در امان نباشد». اصل این سخن و مأمور کردن بزرگان اصحاب پیامبر به اعلان عمومی و تکرار آن، گویای اهمیت این موضوع است. بر طبق سنّت نبوی، همسایه شامل چهل خانه از چهار طرف روبرو، پشت سر، دست راست و دست چپ میشود۶. هر چه همسایه نزدیکتر باشد، بهویژه اگر دیوار به دیوار باشد، حق بیشتری دارد؛ ولی در ترک همسایهآزاری تفاوتی میان همسایه دور و نزدیک نیست.
نخواهی در زیان همسایگان را
که نبود سخره این کون و مکان را
مخواه آزردن همسایه زنها را
به احسان کوش با همسایه و خویش۷ز قرآن درنيوش۸ این نغز گفتار
ز آزار دل آنان بينديشدل همسایه گر شاد از تو باشد
بسی به تا به فریاد از تو باشد۹سعادت و شقاوت اخروی انسان نیز با نحوه همسایهداریاش گره خورده است. امام صادق فرمود: «مَنْ كَفَّ أَذَاهُ عَنْ جَارِهِ أَقَالَهُ اللَّهُ عَثْرَتَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ۱۰: کسی که آزارش را از همسایهاش باز دارد، خداوند در روز قیامت از لغزش او در میگذرد».
۳. خوشبینی نسبت به همسایه
عیبجویی یکی از مهمترین مصادیق همسایهآزاری و برخواسته از بدبینی و بدخواهی نسبت به اوست. فضای بدبینی، عیبجویی، کینه و کدورت در روابط همسایگی، زندگی را بر همسایگان تلخ و ناگوار میکنند. امام باقر در این باره فرمود: «مِنَ الْقَوَاصِمِ الْفَوَاقِيرِ الَّتِيْ تَقْصِمُ الظَّهْرَ جَارُ السَّوْءِ إِنْ رَأَىْ حَسَنَةًْ أَخْفَاهَا وَإِنْ رَأَىْ سَيِّئَةًْ أَفْشَاهَا؛۱۱ از بلاهای کمرشکن، همسایه بد است که اگر خوبی ببیند، آن را پنهان میکنند و اگر بدی ببیند، آن را افشا میکند».
سه عامل است که دل را کنند مکر و غمگین
بگوش باش که تا بشنوی تو طرفه حکایتمجاور بد ناساز، یار و همره بد بدخو
عیال بد، همه آنها عقوبت است و سیاست۱۲پیامبر اکرم نیز از چنین همسایهای به خدا پنا میبرد و میفرماید: «أَعُوْذُ بِاللَّهِ مِنْ جَارِ السَّوْءِ فِيْ دَارِ إِقَامَةِ تَرَاكَ عَيْنَاهُ وَيَرْعَاكَ قَلْبُهُْ إِنْ رَآكَ بِخَيْرٍْ سَاءَهُْ وَإِنْ رَآكَ بِشَرٍّْ سَرَّهُ؛۱۳ به خدا پنا میبرم از همسایه بد در محل اقامت که چشمانش تو را میبیند و دلش مراقب توست [که از تو عیبی بگیرد]؛ اگر تو را در حال خوبی و خوشی ببیند، ناراحت میشود و اگر تو را گرفتار و بدحال ببیند، خوشحال میشود». مراد از همسایه در دار اقامت، همسایه دائمی انسان در برابر همسایگان موقتی همچون همسایه در سفر است۱۴.
راهکار پیشگیری از عیبجویی، خوشبینی یا حُسْنُ الظَّنِّ به همسایه و خیرخواهی نسبت به اوست. چنانکه امام زینالعابدین نسبت به همسایگان خود از خداوند چنین میخواهد: «وَأَسْتَعْمِلُ حُسْنَ الظِّنِّ فِيْ كَافَّتِهِمْ؛۱۵ نسبت به همه آنها خوشبینی را به کار ببندم». اگر انسان نسبت به همسایگان خود بدبین باشد، در کار و زندگی خصوصی آنها دخالت میکنند و به دنبال عیوب و اسرارشان میگردد و پس از شناخت عیوب، آنها را با غیبت و بدگویی آشکار میسازد؛ در حالی که نباید به دنبال عیوب آنها باشد و اگر هم از عیوب آنها مطلع شد، نباید آن را افشا کند.
بدبینی → دخالت و تجسّس → کشف عیوب → افشای عیوب
امام سجاد یکی از حقوق همسایگی را این چنین بر میشمارد: «وَلاَ تَطَّبِّعْ لَهُْ عَوْرَةًْ فَإِنْ عَلِمْتَ عَلَيْهِْ سُوْءًا سَتَرْتَهُْ عَلَيْهِ؛۱۶ به دنبال عیب و امر پنهان او نگرد، پس اگر بدیای هم از او دانستى، بر او بپوشان».
این مشکل در جوامع روستایی بیش از جوامع شهری است. در زندگی روستایی در اطلاع از جزئیات و کلیات زندگی یکدیگر افراط میشود، ولی در مقابل آن در جوامع شهری معموالًا همسایگان چنان از هم بیخبر و بیگانهاند که گاه همسایهای از دنیا میرود و تا چند روز کسی از آن خبر ندارد.
۴. دقت در انتخاب همسایه خوب
یکی از راهکارهای در امان ماندن از آزارهای همسایه بد، دقت در انتخاب محل سکونت خود و انتخاب همسایه خوب برای خود است که از راههایی مثل مشورت با اهل محل، پرسیدن از نیروهای انتظامی و کسبه اهل محل یا گشت و گذار و کشفی دادن در محل، امکانپذیر است.
ابتلا به مردمان همسایهآزار اغلب از آنجا ناشی میشود که فقط به ظواهر و تشریفات خانه، قیمت آن و شهرت و زیبایی محله و … اهمیت میدهیم. امیرالمؤمنین میفرماید: «سَلْ عَنِ الرَّفِيقِ قَبْلَ الطَّرِيقِ وَعَنِ الْجَارِ قَبْلَ الدَّارِ؛۱۷ پیش از راه [افتادن برای مسافرت]، از همسفرت بپرس و پیش از خانه، از همسایهات بپرس»؛ یعنی پیش از انتخاب خانه، درباره همسایهات پرسوجو کن۱۸.
تا ندانی که کیست همسایه
به عمارت تلف مکن مایه۱۹مردمی آزموده باید و راد
که به نزدیکشان نهی بنیاد۲۰لقمان حکیم نیز به فرزندش توصیه کرده است: «يَا بُنَيَّ الْجَارَ ثُمَّ الدَّارَ يَا بُنَيَّ الرَّفِيقَ ثُمَّ الطَّرِيقَ يَا بُنَيَّ لَوْ كَانَتِ الْبُيُوتُ عَلَى الْعَجْلِ مَا جَاوَرَ رَجُلٌْ جَارَ سَوْءٍْ أَبَدًا؛۲۱ پسرم! همسایه سپس خانه، پسرم همسفر سپس راه، پسرم اگر خانهها بر روی چرخ قرار داشت [و امکان جابهجایی آنها بود] هرگز فردی با همسایه بد، همسایگی نمیکرد». اگر مردم در کنار همسایه بد زندگی میکنند، از سر ناچاری و دشواری تغییر محل سکونت است. بنابراین باید از همان ابتدا مکان خوبی را انتخاب کنند تا ناچار به زندگی در کنار همسایه بد نباشد.
ب. راهکارهای مقابله با همسایهآزاری
برای مقابله با همسایهآزاری، راهکارهایی نیز وجود دارد که به چهار مورد از آنها اشاره میکنیم.
۱. نصیحت و ارشاد همسایه
برای رهایی از دست مردم همسایهآزار، باید او را نصیحت و ارشاد کرد تا اگر زمینه هدایت و اصلاح را داشته باشد، بپذیرد و دست از آزارش بردارد. امام سجاد درباره حق همسایگی میفرماید: «وَإِنْ عَلِمْتَ أَنَّهُْ يَقْبَلُ نَصِيحَتَكَ نَصِحْتَهُْ فِيْمَا بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ؛۲۲ اگر میدانی در آنچه به رابطه میان تو و او بر میگردد، نصیحت تو را میپذیرد؛ او را نصیحت کنی». ابوبصیر از اصحاب امام صادق، همسایهای داشت که به سبب تقرّب به دستگاه سلطنتی، اموال فراوانی به هم زده بود. در نتیجه مجالس عیش و نوش و ساز و آواز به راه میانداخت و از این راه ابوبصیر را میآزارد. ابوبصیر هر چه نزد او گله و شکایت کرد، سودی نبخشید تا اینکه به امام صادق متوسّل شد. امام با این نصیحت که «اگر دست از کار زشتت برداری، ضمانت میکنم خدا تو را به بهشت درآورد»، او را هدایت کرد؛ بهگونهای که دست از کارهای زشتش برداشت و همه اموال حرام را از مالش خارج کرد و در نهایت عاقبت به خیر شد۲۳.
۲. صبر و مدارا
در مقابله با همسایه بد، باید صبور بود و با او مدارا کرد؛ زیرا در روابط همسایگی بعضی آزار و اذیتها خواسته یا ناخواسته پیش میآید. در چنین مواقعی انسان باید تا حد امکان حرمت همسایه را نگه دارد و با مدارا و گذشت و بزرگواری از کنار آنها بگذرد. امام موسی کاظم فرمود: «لَيْسَ حُسْنُ الْجِوَارِ كَفُّ الْأَذَىْ وَلَكِنَّ حُسْنَ الْجِوَارِ صَبْرُكَ عَلَى الْأَذَىْ؛۲۴ همسایگی خوب، خودداری از اذیت نیست؛ بلکه همسایگی خوب، صبر بر اذیت اوست». شخصی به نام عَمْرو بن عِكْرِمَه بر امام صادق وارد شد و گفت: «همسایهای دارم که مرا میآزارد». امام فرمود: «او را ببخش». عمرو گفت: «خدا او را نبخشد!». امام از روی ناراحتی، چهرهاش را از او برگرداند۲۵.
امام زینالعابدین در دعای بیست و ششم صحیفه سجّادیه برای همسایگان و دوستداران خود از خداوند اینچنین درخواسته میکند: «وَاجْعَلْنِيْ يَا اللَّهُمَّ أَجْزِيْ بِإِحْسَانِ مُسِيْئِهِمْ، وَأَعْرِضْ بِالتَّجَاوُزِ عَنْ ظَالِمِهِمْ؛۲۶ بارالها! مرا اینچنین قرا بده که با نیکوکاری، همسایگان و دوستان بدکارم را مجازات کنم و با گذشت، از همسایگان و دوستان ستمکارم روی برگردانم».
توجه به اینکه آزار و اذیت همسایگان، نوعی بلا و امتحان است، تحمّل آن را آسانتر میکنند. امام صادق فرمود:
مؤمن از یکی از این سه چیز خلاصی ندارد و گاهی هر سه با هم بر او جمع میشوند: یا برخی از آنها که در خانه با اوست در را بر او میبندد و او را میآزارد، یا همسایهای او را میآزارد یا در راهی که برای حوائجش میرود، کسی به او بر میخورد که او را میآزارد و اگر مؤمن بر قلّه کوهی هم باشد، خداوند شیطانی را بر میانگیزد تا او را بیازارد و خدا برای او از ایمانش، انسی قرار میدهد که با وجود آن احساس وحشت و نیاز به احدی نمیکند۲۷.
این آزار و اذیتها، گاه امتحان الهی برای مؤمن است تا با صبر در برابر آن، به او اجر بدهند و درجه او را بالا ببرند یا گناهان و خطاهایش را پاک کنند؛ چنانکه خداوند همواره پیامبران و اولیایش را با اذیتهای گوناگون مردم از توهین و تهدید، فشارهای روانی و اقتصادی و جنگ و کشتار آزموده و آنها را به صبر و مدارا با مردم امر کرده است.
۳. مراجعه به محاکم اسلامی و توسّل به تدابیر بازدارنده
انسان باید تا حد ممکن بر آزارهای همسایهاش صبر کند، حرمتش را نگه دارد و او را نصیحت کند؛ ولی اگر آزارهایش از حد گذشت و تحمّلناپذیر شد، میتواند با مراجعه به دادگاه اسلامی و توسّل به تدابیر مناسب، همسایهاش را به تغییر رفتار و در نهایت قطع آزاررسانی وا دارد. یکی از این تدابیر، اعلان عمومی آزارهای اوست که وی را تحت فشار روانی و فشار افکار عمومی قرار میدهد و چهبسا به همین سبب دست از کارهای زشت و بدش بر میدارد. امام باقر فرموده است:
مردی خدمت پیامبر آمد و از اذیتی که از همسایهاش دیده بود، شکایت کرد. رسول خدا به او فرمود: صبر کن. بعد از مدتی دوباره آمد و پیامبر به او فرمود: صبر کن. باز برای بار سوم به نزد آن حضرت آمد و شکایت کرد. اینبار پیامبر به او فرمود: در هنگام رفتن مردم به سوی نماز جمعه، اثاثت را از خانه بیرون ببر و بر سر راه بگذار تا کسانی که به سوی نماز جمعه میروند، آن را ببینند و هنگامی که [علت این کار را] از تو پرسیدند [علتش را] به آنها خبر بده. وقتی آن مرد چنین کرد، همسایهاش آمد و گفت: اثاثت را برگردان که با خدا عهد میبندم دیگر تو را نیازارم۲۸.
یکی دیگر از تدبیرهای برای نجات از همسایهآزاری، مقابله به مثل است؛ مانند اینکه وقتی کسی مرتب زبالههایش را جلوی درب خانه همسایه میگذارد و به تذکرههای ما گوش نمیدهد، ما هم زبالههایمان را جلوی درب خانه او بگذاریم تا متنبه شود، یا وقتی به عمد صدای وسایل صوتیاش را بالا میبرد و نصیحت و گذشت ما در او تأثیری ندارد، میتوانیم با صداسازی متقابل او را آزار دهیم تا دست از این کارش بردارد. در واقع بر اساس اخلاق اسلامی، تا جایی که ممکن است باید جواب بدی را با خوبی و تحمّل و مدارا و گذشت داد، ولی اگر بدکاری از حد گذشت، میتوان جواب بدی را با بدی داد؛چنانکه قرآن کریم میفرماید: «وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍْ سَيِّئَةٌْْ مِثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُْْ عَلَى اللَّهِ۲۹: جزای بدی، بدیای است مثل آن؛ پس کسی که عفو و اصلاح کند، اجرش بر خداست».
بیشک برخی از اقـدامات ایذایی مانند قطع درختان و تخریب ساختمانها یا قصاص از قتل و جنایت، باید با نظر و اجازه حاکم شرع انجام شود تا مفاسد دیگری بر آن مترتّب نشود. در برخورد با فرد همسایهآزار باید شخصیت او در نظر گرفته شود. شیوه برخورد با همسایه متکبّر و همسایه متواضع یا همسایه عالم و همسایه جاهل متفاوت است. در برخورد با همسایگان باید با هوشمندی و درایت بهترین نوع برخورد را برگزید.
۴. تغییر محل سکونت
آخرین راه برای نجات از دست همسایه مردّمآزار، تغییر محل سکونت خود و انتقال به جای دیگر است. بنا بر روایتی از امام صادق، دعا در سه جا مستجاب نمیشود که یکی از آنها این است: «رَجُلٌْْ يَدْعُوْ عَلَى جَارِهِْ وَقَدْ جَعَلَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ لَهُْ الْسَّبِيلَ إِلَىْ أَنْْ يَتَحَوَّلَ عَنْْ جِوَارِهِْ وَيَبِيعَ دَارَهُ؛۳۰ مردی که همسایهاش را نفرین میکند، در حالی که خداوند عزوجل راهی برای او قرار داده است که از همسایگی او نقل مکان کند و خانهاش را بفروشد». البته اگر راهی برای فروش یا تغییر خانه نبود مانند سالخوردگانی که امکان خرید و فروش خانه را ندارند، حق نفرین برایشان محفوظ است.
ابوالسعود دوَوْلی واضع علم نحو (م ۹۹ یا ۱۰۱ ق) در شهر بصره همسایهای داشت که از بستگان خودش بود، ولی به سبب اختلاف عقیدتی هر شب با سنگ انداختن به او، او را میآزارد. ابوالسعود شکایت او را نزد قومش برد و آنها هم با او صحبت کردند، ولی سودی نبخشید. در نتیجه ابوالسعود خانهاش را فروخت و به محل دیگری رفت. به او گفتند: خانهات را فروختی؟ گفت: خانهام را نفروشتم؛ بلکه همسایهام را فروختم! و این کلام او در زبان عربی مثل شد۳۱.
یکی دیگر از راههای خلاصی از دست همسایه مردّمآزار نیز این است که از او بخواهند خانهاش را به همسایگان بفروشد و از آن محل برود که البته موفقیت این شیوه، منوط به موافقت فرد همسایهآزار است؛ و گرنه باید با اهل محل و معتمدین رایزنی شود تا حمایت آنها برای فشار بر فرد همسایهآزار برای تخلیه یا فروش منزل به دست آید.
فهرست منابع
- ابن ابیالحَدید معتزلی، عبدالحمید بن هبهالله؛ شرح نهجالبلاغه؛ چاپ اول، قم: کتابخانه آیتاللّه مرعشی ۱۴۰۴ ق.
- ابن شعبه حرّانی، حسن بن علی؛ تحف العقول؛ تحقیق: علیاکبر غفّاری؛ چاپ دوم، قم: جامعه مدرسین ۱۴۰۴ ق.
- ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین؛ الاغانی؛ بیروت: دار احیاء التراث العربی ۱۴۱۵ ق.
- الهی قمشهای، مهدی؛ شکوفههای عرفان؛ تهران: امیرکبیر، [بیتا].
- امام زینالعابدین، علی بن الحسین؛ الصحیفه السجّadie؛ چاپ اول، قم: الهادی ۱۳۷۶ ش.
- اهوازی، حسین بن سعید؛ الزهد؛ تحقیق غلامرضا عرفانیان؛ چاپ دوم، قم: المکتبة العلمیه، ۱۴۰۲ ق.
- ــــــــ، ــــــــــــــ؛ المؤمن؛ قم: مؤسسه الإمام المهدی ۱۴۰۴ ق.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ مفردات الفاظ القرآن؛ چاپ اول، بیروت: الدار الشامیه دارالقلم، ۱۴۱۲ ق.
- شریف الرضی، محمد بن حسین؛ نهجالبلاغه؛ تحقیق: صباحی صالح؛ چاپ اول، قم: هجرت ۱۴۱۴ ق.
- صدوق، محمد بن علی؛ الخصال؛ تحقیق: علیاکبر غفّاری؛ چاپ اول، قم: جامعه مدرسین، ۱۳۶۲ ش.
- ــــــ، ـــــــــــــ؛ الامالی؛ تهران: کتابخانه اسلامیّه ۱۳۶۲ ش.
- ــــــ، ـــــــــــــ؛ علل الشرائع؛ قم: کتابفروشی داوری ۱۳۸۵ ق.
- طوسی، محمد بن حسن؛ تهذیب الاحکام؛ تهران: دارالکتب الإسلامیّه ۱۳۶۵ ش.
- طبسی، علی بن حسن؛ مشکاة الانوار؛ چاپ دوم، نجف: المکتبة الحیدریّه ۱۳۸۵ ق.
- فتّال نیشابوری، محمد بن احمد؛ روضة الواعظین؛ چاپ اول، قم: رضی ۱۳۷۵ ش.
- فراهیدی، خلیل بن احمد؛ کتاب العین؛ چاپ دوم، قم: هجرت ۱۴۱۰ ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب؛ الکافی؛ تحقیق: علیاکبر غفّاری و محمد آخوندی؛ چاپ چهارم، تهران: دار الکتب الإسلامیّه ۱۴۰۷ ق.
- مدنی، سید علی خان بن احمد؛ الطراز الاول؛ چاپ اول، مشهد: مؤسسه آل البیت لإحیاء التراث ۱۳۸۴ ش.
- مفید، محمد بن محمد؛ الاختصاص؛ قم: کنگره جهانی شیخ مفید ۱۴۱۳ ق.
دانشآموخته سطح ۳ حوزه علمیّه قم.
- خلیل بن احمد فراهیدی؛ کتاب العین؛ ج ۶، ص ۱۷۶؛ حسین بن محمد راغب اصفهانی؛ مفردات الفاظ القرآن؛ ص ۲۱۱.
- ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج ۲، ص ۶۶۹-۶۶۶؛ امام زین العابدین؛ الصفحة السجّadie؛ ص ۱۲۶-۱۲۴، دعای ۲۶.
- محمد بن احمد فتّال نیشابوری؛ روضة الواعظین؛ ج ۲، ص ۳۸۹.
- ر.ک: همان.
- محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج ۲، ص ۶۶۷، ح ۶.
- ر.ک: همان، ج ۲؛ ص ۶۶۹، ح ۲-۱ و ص ۶۶۶، ح ۱ و ص ۶۶۷، ح ۱۲.
- به آیه ۳۶ سوره نساء که به احسان به همسایه امر میکند، اشاره دارد.
- بشنو.
- مهدی الهّی قمشهای؛ شکوفههای عرفان؛ ص ۵۷.
- محمد بن علی صدوق؛ الأمالی؛ ص ۵۵۲؛ علی بن حسن طبسی؛ مشکاة الانوار؛ ص ۲۱۴.
- محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج ۲، ص ۶۶۷، ح ۱۵.
- عمادالدین نسیمی.
- محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج ۲، ص ۶۶۹، ح ۱۶؛ حسین بن سعید اهوازی؛ الزهد؛ ص ۴۳.
- ابن ابی الحَدید؛ شرح نهجالبلاغه؛ ج ۱۷، ص ۱۱.
- امام زین العابدین؛ الصفحة السجّadie؛ ص ۱۲۴.
- محمد بن علی صدوق؛ الخصال؛ ج ۲، ص ۵۶۹.
- محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج ۸، ص ۲۴؛ ابن شعبه حرّانی؛ تحف العقول؛ ص ۹۸.
- سید علی خان بن احمد مدنی؛ الطراز الاول؛ ج ۷، ص ۲۳۰؛ محمد بن علی صدوق؛ علل الشرائع؛ ج ۱، ص ۱۸۲.
- سرمایه و مال.
- اوحدی مراغهای، https://ganjoor.net/attar/pandname/sh/42.
- محمد بن محمد مفید؛ الاختصاص؛ ص ۳۳۷.
- محمد بن علی صدوق؛ الخصال؛ ج ۲، ص ۵۶۹.
- محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج ۱، ص ۴۷۴، ح ۵.
- همان، ج ۲، ص ۶۶۷، ح ۹.
- همان، ج ۲، ص ۶۶۶، ح ۱.
- امام زین العابدین؛ الصفحة السجّadie؛ ص ۱۲۴.
- علی بن حسن طبسی؛ مشکاة الانوار؛ ص ۲۱۵-۲۱۴؛ حسین بن سعید اهوازی؛ المؤمن؛ ص ۲۳.
- محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج ۲، ص ۶۶۷، ح ۱۳.
- شوری: ۴۰.
- محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج ۲، ص ۵۱۰؛ علی بن حسن طبسی؛ مشکاة الانوار؛ ص ۲۱۴.
- علی بن حسین ابوالفرج اصفهانی؛ الأغانی؛ ج ۱۲، ص ۴۹۶ «بِعْتُ جَارِي وَلَمْ أَبِعْ دَارِي».




