عاشورا و فرصت‌ها
حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر محمدعلی مبینی
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

اشاره

انسان مؤمن، زرنگ است و از هر فرصتی برای پیشرفت امور اخروی و معنوی خود استفاده می‌کند. یکی از فرصت‌هایی که با غنیمت شمردن آن، انسان می‌تواند به مراتب والا دست یابد، ایام محرم و عاشورا است. در زیارات و روایات، به ما سفارش شده که همواره خواسته‌ها و نیازهایمان را در پیشگاه خدا مطرح کنیم و آن را از نشانه‌های بندگی و عبودیت انسان دانسته‌اند. در ایام محرم، فرصتی ناب برای توسل به اولیای خدا فراهم می‌شود و به تبع، هر انسان مؤمنی باید از این زمان برای دعا و توسل استفاده کند. برخلاف دیدگاه وهابیت، این روش، یکی از راه‌های ابراز بندگی و اقرار به وحدانیت و ربوبیت خدا است.

اما نکته‌ای که گاهی مورد غفلت قرار می‌گیرد، این است که به ابعاد دیگر بندگی توجه نمی‌شود. وظیفه ما علاوه بر دعا و توسل، این است که برای رسیدن به سعادت، تمام تلاش خود را به کار گیریم و این‌گونه نباشد که بدون هیچ‌گونه کوششی، منتظر دریافت کمک‌های الهی باشیم؛ چرا که خدای بزرگ، لطف و رحمتش را در قبال اعمالی که انجام می‌دهیم، به ما ارزانی می‌کند.

برای همین، باید انگیزه و گرایش‌های معنوی خود را تقویت کنیم و عاشورا، یکی از فرصت‌های ارزشمند برای تقویت انگیزه و روی آوردن به عمل صالح است. نباید فقط انتظار یاری و کمک از سوی امام حسین (ع) و اولیای معصوم را داشته باشیم، بلکه لازم است خود نیز به یاری دین و عزای حسینی بشتابیم. یاری امام حسین (ع) در این زمان، به این است که برای تحقق هدف مقدس امام شهید اقدام کنیم. از آنجا که هدف امام بزرگوار، اصلاح جامعه بوده، چنانچه هر کس برای اصلاح خود و جامعه خویش قدمی بردارد، به تحقق هدف والا و در نتیجه به یاری امام حسین (ع) رسیده است.

چه نیکو است که در شب عاشورا، همسو با عهد و پیمانی که اصحاب باوفای اباعبدالله (ع) با ایشان بستند، هر یک از ما نیز برای اصلاح خود، عهدی با امام بزرگوار ببندیم و با عمل به عهد و پیمانمان، در صف یاران حقیقی سیدالشهدا (ع) و فرزند برومندش، حضرت مهدی (عج) قرار گیریم.

در این نوشتار، با راهکارهای استفاده از فرصت‌ها و زمینه‌های خودسازی، به‌ویژه در ایام معنوی عاشورا، آشنا می‌شویم.

۱. زیرکی در ایمان

یکی از ویژگی‌های انسان‌های موفق در دنیا، زرنگ بودن آن‌ها است. وقتی می‌گوییم: «فلانی خیلی زرنگ است»، مراد ما از «زرنگی»، این است که او برای رسیدن به اهداف خود، از فرصت‌ها و موقعیت‌های زندگی، بهترین استفاده را می‌برد و هیچ فرصتی را به‌راحتی از دست نمی‌دهد. البته گاهی اوقات، از «زرنگی» معانی منفی اراده می‌شود؛ یعنی انسان زرنگ، کسی است که با استفاده از مکر و حیله و دروغ یا هر وسیله دیگر، سعی می‌کند به هدف دنیایی و نفسانی خود برسد. اما با کمی دقت مشخص می‌شود که چنین افرادی را نمی‌توان به معنای واقعی زرنگ دانست؛ چرا که آن‌ها اولاً از شأن والای انسانی خود دور شده‌اند و اهدافی پست و حقیر را برگزیده‌اند، حال آنکه هر انسانی ظرفیت آن را دارد که به اهدافی بسیار بلند برسد. ثانیاً، برای رسیدن به اهداف خود، از راه‌ها و وسایلی استفاده می‌کنند که ممکن است تنها خوشی‌های کوتاه‌مدتی را نصیب آن‌ها کند و هم‌زمان به بهای از دست دادن سعادت و خوشبختی واقعی و گرفتاری به عذاب اخروی تمام شود.

در نتیجه، این افراد به هیچ وجه عاقلانه رفتار نمی‌کنند و کسی که بر خلاف عقلش رفتار می‌کند، فرد زرنگی محسوب نمی‌شود. اساساً در کتاب‌های لغوی، انسان زرنگ را به معنای انسان عاقل دانسته‌اند. در عربی، به انسان زرنگ، «کَیِّس» گفته می‌شود و «کَیِّس» را به عاقل معنا کرده‌اند. در لسان‌العرب، از قول ابوالعباس نقل شده است که: «کَیِّس، به معنای عاقل است و کَیس، ضد حماقت و به معنای عقل است» [۱]. در همان‌جا، حدیثی از پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل شده که ایشان فرمودند: «الکَیِّسُ مَنْ دانَ نَفْسَهُ وَ عَمِلَ لِما بَعْدَ المَوْتِ»؛ یعنی انسان زرنگ، کسی است که نفس خود را رام و مهار کرده و برای بعد از مرگ عمل کند [۲]. این، همان معنای عاقل بودن است.

بنابراین، زرنگی واقعی، مختص انسان‌های مؤمن است که آخرت را بر دنیا ترجیح می‌دهند؛ چرا که امتیازهایی که در آخرت نصیب انسان می‌شود، بهتر و پایدارتر از منافع دنیوی است و انسان اگر زرنگ و عاقل باشد، همیشه چیزهای بهتر را ترجیح می‌دهد و برای رسیدن به آن‌ها تلاش می‌کند.

قرآن کریم می‌فرماید: «فَما أُوتِیتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَمَتاعُ الحَیاةِ الدُّنْیا وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ وَ أَبْقى لِلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ» [۳]؛ یعنی آنچه به شما داده شده، متاع زندگی دنیا است و آنچه نزد خدا است، برای کسانی که ایمان آورده و بر پروردگار خود توکل می‌کنند، بهتر و پایدارتر است.

امام صادق (ع) فرمود: «إِنَّ الرَّجُلَ قَدْ یَکُونُ کَیِّساً فِی الدُّنْیا فَیُقالُ ما أَکْیَسَ فُلاناً وَ إِنَّما الْکَیِّسُ کَیِّسُ الآخِرَةِ»؛ یعنی گاهی انسان در دنیا زرنگ است و گفته می‌شود که فلانی چقدر زرنگ است، حال آنکه زرنگ [به معنای واقعی]، زرنگ آخرتی است [۴].

اگرچه اصل ایمان آوردن به خدا، نشانه عاقل بودن انسان است، ولی باید توجه داشته باشیم که میان انسان‌های با ایمان نیز از نظر زرنگی و عقلانیت، تفاوت وجود دارد. برخی انسان‌های مؤمن، زرنگ‌تر و عاقل‌ترند و تلاش می‌کنند در راه کسب سعادت اخروی از دیگران سبقت بگیرند. اساساً یکی از ویژگی‌های مؤمنان این است که می‌کوشند در انجام کارهای نیک از یکدیگر پیشی بگیرند: «أُولئِکَ یَسارِعُونَ فِی الخَیْراتِ وَ هُمْ لَها سابِقُونَ»؛ یعنی آن‌ها در کارهای خیر شتاب می‌ورزند و از دیگران سبقت می‌گیرند [۵]. بدیهی است، آن دسته از مؤمنانی که گوی سبقت را بربایند و از دیگران پیشی بگیرند، زرنگ‌تر و هوشیارتر می‌باشند.

۲. استفاده از فرصت‌ها

چنان که گفتیم، نشانه انسان‌های هوشیار این است که از فرصت‌ها بیشترین استفاده را می‌کنند و فرصت‌های ایجادشده را تباه نمی‌سازند. از پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل شده است که فرمود: «إِنَّ لِرَبِّکُمْ فِی أَیَّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحاتٍ أَلا فَتَعَرَّضُوا لَها»؛ یعنی همانا در روزهای زندگی‌تان، نسیم‌هایی از سوی پروردگارتان می‌وزد. مواظب باشید که خود را در معرض این نسیم‌ها قرار دهید [۶].

حضرت علی (ع) در نهج‌البلاغه می‌فرماید: «وَ الفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الخَیْرِ»؛ یعنی فرصت، مانند ابر می‌گذرد. پس فرصت‌های نیک را غنیمت بشمارید [۷].

همچنین آن امام همام فرموده: «بادِرِ الفُرْصَةَ قَبْلَ أَنْ تَکُونَ غُصَّةً بادِرِ البِرَّ فَإِنَّ أَعْمالَ البِرِّ فُرْصَةٌ»؛ یعنی در استفاده از فرصت، عجله کنید پیش از آنکه درهای پیش رویتان بسته شود. در انجام عمل خیر، بشتابید؛ چرا که اعمال خیر، فرصت‌هایی برای شما هستند [۸].

و حال، آن حضرت در بیانی دیگر، از دست دادن فرصت را موجب شدیدترین دردها می‌داند: «أَشَدُّ الغُصَصِ فَوْتُ الفُرْصِ»؛ یعنی شدیدترین دردها، از دست دادن فرصت‌ها است [۹].

یکی از فرصت‌های پیش روی افراد مؤمن، قرار گرفتن در زمان‌ها و مکان‌های خاص است. برخی زمان‌ها و مکان‌ها، شرایط مساعدی را برای پیشبرد اهداف اخروی ما فراهم می‌کنند و افراد مؤمنی که عاقل و زرنگ باشند، سعی می‌کنند بیشترین بهره را از آن‌ها نصیب خود کنند. برای مثال، حضور در مکان‌های مقدس، فرصت بسیار ارزشمندی را برای تقویت روحیات معنوی انسان فراهم می‌کند و فردی که زرنگ باشد، تمام تلاشش را می‌کند که بیشترین استفاده را از چنین فرصتی ببرد. نمونه دیگر اینکه درک ماه مبارک رمضان، یک فرصت بسیار ارزشمند برای ساختن خود است و نباید از آن غفلت کرد. همچنین یکی از فرصت‌های طلایی برای ما مسلمانان، ایام عاشورا و حضور در مساجد و حسینیه‌ها و شرکت در دسته‌های عزاداری و هیئت‌های مذهبی است. باید از این فرصت، بهترین استفاده را ببریم.

۳. اهمیت دعا

توجه به جایگاه وجودیمان در نظام آفرینش، می‌تواند ما را در شناخت بهتر فرصت‌های پیش رو و چگونگی استفاده از آن‌ها یاری رساند. ویژگی اصلی انسان، مخلوق و عبد بودن او است. بنده مخلوق، از خود استقلالی ندارد و همه نیازهایش از طریق خالق و پروردگار او برآورده می‌شود. التزام به این جایگاه وجودی و عمل به لوازم آن، تنها راه رسیدن به حیات مطلوب است. از این رو، در نگاه توحیدی، انسان باید همواره بندگی خود را فقط در برابر خدا نشان دهد و برای برطرف کردن نیازهایش نیز تنها از او کمک بگیرد: «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» [۱۰].

اینکه انسان نیازهایش را در پیشگاه خداوند متعال مطرح کند و برای رسیدن به خواسته‌هایش از او مدد بجوید، نه تنها نامطلوب نیست، بلکه نشانه خوبی از بندگی انسان در برابر قدرت لا‌یزال الهی است و بیانگر پایبندی او به آنچه وجودش اقتضا می‌کند، می‌باشد. در زیارات و روایات بسیاری سفارش شده که همواره درخواست‌های خود را در درگاه خدا مطرح کنیم و امورمان را فقط به قضا و قدر الهی واگذاریم. در روایتی آمده است:

«عَنْ مُیَسِّرِ بْنِ عَبْدِ العَزِیزِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قالَ: قالَ لِی یا مُیَسِّرُ ادْعُ وَ لا تَقُلْ إِنَّ الأَمْرَ قَدْ فُرِغَ مِنْهُ إِنَّ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ مَنْزِلَةً لا تُنالُ إِلاَّ بِمَسْأَلَةٍ وَلَوْ أَنَّ عَبْداً سَدَّ فَاهُ وَ لَمْ یَسْأَلْ لَمْ یُعْطَ شَیْئاً فَاسْأَلْ تُعْطَ یا مُیَسِّرُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ بابٍ یُقْرَعُ إِلاَّ یُوشِکُ أَنْ یُفْتَحَ لِصاحِبِهِ»

امام صادق (ع) به میسر فرمود: ای میسر! دعا کن و مگو که مسأله تمام شده است. به‌راستی که نزد خدای بلندمرتبه منزلتی وجود دارد که جز با درخواست کردن، به دست نمی‌آید و اگر بنده‌ای دهانش را ببندد و درخواست نکند، چیزی به او داده نمی‌شود. پس درخواست کن تا به تو عطا شود. ای میسر! همانا دری نیست که کوبیده شود، جز اینکه امید است برای کوبنده آن باز شود [۱۱].

قرآن کریم ضمن توصیه به دعا، آن را عبادتی می‌داند که سرپیچی از آن، منتهی به ورود در آتش جهنم می‌شود: «وَقالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِینَ»؛ یعنی پروردگارتان فرمود: بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را. همانا کسانی که از عبادت من تکبر می‌ورزند، به‌زودی با خواری وارد جهنم خواهند شد [۱۲].

در حدیثی، درخواست از خدا، برترین چیز شمرده شده و کسانی که از دعا و درخواست کردن از پروردگار خویش ابا دارند، مبغوض‌ترین افراد نزد خدا شناخته شده‌اند:

«عَنْ نُعْمانِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ أَبِیهِ قالَ قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع أَیُّ العِبادَةِ أَفْضَلُ فقالَ ما مِنْ شَیْءٍ أَفْضَلَ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ أَنْ یُسْأَلَ وَ یُطْلَبَ مِمَّا عِنْدَهُ وَ ما أَبْغَضَ إِلى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ مِمَّنْ یَسْتَکْبِرُ عَنْ عِبادَتِهِ وَلا یَسْأَلُ ما عِنْدَهُ»

راوی می‌گوید: از امام باقر (ع) سؤال کردم: چه عبادتی برتر است؟ ایشان فرمود: هیچ چیز نزد خدای بلندمرتبه برتر از این نیست که از او درخواست شود و هیچ کس نزد خدای بلندمرتبه مبغوض‌تر از کسی که از عبادت خدا استکبار ورزد و از او درخواست نکند، نیست [۱۳].

حال که دعا و درخواست حاجت از خدا، تا این اندازه ارزش دارد و نشانه توحیدمداری انسان به شمار می‌رود، زمان‌ها و مکان‌هایی که احتمال استجابت دعا در آن‌ها بیشتر است، فرصت مناسبی برای پرداختن به این مسأله است و فرد مؤمن زرنگ، از این فرصت‌ها حداکثر استفاده را می‌برد. زمان‌هایی خاص، مانند ماه مبارک رمضان و ماه محرم، و یا مکان‌هایی ویژه، مانند خانه خدا، مساجد و مکان‌های زیارتی، شرایط خاصی را فراهم می‌کنند که دعا در آن‌ها اهمیت ویژه‌ای می‌یابد. از این رو، از ما خواسته شده که توجه وافری به این فرصت‌ها داشته باشیم. بنابراین، ایام عاشورا، از این نظر، فرصت بسیار مناسبی است تا با دل‌های آماده و از طریق توسل به اولیای پاک خدا، نظر لطف و رحمت الهی را به خود جلب کنیم.

۴. حرکت برای خودسازی و یاری دین خدا

نکته‌ای که در اینجا قابل توجه است، این است که گاهی تنها به برخی از ابعاد بندگی توجه شده و از جنبه‌های دیگر غفلت می‌شود. هنگامی که چیزی دارای ابعاد مختلف باشد، تحقق یافتن واقعی آن، زمانی است که همه جنبه‌های آن بروز یابند و تحقق برخی ابعاد آن، منتهی به تحقق کامل آن چیز نمی‌شود. به عنوان مثال، هر گاه بخواهیم در یک روز گرم تابستانی فضایی خنک در منزل داشته باشیم، باید کولر روشن باشد، درها بسته باشد و وسایل گرماکننده‌ای مانند بخاری نیز روشن نباشد. چنانچه هر یک از این شرایط تحقق نیابد، نمی‌توانیم به مقصودمان که ایجاد فضایی خنک است، دست یابیم. بندگی خدا نیز دارای ابعاد مختلفی است و توجه به برخی جنبه‌ها و غفلت از جنبه‌های دیگر، موجب می‌شود که به‌گونه‌ای شایسته و بایسته، نتوانیم به مقصد بندگی خدا برسیم.

یکی از تقدیرات الهی، این است که خداوند متعال سعادت و خوشبختی انسان را به عمل و تلاش او واگذارده است: «وَ أَنْ لَیْسَ لِلإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى» [۱۴]. پس، وظیفه ما فقط دعا و درخواست از خدا نیست، بلکه وظیفه داریم در کنار این درخواست، برای رسیدن به اهدافمان نهایت تلاش خود را انجام دهیم.

گویند درويشی با برداشت نادرستی که از صفت روزی‌رسانی و رازقیت حق پیدا کرده بود، تصمیم گرفت در خرابه‌ای فقط مشغول دعا و مناجات با خدا شود و از سوی خودش هیچ تلاشی برای برطرف کردن نیازهایش انجام ندهد، با این امید که خدای روزی‌رسان، همه نیازهایش را برطرف خواهد کرد. او در خرابه مدت بسیاری به دعا مشغول شد و در حالی که گرسنگی بر او فشار آورده بود، صدای کاروانی را شنید که در کنار خرابه توقف کرد. درويش خوشحال از اینکه خدا روزی‌اش را از طریق کاروان به او خواهد رساند، همچنان با شکم گرسنه به دعای خود ادامه داد و منتظر کمک کاروان ماند، اما برخلاف انتظار درويش، افراد کاروان متوجه حضور او در خرابه نشدند و قصد حرکت داشتند. درويش از ترس اینکه کاروان برود و او از گرسنگی تلف شود، سرفه‌هایی کرد تا کاروان متوجه حضور او گردد. افراد کاروان پس از شنیدن سرفه‌های درويش و مشاهده حالش، به او غذا دادند و از حال و نیت درويش باخبر شدند. درويش که همچنان بر تصور خویش باقی بود، خیال می‌کرد خداوند صرفاً به سبب دعای او، به او روزی رسانده است. یکی از افراد خردمند کاروان که متوجه اشتباه درويش شده بود، به او گفت: همین سرفه کردن‌های تو باعث شد که متوجه حضورت شویم. اگر این عمل و حرکت از سوی تو انجام نمی‌گرفت، از اینجا کوچ کرده بودیم و به تو غذایی نمی‌رساندیم.

برخی افراد، هنگام حضور در مکان‌های مقدس و از جمله هنگام زیارت قبور معصومین (ع)، نگاهی یک‌طرفه دارند و تنها از خدا و ائمه (ع) درخواست لطف و عنایت دارند، ولی به وظایفی که خود در قبال آن‌ها دارند، فکر نمی‌کنند. البته نشانه روحیه توحیدی، این است که برای رسیدن به خواسته‌های خود به خدا روی آوریم و اولیای الهی را واسطه قرار دهیم، اما چنان که گفتیم، این تنها یک جنبه از ابعاد بندگی است و بعد مهم دیگر، توجه به اعمالی است که خودمان باید انجام دهیم. اگر از این بعد غافل بمانیم، نمی‌توانیم خودمان را بنده واقعی خدا بدانیم. در زیارات قرآن کریم، مجاهدت و تلاش در راه خدا، شرط ورود به بهشت دانسته شده است: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الجَنَّةَ وَ لَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جاهَدُوا مِنْکُمْ وَ یَعْلَمَ الصَّابِرِینَ» [۱۵].

برخی تصور می‌کنند رابطه ما با پیامبر و ائمه (ع)، یک‌طرفه است و تنها آن‌ها هستند که باید به نیازهای ما توجه کرده و ما را یاری کنند، اما تقدیر الهی این‌گونه رقم خورده است که هر انسانی باید وظایفش را برای دفاع از دین خدا انجام دهد و از این رو، ما نیز وظیفه داریم به یاری دین خدا و اولیای او بپردازیم.

البته خداوند هیچ نیازی به کمک ما ندارد و می‌تواند به‌راحتی دین خودش را حفظ کند، با این حال، این افتخاری است که به هر انسانی عطا شده تا در تحقق برنامه الهی و پیشرفت دین نقش داشته باشد. در قرآن کریم شرط یاری شدن بندگان از جانب خداوند، این دانسته شده که آن‌ها نیز دین خدا را یاری کنند: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ» [۱۶].

پیامبر اسلام (ص) و ائمه معصومین (ع) نیز نیازی به کمک ما ندارند، اما این از مقدرات الهی و در واقع، افتخاری است که نصیب انسان شده که به کمک این بزرگواران بشتابد. در روز عاشورا، فرشتگان و جنیان برای یاری امام حسین (ع) اعلام آمادگی کردند. حضرت از پذیرش کمک آن‌ها خودداری کرد، ولی کمک انسان‌های دیگر را پذیرفت و حتی هنگامی که همه یاران او به شهادت رسیده بودند، آن‌ها را صدا می‌زد و از آن‌ها یاری می‌طلبید و ندای «هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنِی» سر می‌داد.

گاهی ما از این بعد مهم غافل می‌مانیم و تنها انتظار داریم که ائمه (ع) به ما کمک کنند، حال آنکه قبل از آن، باید به فکر کمک کردن و یاری رساندن به آن‌ها باشیم و به این افتخاری که خدا به انسان داده، جامه عمل بپوشیم. در دعای عهد، از خدا می‌خواهیم که ما را از کسانی قرار دهد که برای برآورده ساختن نیازهای آن حضرت شتاب می‌کنند: «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعْوانِهِ وَ الذَّابِّینَ عَنْهُ وَ المُسارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضاءِ حَوائِجِهِ وَ المُمْتَثِلِینَ لِأَوامِرِهِ وَ المُحامِینَ عَنْهُ وَ السَّابِقِینَ إِلى إِرادَتِهِ وَ المُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْهِ»؛ یعنی خدایا! مرا از یاران و خدمت‌گزاران و مدافعان او و شتابندگان به سوی او در برآوردن خواسته‌هایش و انجام‌دهندگان اوامرش و مدافعان از او و پیش‌گیرندگان به سوی خواسته‌اش و شهادت‌یافتگان پیش رویش قرار بده [۱۷].

۵. عاشورا، فرصت ناب خودسازی

ایام عاشورا، فرصت بسیار مساعدی را برای ما فراهم می‌کند که خود را برای یاری دین خدا و عمل به دستورات الهی آماده سازیم. خیلی از اوقات، دلیل عدم موفقیت ما در عمل، عدم علم و معرفت نیست و با اینکه می‌دانیم کاری خوب است، آن را انجام نمی‌دهیم و یا می‌دانیم کاری بد است، اما مرتکب آن می‌شویم. مشکلی که در اینجا وجود دارد، مشکل گرایشی و انگیزشی است، نه مشکل معرفتی. هنگامی که امیال دنیوی در ما شدت یابد، ممکن است به انجام اعمالی روی آوریم که منافع دنیوی ما را تأمین می‌کنند و حتی اگر بدانیم عقوبت اخروی دارند، از آن‌ها پرهیز نمی‌کنیم. برای انجام کارهای خوب و ترک اعمال بد، هم داشتن علم و معرفت لازم است و هم باید انگیزه و اراده کافی برای روی آوردن به خوبی‌ها و دور شدن از بدی‌ها داشته باشیم؛ یعنی نه تنها به لحاظ ذهنی قانع شده باشیم که فلان کار خوب است یا به سود ما است، بلکه دل ما هم باید آماده عمل کردن و مشتاق انجام آن باشد.

برخی افراد خیال می‌کنند که عدم توفیق آن‌ها در عمل، تنها به جهت این است که راه عمل کردن را نمی‌دانند. از این رو، همواره به دنبال شنیدن موعظه از بزرگان هستند، غافل از اینکه بسیاری از چیزهایی را هم که می‌دانند، نادیده می‌گیرند و به آن‌ها عمل نمی‌کنند. در روایتی آمده است: «اگر کسی به چیزهایی که می‌داند عمل کند، از چیزهایی که نمی‌داند، کفایت می‌شود» [۱۸]. از این روایت می‌توان چنین استفاده کرد که انسانی که به دانسته‌هایش عمل کند، راه نجات خواهد بود و مسیرش برای رسیدن به سعادت باز می‌شود.

مرحوم آیت‌الله‌العظمی بهجت بارها تأکید فرموده بودند که به دانسته‌های خودمان عمل کنیم. ایشان در یکی از سخنرانی‌هایشان می‌فرماید: «ای کسی که عمل می‌کنی به معلومات، در فکر چیز دیگر نشو، بقیه امور با آن‌ها است. همین‌هایی که همین مقدار را به شما اعلام کرده‌اند، زیادی بر این مقدار را هم، آن‌ها اعلام می‌کنند. تو دیگر در فکر نباش؛ یعنی دردها را نخور» [۱۹].

ایشان گاهی به کسانی که از او طلب موعظه و نصیحت می‌کردند، اعتراض می‌کرد و از اینکه عده‌ای به موعظه‌هایی که قبلاً شنیده‌اند، عمل نکرده، باز درخواست موعظه می‌کنند، ناراحت می‌شد. وی در یکی از دستورالعمل‌های عرفانی‌اش فرموده: «آنچه می‌دانید، عمل کنید و در آنچه نمی‌دانید، احتیاط کنید تا روشن شود و اگر روشن نشد، بدانید که بعض معلومات را زیر پا گذاشته‌اید. طلب موعظه از غیر عالم، معترض است و قطعاً مواعظی را شنیده‌اید و می‌دانید، عمل نکرده‌اید وگرنه روشن بودید» [۲۰].

بر این اساس، اگر در مسأله‌ای روشن نبودیم و تردید داشتیم، معلوم می‌شود از برخی چیزهایی که از قبل برایمان روشن بوده و به آن‌ها علم داشته‌ایم، غفلت ورزیده‌ایم و به آن‌ها عمل نکرده‌ایم. چنانچه به دانسته‌هایمان عمل کرده بودیم، اکنون در این مسأله جدید هم تردید و دودلی نداشتیم و حکمش برایمان روشن بود.

اکنون، سؤال این است که چه کنیم تا گرایش به عمل در ما تقویت شود و دل‌هایمان برای انجام خوبی‌ها و ترک بدی‌ها آماده گردد؟ در اینجا است که می‌توانیم به دنبال فرصت‌ها باشیم و از موقعیت‌هایی که موجب تقویت گرایش‌های معنوی و انگیزه‌های الهی و اخروی می‌شوند، بیشترین استفاده را ببریم. یکی از ویژگی‌های مهم ایام عاشورا، این است که قدرت شگفت‌انگیزی برای آماده‌سازی دل‌های ما دارد و از این رو، فرصت ناب و ارزشمندی را برای افتادن در مسیر عمل ایجاد می‌کند و تنها هوشیاری افراد مؤمن را می‌طلبد که از این فرصت بهترین استفاده را ببرند.

حادثه عاشورا، حماسه‌ای شورآفرین و احساس‌برانگیز است، اما ایام عاشورا اوج احساسات معنوی و دینی ما را رقم می‌زند و شور و شوق معنوی عظیمی در دل پیروان آن حضرت ایجاد می‌کند، به‌گونه‌ای که غرور فداکاری و قرار گرفتن در ردیف یاران اباعبدالله (ع)، در انسان بسیار تقویت می‌شود و این، به معنای آمادگی ما برای عمل است.

البته عاشورا هم جنبه معرفتی قوی دارد و هم جنبه انگیزشی بالا. از نظر معرفتی، تأمل در حوادث عاشورا و دقت در گفتارها و رفتارهای شهدای کربلا و دشمنان آن‌ها، حقایق بسیاری را به ما می‌آموزد و علم و بصیرت ما را افزایش می‌دهد. بعد انگیزشی ایام عاشورا نیز بسیار قوی و اثرگذار است و کسانی که غرور خوب شدن را دارند، ولی در عمل چندان موفق نبوده‌اند، می‌توانند به‌خوبی از این فرصت بهره ببرند و راه مطمئنی را برای عمل به دانسته‌های خود بگشایند.

شاید این سؤال پیش آید که در این زمان چگونه می‌توانیم حضرت اباعبدالله‌الحسین (ع) را یاری کنیم، حال آنکه زمان زیادی از شهادت آن حضرت گذشته و دیگر زمینه‌ای برای یاری ایشان وجود ندارد؟ در پاسخ به این پرسش، باید در هدف قیام امام حسین (ع) تأمل کنیم و ببینیم آیا می‌توانیم در این زمان نقشی در تحقق هدف آن حضرت داشته باشیم یا خیر؟ اگر هدف امام (ع) فقط رسیدن به حکومت باشد، آن‌گاه با شهادت ایشان، دیگر زمینه‌ای برای حکومت وجود ندارد و از این رو، یاری ما هم برای رسیدن آن حضرت به حکومت، بی‌معنا است. اما خود امام (ع) در سخنانشان، هدف خویش را از قیام روشن ساخته‌اند و از جمله، این کلام گهربار که در وصیت به محمد بن حنفیه بیان می‌فرمایند، مشهور است: «وَ إِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الإِصْلاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی» [۲۱].

هدف آن حضرت، چیزی جز قرار دادن جامعه در مسیر عبودیت و بندگی خدا نبود و اکنون با توجه به این هدف، روشن می‌شود که هر کس قدمی برای اصلاح خود و جامعه خویش بردارد، در واقع، به یاری آن حضرت همت گماشته و امام را در تحقق هدف والایشان کمک کرده است. در حقیقت، هدف امام بزرگوار (ع)، منافع شخصی خودش نبود، بلکه هدف ایشان، رساندن امت پیامبر به سعادت راستین بوده است. بنابراین، هر کس در مسیر سعادت و خوشبختی واقعی خود و جامعه قدم بردارد و برای خودسازی خویش عمل کند، به تحقق هدف امام شهید کمک رسانده است. به گفته مرحوم حاج اسماعیل دولابی: «حضرت سیدالشهدا به مردم احتیاج نداشت، اما اینکه می‌فرمود: مرا یاری کنید، یعنی مسلک مرا یاری کنید، مقصد مرا یاری کنید، همکار و همراه من باشید. وقتی نماز می‌خوانید یا کار خوبی انجام می‌دهید، به انبیا و اولیا کمک می‌کنید» [۲۲].

البته انتظار نمی‌رود که بتوانیم یک‌شبه راه صدساله را بپیماییم و به یک‌باره عوض شویم، بلکه لازم است نفس سرکش خود را به‌تدریج رام کنیم و با برنامه‌ای مناسب، آن را آماده کنیم. همین که انسان در مسیر خوبی‌ها قدم بردارد، هرچند قدم برداشتن‌های او کوچک باشد، ارزش و تأثیر فراوانی دارد.

۶. عهد بستن با سیدالشهدا

یک راه مناسب برای اینکه بتوانیم در مسیر ساختن خود و جامعه خویش حرکت کنیم و قدم مطمئنی برداریم، این است که در این ایام و به‌ویژه در شب عاشورا با امام حسین (ع) عهد و پیمان ببندیم. شب عاشورا، شبی است که یاران واقعی اباعبدالله با مولایشان پیمان یاری بستند و باعث آرامش دل ایشان و خاندان آن حضرت شدند. بنابراین، چه خوب است که ما نیز در این شب حماسی، فرصت را از دست ندهیم و با یاران سرسپرده حسین (ع) همراه گردیم و با مولای خود هم‌پیمان شویم.

البته در اینکه چه پیمانی با امام (ع) ببندیم، باید به‌خوبی تأمل کنیم؛ چرا که باید عهدی با امام ببندیم که توان جامه عمل پوشاندن به آن را داشته باشیم تا مبادا به عهدشکنی با امام دچار شویم و در صف کوفیان قرار گیریم. مطابق ضرب‌المثل «سنگ بزرگ، نشانه نزدن است»، نباید عهدی سنگین و بزرگ ببندیم که نتوانیم به آن پایبند باشیم. در این زمینه، راهکار مناسب این است که هر کس در حال خود تأمل کند و با توجه به مشکلات اخلاقی و شرعی که در خود مشاهده می‌کند، به فراخور حال خویش برای اصلاح گوشه‌های هرچند کوچک از زندگی‌اش، با امام عهد ببندد. برای مثال، اگر کسی در انجام نمازهای واجب کوتاهی می‌کند، می‌تواند با امام عهد ببندد که دست‌کم در انجام برخی از نمازهایش کوتاهی نکند؛ مثلاً نماز مغرب و عشایش را به هیچ وجه ترک نکند. یا کسی که نمازهای واجب را هیچ‌گاه ترک نمی‌کند، اما در خواندن نماز اول وقت کوتاهی می‌کند، می‌تواند با امام عهد ببندد که دست‌کم برخی نمازهایش، مثلاً نماز ظهرش را سر وقت بخواند. همچنین اگر کسی خودش را مبتلا به معصیتی می‌یابد، می‌تواند با امام عهد ببندد که آن معصیت را دست‌کم در برخی ساعات شبانه‌روز، مثلاً در بعدازظهرها انجام ندهد.

البته معنای این سخن، این نیست که کسی که چنین عهدی را می‌بندد، در بقیه مسائل بی‌تفاوت باشد و تنها به انجام تعهدش فکر کند. تصمیم ما باید این باشد که برای اصلاح خود در همه جهات تلاش کنیم، اما از آنجا که تحمل یک‌باره انسان شاید مشکل باشد و از طرفی دیگر، عهدشکنی با امام پسندیده نیست، خوب است در مقوله عهد، معقول عمل کنیم و عهدی ببندیم که بتوانیم با یاری گرفتن از خدا و توسل به خود امام حسین (ع) و دیگر اولیای خدا، به آن به‌خوبی پایبند باشیم؛ به‌خصوص از آنجا که این قدم، گام زدن در خودسازی است، لازم است با احتیاط هرچه بیشتر عمل کنیم تا بتوانیم در عاشورای سال آینده، با سرافرازی، عهدی جدید با امام خود ببندیم.

هرگز نباید فکر کنیم که عهد کوچک بستن، دردی را دوا نمی‌کند. مطابق روایات متعددی، آنچه بسیار اهمیت دارد، تداوم عمل است. اگر یک عمل، هرچند کوچک، دوام داشته باشد، تأثیر بسیاری خواهد داشت. در حدیثی، امام صادق (ع) فرموده: «أَدْوَمُ الأَعْمالِ إِلى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ما داوَمَ عَلَیْهِ العَبْدُ وَ إِنْ قَلَّ»؛ یعنی مقبول‌ترین اعمال نزد خدای بلندمرتبه، عملی است که بنده بر آن مداومت داشته باشد، هرچند آن عمل، کوچک و اندک باشد [۲۳].

همچنین آن بزرگوار کمترین حد تداوم یک عمل را یک سال دانسته و می‌فرماید: «إِذا کانَ الرَّجُلُ عَلى عَمَلٍ فَلْیَدُمْ عَلَیْهِ سَنَةً ثُمَّ یَتَحَوَّلُ عَنْهُ إِنْ شاءَ إِلى غَیْرِهِ وَ ذلِکَ أَنَّ لَیْلَةَ القَدْرِ یَکُونُ فِیها فِی عامِهِ ذلِکَ ما شاءَ اللَّهُ أَنْ یَکُونَ»؛ یعنی هرگاه کسی به عملی روی آورد، پس لازم است تا یک سال بر آن عمل باقی بماند و پس از آن، اگر خواست می‌تواند به عملی دیگر روی آورد [۲۴].

بنابراین، چه بسیار به‌جا است که هر فردی در شب عاشورا با امام شهید خود برای عملی تا یک سال پیمان ببندد و بر آن عمل مداومت نماید. نباید هرگز به کوچکی کاری که بر سر آن پیمان می‌بندیم، توجه کنیم، بلکه اگر بتوانیم بر پیمان خود استوار بمانیم، ارزش والایی خواهد داشت. همچنین نباید تنها به عمل خودمان نگاه کنیم، بلکه اگر هر فردی در شب عاشورا عهدی با امام حسین (ع) ببندد، آن‌گاه در جامعه ما در طول یک سال، میلیون‌ها گناه کم می‌شود و میلیون‌ها کار خوب، افزایش می‌یابد. در این صورت، مطابق وعده‌های تخلف‌ناپذیر الهی، رحمت و لطف حق بر چنین جامعه‌ای که همه در مسیر بندگی خدا عهدی بسته‌اند، سرازیر خواهد شد. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ»؛ یعنی خدا حال قومی را تغییر نمی‌دهد، تا آنکه آن‌ها خود، حالشان را تغییر دهند [۲۵].

و حال در سوره‌ای دیگر می‌فرماید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ القُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ»؛ یعنی اگر اهل شهرها ایمان آورده و تقوا داشتند، برکاتی از آسمان و زمین بر آن‌ها می‌گشاییم، ولی تکذیب کردند. پس به آنچه انجام دادند، آن‌ها را مؤاخذه کردیم [۲۶].

بسیاری از اهل معرفت سفارش می‌کرده‌اند که اگر بخواهیم در مسیر سعادت و معرفت خدا قدم برداریم، باید با امام حسین (ع) رابطه برقرار کنیم؛ چرا که مسیر سلوک از طریق آن حضرت بسیار آسان می‌شود. امام حسین (ع)، کشتی نجاتی است که به‌سرعت حرکت می‌کند. ما در واقع، با عهد و پیمانی که با امام حسین (ع) می‌بندیم، خود را برای یاری فرزند عزیزش، حضرت صاحب‌الزمان (عج) آماده می‌کنیم و امیدوار می‌شویم که از منتظران و یاران ایشان قرار گیریم. بنابراین، چه به‌جا است در شب عاشورا که شب عهد و پیمان یاران سیدالشهدا (ع) است، هر کس به فراخور حال خود، عهدی با امام خویش ببندد و تا عاشورای سال آینده، تمام تلاشش را انجام دهد که بر عهد و پیمان خویش استوار بماند. با این کار، همه سال را با یاد امام حسین (ع) سپری می‌کنیم و با ارتباط با آن حضرت، زندگی‌مان را رنگ خدایی می‌بخشیم.


پی‌نوشت‌ها

[۱] ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان‌العرب، بیروت: دار الفکر للطباعة والنشر والتوزیـع، ۱۴۲۰ق، ج ۱، ص ۱۴، ذیل واژه «کیس»؛ همچنین: طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع‌البحرین، تهران: انتشارات مرتضوی، ۱۳۷۵ش، ج ۵، ص ۲۶۲، ذیل واژه «کیس».
[۲] همان.
[۳] شوری، آیه ۳۶.
[۴] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران: دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۸۷ق، ج ۵، ص ۱۱۷.
[۵] مؤمنون، آیه ۶۱.
[۶] مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج ۷۸، ص ۱۱۲.
[۷] شریف‌الرضی، محمد بن حسین، نهج‌البلاغة (للصبحی صالح)، قم: انتشارات هجرت، ۱۴۲۰ق، ص ۴۷۰.
[۸] نوری، حسین، مستدرک‌الوسائل و مستنبط‌المسائل، قم: مؤسسة آل‌البیت، ۱۴۸۳ق، ج ۱۲، ص ۲۰۳.
[۹] همان.
[۱۰] فاتحه، آیه ۵.
[۱۱] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، پیشین، ج ۲، ص ۴۶۷.
[۱۲] غافر، آیه ۶۰.
[۱۳] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، پیشین، ج ۲، ص ۴۶۸.
[۱۴] نجم، آیه ۳۹.
[۱۵] آل‌عمران، آیه ۱۴۲.
[۱۶] محمد، آیه ۷.
[۱۷] مجلسی، محمدباقر، زادالمعاد، بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۳۱ق، ص ۴۵۰.
[۱۸] طبرسی، علی بن حسن، مشکاة‌الأنوار فی غرر الأخبار، نجف: المکتبة الحیدریة، ۱۳۸۵ق، ص ۳۷۵.
[۱۹] پایگاه اینترنتی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیت‌الله بهجت، نشانی: http://www.bahjat.org.
[۲۰] پایگاه اینترنتی تبیان، نشانی: http://www.tebyan.net.
[۲۱] مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، پیشین، ج ۴۴، ص ۳۲۹.
[۲۲] پایگاه اینترنتی تبیان، نشانی: http://anjoman.tebyan.net.
[۲۳] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، پیشین، ج ۲، ص ۸۲.
[۲۴] همان.
[۲۵] رعد، آیه ۱۱.
[۲۶] اعراف، آیه ۹۶.

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=50717

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب