بی حجابی یکی از مهم ترین چالش های جامعیه ایران به حساب می آید که علاوه بر ناسازگاری فرهنگی با ارزش های ایرانی-اسلامی، پیامدهایی اجتماعی، سیاسی و ملی برای جمهوری اسلامی رقم می زند. مطالعیه این پدیده در بستر تاریخی به ویژه شناخت مراحل اولییه ظهور آن در ایران اهمیت ویژه ای دارد. در همین راستا هدف پژوهش حاضر، بررسی تغییرات گفتمانی حجاب از دوران مشروطه تا انتهای پهلوی اول در بستر تنازعات گفتمانی آن است. رویکرد نظری و روشی پژوهش تحلیل گفتمان، مبتنی بر نظرییه لاکلا و موف است. یافته های پژوهش نشان داد اوایل مشروطه تنها گفتمان حاکم حجاب گرایی بود، اما گفتمان حجاب ستیزی، تغییر در سبک پوشش را با الگوپذیری از مد و پوشاک غربی حول چهار محور اصلی آزادی، عفاف، علم آموزی و بازتفسیر دین صورت بندی کرد که موجب تزلزل در گفتمان حجاب گرایان شد. بازسازی نظری گفتمان مذکور به شکل گیری خرده گفتمان های حجاب قرآنی-فقهی، ضعیفه پندارانه، زن ستایانه، سیاسی-اجتماعی و درنهایت خرده گفتمان حجاب قانونی انجامید. دوگانیه خانه نشینی همراه با حجاب یا حضور اجتماعی با کشف حجاب، نتیجیه حاصل از تنازعات گفتمانی شکل گرفته بود. درنهایت روی کارآمدن حکومت پهلوی قابلیت های دسترسی متعددی به ویژه از طریق دو نهاد ثبت احوال و مؤسسات آموزشی برای استیلای گفتمان حجاب ستیزی ایجاد کرد و با قانون کشف حجاب اجباری، اختلافات گفتمانی را یک جانبه و در عمل بی اثر کرد.

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=56622

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب