مرجعیت یک منبع معرفتی در فقه به معنای تأثیرگذاری اصلی آن منبع در استنباط فقهی است. استنباط حکم شرعی دارای چند منبع معرفتی است، ازجمله قرآن، سنت و عقل. سؤال این است که آیا قرآن، علاوه بر داشتن مرجعیت علمی در فقه، بر منبع سنت نیز مرجعیت دارد؟ موضوع این نوشتار بررسی مرجعیت قرآن بر سنت در استنباط فقهی است.
پیشفرض بحث این است که قرآن مرجع انحصاری در استنباط فقهی نیست و سنت نیز در این زمینه مرجعیت دارد. قرآن و سنت هر دو در دلالت و رساندن معنای خود استقلال دارند.
در مقالۀ حاضر، مرجعیت قرآن بر سنت در استنباط فقهی بر اساس فرایند سهمرحلهای تمسک به روایات، شامل اعتبار، دلالت و جهت صدور، بررسی شده است. بر اساس دادههای این مقاله که با روش تحلیلی انجام شده است، قرآن در اعتبار سند مرجعیت بر سنت دارد که میتوان آن را «مرجعیت مطلق» نامید. همچنین، هر یک از قرآن و سنت در دلالت نسبت به دیگری نوعی مرجعیت دارند که میتوان آن را «مرجعیت نسبی» خواند. علاوه بر این، هر یک از قرآن و سنت میتواند بهعنوان قرینهای در تشخیص جهت صدور دیگری عمل کند؛ اما این قرینیت تأثیرگذاری اصلی نیست و قرائن مهمتری در این زمینه وجود دارد؛ بنابراین، نمیتوان این مورد را مرجعیت نامید.













