چکیده
در خصوص نوع طلاق از ناحیۀ زوجه به وکالت از زوج و منبعث از ماده 26 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 سه رویکرد قابل‌مشاهده است؛ نخست نظریۀ طلاق توافقی که جایگاه صدور گواهی عدم امکان سازش است؛ دوم نظریۀ طلاق یک‌طرفه به درخواست زوجه که محل صدور حکم طلاق است؛ و سوم نظریۀ دومرحله‌ای بودن فرایند چنین طلاقی. آثار متفاوت ناشی از پذیرش هر یک از این سه رویکرد، در حقوق هر یک از زوجین در فرایند دادرسی و مرحلۀ اجرای صیغه طلاق، مؤید ضرورت بررسی موضوع است. پژوهش توصیفی ـ تحلیلی حاضر در پی پاسخ به این پرسش اصلی که نوع طلاق از ناحیۀ زوجه به وکالت از زوج و آثار ناشی از آن چیست، از طریق بررسی نظریه‌های مشورتی اداره حقوقی قوه قضائیه و با استفاده از آرای صادره از دادگاه‌های خانواده و مباحث مطرح در نشست‌های قضایی، انجام شد. نتایج نشان داد که ماده 26 قانون پیش‌گفته از نظر تعیین نوع طلاق به وکالت از زوج با ابهام مواجه بوده و لذا متن اصلاحی را پیشنهاد می‌دهد؛ ضمن اینکه بهترین تفسیر از مادۀ فوق را دومرحله‌ای بودن طلاق زوجه به وکالت از زوج می‌داند: ابتدا دعوی احراز جهت محقق‌کنندۀ وکالت برای زوجه؛ و سپس درخواست صدور گواهی عدم امکان سازش در قالب طلاق توافقی. این نظریه که با منطوق ماده 26 سازگاری بیشتری دارد، مشکلات وارد بر دو نظریۀ دیگر به‌ویژه از حیث شمول اعتبار امر مختومه در صورت عدم اجرای صیغه طلاق ظرف مهلت مقرر در ماده 34 قانون حمایت خانواده را مرتفع می‌سازد.
کلیدواژه‌ها
طلاق توافقی، طلاق یک‌طرفه، وکالت زوجه در طلاق، گواهی عدم امکان سازش، حکم طلاق

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=73872

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *