نیایش و ستایش در سیره امام حسین(علیه‌السلام)
حجت‌الاسلام والمسلمین محمدامین صادقی اُرزگانی (پژوهشگر)

اشاره

واژه‌های «ستایش» و «نیایش» هم‌خانواده بوده و به معنای تعظیم، تسبیح و دعا است که از روی تضرع و زاری باشد. نیایش و ستایش در منظومه‌های اهل‌بیت(علیهم‌السلام) و از جمله در سیره امام حسین(علیه‌السلام)، ظهور عشق به پروردگار متعال است. نیایش، تالی روح متعالی انسان است. انسان نیایش‌گر، با برافراشتن دعا و نیایش از دامنه و کوهپایه نیازهای گوناگون فردی، اجتماعی، اقتصادی و معنوی حرکت می‌کند و تا ستیغ بلند معرفت توحیدی اوج می‌گیرد. از این رو، نیایش ائمه اهل‌بیت(علیهم‌السلام)، به‌ویژه امام حسین(علیه‌السلام)، در واقع، حکمت‌نامه آموزشی و در عین حال تربیتی است که در قالب گفت‌وگو با خداوند و به صورت اظهار نیاز و درخواست‌های انسان مطرح شده است ولی در حقیقت، منظومه خداشناسی، جهان‌شناسی و انسان‌شناسی، ژرف و عمیق و اثرگذار و ماندگار است.

 

چکیده معنا در سیره امام حسین(علیه‌السلام)

این معنا در سیره معرفتی و عملی سالار شهیدان(علیه‌السلام)، جلوه خاصی داشته است که در این نوشتار، به اندازه ظرفیت مقاله، در دو محور کلی «میقات نیایش» و «معراج ستایش» تبیین می‌شود.

الف) میقات نیایش و ستایش

بی‌تردید، نیایش و ستایش در سیره حسینی پیشینه و پسینه‌ای به اندازه عمر شریف حضرت داشته است؛ به بیان دیگر، امام(علیه‌السلام) در همه مدت حیات پربرکتش و در همه شرایط زمانی و مکانی، با نیایش و ستایش پروردگار هستی زندگی می‌کرده است. ولی برخی زمان‌ها و مکان‌ها به گونه‌ای بوده که نواهای دل‌نشین حضرت، به صورت پرمایه ماندگار در حافظه تاریخ با برجستگی خاص ثبت گردیده است که از جمله آنها، منظومه متعالی دعای عرفه است. از این رو، در این مقاله، نیایش‌های امام حسین(علیه‌السلام) در روز عرفه، در مِنی و در کوهپایه و دامنه «جبل‌الرحمه» به عنوان میقات نیایش حضرت تلقی می‌شود؛ چرا که این نیایش زمینه‌ساز حماسه کربلا و ستایش امام حسین(علیه‌السلام) در شب و روز عاشورا شد.

دعای نورانی عرفه، از حکمت‌سوز نماد راز و نیازهای عرفانی و توحیدی سالار شهیدان است و از سوی دیگر، پرمایه جاویدان دل امام معصوم در خروش شرایط خفقان‌آور حاکم بر جامعه اسلامی آن روز است. در این دعا، حضرت بین عرفان و حماسه را به زیبایی جمع نموده است. برخی از بزرگان در تحلیل این مسئله گفته‌اند:
سالار شهیدان توانست مضمون بلند دعای عرفه را که منظومه‌های عرفان متعالی در آن موج می‌زند و سراسر عشق و اظهار خضوع در پیشگاه خداوند است، در کنار حادثه خونبار کربلا جمع کند؛ حادثه‌ای که سرشار از پایمردی، حماسه، ایثار، رهبری، سیاست، مردانگی، جوانمردی و سرشار از استواری، مقاومت، مبارزه و استقامت در راه پیام، وفاداری و مشحون از اخلاق انسانی، ادب معاشرت و امور اجتماعی، تربیت اسلامی، سازندگی معنوی و عرفانی است و پشتوانه نهضت‌های بعد از خود گردیده است. دعای عرفه امام حسین(علیه‌السلام) گرچه نیایش و راز و نیاز به درگاه حق است، اما راز و رمز مبارزه و قیام بر ضد نظام طاغوت و ستمگری در آن موج می‌زند[۱].

گفتنی است، در دعای عرفه گرچه ستایش و نیایش با هم به صورت کامل تالی نموده و منظومه‌های حماسی در این قالب به‌خوبی بازگو شده، ولی ما در محور نخست مقاله که به عنوان «میقات نیایش» مطرح شده، بیشتر فرازهای نیایشی دعای نورانی عرفه را بازخوانی و تبیین می‌نماییم تا از رهگذر آن، به نکته‌های درس‌آموز معرفتی و تربیتی این نیایش نورانی بیشتر آشنا گردیده و به بازشناسی سپهسالار عشق در خلوتگاه نیایش و جلوتگاه ستایش بپردازیم.

در این باب، جای سخن بسیار و ستیغه‌های نیایش‌های حسینی برای مثال ناگفتنی است، ولی از باب این‌که:

کی توان کردن به ترک خوردن آب
در کف هو را تازه کن از شور آن
گر نتوانی خوردن، بگو توان سیراب
راز را گو که مینیواری در میان[۲]

در چند نکته، فرازهایی از این دعای متعالی را بازخوانی و تبیین می‌نماییم:

۱. سرنامه نیایش

قبل از هر چیز، لازم است اشاره گردد که دعای نورانی عرفه، دو بخش دارد: بخش نخست، با این جمله آغاز شده:

«الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي لَيْسَ لِقَضَائِهِ دَافِعٌ وَ لِعَطَائِهِ مَانِعٌ؛[۳] ستایش، مخصوص خداوندی است که برای قضای او، بازدارنده‌ای نیست و برای بخشش او، منع‌کننده‌ای وجود ندارد».

و بخش دوم دعا، با این جمله شروع گردیده:

«إِلَهِي أَنَا الْفَقِيرُ فِي غِنَايَ، فَكَيْفَ لَا أَكُونُ فَقِيرًا فِي فَقْرِي؛[۴] خداوندا! من همانم که در توانگریام، فقیر و نیازمند به تو هستم. پس چگونه نیازمند تو نباشم، در حالی که فقیر و تهیدستم؟»

از این فراز متعالی به دست می‌آید که در نگاه امام حسین(علیه‌السلام)، سرآغاز نیایش انسان باید گفت‌وگوی نیازمندانه با خدای توانا و مهربان باشد؛ یعنی ادب نیایش این است که انسان قبل از همه، گوهر وجودی‌اش را که عین فقر و نیازمندی به خالق هستی است، در پیشگاه معبود خود عرضه کند و عجز و ناتوانی خویش را بر زبان جاری سازد. در واقع، خود را با زبان خود، به خدای خویش معرفی نماید و بگوید: چنان‌که تو خود بهتر می‌دانی، من همان فقیری هستم که فقر و نیازمندی به تو شاکله وجودی‌ام را تشکیل می‌دهد و کمال معرفتم در این است که خود را نیازمند، بلکه عین نیاز به تو می‌دانم. تو، بینیاز مطلق و من، فقیر، بلکه عین فقرم. این گونه سخن گفتن با پروردگار مهربان، نشان اوج معرفت و عرفان انسان نیایش‌گر است. از این رو، عارف نامدار، مولوی، در این باره می‌گوید:

ما بوکوهیم و ندا در ما ز توست
ما بوناییم و نوای در ما ز توست
ما مدهوشیم و هستی‌های ما
تو وجود من و فانـی نـمـودی[۵]

این گفته‌ها، در واقع، بازتاب آیه کریمه قرآن است که می‌فرماید:

«يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ؛[۶] ای مردم! شما به خدا نیازمندید و خدا است که بینیاز و ستوده است».

اهل تفسیر معتقدند که این آیه، به نکته مهم و ارزشمندی اشاره کرده و موقعیت ما را در عرصه عالم وجود و در برابر خدای هستی‌بخش روشن نموده و بسیاری از معماها را گشوده و به پرسش‌های فراوانی پاسخ داده است.

تردیدی نیست که بینیاز حقیقی، در تمام عالم وجود، حکیم بی‌نظیر و یگانه خداوند حکیم است. همه عالم و آدم، سر تا پا نیاز و فقر و وابسته به وجود اوست. او، بینیاز مطلق و همه جهان فقر مطلق‌اند. اما این‌که در آیه، تنها از فقر انسان سخن گفته شده، به دلیل این است که اگر انسان که گل سرسبد موجودات جهان است، سر تا پا فقر و نیازمند به او باشد، سایر موجودات به طریق اولی چنین‌اند[۷].

در نتیجه، معلوم شد که گام نخست نیایش، این است که انسان، عاجز، تسلیم، نیاز و فقر وجودی‌اش را در پیشگاه بینیاز مطلق عرضه نماید. این منظومه متعالی، در سیره نیایش حسینی و جای‌جای دعای عرفه فراوان بازتاب یافته که تنها به دو نمونه از آن اشاره گردید.

۲. نیایش محبانه

حکایت دیگر از آداب نیایش که در سیره نیایشی امام حسین(علیه‌السلام) جلوه‌های فراوان دارد، توجه به صفات جمال و جلال الهی است. حضرت، در دعای عرفه لکرات صفات حضرتش را مورد توجه و حمد قرار داده و در فرازهای متعدد این دعا، اوصاف جمال و جلال خداوند را به مضر کبریایی حق تعالی پیشکش نموده است؛ از جمله گفته است:

  • «هُوَ الْجَوَادُ الْوَاسِعُ؛[۸] او، بخشنده فیض‌گستر است».
  • «وَ رَءُوفٌ بِكُلِّ أَرِيعٍ؛[۹] او، بر ناله‌کنندگان مهربان است».
  • «وَ هُوَ لِلدَّعَوَاتِ سَامِعٌ، وَ لِلْكُرُبَاتِ دَافِعٌ، وَ لِلدَّرَجَاتِ رَافِعٌ وَ لِلْجَبَابِرَةِ قَامِعٌ؛[۱۰] او، دعاها و نیایش‌ها را می‌شنود و گرفتاری‌ها را برطرف می‌سازد و مرتبه‌ها را بالا می‌برد و گردنکشان را نابود می‌کند».
  • و در ادامه می‌گوید: «وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ؛[۱۱] او، شنوا و بینا و دقیق و آگاه، و بر همه چیز توانا است».

حضرت، پس از لکر ثنای معبود و نیایش محبانه، مسائل، معارف و خواسته‌های خود را در دعا مطرح نموده‌است. از این سیره امام(علیه‌السلام) معلوم می‌شود که بهتر است در مقام نیایش، پس از اظهار بندگی و حاضرجوابی کاستی‌ها و نقص‌های وجودی، لکر کمالات و صفات جمال و جلال معبود به عنوان مقدمه و پیش‌درآمد گفت‌وگو و نیایش، مطرح گردد و با این روش است که مظلوم به معبود می‌رسد و درِ رحمت بر او گشوده و به هدف وصال نایل گردیده و حاجات او برآورده خواهد شد. از این رو، سید ابن‌طاووس روایات متعددی نقل کرده که در دعاها توصیه شده که در دعا و نیایش، قبل از درخواست حاجت، نخست باید به ستایش و ثنای باری تعالی پرداخته شود و آن گاه است که امید استجابت دعا و اثربخش بودن آن، بیشتر خواهد بود[۱۲]. امام صادق(علیه‌السلام) در این باره فرموده:

«فَإِذَا طَلَبْتُمُ الْحَاجَةَ فَمَجِّدُوا اللَّهَ وَ احْمَدُوهُ وَ أَثْنُوا عَلَيْهِ؛[۱۳] هر گاه شما حاجتی از خداوند طلب نمودید، اول او را تمجید و ستایش نموده و ثنای او را بگویید».

گفتنی است، در روایات تصریح شده همان‌طور که در زندگی اجتماعی، وقتی از بزرگان و حاکمان جامعه چیزی درخواست می‌کنید، با بهترین کلمات اول او را تعریف و تمجید می‌نمایید و آن گاه خواسته خود را با او در میان می‌گذارید، همین روش را در هنگام طلب حاجت از خداوند نیز به کار ببندید[۱۴].

این نکته، در سیره نیایشی امام حسین(علیه‌السلام) نیز وجود دارد. به همین جهت است که در منابع مربوطه، پس از نقل فرازهایی از دعای عرفه، گفته شده: «امام حسین(علیه‌السلام) بعد از لکر از همه اوصاف الهی و تسبیح و تقدیس پروردگار، حاجات خود را عرضه داشت[۱۵]».

۳. نیایش متضرعانه

حکایت دیگر از آداب نیایش، این است که انسان در حال نیایش، به پیشگاه پروردگار خویش تضرّع نماید و با اشک و زاری با او گفت‌وگو کرده و خواسته‌های خویش را مطرح کند[۱۶]. این اصل بنیادین، در سیره نیایشی امام حسین(علیه‌السلام) نیز وجود داشته است. طبق نقل مرحوم شیخ عباس قمی[۱۷]، حضرت در ادامه دعای عرفه بعد از ثنای خداوند و لکر اوصاف و تقدیس او، در حالی که اشک از چشم‌های مبارکش سرازیر می‌شد، عرض کرد:

«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَخْشَاكَ كَأَنِّي أَرَاكَ … اللَّهُمَّ اجْعَلْ غِنَايَ فِي نَفْسِي، وَ الْيَقِينَ فِي قَلْبِي وَ الْإِخْلَاصَ فِي عَمَلِي، وَ النُّورَ فِي بَصَرِي، وَ الْبَصِيرَةَ فِي دِينِي وَ مَتِّعْنِي بِجَوَارِحِي؛[۱۸]

خداوندا! چنان ترس و خشیت خود را در دل من جای ده که گویی تو را می‌بینم. خدایا! بینیازی از دیگران را در جان من قرار ده و یقین را در دل من، و اخلاص را در عمل من. روشنی را در چشم من، و بصیرت و معرفت در دین را نصیب من گردان و مرا از اعضای بدن برخوردار نما».

بر اساس این آموزه متعالی، بهتر است در هنگام نیایش و طلب حاجت از خداوند در امور دنیوی و اخروی، با حالت تضرع و ابتهال و گریه و ناله، از خداوند درخواست شود.

در خروش آثار و برکات گریه در برخی شرایط، به ویژه به هنگام نیایش، مولوی نکته‌های زیبایی بیان نموده است؛ از جمله سروده است:

بر رحمت در نمی‌آید به جوش
تا نگرید ابر کوی جوشود یابن
تو نگری کودک حافظ فروش
تو نگری ابر کوی خود به من
گفتی: فَابْكُوا كَثِيرًا جُوش دار
آفتاب مرا در سوز دار[۱۹]

گفتنی است، بر اساس نقل‌ها، امام حسین(علیه‌السلام) در هنگام نیایش و دعای عارفانه عرفه، تضرع و گریه‌های عجیبی داشته است. از جمله، وقتی به فرازهای ذکر بخش اول این دعا رسید، سر به سوی آسمان بلند نمود و در حالی که اشک از دیدگان او مثل باران جاری بود، با صدای بلند گفت:

«يَا أَسْمَعَ السَّامِعِينَ، يَا أَبْصَرَ النَّاظِرِينَ … يَا رَبِّ يَا رَبِّ؛[۲۰] ای شنواترین شنوندگان و بیناترین بینندگان … ای پروردگار من، ای پروردگار من»!

نقل شده که حضرت، جمله «يَا رَبِّ» را پیوسته تکرار می‌نمود و کسانی که اطراف او بودند، به صدای حضرت گوش می‌دادند و زمین می‌گفتند و با حضرت همصدا گریه می‌کردند تا هنگامی که زفتاب روز عرفه فرو رفت و حضرت، از کنار «جبل‌الرحمه» به سوی «مشعر الحرام» حرکت کرد[۲۱]. بنابراین، یکی از درس‌آموزترین جلوه‌های نیایش حسینی، تضرع در حال دعا و نیایش است که انقلاب روحی برای نیایشگر ایجاد نموده و دلدادگی او را به نمایش می‌گذارد.

۴. نیایش حکیمانه

نیایش‌های ائمه(علیهم‌السلام)، از جمله نیایش امام حسین(علیه‌السلام)، علاوه از جلوه‌های عشق، نیاز، تضرع و مانند آن، کاملاً جلوه‌گاه حکمت و معرفت در ساحت‌های مختلف، به‌ویژه توحید و خداشناسی است. از این رو، دعای عرفه سالار شهیدان(علیه‌السلام)، در واقع، حکمت‌نامه توحیدی است. حضرت، آموزه‌های توحیدی بسیاری را بیان نموده که دست‌یابی بر ستیغ آن، نه در توان این نگارنده است و نه ظرفیت این مقاله، مجال بیان آنها را دارد؛ به‌ویژه این‌که:

بوبر در ظرف ناید
معانی هرگه اندر حور ناید[۲۲]

ولی به هر حال، به برخی از فرازهایی که معارف توحیدی در آنها به صورت شگفت‌انگیزی تالی کرده، به اختصار اشاره می‌کنیم:

حکایت از زیباترین جلوه‌های نیایش حکیمانه در دعای عرفه امام حسین(علیه‌السلام) که عشق و توحید همراه با معرفت و اخلاص در آن موج می‌زند، این جمله است که به معبود خویش می‌گوید:

«أَنْتَ الَّذِي أَشْرَقْتَ الْأَنْوَارَ فِي قُلُوبِ أَوْلِيَائِكَ فَعَرَفُوكَ وَ وَحَّدُوكَ، وَ أَنْتَ الَّذِي أَزَلْتَ الْأَغْيَارَ عَنْ قُلُوبِ أَحِبَّائِكَ فَلَمْ يُحِبُّوا سِوَاكَ، مَاذَا وَجَدَ مَنْ فَقَدَكَ وَ مَا الَّذِي فَقَدَ مَنْ وَجَدَكَ؛[۲۳]

تو، آن خدایی که انوار معرفت را در دل اولیای خود تابانیدی، تا تو را به ژرفایی شناختند. تو، آن خدایی که بیگانگان را از دل دوستان خود بیرون راندی، تا جز تو را دوست نداشته باشند. چه دارد، آن کس که تو را گم نمود و چه ندارد، آن که تو را یافته است؟»

و در ادامه، از حلاوت و شیرینی اُنس با معبود سخن گفته و چنین عرضه داشته است:

«يَا مَنْ أَذَاقَ أَحِبَّاءَهُ حَلَاوَةَ الْمُؤَانَسَةِ فَقَامُوا بَيْنَ يَدَيْهِ مُتَمَلِّقِينَ؛[۲۴] ای خدایی که به دوستان خود، شیرینی اُنس با خویش را چشاندی و آنان در پیشگاه معبود خود، به اظهار اشتیاق پرداختند».

و بالأخره در فرازی از نیایش، به تالیات توحید در دل مؤمن اشاره شده و فرموده است:

«إِلَهِي تَرَدُّدِي فِي الْآثَارِ يُوجِبُ بُعْدَ الْمَزَارِ، فَاجْمَعْنِي عَلَيْكَ بِخِدْمَةٍ تُوصِلُنِي إِلَيْكَ، كَيْفَ يُسْتَدَلُّ عَلَيْكَ بِمَا هُوَ فِي وُجُودِهِ مُفْتَقِرٌ إِلَيْكَ، أَيَكُونُ لِغَيْرِكَ مِنَ الظُّهُورِ مَا لَيْسَ لَكَ، حَتَّى يَكُونَ هُوَ الْمُظْهِرَ لَكَ، مَتَى غِبْتَ حَتَّى تَحْتَاجَ إِلَى دَلِيلٍ يَدُلُّ عَلَيْكَ، عَمِيَتْ عَيْنٌ لَا تَرَاكَ عَلَيْهَا رَقِيبًا؛[۲۵]

ای خدای من! گشت‌وگذار در آثار، مرا از مشاهده تو دور می‌کند. پس به خدمتی مرا وادار که به مقام شهود تو برساند. چگونه با چیزی بر تو استدلال شود که در وجودش نیازمند تو است؟ آیا برای غیر تو، ظهوری هست که برای تو نباشد، تا مظهر تو باشد؟ تو هرگز غایب نبوده‌ای، تا محتاج دلیلی باشی که بر تو دلالت کند؟ کور است چشمی که تو را مراقب و ناظر خود نمی‌بیند».

فرازهای یادشده از حکمت‌سوز، نماد عشق و دلدادگی در هنگام نیایش است و از جان دیگر، تالی معرفت شهودی و جلوه‌گاه کاملی از مراتب شناخت حق است. در این فراز شکوهمند، شناخت توحید به زیباترین بیان بازگو شده است؛ چنان که عارف بسطامی با الهام از همین دعای نورانی گفته است:

کی بوده‌ای نهفته که پیدا کنم ترا
کی رفت‌ه‌ای ز دل که پیدا کنم ترا
پنهان نبوده‌ای که هویدا کنم ترا
غایب نبوده‌ای که شود پیدا کنم ترا[۲۶]

شایان ذکر است که فراز یادشده از دعای امام حسین(علیه‌السلام)، در واقع، بازتاب این آیه مبارکه است که فرمود:

«اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ؛[۲۷] خداوند، نور آسمان‌ها و زمین است».

بر اساس این آیه قرآنی است که در دعای عرفه آمده: کور است چشمی که حق تعالی را در همه ساحت‌های هستی مشاهده نمی‌کند؛ چرا که کسی که نور را نمی‌بیند، نابینا است.

در مجموع، فراز یادشده ناظر به شناخت حضوری و معرفت شهودی خداوند است که بهترین راهکار معرفت توحیدی است. شناخت حضوری، عبارت از این است که انسان به طور مستقیم و بدون واسطه مفاهیم و حصول صور ذهنی و مانند آن، به معرفت دست پیدا کند. البته هر اندازه مرتبه وجودی کامل‌تر باشد، علم حضوری او نیز کامل‌تر است و اگر انسان طبق آموزه امام حسین(علیه‌السلام) در نیایش روز عرفه، نسبت به پروردگار خود علم حضوری داشته باشد، به‌گونه‌ای که او را نور همه چیز دانسته و ظهور همه را به نور او بداند، پیام این جمله حسینی را که می‌گوید: «أَيَكُونُ لِغَيْرِكَ مِنَ الظُّهُورِ مَا لَيْسَ لَكَ؟»، به‌خوبی درک کرده است[۲۸].

۵. نیایش ستم‌ستیزانه

حکایت از جلوه‌های کاربردی نیایش‌های ائمه(علیهم‌السلام)، از جمله امام حسین(علیه‌السلام)، تالی حماسه و جهاد و ستم‌ستیزی است. از این رو، می‌توان گفت دعاهای ائمه شیعه، به‌ویژه سالار شهیدان، حسین بن علی(علیه‌السلام)، حکم راهکار جهادی در شرایط نامساعد مبارزه نظامی و مسلحانه بر ضد ظلم و استبداد است. نیایش‌های ائمه(علیهم‌السلام)، در واقع، حک نوع جهاد در تنهایی و سخن گفتن در عین سکوت و پرمایه دل با لبان دوخته است. اینجاست که روشن می‌گردد نیایش در فرهنگ متعالی اهل‌بیت(علیهم‌السلام) علاوه از تالی عشق به معبود، نقش اثرگذار اجتماعی نیز دارد. ائمه(علیهم‌السلام) در بسیاری از شرایط سیاسی و اجتماعی که هیچ راهی برای طرح حقوق و دفاع از حقیقت و مبارزه با قدرت ستمگر حاکم بر جامعه نداشته‌اند، مسئولیت اجتماعی و رسالت الهی‌شان را از طریق نیایش بازگو می‌نمودند. بنابر این، می‌توان گفت که دعا در مکتب اهل‌بیت(علیهم‌السلام)، به ویژه در نگاه امام حسین(علیه‌السلام) و فرزندش حضرت سجاد(علیه‌السلام)، در عین حال که جلوه‌گاه عمیق‌ترین زمزمه‌ها و شورانگیزترین عشق‌ها و متعالی‌ترین نیازها است، روشی کاربردی و راهبردی برای مبارزه و جهاد بر ضد ستم و ستمگران است. این حقیقت، در دعای نورانی عرفه سالار شهیدان به روشنی مطرح گردیده است؛ از جمله فرموده:

«وَ هُوَ لِلْجَبَابِرَةِ قَامِعٌ؛[۲۹] او، خدایی است که [ستم] جباران را در هم می‌شکند».

و در فراز دیگر می‌خوانیم:

«يَا مَنْ سَتَرَنِي مِنَ السَّلَاطِينِ أَنْ يُعَاقِبُونِي؛[۳۰] ای کسی (خدایی) که من را پوشاندی و حفظ نمودی از شرّ سلاطین و حکومت‌ها که مرا شکنجه کنند».

گفتنی است، حضرت در زمان حکومت معاویه که شرایط هرگز برای قیام و جهاد فراهم نبود، از طریق این گونه نیایش‌ها، در مراسم حج و در جمع حاجیان روشنگری می‌نمود و در قالب دعا، حقوق را به مردم بیان می‌کرد. ولی بعد از معاویه که زمینه برای قیام فراهم شد، این نیایش را در میدان عمل اجرا نمود و با دستگاه جور بنی‌امیه به مبارزه برخاست.

بنابراین، نیایش ائمه، از جمله امام حسین(علیه‌السلام)، علاوه از جنبه‌های عرفانی و معنوی، جنبه جهادی نیز دارد و بر اساس این گونه آموزه‌ها، معلوم می‌شود دعای شیعی، حک نوع راهکار مبارزه با ظلم است و احساس مسئولیت را در انسان نیایش‌گر، و تعهد در برابر مردم را در او به وجود می‌آورد. از این رو، جبر زمان و شرایط سیاسی نمی‌تواند انسان عدالت‌پیشه و مسئولیت‌پذیر را از تلاش برای انجام وظیفه اجتماعی باز دارد و این گونه نیایش‌های رسیده از پیشوایان دین، به ویژه سالار شهیدان است که نمی‌گذارد روحیه جهادی در انسان‌های مؤمن به فراموشی سپرده شود؛ چرا که از طریق چنین آموزه‌هایی است که هر روز و هفته و ماه، بر دل‌های بیدار تلقین می‌شود که نیایش کامل و جامع، آن است که همه ساحت‌های دنیوی، اخروی، فردی و اجتماعی زندگی انسان را پوشش دهد.

ب) معراج نیایش و ستایش

چنان که در آغاز مقاله اشاره شد، دعا و مناجات، بسا اوقات حیات در زندگی سالار شهیدان جریان داشته و نواهای حسینی با حضرت حق، در هر زمان و مکانی در فضا طنین‌انداز بوده است. ولی برابر آنچه نقل و ثبت شده، نیایش در سیره امام حسین(علیه‌السلام)، به طور کلی، به دو بخش قابل تقسیم است: بخش اول، همان است که در دعای نورانی عرفه تالی کرده و فرازهایی از آن، تحت عنوان «میقات نیایش و ستایش» طرح و تبیین شد. بخش دیگر از نیایش‌های حضرت، در فرایند نهضت جاویدان او، در مقاطع مختلف مطرح شده که اوج آن، در شب و روز عاشورا و در گرمای صحنه نبرد با دشمنان خونخوار و حتی در آخرین لحظات زندگی حضرت بازگو شده است. در این بخش از زندگی حضرت، بیشتر ستایش اسمای حسنای الهی تالی کرده و زیباترین نوا برای آن، همان «معراج نیایش و ستایش» است. امام حسین(علیه‌السلام) در این بخش، جمله‌های سوزناک و معارف آسمانی بسیاری را به صورت نیایش بیان نموده که به دلیل اندک بودن مجال، تنها به بیان فرازهایی از ستایش‌های حضرت بسنده می‌شود.

در باره نیایش‌های امام حسین(علیه‌السلام) در شب عاشورا، سه نمونه، بسیار آموزنده و شنیدنی است:

۱. در عصر تاسوعا، لشکر دشمن اعلان جنگ داد. امام به برادرش ابوالفضل(علیه‌السلام) فرمود: نزد آنان برو و امشب را مهلت بخواه. آن گاه فرمود:

«لَعَلَّنَا نُصَلِّي لِرَبِّنَا اللَّيْلَةَ و نَدْعُوهُ وَ هُوَ يَعْلَمُ إِنِّي كُنْتُ أُحِبُّ الصَّلَاةَ؛[۳۱] امید است که امشب را نماز گزارده و با خدای خویش نیایش کنیم؛ چرا که او می‌داند که من نماز را دوست دارم».

۲. در شب عاشورا، خیمه‌گاه امام حسین(علیه‌السلام) جلوه‌گاه زیباترین صحنه نیایش بود. از این رو، گفته شده:

«فَبَاتُوا أَوَّلَهُمْ دَوِيٌّ كَدَوِيِّ النَّحْلِ مَا بَيْنَ رَاكِعٍ وَ سَاجِدٍ وَ قَائِمٍ وَ قَاعِدٍ؛[۳۲] حضرت امام، به‌تبع او، شب تا به صبح مانند زنبور عسل در زمزمه بودند و در حال رکوع و سجود و قیام و قعود به سر بردند».

۳. از حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها) نقل شده: «در شب عاشورا، از خیمه خود بیرون شدم تا به خیمه برادرم حسین بروم و او را دلداری نمایم. وقتی نزدیک خیمه او رسیدم، دیدم برادرم در اوج دعا و مناجات و نیایش است. با خود گفتم: در چنین لحظه‌ای، سزاوار نیست مزاحم او بشوم. برگشتم[۳۳]».

این‌ها، فقط نمونه‌های اندکی از جلوه‌های مناجات است که در سیره نیایش‌های حسینی مطرح است. اما پر فروغ‌تر از این، نیایش‌ها و ستایش‌هایی است که سپهسالار عشق در روز عاشورا داشته است. بر اساس آنچه نقل شده، امام حسین(علیه‌السلام) در واپسین لحظات زندگی خود، در حالی که در آستانه معراج وصال قرار داشت و بر روی خاک گرم کربلا افتاده بود، در نیایش سوزناک، نواهای عشق را چنین سر داد:

«اللَّهُمَّ أَنْتَ مُتَعَالِيَ الْمَكَانِ، عَظِيمُ الْجَبَرُوتِ، شَدِيدُ الْمِحَالِ، غَنِيٌّ عَنِ الْخَلَائِقِ، عَرِيضُ الْكِبْرِيَاءِ، قَادِرٌ عَلَى مَا تَشَاءُ، قَرِيبُ الرَّحْمَةِ، صَادِقُ الْوَعْدِ، سَابِغُ النِّعْمَةِ، قَرِيبٌ إِذَا دُعِيتَ، مُحِيطٌ بِمَا خَلَقْتَ،… صَبْرًا عَلَى قَضَائِكَ يَا رَبَّ لَا إِلَهَ سِوَاكَ، يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ، مَا لِي رَبٌّ سِوَاكَ و لَا مَعْبُودَ غَيْرُكَ، صَبْرًا عَلَى حُكْمِكَ يَا غِيَاثَ مَنْ لَا غِيَاثَ لَهُ؛[۳۴]

بارالها! ای بلندمرتبه! ای بزرگ‌جبروت! ای سخت‌مکرکننده و انتقام‌گیرنده! ای بی‌نیاز از بندگان! ای گسترده‌کبریا! ای بر هر چیز، توانا! ای نزدیک‌رحمت! ای راست‌پیمان! ای سرشارنعمت! ای آن که چون بخوانندت، نزدیکی! و به آن چه آفریدی احاطه داری … صبر بر تقدیراتت، پروردگارا! ای که هیچ معبودی به‌حق جز تو نیست! ای فریادرس فریادخواهان! هیچ صاحب اختیار و معبودی جز تو ندارم. صبر بر داوریات، ای دادرس بی‌پناه»!

در این فراز، زیباترین نیایش و ستایش در حساسترین لحظه‌های عمر امام شهیدان بازتاب یافته که مجال شرح آن نیست. ولی حکیم بزرگ الهی، قمشه‌ای، با الهام از این نیایش درس‌آموز، پیام نواهای حسینی را در ضمن سرودهای زیبا بیان نموده که به چند بیت آن اشاره می‌گردد:

گفت: ایها مولا و داورا
در رحمت ای شاهد یکتای من
مشا تو شود جوان و تو فریاد رس
ای سور من در ورای روی تو
خوش بود تماشای جمال آمد
بی تو تن آغشته به خون خواهی شد
من و بل معشوق شدم ایون دار من
پادشاه رای کریم یاورا
شوم وفا سخت سوپای من
نیست بود در نظر ما سوک
بور سور نو ره سور کو تو
غرقه دریای وصال آمد
حکمت تو را از دل و جان ووی ا
نیست در این دار به جوی یار من[۳۵]

پینوشتها

  1. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، حماسه و عرفان، قم: نشر مرکز اسراء، ۱۳۹۱ش (با ویرایش جدید)، ص ۱۱۴.
  2. مولوی، مثنوی معنوی، تهران: نشر هرمس، ۱۳۸۱ش، دفتر اول، ص ۷۲۱.
  3. سید بن طاووس، اقبال، تهران: نشر دار الکتب الإسلامیه، ۱۳۸۶ش، ص ۱۱۷.
  4. همان، ص ۱۰۲.
  5. مولوی، مثنوی معنوی، پیشین، دفتر اول، ص ۱۴.
  6. فاطر، آیه ۱۵.
  7. ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران: نشر دار الکتب الإسلامیه، ۱۳۷۵ش، ج ۱۸، ص ۱۴۴–۱۴۷.
  8. سید بن طاووس، اقبال، پیشین، ص ۱۰۴.
  9. همان.
  10. همان.
  11. همان.
  12. سید بن طاووس، فلاح السائل، قم: انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۱۷ش، ص ۲۷.
  13. همان.
  14. همان.
  15. ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، کلیات مفاتیح نوین، قم: نشر مدرسه امیرالمؤمنین(علیه‌السلام)، ۱۳۸۰ش، ص ۲۱۱.
  16. ر.ک: سید بن طاووس، فلاح السائل، پیشین، ص ۲۷.
  17. ر.ک: قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، قم: نشر فاطمه زهرا(سلام‌الله‌علیها)، ۱۳۸۶ش، ص ۱۱۱.
  18. سید بن طاووس، اقبال، پیشین، ص ۱۰۱.
  19. مولوی، مثنوی معنوی، پیشین، دفتر دوم، ص ۲۷۲.
  20. سید بن طاووس، اقبال، پیشین، ص ۱۰۷.
  21. مکارم شیرازی، ناصر، مفاتیح نوین، پیشین، ص ۲۷۷.
  22. لاهیجی، مفاتیح الإعجاز فی شرح گلشن راز، تهران: نشر محمودی، بیتا، ص ۷۱۱.
  23. سید بن طاووس، اقبال، پیشین، ص ۱۰۷.
  24. همان، ص ۱۱۴.
  25. همان، ص ۱۰۷.
  26. فروغی بسطامی، میرزا عباس، دیوان فروغی بسطامی، تهران: نشر دار الکتب، ۱۳۸۱ش.
  27. نور، آیه ۳۵.
  28. ر.ک: صادقی ارزگانی، آموزه‌های عرفانی از منظر امام حسین(علیه‌السلام)، قم: نشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۹ش، ص ۷۱.
  29. سید بن طاووس، اقبال، پیشین، ص ۱۰۴.
  30. همان، ص ۱۰۱.
  31. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت: نشر دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج ۴۵، ص ۱۷۱.
  32. قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، قم: انتشارات هجرت، ۱۳۷۷ش، ج ۲، ص ۱۰۲.
  33. حائری، مهدی، معالی السبطین، قم: انتشارات رضی، ۱۳۸۰ش، ص ۱۲۴.
  34. شیخ طوسی، مصباح المتهجد، بیروت: نشر فقه الشیعه، ۱۴۱۱ق، ص ۲۱۷.
  35. الهی قمشه‌ای، مهدی، دیوان شعر (نغمه حسینی)، بیتا، بیجا، ص ۱۱۷.

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=49988

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب