چکیده
اصل استصحاب از پرکاربردترین اصول عملی است. علاوه بر دانش فقه، جایگاه و کاربرد استصحاب در دانش رجال نیز درخور توجه و چشمگیر است. دراینخصوص لزوم وجود اثر شرعی برای مستصحب، نقش کلیدی داشته و میتواند کاربست استصحاب را در رجال، تحتتأثیر قرار دهد. هدف مقالۀ حاضر، بررسی تأثیر استصحاب برای فهم معنای ثقه، حالات شخصی راویان، وثاقت و تضعیف راویان، نظریۀ اصالة العداله، استصحاب باورهای رجالی فقیهان و استصحاب وثاقت یا ضعف در فرض تعارض دو سخنِ یک رجالی است. غفلت از ضرورت توجه به تأثیر مستقیم استصحاب در موارد یادشده، گاهی باعث خطای فقیه و رجالی در نتیجهگیری میشود.
کلیدواژهها
استصحاب، وثاقت، تضعیف، اصالة العداله، ثقه













