کعبه، پرچم اسلام است
حج در کلام مولا علی (ع) جلوه ویژهای دارد و ایشان در نهجالبلاغه به ابعاد مختلف فرهنگی، سیاسی و اجتماعی حج پرداختهاند. مولا حج را وسیله نیرومندتر شدن اسلام و مسلمین و کعبه را پرچم اسلام عنوان کردند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، اگرچه نهجالبلاغه، مجموعه تمام کلمات حضرت امیرالمؤمنین (ع) نیست، با این حال با بررسی خطبهها، نامهها و کلمات قصار ایشان در نهج البلاغه درباره حج، تا حدودی تلاش ایشان برای اقامه این فریضه الهی روشن میشود.
از جمله فعالیتهای حضرت علی (ع) برای ترویج حج، اقدامات فرهنگی است که در قالب چند برنامه آن را اجرایی کردند.
یکی از این برنامهها، سخنرانی به منظور تشویق و ایجاد انگیزه برای انجام حج است؛ به عنوان مثال امام علی (ع) در فرازهای پایانی خطبه اول، با این بیانات مخاطبان را مشتاق ادای این واجب میکنند: «خداوند، حج خانه محترمش را بر شما واجب کرده است؛ همان خانهای که خداوند آن را قبله همه مردم قرار داده که مشتاقان چونان تشنگان به سوی آن روی میآورند و همانند کبوتران به آن پناه میبرند. خدای سبحان، حج را نشانه خاکساری بندگان در برابر عظمتش، و اعتراف به عزت خداوندیاش قرار داد و در میان انسانها، شنوندگانی را برگزید که دعوت او را برای حج، پاسخ گفتند و سخن او را تصدیق کردند و در جاهایی که پیامبرانش به عبادت برخاستند، ایستادند و شباهتی با فرشتگانی که گرداگرد عرش میگردند، پیدا کردند و سودهای فراوان در این عبادتگاه و محل تجارت زائران به دست آوردند و به سوی وعدگاه آمرزش الهی شتافتند. خدای سبحان، کعبه را نشانه اسلام و حرم امن پناهندگان قرار داد، ادای حق آن را فریضه قرار داد و حج بیت الله را واجب شمرد و رفتن به سویش را بر شما حتم گردانید که فرمود: «بر آنان که توانایی رفتن دارند زیارت بیت، واجب است و آن که نسبت به این حکم الهی، کفر ورزد، بداند که خدا از همه جهانیان بینیاز است.»
در راستای اقدامات فرهنگی، امام علی (ع) همچنین بیان حکمتها، آثار و ابعاد مختلف حج را جزو برنامههای خود قرار میدهند.
حضرت، بُعد معنوی حج را مطرح میکنند. ایشان، حج و عمره گزاردن را مایه پاک شدن از گناه «حَجُّ الْبَیْتِ وَ اعْتِمَارُهُ فَإِنَّهُمَا … یَرْحَضَانِ الذَّنْبَ» (خطبه ۱۱۰)، و زیارت کعبه را سبب جلب رحمت الهی و موجب وصول انسان به بهشت معرفی میکنند «جَعَلَهُ اللَّهُ سَبَباً لِرَحْمَتِهِ وَ وُصْلَةً إِلَى جَنَّتِه» (خطبه ۱۹۲).
از سوی دیگر بر بُعد اقتصادی حج، تأکید میکنند که باعث نابودی فقر میشود: «حَجُّ الْبَیْتِ وَ اعْتِمَارُهُ فَإِنَّهُمَا یَنْفِیَانِ الْفَقْرَ» (خطبه ۱۱۰). این اثر حج، نه فقط برای اهل مکه، بلکه برای همه جوامع اسلامی است.
بُعد سیاسی ـ اجتماعی حج را نیز مولا علی (ع) برجسته کرده و در این زمینه میفرمایند: «الْحَجَّ تَقْوِیَةً لِلدّینِ» یا «تَقْرِبَةً لِلدّینِ» (حکمت ۲۵۲). با اجتماع حج روابط مسلمانان، محکمتر و ایمان مسلمانان نیرومندتر میشود و به این وسیله اسلام، نیرومندتر و قویتر میشود.
حج همچنین مایه نزدیک شدن دلهاى مسلمانان میشود که نتیجه آن تقویت و نیرومندى اسلام است.
همچنین حضرت بیان میدارند: «جَعَلَهُ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى لِلْإِسْلَامِ عَلَماً» (خطبه اول). خداوند، کعبه را پرچم اسلام قرار داده است. در گذشته، در جنگها برافراشته بودن پرچم هر طرف از جنگ، دلیل حیات جمعى آن طرف، و افتادن و خوابیدن پرچم، علامت شکست آنها بود. دشمن هم کوشش میکرد که پرچم را بخواباند. امروز نیز پرچم رمز استقلال و وحدت ملتها و کشورهاست و نزد آنان محترم است.
امیرالمؤمنین (ع) تأکید میکنند که کعبه، پرچم اسلام است؛ یعنى همان طورى که پرچمها رمز اتحاد و یگانگى جمعیتها و نشانه همبستگى آنهاست و برپا بودن آن علامت حیات آنهاست، کعبه نیز براى اسلام اینچنین است. (مجموعه آثار استاد شهید مرتضی مطهری ـ سیرى در سیره ائمه اطهار)
هشدار دادن از ترک این واجب برای جلوگیری از ابتلاء به عذاب الهی نیز از اقداماتی بود که حضرت در سخنان خود بر آن تأکید داشتند: «وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی بَیْتِ رَبِّکُمْ لَا تُخَلُّوهُ مَا بَقِیتُمْ فَإِنَّهُ إِنْ تُرِکَ لَمْ تُنَاظَرُوا» (نامه ۴۷).
پاسخ گفتن به شبهات ایجاد شده در زمینه کعبه، یکی دیگر از برنامههای امام علی (ع) بود. (ر.ک: حکمت ۲۷۰).
مناسک حج چگونه نماد فروتنی است؟
مناسک و مراسم حج مشتمل بر اعمال و رفتار بسیار متواضعانهاى است که در برابر حق انجام مىشود و هیچ عبادتى در میان عبادات تا این حد، نشانههاى تواضع در آن نمایان نیست.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، حج یکی از مهمترین ارکان دین اسلام است که در آموزههای قرآنی و احادیث نبوی جایگاه بسیار والایی دارد. مسلمانان از سراسر جهان در زمان مشخصی از سال به سرزمین مقدس مکه سفر میکنند تا آیین حج را، بهعنوان یک وظیفه دینی، به جای آورند.
این فریضه علاوه بر جنبه عبادی، نمادی از وحدت امت اسلامی است که در آن تمام انسانها فارغ از جنسیت، نژاد، موقعیت اجتماعی و ملیت، در لباس واحد احرام به عبادت خداوند میپردازند. حج فرصتی برای نزدیکی به خدا، بازنگری در اعمال و تجدید عهد با ارزشهای اخلاقی و دینی است. در عین حال، نمادی از پیروی از سنت پیامبران الهی و تجدید ایمان به اصول اسلام است.
جاذبۀ حج از جنبههای معنوی، اجتماعی و تاریخی قابل توجه و نیز حضور در مکانهای مقدسی که یادآور زندگی، پیامبری و آزمونهای حضرت ابراهیم و اسماعیل است، برای هر مؤمنی شوقانگیز است. امیر المؤمنین علیهالسلام میفرماید «خداوند زیارت خانه خود را که قبلۀ مردم قرار داده بر شما واجب کرده، طوری که مشتاقان چون چهارپایان به آب رسیده به آن هجوم مىکنند و همانند کبوتران به آن پناه مى برند.» (خطبۀ اول نهج البلاغه)
تشبیه به انعام یا به خاطر تواضع فوقالعاده حجّاج بیتالله است یا اشاره به بیقرارى و بىتابى آنها به هنگام هجوم به سوى کعبه و طواف است و باید توجّه داشت که اینگونه تعبیرات در عُرف عرب، مفهومى متفاوت با عرف ما دارد. تشبیه به حمام (کبوتر) به خاطر آن است که این پرنده، رمز محبّت و صلح و صفا و امنیّت و زمزمۀ آمیخته به شوق است. خداوند زوّار خانهاش را به میهمانسراى بزرگش دعوت کرده و آنها لبیکگویان در حالى که دلها پر از شوق و سرها پر از عشق و هواى اوست، به سوى خانهاش حرکت مىکنند و خود را در جوار قرب او مىبینند و نخستین اثر آن، آشکار شدن جوانههاى تقوا و معنویت در دل و جان آنهاست.
سپس امیرالمؤمنین علیهالسلام به یکى از فلسفههاى حج پرداخته، مىفرماید: «خداوند سبحان حج را علامت فروتنى در برابر عظمتش قرار داده و نشانهاى از اعتراف به عزّتش» (وَ جَعَلَهُ سُبْحانَهُ عَلامَةً لِتَواضُعِهِمْ لِعَظَمَتِهِ وَ اِذْعانِهِمْ لِعِزَّتِهِ).
زیرا مناسک و مراسم حج مشتمل بر اعمال و رفتار بسیار متواضعانهاى است که در برابر حق انجام مىشود و هیچ عبادتى در میان عبادات تا این حد، نشانههاى تواضع در آن نمایان نیست. احرام بستن، مهمترین نماد این تواضع است که در آن، یک مسلمان تمام لباسهای معمول خود را کنار گذاشته و فقط با دو قطعه پارچه ساده وارد سرزمین مقدس میشود، گویی هیچ شأن دنیوی برایش باقی نمانده است. این عمل به انسان یادآوری میکند که او در برابر خداوند هیچ ملکی ندارد و هر آنچه دارد، تنها امانتی الهی است. وقوف در عرفات و منا، لحظاتی از اوج تواضع و زاری است که در آن انسان از تمام وابستگیهای دنیوی عبور کرده و به دریای بیکران لطف الهی پناه میبرد. قناعت کردن و طواف خانه خدا و سعى صفا و مروه و وقوف در بیابان عرفات و مشعر و منا و رمى جمرات و تراشیدن سر، همه اعمالى است متواضعانه که در برابر عظمت پروردگار انجام مىگیرد و به راستى غرور و تکبّر و نخوت هر انسانى را در هم مىشکند.
این مناسک به گونهای طراحی شدهاند که انسان را از وابستگیهای دنیوی جدا کرده و او را متوجه کوچکی و عجز خود در برابر خداوند میسازد. حاجی با رها کردن تمام تعلقات دنیایی و قرار گرفتن در جمعی عظیم، بدون تمایز میان فقیر و غنی، سفید و سیاه، خود را بخشی از یک کل واحد میبیند. این اعمال علاوه بر خضوع و بندگی، روحیهی همدلی و برابری را نیز تقویت میکند و انسان را به یاد حیات اخروی و مسئولیت او در پیشگاه خداوند میاندازد. در حقیقت، حج یک دورهی آموزشی کوتاه اما بسیار عمیق است که انسان را از خودخواهی رها کرده و به سوی تعالی معنوی و اخلاقی سوق میدهد.