إنَّ الْحُسَینَ بابٌ مِن أبوابِ الْجَنَّةِ مَن عاداهُ حَرَّمَ اللّه عَلَیهِ ریحَ الْجَنَّةِ؛ امام حسین (ع) دری از درهای بهشت است، هر کس با او دشمنی کند، خداوند بوی بهشت را بر او حرام می کند. (البرهان فی تفسیر القرآن ج۳، ص۲۳۲)
واقعه عاشورا یکی از عظیم ترین و مهم ترین اتفاقات، نه فقط در تاریخ اسلام، که در تاریخ انسانیت است. گویی میدان کربلا بگونه ای طراحی شده که صحنه رویارویی تمام تناقضات ممکن بشری در نهایت خویش است: خیر و شر، حق و باطل، مهر و غضب، گذشت و انتقام، مردانگی و نیرنگ، نجابت و بی شرمی، وفاداری و بی وفایی و… این رویارویی، کربلا را به چنان کلاس درس بی نظیری بدل کرده است که یگانه مدرسش، حسین بن علی (ع) به همراه شاگردان ممتازش، تا قیام قیامت، روح تمامی انسانها را تعلیم می دهند و از معارف والای الهی و انسانی و فطری سرشار و سیراب می سازند. بی شک وقوع چنین حماسه عظیمی، زمینه های اجتماعی، سیاسی، روانی، مذهبی، قومی، اخلاقی و… بسیاری داشته است. زمینه هایی که به عاملی برای برپا خواستن حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در آن زمانه خفقان و رکود و فریادی در میان سکوت ها بود. فریادی که پژواکش در تمامی اعصار تاریخ بشر پیچیده است.بدیهی است شناخت این زمینه ها ما را در شناخت و معرفت بهتر و کامل تر نسبت به واقعه عاشورا و شخصیت امام حسین (ع)و یاران بزرگوارش و در مقابل، لشکر باطل، و حتی بی طرفان و سکوت کنندگان نسبت به این حادثه، یاری خواهد کرد.

لذا بدین مناسبت شنبه مؤرخ ۱۴۰۳/۴/۲۳ همزمان با برگزاری مراسم باشکوه سوگواری سيد و سالار شهیدان، حضرت أباعبدالله الحسین (ع)، شاهد اجرای نشست علمی” زمینه ها و عوامل مؤثر در قیام امام حسین ع” در دارالعلوم حسنیه ویژه خواهران با حضور طلاب مستعد اين مرکز هریک:
خانم‌ زهرا مهدوی، خانم شهربانو امینی، خانم راضیه افضلی با گردانندگی خوب خانم سکینه حلیمی؛ بودیم.

و اما اینک نگاهی اجمالی خواهيم داشت بر موضوعات ارائه شده در این نشست:

تاریخ تمام جریان ها و نهضت هایی را که در خود ثبت نموده متشکل از علل و عواملی می داند؛ حماسه جاودان عاشورا نیز مستثنی از این امر نبوده و عواملی بسیاری در شکل گیری آن نقش داشته از جمله:

•احیای سنت پیامبر(ص)؛
امام حسین (ع) در نامه‌ای به جمعی از بزرگان بصره، هدف از قیام بر ضد حکومت آنوقت را احیای سنت پیامبر (ص) بیان می‌فرماید: «و أنا اَدْعُوکُمْ إلی کتابِ اللهِ و سُنَّةِ نَبِیِّهَِ(ص) فَإنَّ السُّنَّةَ قَدْ أمِیتَتْ؛ من شما را به کتاب خدا و سنت پیامبرش فرا می‌خوانم؛ چرا که (این گروه) سنت پیامبر (ص) را از بین برده‌اند».

•مبارزه با بدعت‌ها؛
امام (ع) در همان نامه‌ای که به بزرگان بصره نوشته بود، فرموده است: «وَ اِنَّ البِدْعَةَ قَدْ اُحْییَتْ؛ این گروه بدعت (در دین) را احیا کردند».
معاویه برای پیشبرد اهداف خویش و تحکیم پایه‌های مقام خود که سخت به آن علاقه داشت، در احکام اسلامی و دین هم بدعت‌هایی پدید آورد که مهم‌ترین آنها انحراف خلافت از مسیر صحیح خود و تبدیل آن به سلطنت استبدادی و موروثی به ویژه انتخاب فرزند آلوده و ناصالحش برای ولایتعهدی بود.
یکی دیگر از بدعت‌ها، چگونگی مصرف بیت‌المال بود؛ زیرا در دوران معاویه، بیت المال به عنوان ثروت شخصی او و دودمانش در آمد و کسی نمی‌توانست درباره بیت المال از او بازخواست کند. بدعت دیگر، جواز ازدواج با دو خواهر در یک زمان بود و صدها بدعت دیگر که شمارش همه آنها در این مقاله نمی‌گنجد.
•مبارزه با اتلاف کنندگان اموال فقیران؛ امام حسین (ع) در مسیر کربلا، با فرزدق ملاقات می‌کند و از خلاف‌کاری‌های حاکمان شام و قیام برای نصرت دین خدا سخن می‌گوید و می‌فرماید:«یا فَرَزْدَقُ إنَّ هوُلاءِ قومٌ لَزِمُوا طاعَةَ الشَّیطانِ، و تَرَکوُا طاعَةَ الرَّحْمانِ، و أظْهروُا الفسادَ فی الأرضِ، وَ أبْطِلُوا الحُدُودَ، وَ شَرِبُوا الخُمُورَ، وَ اسْتَأثَروُا فی‌أموالِ الْفُقَراءِ و المَساکینَ، وَ أنَا أولی مَنْ قام بِنُصرَةِ دین الله، وَإعزازِ شَرعِهِ، و الجَهادِ فی‌سَبیلِهِ لِتَکُونَ کَلِمَةُ اللهِ هِیَ العُلیا؛ ای فرزدق! اینان گروهی هستند که پیروی شیطان را پذیرفتند و اطاعت خدای رحمان را رها کردند و در زمین فساد را آشکارا ساختند، و حدود الهی را از میان بردند، و باده‌ها نوشیدند، و دارایی‌های فقیران و بیچارگان را ویژه خود ساختند، و من از هر کس به یاری دین خدا و سربلندی آیینش و جهاد در راهش سزاوارترم، تا آیین خدا پیروز و برتر باشد».

•عمل به حق و مبارزه با باطل؛
آن حضرت در خطبه‌ای دیگر که در مسیر کربلا در جمع لشکریان حرّ ایراد کرد، فرمود: «ألاتَرَوْنَ إلی الحَقِّ لا یُعْمَلُ به، و إلی الباطِلِ لا یُتَناهی عنه لِیَرْغَبَ المُؤمِنُ فی لِقاءِ رَبِّهِ حَقَّاً حَقّاً؛ آیا نمی‌بینید به حق عمل و از باطل جلوگیری نمی‌شود.در چنین شرایطی بر مؤمن لازم است که به دیدار
در این نامه می‌خوانیم:«وَ ادْعُ النّاسَ إِلی طأعَتی، و اُخذُلْهُم عَنْ آل أبی‌سُفیانَ، فَإنْ رَأَیْتَ الناسَ مُجْتَمِعینَ عَلی بَیْعَتی فَعَجِّلْ لی بالخَبْرِ، حَتّی أعْمَلَ علی حَسَبِ ذلک إِن شاءَ اللهِ تعالی (چون به کوفه رسیدی) مردم را به پیروی از من دعوت کن و آنان را از حمایت آل ابی‌سفیان بازدار. اگر مردم متّفقاً بیعت کردند، مرا با خبر ساز تا برابر آن عمل کنم».
پراکنده ساختن مردم از حمایت خاندان ابوسفیان و فراخوانی مردم به اطاعت امام و یکپارچه کردن آنان برای بیعت و همراهی، همه نشان از تهیه ساز وکارهای مناسب برای تشکیل حکومت دارد.
با توجه به شواهد تاریخی، یکی از اهداف قیام سالار شهیدان، تشکیل حکومت اسلامی و در واقع بازگرداندن خلافت به جایگاه اصلی خویش بود تا در پناه آن، عدل و داد گسترش یابد و حق احیا و باطل و پلیدی نابود شود.

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=21398

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب