پرسش:
آیا «فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا -خدا بیماریِ دلهای مریض را بیشتر میکند»، با مهربانی و خیر مطلق بودن خداوند در تضاد نیست چرا که خدای مهربان باید راه بازگشت بگذارد، یا دست کم مرض دلش را افزایش ندهد؟
پاسخ:
الف – ابتدا دقت نماییم که معادل “مهربان” در زبان عربی و آیات قرآن مجید، “رحمان و رحیم” نیست، بلکه “رئوف” است و البته که خداوند سبحان، نسبت به بندگانش هم رئوف است و هم رحیم: «وَأَنَّ اللَّهَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ – و به درستی که الله، رئوف و رحیم است» (النّور، 20)
ب – اما، نکتۀ دوم و بسیار مهم این است که همیشه باید در پرسشی که ذهنمان با آن مواجه شده دقت نماییم؛ چرا که با همین دقت، بخش قابل توجهی از پرسش، پاسخ داده میشود، چنان که پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند: «حُسنُ السؤالِ نِصفُ العِلمِ – خوب پرسيدن نيمى از دانش است» (كنز العمّال : ۲۹۲۶۲) و امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام فرمودند: «مَن أحسَنَ السؤالَ عَلِمَ، مَن عَلِمَ أحْسَنَ السُّؤالَ – هر كه خوب سؤال كند، دانا شود؛ هر كه دانا باشد، خوب سؤال میكند. (غرر الحكم: ۷۶۷۴)
اگر کسی بپرسد: «”فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا”، با مهربانی “رأفت” خدا چه تناسبی دارد و چگونه تعریف میشود؟»، یک پرسش درست و منطقی میباشد، اما اگر ضمن سؤال، نتیجه بگیرد که اسماء الهی با آیات الهی در تضاد است! یا اگر بنده بخواهد به خداوند سبحان یاد دهد که دست کم چگونه باید مهربانی کند! مطلب دیگری است!
خیر مطلق
بدیهی است که از حق تعالی که “خیر محض” میباشد، هیچگاه “شرّ” صادر نمیشود؛ اما اولاً این در رابطه با خلقت است و ثانیاً این انسان که خیرهایی را برای خودش مبدل به “شرّ” میسازد. به عنوان مثال: وقوع زلزله، لازمه طبیعت و بقای زمین است و بر اساس قوانین حاکم بر زمین رخ میدهد؛ اما اگر یک عده روی خط زلزله، خانههای سست بنیان ساختند و هنگام وقوع زلزله، آسیب دیدند، برای آنها شرّی میشود که خودشان مسبب آن بودند. لذا فرمود:
«إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَكِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ» (یونس علیه السلام، 44)
– خداوند هيچ ظلمی به مردم نمیكند، ولی اين مردمند كه به خويشتن ستم مینمايند.
عادت بر مقصر دانستن خدا
ابلیس لعین، برای توجیه نافرمانیاش، دلایلی آورد، اما وقتی دید هیچکدام مقبول واقع نشده است، به جای آن که بگوید: «من خطا کردم – من غلط کردم «ظَلَمتُ نَفسی»، تکبر ورزید و خدا را مقصر خواند و گفت: «تو مرا اغفال کردی!» او، این اخلاق ناپسند را که در ضمن افترای به خداوند سبحان میباشد به بشر نیز القا میکند که هر چه شرّ میشود را به خدا نسبت دهد! تا آنجا که اگر فرزندی سالم به دنیا آورد، میگوید: «ژن پدر و مادر خوب بود – نطفه قوی و سالم بود – در دوران بارداری خوب مراقبت کردیم»، اما اگر به دلیل بیماریهای موروثی یا عدم رعایت مراقبتهای لازم، فرزند بیمار یا ناقص متولد شود، میگویند: «خدا برای ما اینگونه خواسته است!»
قوانین حاکم بر خلقت
خداوند علیم و حکیم، عالم هستی را نظاممند آفریده است، برای هر چیزی، اندازههای معین و معلومی (علمی) قرار داده است: «إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ – مائیم که هر چیزی را به [با] اندازه آفریدیم» (القمر، 49).
برخی، یک خدای موهوم و ذهنی برای خودشان میسازند و گمان مینمایند که رحمت، رأفت، جود، کرم و استجابت دعا از ناحیۀ خداوند سبحان، خارج از نظام علّی (علت و معلول) و قوانین حاکم بر نظام خلقت و هدایت صورت میپذیرد! در حالی که هرگز چنین نیست، حتی همان دعا نیز خودش از “مقدرات – اندازهها” میباشد و خودش علتی برای پیدایش معلولها میگردد. اگر صله ارحام سبب طول عمر میگردد و صدقه بلا را دفع میکند و نماز اول وقت گشایشها میآورد، همه طبق قوانینی میباشد که او وضع و حاکم نموده است.
زیادتی مرض
«فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ» (البقره، 10)
– در دلهای آنها يك نوع بيماری است، خداوند بر بيماری آنها میافزايد و عذاب دردناكی به خاطر دروغهائی كه میگويند در انتظار آنهاست.
نظام خلقت و هدایت، اینگونه است که اگر کسی کفر و شرک بورزد – در غفلت به سر برد – به خودش و دیگران ظلم کند – مرتکب گناهان و جرائم شود، قلبش بیمار میشود؛ و اگر کسی برای دفع بیماری و در راستای بهبودی خود تلاش ننماید، بیماریش تشدید و زیادتر هم میشود. بدیهی است که اگر زخم یا جراحت، مداوا نشود، چرک میکند، خون را مسموم میسازد، و چه بسا سبب مرگ نیز بشود!
“فاعل” را خداوند متعال معرفی نمود، چرا که اولاً اوست که عالَم را با این قوانین خلق نموده است؛ و ثانیاً اوست که مالِک است و ربوبیّت میکند؛ لذا فرمود: «خدا بیماری آنها را زیادتر میکند»؛ چنان که در همین آیه تأکید نمود که عذاب دردناک برای آنها نیز علت دارد و علتش همان دروغگوییها میباشد؛ اما خداوند متعال است که آنها را به این عواقب معذب میگرداند.
مهربانی خدا
رحمت، لطف، رأفت و جود حق تعالی نیز خارج از علم و حکمت و مشیّت او نمیباشد و نظام حاکم بر هستی را بر هم نمیزند و در ضمن، مهربانی به یکی، سبب ظلم به دیگری یا دیگران نمیشود. هرگز جانی، سارق و مفسد را به بهانۀ “مهربانی”، آزاد و بیکیفر نمیگذارند که در جامعه بچرخد و به ظلم و فسادش ادامه دهد!
ویژگی “بیماری” این است که اگر بهبود نیابد، حتماً تشدید میگردد و بیماریهای دیگری را عارض مینماید؛ یعنی بیماریهایش زیادتر هم میشود؛ مانند کسی که به واسطۀ فشار خون، چربی بیش از حد خون، دیابت (قند)، به دهها بیماری دیگر نیز مبتلا میگردد. این ویژگیها را نیز خداوند علیم و حکیم قرار داده و خودش ربوبیّت مینماید.
راه بازگشت
خداوند رحمان، رحیم و رئوف، نه تنها راه بازگشت را به سوی کسی نبسته، بلکه امر به بازگشت نموده و فرموده که اصلاً ناامید نشوید و اگر برگردید، من تمامی گناهان شما را یکجا میبخشم! و فرموده که نه تنها توبه را میپذیرم، بلکه بندگان تائبم را بسیار دوست میدارم.
اما، این استغفار، توبه و بازگشت، باید تا فرصت و امکان باقیست صورت پذیرد. اگر غدۀ سرطان باز شد و تمام خون یا اعضای بدن را گرفت، دیگر معالجه و بهبودی حاصل نمیشود! فرض کنید که کسی خودش را از بالای بلندی به پایین پرت کند و در نیمه راه بگوید: «خدایا! پشیمان شدم!» مانند فرعون، هنگامی که غرق شدن و مرگ را دید!
البته باز هم خالق، مالک و ربّ، خداوند متعال میباشد، لذا مُهر شدن قلب آنان را به خود نسبت میدهد و میفرماید:
«خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ» (البقره، 7)
– خدا بر دلها و گوشهای آنان مهر نهاده، و بر چشمهای آنها پرده افكنده، و عذاب بزرگی در انتظار آنها است.
چنان که در امر هدایت نیز میفرماید: «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ – خداوند، سرپرست و یار كسانی است كه ايمان آوردهاند، آنها را از ظلمتها، به سوی نور بيرون میبرد» (البقره، 257) – یعنی کسی گمان نکند که با معرفت، ایمان، تقوا، نماز اول وقت، نماز شب، تلاوت قرآن مجید و انجام برخی احکام، میتواند خودش را از ظلمات خارج کند و به سوی نور ببرد، بلکه با این رویکردها در مسیر قرار میگیرد، قابلیت هدایت پیدا میکند و خدا او را به سوی نور میبرد.
*- بنابراین، زیاد نمودن بیماری دلها، در صورتی که مبتلا چارهای برای مداوا نیاندیشد و باز نگردد، نه تنها هیچ منافات و ضدیتی با مهربانی خدا ندارد؛ بلکه عین علم، حکمت، رحمت، لطف و رأفت حق تعالی میباشد؛ چنان که شدت علیه مجرمان، مهربانی در حق عموم میباشد.
*- خداوند سبحان، رحمان، رحیم، رئوف، جواد، کریم و اجابت کنندۀ دعاها میباشد، اما گاهی بندگان، خودشان به او پشت میکنند، از مسیر خارج (فاسق) میشوند و مشمول این رحمت و رأفت واقع نمیگردند.









