پرسش:
کلیپ منتشر شده از یک روحانی: «ما اثبات کردیم سگ پاک است – در قرآن آیهای دال بر نجاست سگ نداریم، بلکه تعریف هم شده است – شکار سگ پاک است و …؟!» پاسخ چیست؟!
پاسخ:
پیش از پاسخ، باید به چند نکتۀ مهم توجه شود:
1- مدتی است باب شده که یکی با عمامه و عبا، پشت به کتابخانهای بنشیند و تحت عنوان یک عالِم دینی، یا بدعتگذاری (گزاری) کند و یا با برخورد نامتناسب تنفر ایجاد کند و یا سخنانی بگوید که مورد نقد و حتی تمسخر دیگران قرار گیرد. پس باید ابتدا از عالِم دینی بودن شخص مطمئن شویم.
2- به فرض که گوینده، واقعاً یک تحصیلکردۀ حوزوی باشد؛ دلیل نمیشود که هر چه میگوید صحیح باشد! ریختن خون سید الشهداء علیه السلام را تحت عنوان یک فتوای دینی مباح اعلام کردند و بیشتر انحرافات در جامعۀ مسلمانان، توسط همین اشخاص ایجاد شده و میشود.
3- برخی عادت دارند که برای جذب مشتری، متناسب با تمایلات کسانی که تقیدات کمتری دارند، فتوا دهند و یا سخنانی باب میل و خوشایند بیتقواها بگویند! در واقع اینان کاسبانی هستند که از اسلام، عقاید، قرآن مجید، احادیث و روایات، سوء استفادۀ ابزاری میکنند!
*- عین مباحثی که این آقا مطرح کرده، سالها پیش در فضای مجازی فرافنکنی شده بود. با دقت در تاریخ درج دو مبحث مندرج در پاورقی، مشخص میشود که این جوّ چند سال پیش ایجاد شده بود!
4- “طهارت یا نجاست”، یک مسأله فقهی میباشد، لذا در فضای مجازی، منبر، سخنرانی و …، میتوان یک مسأله فقهی را بیان داشت، اما هرگز نمیشود به این شکل شعاری، بحث نمود و اثبات رساند!
5- این آقا، هر کسی که هست، نظرش را نوشته یا بیان میدارد، نه این که به اثبات رسانده باشد! لذا ادعای اثبات وقتی صدق میکند که منابع استنباط و استخراج فتوای خود در مجامع فقهی مطرح و دفاع نماید.
6- در هر حال ما مکلفیم که در مسائل فقهی (احکام)، یا دست کم دو دهه در حوزۀ علمیه و نزد اساتید تحصیل تخصصی نماییم؛ یا “اعلم” تقلید نماییم. لذا حتی از هر فقیه و مجتهدی نیز نمیتوان تقلید نمود، چه رسد که به یک روحانی و یا یک ملبس!
بنابراین، اگر دهها کتاب نیز در پاکی و طهارت سگ بنویسند؛ کسی نمیتواند سگ را پاک بداند، مگر آن که مرجعی که از او تقلید مینماید، فتوا به پاکی سگ بدهد.
الف – گزارۀ “در قرآن نیامده”، یک ترفند “انگلیسی – وهابی” میباشد تا مسلمانان را نسبت به احکام شرعی، سست و منحرف کنند! مگر تعداد رکعات نمازهای یومیه، و یا تعداد شوط طواف، و یا تمامی مسائل شرعی (فقهی = احکام) در قرآن کریم آمده است؟!
بله، وقتی ادعا شود که “کتاب خدا برای کافیست”، و نیازی به اهل عصمت علیهم السلام و هر معلم و مربیِ عالِم و آگاه دیگری نداریم؛ همین میشود که در برابر هر موضوعی میگویند: «در قرآن کریم نیامده است»!
ب – در این که سگ حیوان زیبایی است، خصلتها و فواید خوبی هم دارد، هیچ شک و تردیدی وجود ندارد؛ بالاخره سگ را نیز خداوند علیم و حکیم خلق نموده، و او هیچ موجود زشت و بیخاصیت و یا مضری را نیافریده است. اما زیبایی یا فواید، دلیلی بر “طهارت یا نجاست” نمیباشد؛ آن را فقه، مبتنی بر آیات و روایات بیان میدارد.
ج – در قرآن مجید از سگِ اصحاب کهف یاد شده، اما تعریف و تمجیدی از آن نشده است، بلکه فقط فرموده نگهبان آنها بوده است – اما در آیۀ دیگری، بلعم باعور را که به عذاب دچارش کرد، به سگ تشبیه کرده است، در حالی که میتوانست به خوک، موش، گرگ و … تشبیه نماید؛ پس معلوم میشود که در سگ، ویژگیهایی وجود دارد که برای انسان شایسته نیست:
«وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیهِ یلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ یلْهَثْ ذَلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ كَذَّبُوا بِآیاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یتَفَكَّرُونَ» (الأعراف، 176)
– و اگر مىخواستیم او را با آن آیات، بلندمرتبه مىكردیم، امّا او به زمین (و زندگى مادّى گروید، دل بست و برای همیشه در آن فرو رفت) و هواوهوس خود را پیروى نمود، پس مَثل او مَثل سگ است كه اگر او را دنبال كنى (زبانش را در میآورد و له له کنان) پارس مىكند و اگر او را واگذارى باز هم پارس مىكند؛ این مثل، مثل همهى مردمى است كه آیات ما را دروغ پنداشتند. بنابراین اى پیامبر! سرگذشتها را براى آنان بازگو كن شاید آنان بیندیشند (و راه حقّ را بیابند)
ج – خون انسان، مایۀ حیات اوست و خون بیرون آمده و هوا ندیده، به بیماران نیازمند تزریق میشود تا از مرگ راهایی یابند، اما اگر به اندازۀ قطرهای از همین خون بیرون بیاید، “نجس” است و با هر چه تماس پیدا کند، آن را نجس میکند.
اهمیّت، ارزش و آثار “منی” برای تولید مِثل، بر کسی پوشیده نیست. حداقل حدود ۱۵میلیون اسپرم در هر میلی لیتر از مایع منی وجود دارد و تا دویست میلیون یا بیشتر هم میتواند باشد، اما اگر یک اسپرم وارد رَحِم زن شود، پس از امتزاج، تبدیل به جنین و یک انسان میشود؛ اما “منی” انسان و هر حیوانی که خون جهنده دارد نجس است و این مسأله نیز در قرآن کریم نیامده است!
د – پاک بودن حیوان حلال گوشتی که سگ شکاریِ تربیت شده صید نموده است؛ دلیلی بر پاکی خود سگ نمیباشد.
احادیث:
احکام، از آیات و احادیث استنباط و استخراج میگردد و خداوند متعال در چندین آیه، امر به اطاعت و تبعیت از اهل عصمت علیهم السلام نموده است؛ لذا لزومی ندارد که هر مسأله فقهی، در قرآن مجید بیان شده باشد.
این آقا میگوید: «روایات درباره نجاست سگ، متعارض است»؛ خب یا روایات محکم و متقن را نخوانده است؛ یا به موضوع و جوانب آنها دقت ننموده است؛ مثل این که تعریف از خصایص خوب سگ را دلیل بر پاکی گرفته باشد – و یا عمد و قصد سوئی دارد!
امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام فرمودند:
«تَنَزَّهُوا عَنْ قُرْبِ الْكِلَابِ فَمَنْ أَصَابَ الْكَلْبَ وَ هُوَ رَطْبٌ فَلْیغْسِلْهُ»
– از نزدیكی با سگ ها دوری كنید. پس هر كس با سگ برخورد داشت، در حالی كه بدنش خیس بود، باید بدنش (محل برخورد) را بشوید (طبق احکام تطهیر کند)».
- -از حضرت امام صادق علیه السلام، درباره “سگ” پرسیدند و ایشان فرمودند:
«رِجْسٌ نِجْسٌ لَا یتَوَضَّأُ بِفَضْلِهِ وَ اصْبُبْ ذَلِكَ الْمَاءَ وَ اغْسِلْهُ بِالتُّرَابِ أَوَّلَ مَرَّةٍ ثُمَّ بِالْمَاءِ» (وسائل الشیعة، الشیخ الحر العاملی، ج3، ص 415)
– آن، پلید و نجس است و از باقیمانده آبی كه خورده نمیتوان وضو گرفت. چنین آبی را دور بریز و ظرف را اول با خاك و آن گاه با آب بشوی.
گوینده سگ را با سایر سگسانان درنده، چون گرگ و شغال که نجس نیستند مقایسه نموده است و این قیاس را دلیل بر پاکی سگ آورده است؛ در حالی که از امام صادق علیه السلام، همین مسأله پرسیده شده بود:
«سُئِلَ عَنْ سُؤْرِ الْكَلْبِ یشْرَبُ مِنْهُ أَوْ یتَوَضَّأُ قَالَ لَا قُلْتُ أَ لَیسَ سَبُعٌ قَالَ لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ» (شیخ حر عاملى، وسائل الشیعة، ج 3، باب 12، از ابواب نجاسات، ص 415 و 416)
– از امام صادق – علیه السلام – در مورد باقیمانده آب سگ سؤال شد که آیا می توان آن را خورد یا با آن وضو گرفت؟ حضرت فرمودند: خیر. راوی پرسید: آیا سگ همانند سایر حیوانات درنده نیست؟ (كه میتوان باقیمانده آبشان را خورد) حضرت فرمود: به خدا قسم نه، او نجس است. به خدا قسم نه، او نجس است.
- -… و دهها حدیث و روایت محکم و متقن دیگر که هیچ تعارضی بین آنها وجود ندارد.