پرسش:
روایتی که از فوت‌کردن غذا منع کرده، آیا معتبر است؟
پاسخ:
در مورد فوت‌کردن و دمیدن در غذاها و آشامیدنی‌ها دو دسته از روایات وجود دارد:

الف) دسته‌ی اوّل از روایات دمیدن در غذاها و آشامیدنی‌ها را مجاز دانسته‌اند؛ مانند:

بکار بن ابی ‌بکر حضرمی، از امام صادق‌(ع) پرسید: شخصی به ظرف غذای خود می‌دمد، این چه حکمی دارد؟ آن‌حضرت(ع) فرمود: اشکالی ندارد؛ اما اگر شخص دیگری همراه وی باشد مکروه است، زیرا ممکن است او از غذا خوردن خودداری کند.
بکار دوباره پرسید: فوت‌کردن در غذا چه صورت دارد؟ امام(ع) فرمود: مگر قصدش این نیست که غذا سرد شود؟ بکار گفت: آری! امام(ع) فرمود: اشکالی ندارد.[۱]‏

امام صادق(ع) فوت‌کردن در خوراک و نوشیدنی داغ را اجازه داد؛ اما فرمود: برای کسی که در آن غذا شریک دارد مکروه است؛ چون ممکن است او این کار را خوش نداشته باشد.[۲]
ب) اما دسته دیگر از روایات، دمیدن در غذا را منع کرده است:

رسول خدا(ص) از دمیدن در ظرف(غذا) یا فوت‌کردن در آن نهی کرد[۳] و فرمود: «دمیدن در غذا برکت را از بین می‌برد».[۴]
امام علی(ع) فرمود: «… انسان در جای سجده و خوردنی و آشامیدنی خود فوت نکند».[۵]
امام صادق(ع) فرمود: «دمیدن در رقیه‏ها (دعای نوشته شده) و در خوراک و جای سجده مکروه است.[۶]
بر اساس روایات بخش دوم، فقها حکم به کراهت دمیدن و فوت در غذاها و آشامیدنی‌ها داده‌اند.[۷]

گفتنی است که بررسی نفع و ضرر فوت‌کردن در غذا و ظرف آن، بر عهده‌ی دانش پزشکی است و با بهداشت نوین نیز سازگار است. شاید حکمتش آن باشد که وقتی بر غذا یا نوشیدنی دمیده شود، میکروارگانیسم‌های موجود در دهان وارد غذا یا نوشیدنی می‌شوند، یا این‌که دی اکسید کربنی که در بازدم وجود دارد به آن می‌رسد و این امر می‌تواند به بدن آسیب وارد ‌کند و نیز فوت‌کردن غذا می‌تواند زمینه را برای سرایت بیماری‌های واگیر فراهم کند.

در ضمن نیازی به ارائه یک سلسله سند متقن برای تمام این روایات وجود ندارد و همین که در کتب معتبر نقل شده و منطبق با عقل باشد، قابل پذیرش خواهد بود.

جمع‌بندی دو گروه از روایات می‌تواند آن باشد که فوت‌کردن در غذای شخصی اگر با هدف قابل قبولی مانند خنک شدن غذا باشد ایرادی ندارد، اما فوت‌کردن به غذاها و ظرف‌هایی که چند نفر از آن استفاده می‌کنند، شایسته نیست.

[۱]. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج ۲، ص ۵۱۸، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.

[۲]. ابن حیون، نعمان بن محمد مغربی، دعائم الإسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الأحکام، محقق، مصحح، فیضی، آصف،‏ ج ۲، ص ۱۱۸، قم، مؤسسة آل البیت(ع)، چاپ دوم، ۱۳۸۵ق.

[۳]. ابن أبی جمهور، محمد بن زین الدین، عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، محقق، مصحح، عراقی، مجتبی، ج ۱، ص ۱۷۰، قم، دار سید الشهداء للنشر، چاپ اول، ۱۴۰۵ق.

[۴]. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص ۱۴۶، قم، شریف رضی، چاپ چهارم، ۱۴۱۲ق.

[۵]. شیخ صدوق، خصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج ۲، ص ۶۱۳، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.

[۶]. همان، ج‏ ۱، ص ۱۵۸.

[۷]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج ۱، ص ۳۰۴، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق؛ امام خمینی، سید روح اللّه، توضیح المسائل، محقق، مصحح، قلی‌پور گیلانی‌، مسلم، ص ۵۵۸، مسئله ۲۵۰۷، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی قدس سره، چاپ اول، ۱۴۲۶ق.

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=50997

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب