پرسش:

قرآن در آیات ۵ تا ۷ سوره طارق، محل تشکیل منی در بدن مرد را بین صلب و ترائب معرفی کرده است. آیا این خطای قرآنی ریشه در باورهای باستانی دارد که در میان اعراب رایج بوده؟

پاسخ:

قرآن در آیات ابتدایی سوره طارق برای اثبات قدرت خداوند بر معاد جسمانی، به چگونگی آفرینش انسان اشاره کرده و بیان می‌کند همان خدایی که انسان را آفریده توانایی زنده کردن دوباره او را نیز دارد: ﴿فَلْیَنْظُرِ اَلْإِنْسٰانُ مِمَّ خُلِقَ * خُلِقَ مِنْ مٰاءٍ دٰافِقٍ * یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ اَلصُّلْبِ وَ اَلتَّرٰائِبِ * إِنَّهُ عَلىٰ رَجْعِهِ لَقٰادِرٌ﴾ (1) «پس انسان باید بنگرد که از چه چیز آفریده شده است؟ از آبی جهنده آفریده شده است؛ آبی که از میان صلب و ترائب بیرون می‌آید. خداوند یقیناً بر بازگرداندن انسان پس از مرگ تواناست.»

به باور برخی، جمله «یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ اَلصُّلْبِ وَ اَلتَّرٰائِبِ» با یافته‌های علمی ناسازگار است و نوعی خطای علمی محسوب می‌شود. در این نوشتار، این ادعا بررسی و نقد می‌شود.

چرایی لزوم عدم تعارض قرآن با علم
قرآن کتاب هدایت است و هدف آن ارائه نظریه‌های علمی نیست، اما هرگاه برای هدایت بشر به پدیده‌های طبیعی اشاره می‌کند، این اشارات نباید با یافته‌های قطعی علم در تضاد باشند؛ قرآن و جهان هستی هر دو مخلوق خداوند هستند و نباید میان کلام خالق و نظام خلقت تضادی وجود داشته باشد. افزون بر این، قرآن کتاب هدایت است و اگر در اشارات علمی آن خطایی یافت می‌شد، اعتماد انسان به پیام هدایت‌گر آن آسیب می‌دید.

تمایز قرآن با ترجمه و تفسیر آن
باید میان قرآن و ترجمه‌ها و تفسیرهای آن تمایز قائل شد. وجود خطا در ترجمه یا تفسیر به معنای وجود خطا در قرآن نیست. قرآن از خطا مصون است، اما ترجمه و تفسیر، نتیجه کوشش بشری است و فهم انسان متأثر از محدودیت‌های علمی و زبانی بوده و در معرض اشتباه قرار دارد. زبان قرآن دارای بلاغت، ایجاز و لایه‌های متعدد معنایی است. مترجم یا مفسر ممکن است به دلیل عدم تسلط کافی یا برداشت نادرست دچار خطا شود و این اشتباه را نباید به خود قرآن نسبت داد.

واژه «صُلب» در عربی به معنای سخت و محکم است و بر استخوان‌های پشت همچون ستون فقرات و لگن اطلاق می‌شود. «ترائب» به معنای اجزای متساوی است و می‌تواند به اعضایی مانند قفسه سینه، دو پا، لگن یا عانه اشاره داشته باشد.

درباره آیات ۵ تا ۸ سوره طارق سه تفسیر اصلی مطرح شده است:
۱. فاعل فعل «یَخْرُجُ» انسان است و آیه درباره خروج انسان در هنگام زایمان طبیعی سخن می‌گوید؛ خروجی که از میان استخوان‌های لگن (صلب) و استخوان عانه و دو پا (ترائب) صورت می‌گیرد. این تفسیر کاملاً مطابق با واقعیت است.

۲. فاعل فعل «یخرج» «ماء دافق» (منی) است و آیه درباره خلقت انسان از منی سخن می‌گوید. منی در دستگاه تناسلی مرد که میان استخوان‌های لگن (صلب) و استخوان‌های دو پا (ترائب) قرار دارد تولید می‌شود. این تفسیر نیز با علم سازگار است.

۳. فاعل فعل «یخرج» «ماء دافق» است و منظور از صلب، پشت مرد و منظور از ترائب، استخوان‌های سینه زن دانسته شده است. این برداشت با علوم زیستی ناسازگار است و درست نیست.

بنابراین، خطا متوجه قرآن نیست، بلکه ناشی از برداشت نادرست برخی مفسران یا مترجمان است. (2)(3)

برای مطالعه بیشتر
برومند، محمدحسین، «نقد آراء مفسران درباره مفهوم آیه “یخرج من بین الصلب و الترائب”»، مجله پژوهش‌های قرآن و حدیث، دوره ۴۲، شماره ۱، مهر ۱۳۸۸، صص ۴۳ تا ۵۵.

پی‌نوشت‌ها
۱. سوره طارق، آیات ۵ تا ۸.
۲. رضایی، حسین، عرصه سیمرغ (پاسخی قاطع به شبهات کتاب «نقد قرآن سُها»)، قم، پژوهشگاه فرهنگ و معارف قرآن، ۱۳۹۸، صص ۲۷ تا ۲۹.
۳. افزون بر تفاسیر یادشده، پژوهش‌های تازه‌تری نیز ارائه شده است. از جمله مقاله «بررسی تطبیقی شکل‌گیری جنین از منظر تفسیر قرآن و علم با تأکید بر آیات ۵ تا ۷ طارق» که نتیجه می‌گیرد مراد از «صلب» پشت و استخوان‌های پشت و مراد از «ترائب» استخوان‌های جلوی سینه است و در نتیجه «من بین الصلب و الترائب» اشاره به کل بدن دارد و نقش زن و مرد در شکل‌گیری جنین از نظر مفهومی با یافته‌های پزشکی سازگار است. (کربلایی پازوکی، علی و قدسیه علی‌اوسط، مجله مطالعات تفسیری، تابستان ۱۳۹۹، شماره ۴۲، صص ۱۴۹ تا ۱۶۲)
نویسندگان مقاله «نگرشی نو پیرامون مفهوم آیات ۵ تا ۷ طارق با تأکید بر نقد آراء موجود» نیز معتقدند مراد از ماء دافق، آب ماده آفرینش اولیه انسان، صلب قسمت‌های سخت و ترائب قسمت‌های نرم زمین است. (امامی میبدی، سید جلیل و کمال صحرائی اردکانی، مجله مطالعات تفسیری، بهار ۱۴۰۰، شماره ۴۵، صص ۲۵ تا ۴۰)

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=80208

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب