پرسش:

آیا رفتار بندگان موجبات خوشنودی یا ناخشنودی را در پروردگار ایجاد می كند؟

پاسخ:

یكی از صفات خدا رضا است.خداوند نسبت به اعمال بندگانش گاهی راضی است و گاهی راضی نیست، ولی تعبیر احساس خوشایندی و مانندآن در باره خدا دقیق و درست نیست، چون خدا منزه از احساس و مانندآن است. با توجه به این نكته رضایت و خشنودی خدا امری نسبی است، به این معنا كه خداوند مجموعه قوانینی را برای تكامل و پیشرفت بشر و سعادت و خوشبختی آنان فرستاده است.

قوانین تشریعی كه به صورت وحی و كتاب آسمانی و تفسیر و تفصیل آن توسط اولیای الهی و معصوم در اختیار انسان قرار گرفته، مجموعه‏ای از بایدها و نبایدها را تشكیل می‏دهد. انسان كامل كسی است كه با اطاعت كلیه قوانین الهی، رضایت و خشنودی خدا را كسب كرده باشد. از سویی می‏دانیم همه انسان‏ها از لحاظ معرفت و شناخت، ایمان و معنویت، اطاعت و تسلیم پذیری عملی فرمان الهی یكسان نیستند. خداوند از چهارده معصوم(ع) راضی و خشنود است، چنان كه از سلمان و ابوذر و مقداد راضی و خشنود است، اما میزان و نسبت رضایتمندی خداوند به میزان عمل آنان از لحاظ كمیت و كیفیت و اخلاص و معرفت آنان بستگی دارد. از سویی می‏دانیم برخی اعمال از ویژگی‏های برتر و ممتازی برخوردارند، به گونه‏ای كه می‏توان آن ها را به عنوان اصول و زیركارهای جلب رضایت و خشنودی خداوند دانست. باید به قرآن كه زبان خداوند است، مراجعه نمود . از زبان او كشف كرد كه انجام چه كارهایی موجب جلب رضایت حضرتش می‏گرد. رضایت و خشنودی خدا در بیش از سی آیه بیان شده است.(۱)

بنابراین خداوند دارای صفت رضا وخشنودی است. معنای رضا وخشنودی خدا چیست؟

تغییر و تحول در ذات حق تعالي راه ندارد. او از این گونه اوصاف منزّه است، چون این گونه اوصاف از آن موجودات جسمانی است، اما خشنودی خداوند كه رضای اوست و ناخشنودی او كه مراد نارضایتی اوست ،معنای متفاوت با خشنودی و ناراحتی انسان دارد، زیرا:

اولاً: آنچه در انسان به عنوان خشنودی و یا ناخشنودی پدید می‌آید، یك نوع انفعال و تأثیرپذیری از كاری است كه او و یا فردی دیگر انجام می‌دهد.

انسان تحت پیامد مثبت آن و خوشایندی آن كار و یا ناخوشایندی آن خشنود یا ناخشنود می‌شود. در كل این حالت در انسان یك نوع انفعال روحی است. ولی خداوند از انفعال و تحت تأثیر قرار گرفتن منزه است.خشنودی و رضایت او تناسب با ساحت قدسی خود است كه حقیقت آن برای آدمی به طور كامل مشخص نیست، ولی این وصف به عنوان یك كمال وجودی در آموزه‌های وحیانی و عقلی و عرفان به حق تعالي نسبت داده شده است.

همه اوصاف الهی این گونه است، مثلاً علم، قدرت، حیات و مانند آن در وجود آدمی به عنوان یك كمال مطرح است و عدم آن ها نقص است. كمالات در سطح عالی و متناسب با شأن ربوبی و بدون شائبه نقص و كاستی به خداوند نسبت داده شده و می‌گویم خداوند عالم، قادر و… است، در حالی كه این صفات در انسان همراه با تغییر و كاستی است، مثلاً وقتی به چیزی علم پیدا نمی‌كند یا علم و معرفت او به آن چیز بیش تر می‌شود، با حالت قبل از آن متفاوت می‌شود، ولی علم وقتی در باره خدا مطرح می‌شود، از این گونه تفاوت‌ها منزه است، چون قبل از علم و بعد از علم در خدا معنا ندارد تا از این رهگذر تغییری در او به وجود آید. علم قبل از ایجاد و بعد از ایجاد اشیا در خداوند یكسان است، نه این كه تفاوت پیش آید.

صفت رضا و خشنودی نیز از همین باب است و موجب تغییر در خدا نمی‌شود.

دوم: رضا و سِخط (خشنودی و ناخشنودی) در خداوند از صفات فعل است و نه صفت ذات. تغییر در صفات فعل اشكالی ندارد، چنان كه خالقیت، رازقیت و مانند آن همه از صفات فعل خداست و همراه با تغییر است.(۲)

سوم: مرحوم صدوق در كتاب گرانسنگ «التوحید» روایاتی زیبایی درباره مفهوم رضا و سِخط خداوند نقل كرده، كه در آن ها تأكید شده : معنای رضا و سِخط در خداوند به مفهوم آن در انسان نیست. خشنودی خدا به معنای اعطای ثواب به بنده، و ناخشنودی او به معنای كیفر بنده گناهكار است،بدون آن چیزی در او اثر بگذارد و او را از حالی به حالی نماید و تغییر در او ایجاد كند.(۳)

پی نوشت ها:

۱. توبه (۹) آیه ۱۹ ـ ۲۱؛مائده (۵) آیه ۱۱۹؛ آل عمران (۳) آیه ۱۶ و ۱۷.

۲. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، نشر دار الكتب الاسلامیه، تهران ۱۳۷۹ش. ج ۱۷، ص ۲۵۶.

۳. صدوق،توحید، نشر جامعة مدرسین، قم ۱۴۱۶ق. باب ۲۶، ص ۱۶۹، حدیث ۳.

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=49315

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب