پرسش:

آیا شاه‌چراغ با امام رضا علیه‌السلام برادر مادری می‌باشند؟ چرا امام کاظم علیه‌السلام وصیت‌نامه و ودایع امامت را به ایشان سپرد؟

پاسخ:

ام احمد، همسر امام کاظم علیه‌السلام و مادر احمد بن موسی مشهور به شاه‌چراغ است. در مورد شخصیت ام احمد از روایات به دست می‌آید که ایشان زنی مورد وثوق امام کاظم علیه‌السلام بوده و ازاین‌جهت دارای مقام والایی بوده است. شایان‌ذکر است که در شهر شیراز بقعۀ کوچکی منتسب به‌ام احمد وجود دارد که محل رفت و آمد برخی از شیعیان بوده است.

مادر شاه‌چراغ و مادر امام رضا علیه‌السلام
هرچند در مورد نسب و احوال شخصی مادر احمد بن موسی اطلاعات چندانی نداریم، ولی در روایات یکی از زنان و یا کنیزان امام کاظم علیه‌السلام به ام‌احمد یا ام احمد بن موسی شهرت داشته است.(۱) در حالی که در وصف مادر امام رضا علیه‌السلام آمده که حمیده همسر امام صادق علیه‌السلام کنیزی را به نام تُکْتَم خرید و به امام کاظم علیه‌السلام بخشید و از ایشان امام رضا علیه‌السلام متولد شده‌اند.(۲) البته در برخی از روایات نام ایشان نجمه ذکر شده است.(۳) بنابراین مادر شاه‌چراغ با امام رضا علیه‌السلام تفاوت داشته است.

سپردن ودایع امامت به‌ام احمد
گفته شده وقتی خواستند امام کاظم علیه‌السلام را از مدینه راهی بغداد کنند که منجر به زندان و شهادتشان گردید؛ حضرت ودایع امامت را نزد ام‌احمد به امانت گذاشتند و فرمودند: «هر کس در هر زمانی آمد و این امانت‌ها را از تو خواست، بدان که من در همان وقت به شهادت رسیده‌ام و آن شخص جانشین من و امام واجب الاطاعه برای تو و دیگران است.» پس از شهادت امام کاظم علیه‌السلام، فرزندشان امام رضا علیه‌السلام نزد ام احمد آمد و امانت‌های پدر را طلب کرد، ام احمد از خواسته آن حضرت دریافت که امام هفتم از دنیا رفته است، آنگاه وصایا را به امام رضا علیه‌السلام سپرد و با ایشان بیعت نمود.
در گزارشی آمده که امام رضا علیه‌السلام بدون خبر وارد خانه شدند و به‌ام احمد فرمود: «امانتى که پدرم نزد تو نهاده را بیاور» ام احمد با شنیدن خبر شهادت بلند گریه کرد، لطمه به‌صورت زد، لباسهاى خود را پاره کرد و گفت: «به خدا قسم که مولاى من از دستم رفت.» آنگاه امّ احمد کیسهاى را آورد که امانتها در آن بود و آن را به امام رضا علیه‌السلام تسلیم کرد.(۴)

علت سپردن امانت به‌ام احمد
در مورد امام کاظم علیه‌السلام، مسلم است که ایشان اواخر عمر شریفشان را در زندان سپری کردند و این‌گونه نبود که در روزهای پایانی عمرشان، خودشان بتوانند این امانات را به امام بعدی بسپارند. از طرفی شرایط سیاسی جامعه به‌گونه‌ای نبود که از قبل، امام بعدی را بر مردم معرفی کنند؛ چراکه:
اولاً: وقتی عباسیان میخواستند امامی را به شهادت برسانند؛ طبیعی بود که جانشین آن امام را هم به شهادت برسانند. ازاین‌رو در سیره برخی از ائمه علیهم‌السلام دیده می‌شود که تا قبل از مرگ خود، تصریحی به معرفی امام بعدی نداشتند.(۵) در اینجا نیز اگر امام کاظم علیه‌السلام امام رضا علیه‌السلام را به‌عنوان امام بعدی معرفی می‌کردند؛ چه‌بسا ممکن بود جان ایشان هم در معرض خطر باشد. در گزارشی نوح بن درّاج نقل کرده که شخصی به امام رضا علیه‌السلام میگوید: «من از هارون‌الرشید شنیدم که می‌گفت: من امسال به‌سوی مکه خواهم رفت، على بن موسی‌الرضا را خواهم گرفت و او را در مکان پدرش جاى مىدهم.»(۶) البته طبیعی بود وقتی قتل امامی بر ذمۀ خلیفهای افتاد، دیگر نسبت به امام بعدی رفتار مناسبتری خواهند داشت تا موضع شیعیان و یاران امام را نسبت به خود بکاهد.

ثانیاً: ممکن است اگر این ودایع و وصایا به یکی از فرزندان و برداران امام علیه‌السلام سپرده میشد، حکومت عباسیان به این امانات دسترسی پیدا میکرد؛ اما کمتر احتمال میدادند که یک کنیز عهده‌دار ودایع و وصایای امامت شده باشد. لذا این اقدام میتوانست ازاین‌گونه خطرها و تهدیدها جلوگیری کند.

ثالثاً: شاید از برخی گزارشها بتوان برداشت کرد که با توجه به اینکه برخی از برادران امام رضا علیه‌السلام نسبت به امر امامت طمع داشتند؛ ازاین‌رو امام کاظم علیه‌السلام ودایع را به کنیزی سپردند که نه‌تنها با امام علیه‌السلام نسبت مادری نداشته، بلکه خودش دارای فرزند بوده و امام رضا علیه‌السلام را مقدم بر فرزند خود می‌کند. به عبارتی ام احمد نسبت به همۀ فرزندان امام کاظم علیه‌السلام بیطرف بوده و کمتر در معرض اتهام قرار میگرفت. از گزارشی به دست می‌آید که وقتی ام احمد وصیت‌نامه را به امام رضا علیه‌السلام داد، برخی از برادران ایشان، امامت امام رضا علیه‌السلام را نپذیرفتند و حضرت را همراه ام‌احمد نزد قاضی مدینه بردند. در این میان عباس بن موسى (برادر امام) به قاضى گفت: «در داخل این وصیت‌نامه گنج و جواهرى است که برادرم تصمیم دارد به خودش اختصاص دهد؛ شما مهر از نامه بردارید و بخوانید که پدرم چه نوشته است.» قاضی مدینه از باز کردن وصیت‌نامه اجتناب کرد؛ اما خود عباس بن موسی مهر از وصیت‌نامه برداشت و معلوم شد، امام کاظم علیه‌السلام تمام اختیارات را به امام رضا داده و در زیر آن چهار نفر به نام ابراهیم ابن محمّد و اسحاق بن جعفر و جعفر بن صالح و سعید بن عمران به‌عنوان شاهد معرفی کرده است. بعدازاینکه عباس بن موسی رسوا شد؛ اصل وصیت‌نامه را انکار کرد و ادعا نمود که این زن ام احمد نیست. ازاین‌رو دستور دادند تا صورت ام احمد در مجلس قاضى گشوده شود. در این موقع ام احمد گفت به خدا مولایم موسى بن جعفر این جریان را برایم نقل کرد که تو را میگیرند و به‌زور در مجالس میبرند.(۷)

رابعاً: شاید در آن زمان ام احمد امینتر از همۀ مردم بوده و امام کاظم علیه‌السلام او را سزاوارتر از دیگران برای اجرای این مسئولیت مهم، دانستند.

پانویس:
۱. عطاردى، عزیز الله، مسند الإمام الکاظم أبى الحسن موسى بن جعفر علیهماالسلام، ج۳، ص۳۲۹.
۲. شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه قمی، عیون أخبار الرضا علیه‌السلام، ج۱، ص۱۴ و ۱۷.
۳. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، ج۴۸، ص۳۰۷.
۴. مسعودی، على بن حسین، إثبات الوصیه للإمام على بن أبى طالب علیه‌السلام، ص۲۰۱.
۵. مانند امام صادق علیه‌السلام که جانشین خود را میان پنج نفر معرفی نمودند، مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، ج۴۷، ص:۳
۶. مسعودی، على بن حسین، إثبات الوصیه للإمام على بن أبى طالب علیه‌السلام، ص۲۰۵.
۷. کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، ۱، ص۳۱۸.

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=62855

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب