پرسش:

آیا عشق به اهل‌بیت علیهم‌السلام از نوع عشق مجازی است یا حقیقی؟ و چه تفاوتی با عشق‌های دنیوی دارد؟

پاسخ:

انسان به‌طور فطری اهل محبت آفریده شده و از آغاز خلقت، عشق به خدا در قلب او به ودیعه نهاده شده است. خلأ وجودی انسان را هیچ محبتی جز محبت خدا پر نمی‌کند و علاقه انسان به سایر انسان‌های الهی نیز در همین راستا شکل می‌گیرد. از سوی دیگر، دنیا و مظاهر دنیایی این ظرفیت را دارند که جای عشق حقیقی را بگیرند و انسان را اسیر محبت‌های مادی کنند. ازاین‌رو انسان مؤمن همواره در میدان نبرد میان این دو گونه عشق قرار دارد. حال این پرسش مطرح می‌شود که محبت به اهل‌بیت علیهم‌السلام در کدام‌یک از این دو دسته قرار می‌گیرد؟ آیا این محبت در دایره عشق حقیقی است یا چون محبت انسان به انسان است، از نوع عشق مجازی به شمار می‌آید؟ همچنین اساساً چه تفاوتی میان محبت الهی و دیگر عشق‌های دنیوی وجود دارد؟

عشق و محبت الهی
وقتی عشق الهی وارد قلب انسان شود، انسان نه‌تنها خدا را دوست می‌دارد، بلکه هرآن‌چه را نیز به خداوند منتسب است دوست خواهد داشت. از همین‌رو محبت به اهل‌بیت علیهم‌السلام که انسان‌هایی الهی بوده و در مسیر خداوند قدم برداشته‌اند، در قلب انسان جایگاهی ویژه پیدا می‌کند. این محبت انسان را به سوی معرفت، عمل صالح و تهذیب نفس سوق می‌دهد و از جنس عشق الهی است. در مقابل، عشق مجازی زمانی پدید می‌آید که انسان مسیر طبیعی عشق فطری خود را از محبوب حقیقی منحرف کرده و دل به محبوبی غیرالهی بسپارد؛ چنان‌که گفته‌اند: «آدمی بر اساس فطرتش عاشق آفریده شده؛ بلکه خدا در فطرت تمام موجودات حب ذاتی را قرار داده و موجودات به‌سبب همین عشق ذاتی متوجه به کمال مطلق و طالب و عاشق جمیل علی‌الاطلاق می‌باشند. به‌عبارت‌دیگر هر وجودی عجین با عشق و حب است و نبود عشق و حب به معنای نبود وجود است. باتوجه‌به این امر، اگر انسانی دل خود را از حب خدا خالی کند؛ به‌سبب این‌که حب به کمال در ذات او قرار دارد، قلب او نمی‌تواند بدون محبوب سر کند؛ بنابراین دل دنبال محبوبی دیگر می‌گردد و چون خدا کنار گذاشته شده، ناچار کسی یا چیزی غیر از محبوب واقعی را جایگزین او می‌کند تا این خلأ ذاتی را جبران نماید؛ بنابراین دچار حب غیر خدا می‌گردد.» (۱)
بر این اساس، عشق مجازی زمانی شکل می‌گیرد که در روح انسان خلأ عشق حقیقی وجود داشته باشد. وقتی انسان عاشق امری غیرالهی شود و به‌اصطلاح گرفتار عشق مجازی گردد، این عشق در عرض عشق الهی قرار می‌گیرد و قابلیت جمع میان این دو را ندارد. چنین عشقی تمام قلب را به خود مشغول کرده، آن را از حضور الهی تهی می‌سازد و انسان را در اسارت دل‌بستگی‌های ناپایدار قرار می‌دهد.(۲)

عشق به اهل‌بیت علیهم‌السلام
عشقی که در طول محبت الهی قرار گیرد و به دلیل رابطۀ معشوق با خدا شکل گرفته باشد، انسان را به خداوند نزدیک‌تر می‌کند. محبت به اهل‌بیت علیهم‌السلام از این نوع است. مؤمن برای دستیابی به حقیقت و کشف معرفت از واسطه‌هایی بهره می‌برد و بهترین واسطه‌ها اهل‌بیت علیهم‌السلام‌اند. به همین دلیل این محبت همچون محبت به خداوند متعال، در دایره عشق حقیقی قرار می‌گیرد. در نگاه اسلام، محبت به پیامبر و اهل‌بیت امتداد محبت الهی است. البته نکته مهم این است که منظور از عشق به اهل‌بیت صرفاً یک احساس عاطفی شخصی نیست؛ بلکه شرط این محبت، پیوند آن با معرفت است تا انسان را به مقصد برساند. توصیه به زیارت و توسل به اهل‌بیت علیهم‌السلام و همراه‌کردن آن با معرفت نیز از همین‌روست تا محبت از سطح احساسات عبور کرده و به معنا و حقیقت برسد. حتی یکی از دلایل تأکید بر عدم خروج از موازین شرعی در عزاداری‌ها نیز همین است که این محبت باید در مسیر صحیح خود، یعنی عشق الهی قرار گیرد.

تفاوت میان دو عشق
برای تمایز میان عشق حقیقی و عشق مجازی می‌توان به چند معیار توجه کرد:

۱. جهت‌گیری:
عشق حقیقی رو به خدا و کمال مطلق دارد؛ اما عشق مجازی رو به دنیا و نفس امّاره. عشق حقیقی در بستر انجام واجب و ترک حرام شکل می‌گیرد، درحالی‌که صاحب عشق مجازی ممکن است به‌راحتی احکام الهی را زیر پا بگذارد.

۲. تأثیر اخلاقی:
در سایه عشق حقیقی، انسان به فضائل اخلاقی می‌رسد و از رذائل دوری می‌کند؛ اما عشق مجازی لزوماً چنین تأثیری ندارد. امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند: «هرکه شیفته چیزی شود آن چیز دیده‌اش را کور و دلش را بیمار گرداند؛ چنین کسی با دیده‌ای ناسالم می‌نگرد و با گوشی ناشنوا می‌شنود؛ شهوت‌ها خرد او را ازهم‌گسیخته و دنیا دلش را میرانده است.»(۳)

۳. تفاوت در هدف:
در عشق‌های دنیوی، انگیزه‌های مادی مانند نیاز شخصی، منفعت، خواسته‌های عاطفی یا ارضای غریزه نقش دارد؛ اما در عشق حقیقی، هدف تقرب به خداوند است.

۴. تأثیر بر معنای زندگی:
عشق حقیقی به زندگی معنا می‌دهد، زیرا انسان به موجودی فناناپذیر عشق می‌ورزد و از کسانی پیروی می‌کند که محبت به آن‌ها او را به حقیقت نزدیک می‌سازد. در عشق مجازی، پس از فروکش‌کردن هیجانات اولیه، خلأ روحی دوباره خود را نشان می‌دهد و چه‌بسا انسان دچار پوچی شود. «تجربه مراجعان نشان داده این عشق‌ها و وابستگی‌های اعتیادگونه، شاید در ابتدا مطلوب و شیرین باشد؛ ولی رفته‌رفته آثار مخرب آن آشکار می‌گردد. اضطراب، استرس، ترس، توقعات بی‌جا، کلافگی، ناراحتی‌های شدید، سرخوردگی، سوءتفاهم‌های بسیار، احساس مالکیت نسبت به طرف مقابل و درنهایت خستگی و دل‌زدگی از اموری است که همگی بر رنج انسان می‌افزاید.»(۴)

۵. الگوپذیری:
در عشق حقیقی، انسان از الگوهای حقیقی مانند اهل‌بیت علیهم‌السلام پیروی می‌کند و این محبت او را به حقیقت نزدیک می‌سازد؛ اما در عشق مجازی ممکن است الگوگیری نادرست و حتی مخرب شکل گیرد.

۶. پایداری:
عشق حقیقی پایدار است. عاشقان خدا و اهل‌بیت علیهم‌السلام در این مسیر سختی‌ها را تحمل می‌کنند و حتی جان خود را فدا می‌سازند؛ اما عشق مجازی ناپایدار است و با ازبین‌رفتن منفعت، از میان می‌رود.

۷. پیوند با معرفت:
عشق حقیقی همواره با معرفت همراه است؛ اما عشق مجازی تنها بر احساس تکیه دارد.

نتیجه
انسان فطرتاً عاشق آفریده شده و ریشه همه محبت‌ها در عشق الهی است. هرگاه این عشق حقیقی در قلب انسان تجلی یابد، محبت‌های دیگر او نیز در مسیر الهی معنا پیدا می‌کند. محبت به اهل‌بیت علیهم‌السلام در همین راستا و در امتداد عشق الهی شکل می‌گیرد؛ اما زمانی که دل از یاد خدا خالی شود، عشق مجازی جای آن را می‌گیرد و انسان به اموری دل می‌بندد که در عرض محبت الهی قرار دارند و او را از حقیقت دور می‌کنند. بنابراین معیار تمایز عشق حقیقی و مجازی، جهت‌گیری آن است. اگر محبت انسان او را به خدا نزدیک کند و موجب تعالی اخلاقی و معرفتی شود، حقیقی است؛ اما اگر موجب غفلت، خودمحوری و دل‌بستگی به دنیا گردد، مجازی به شمار می‌آید. محبت به اهل‌بیت علیهم‌السلام چون در مسیر معرفت و قرب الهی قرار دارد، مصداق عشق حقیقی است و انسان را به سوی کمال، فضیلت و آرامش پایدار هدایت می‌کند.

 

پی‌نوشت‌ها
۱. انصاریان پور، علی و دیانت مقدم، سید عباس، تحلیل پرسش‌های اخلاقی از معصومین علیهم‌السلام با روش اجتهادی، دفتر اول، حوزه علمیه قم، دفتر تبلیغات اسلامی، شعبه خراسان رضوی، مرکز ملی پاسخ‌گویی به سؤالات دینی، صفحه ۱۹۹.
۲. همان، صفحه ۲۰۰.
۳. «و مَن عَشِقَ شَیئاً أعشی(أعمی) بَصَرَهُ و أمرَضَ قَلبَهُ، فَهُوَ یَنظُرُ بِعَینٍ غَیرِ صَحیحَهٍ و یَسمَعُ بِأُذُنٍ غَیرِ سَمیعَهٍ، قَد خَرَقَتِ الشَّهَواتُ عَقلَهُ و أماتَتِ الدّنیا قَلبَهُ»، صبحی صالح، نهج‌البلاغه، قم، مرکز البحوث الاسلامیه، ۱۳۷۴، خطبه ۱۰۹، صفحه ۱۶۰.
۴. انصاریان پور، علی و دیانت مقدم، سید عباس، همان، صفحه ۲۰۶.

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=79513

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب