پرسش:
آیا «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ» در آیة الکرسی، با آیه 16 از سوره فتح [بجنگید تا اسلام بیاورند – یا تسلیم میشوید یا معذب میگردید] تناقض ندارد؟!
پاسخ:
الف – برخی از تمام قرآن مجید، فقط به چند کلمه از یک آیه، یعنی: «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ – در دین اجبار بدآمدنی نیست» بسنده و استناد میکنند؛ آن هم بدون آن که معنایش را بدانند، یا فرق “دین” که اعتقادات میباشد و “شریعت” که قوانین و احکام میباشد را بدانند؛ و توجه داشته باشند که اعتقادات نمیتواند اجباری باشد، اما شریعت، قانون و احکام، به ویژه احکام اجتماعی، در همه جای دنیا اجباری بوده و هست.
دربارۀ «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ»، مطالب بسیاری در این پایگاه درج شده است که میتوانید بخوانید: (فهرست پیوند)
ب – مطالعه، تحقیق و پرسش، به ویژه دربارۀ آیات قرآن کریم، نه تنها خوب، بلکه بسیار ضروری و مفید میباشد؛ اما دقت نمایید که برخی اصرار دارند مدعی شوند که در آیات قرآن مجید “تناقض” وجود دارد!
این رویکرد، به خاطر عدم شناخت و باور قرآن مجید، به عنوان “کلام الله و وحی” میباشد! کسی که قبول دارد قرآن مجید کتاب آسمانی است، یقین مینماید که در آیات آن هیچ تناقضی وجود ندارد؛ لذا اگر با پرسشی مواجه شود، به یقین میداند که اشکال در معلومات اوست، نه در کلام خدا! بنابراین، برای یافتن پاسخ مطالعه مینماید یا میپرسد؛ مانند کاربر محترمی که این پرسش را ارسال نموده است.
ج – انسان عاقل و موحد (خداپرست)، به خوبی میداند که خداوند سبحان، این عالَم را به بازی نیافریده است؛ 124 هزار پیامبر را نیز برای سرگرمی نفرستاده است – دین خدا نیز یک نظریۀ پیشنهادی نیست که فرقی بین پذیرش یا عدم پذیرش آن نباشد و هیچ تأثیری در زندگی دنیوی و سرنوشت اخروی انسان و جامعه نداشته باشد – و اولیاء الله نیز در راه دفاع از دین خدا و دعوت مردمان به دین خدا، بیهوده آن همه زحمت و مشقت تحمیلی از سوی کفار مستکبر را متحمل نشدند، و بسیاری از آنها تحت شکنجه قرار نگرفته و به شهادت نرسیدهاند؛ و البته کفار، مشرکان، منافقان، ظالمان و مفسدان نیز بیجهت با این دین و مسلمانان، دشمنی نمیکنند!
دو آیۀ مورد بحث:
1- آیة الکرسی همان یک آیۀ «اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ …» میباشد که با «وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ» به اتمام میرسد؛ و «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ»، آیۀ بعدی میباشد.
در ادامۀ همین آیه، که معمولاً سوء استفاده کنندگان آن را نمیخوانند، میفرماید که شما را در دین (اعتقادات) مجبور نیافریدم، چرا که یه شما عقل، قلب، شنوایی و بینایی (سمع و بصر) و وحی دادهام و هم چنین شما را از فضیلت اختیار در انتخابها برخوردار نمودهام؛ و البته راه رشد از گمراهی را نیز برایتان تبیین نمودهام؛ لذا فقط کسانی ثابت قدم میمانند و به رشد و رستگاری میرسند که به الله ایمان بیاورند و به طاغوتها کفر بورزند:
«لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» (البقره، 256)
– در دين هيچ اکراه (اجبار بدآمدنی) نيست، چرا که راه رشد از گمراهی، به خوبی آشكار شده است؛ پس هر كس به طاغوت كفر ورزد و به خدا ايمان آورد، به يقين به دستاويزى استوار كه آن را گسستن نيست چنگ زده است و خداوند شنواى داناست.
بنابراین، معنای «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ» این نیست که هیچ فرقی ندارد چه کسی، کدام دین و آیین را برگزیند؛ و فرقی ندارد که به الله جلّ جلاله ایمان بیاورد و او را اطاعت و بندگی کند، یا به طاغوتهای درونی [هوای نفس] و بیرونی [قدرتهای حاکم] ایمان بیاورد و مطیع و تسلیم آنان گردد!
*- اگر معنا و مقصود از «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ»، مساوی و بینتیجه بودن “دینپذیری” و “دین گریزی” در دنیا و آخرت بود، حق تعالی هیچ پیامبری نمیفرستاد؛ قیامتی بر پا نمینمود، به بندگان مؤمنش پاداشی نمیداد و بندگان کافر و متمردش را به عاقبت مواضع و کارهایشان دچار نمینمود.
«لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ»، یعنی در دنیا، در انتخاب آزادید، نه این که قیامتی وجود ندارد و خداوند علیم و حکیم، مقدر ننموده که بندگان مؤمنش به سعادت و نعمت ابدی برسند و بندگان کافر، ظالم و فاسدش، به نتیجه و عقوبت آن چه کردهاند برسند!
2- هود علیه السلام، 16
«قُلْ لِلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَى قَوْمٍ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ فَإِنْ تُطِيعُوا يُؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْرًا حَسَنًا وَإِنْ تَتَوَلَّوْا كَمَا تَوَلَّيْتُمْ مِنْ قَبْلُ يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا»
– به متخلفان از اعراب بگو: به زودی از شما دعوت میشود كه به سوی قومی جنگجو برويد و با آنها پيكار كنيد تا اسلام بياورند (یا تسلیم شوند)، اگر اطاعت كنيد خداوند پاداش نيكی به شما میدهد، و اگر سرپيچی نمائيد همانگونه كه قبلا نيز سرپيچی نموديد، شما را عذاب دردناكی میكند.
تمامی جنگهای دوران پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، از سوی کفار و با حمایت یهودیان بر مسلمانان تحمیل شده است. در این جنگها، عدهای شرکت میکردند و عدهای از اعراب، نه تنها شرکت نمیکردند، بلکه ضد تبلیغ نیز مینمودند تا دیگران نیز به دفاع برنخیزند [مثل امروز].
در این آیه میفرماید: «به این متخلفین از اعراب بفرماید که به زودی فرصت دیگری به شما داده خواهد شد و به جنگ با لشکر قدرتمندی که حملهور خواهد شد، فراخوان خواهید شد»؛ سپس میفرماید: «اگر اطاعت کنید، رستگار میشوید و اجر میبرید و اگر باز هم تخلف ورزید، خدا شما را سخت عذاب خواهد نمود».
اسلام و مسلمانی
“اسلام و مسلمانی”، دو تعریف دارد: یکی پذیرش دین مبین اسلام و تسلیم امر خدا شدن میباشد – و دیگری تسلیم حکومت و اوامر حکومتی شدن و عدم تخلف از قوانین و مقررات میباشد.
امروزه و همه جا، این قانون وجود دارد؛ چنان که ممکن است در یک کشور خارجی زندگی کنید و اصلاً آنها را باور و قبول نداشته باشید، اما مجبور میشوید که تسلیم قوانین حکومتی آنجا شوید؛ یا عدهای در همین مملکت اسلامی و جمهوری اسلامی ایران زندگی کنند، اما آن را قبول نداشته باشند؛ اما این نگاه و اعتقاد آنان، مجوزی برای تخلف از قوانین و نیز دشمنی نمیباشد.
اما جنگ و جهاد [تلاش دشمنستیز] برای دفاع از دین اسلام، حکومت و جامعۀ مسلمانان، یک تکلیف بزرگ إلهی است که عقل سلیم تصدیقش میکند و البته توفیقش نیز نصیب همگان نمیگردد؛ و بدیهی است که حق تعالی، به اطاعت کنندگان و تسلیم شوندگان اجر میدهد و متخلفان را در دنیا و آخرت، مجازات مینماید؛ یعنی حقیقت این تخلف بزرگ، به خودشان برمی گردد.
کفار مهاجم نیز یا باید به لحاظ اعتقادی اسلام بیاورند، یا دست کم تسلیم شوند و به مخالفت، کارشکنی، ضد تبلیغ، فتنه و دشمنی نپردازند.
●- بنابراین، هر دو آیه، دال بر این حقیقت میباشد که «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ»، به معنای بازی بودن، مساوی بودن، بیاثر بودن و بینتیجه ماندن دینپذیری یا دینگریزی نمیباشد، بلکه یعنی شما انسانها، چون فرشتگان یا سایر موجودات، مجبور آفریده نشدهاید؛ میتوانید “انتخاب” کنید، حتی میتوانید “إلهها، ربّها و معبودهای دروغین” را برای خود برگزینید، اما هر انتخابی که بنمایید، در دنیا و آخرت به نتایج همان میرسید.
«إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا» (الأنسان، 3)
– ما او را به راه هدایت نمودیم، خواه شاكر باشد (و پذيرا گردد) يا كفران ورزد.
«وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ» (ابراهیم علیه السلام، 7)
– (همچنين) بخاطر بياوريد هنگامی را كه پروردگارتان اعلام داشت كه اگر شكر گزاری كنيد (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود و اگر كفران كنيد مجازاتم شديد است!









