پرسش:
برخی شبهه می‌کنند که چگونه می‌شود که اشخاصی که روایت معروف حضرت رضا سلام الله علیه هنگام ورود به خراسان را نوشته‌اند به 30 هزار نفر برسند؟ و استدلال می‌کنند که ما تا همین چند سال قبل از انقلاب در شهر‌های بزرگ ، افراد معدودی با سواد و یا کسانی که خواندن و نوشتن بلد باشند در اختیار داشتیم. اما جطور می‌شود که 1000 سال پیش فقط یک روایت را 30 هزار نفر بنویسند؟ این غیر معقول است و اینکه چطور می‌شود در جنگ صفین 110 هزار نفر آدم کشته شوند.

پاسخ:

اولاً باید دقت نمود که هر گفته‌ای را نمی‌شود سند گرفت و بعد در آن چون و چرا کرد؛ بلکه باید به مستندات رجوع کرد.

تردیدی نیست که چه در خصوص بیان آمار نویسندگان یک حدیث یا آمار تلفات در یک جنگ، غلوهای بسیاری بوده و حتی در برخی از مستندات تاریخی درج شده که نمی‌تواند واقعیت داشته باشد. این غلوها، گاه به خاطر اهداف سیاسی و فرهنگی و تبلیغی و گاه به خاطر حبّ و بغض‌ها (از طرفداران هر طرف) بوده است. چنان که برخی می‌گویند: حضرت عباس علیه‌السلام در یک حمله یا یک نصف روز، سی هزار نفر را کشت! و به قول شهید آیت الله مطهری رحمة الله علیه، اگر در هر چند ثانیه یک نفر را کشته باشد نیز به این تعداد نمی‌رسد. همین طور است آمارهای متفاوت در خصوص وقایع مختلف تاریخی. البته باید دقت داشت که عکسش هم صادق است. یعنی برخی به خاطر همان اهداف یا حبّ و بغض‌ها، تحت عنوان نقد آن آمارها، خودشان آمار غلط‌تری می‌دهند.

جنگ آمار:

دقت کنیم که در همیشه تاریخ، “آمار” در هر موردی نقش بسیار مؤثری در باورها یا حتی مواضع مردم داشته و دارد. امروز هم همین‌طور است، در امریکا و اروپا چنین است، در کشور خودمان نیز چنین است. آمار جمعیت، آمار تلفات، آمار اقتصادی، آمار اقدامات در عرصه‌های متفاوت و …؛ راست یا دروغ این آمارها، در اذهان عمومی باورها، ترس‌ها یا امیدهای گوناگونی ایجاد می‌کند.

البته دشمنان در این امر بسیار ماهرتر و متخصص‌ترند؛ چرا که اساساً در امر تبلیغات و ارتباطات بسیاری قوی‌تر هستند.

به عنوان مثال به اخبار آنها دقت کنید. اگر در گوشه‌ای از دنیا تظاهراتی با شرکت میلیون‌ها نفر یا صدها هزار نفر برگزاری گردد که علیه آنها باشد، می‌گویند: چند صد نفر یا هزاران نفر (کمتر از ده هزار) یا ده‌ها هزار نفر (کمتر از صد هزار) در این تظاهرات شرکت کردند – اما اگر اعتصابی یا تظاهراتی به نفع و له آنان باشد که در آن صد نفر شرکت کرده باشند، می‌گویند: ده‌ها هزار نفر – یا اگر فتنه و شورشی باشد که از مجموع یک جمعیت هفتاد میلیونی، فقط پانصد هزار نفر در آن شرکت کرده باشند، می‌گویند: همه مردم، یا دست کم میلیون‌ها نفر!

همین جنگ آماری در خصوص بیان تلفات، بدهی‌ها، اشتغال و بی‌کاری، موافقت‌ها و مخالفت‌ها با اشخاص، احزاب، یا طرح‌ها و اقدامات وجود دارد. آمار بدهی‌های یونان هر روز بحث محافل سیاسی است، اما از آمار بدهی‌های امریکا و انگلیس که به مراتب بیشتر است، چیزی گفته می‌شود.

بی‌سوادی حال و گذشته:

برخی می‌خواهند چنین القا کنند که مردم تا همین یک قرن و حتی نیم قرن پیش، همه اقوام جاهل، وحشی، بدوی، بی‌سواد، چادر نشین و … بوده‌اند! و این ترفند را به خصوص در مورد جهان اسلام (از گذشته تا حال) به کار می‌بندند. مثلاً می‌گویند: در صدر اسلام، خانه‌ها در نداشت که میخی داشته باشد و در به آتش کشیده شود و یا میخ به سینه حضرت زهراء علیهاالسلام فرو رود! در حالی که آثار تاریخی نشان می‌دهد که حتی هزار سال قبل از ایشان نیز کاخ‌هایی با در و پنجره‌های بزرگ، آهنین، ارابه‌ها، سلاح و زره (که به زمان حضرت داود علیه السلام می‌رسد) و … ساخته شده بود.

و همین‌طور می‌گویند: چون ما حتی در گذشته‌ی نزدیکی بی‌سواد بودیم، پس گذشتگان به مراتب از ما بی‌سوادتر بوده‌اند؟ در حالی که تاریخ از علوم ایرانیان و یونیان و رومیان و فلسطینی‌ها و …، مطالب علمی بسیاری نقل می‌کند و حتی آثار سقراط و بقراط و ارسطو را نیز دارد.

نقل حدیث امام رضا علیه السلام:

*- ما می‌دانیم که حتی قبل از اسلام، علم و سواد در ایران و مناطق دیگر گسترش داشت و پس از اسلام، جهان اسلام مهد علوم در زمینه‌های متفاوت گردید.

*- ما می‌دانیم که فقط امام صادق علیه السلام، چهار هزار دانش‌پژوه را در علوم متفاوت [از شیمی، ریاضی، نجوم، طب و … گرفته تا علم حدیث، اصول، تفسیر، فقه و …] را تعلیم و تربیت نمود، چنان که امروزه اغلب مباحث فلسفی، حِکَمی، تفسیری، فقهی و …، مستند به تعالیم ایشان است.

*- ما می‌دانیم که در آن زمان، ایران بیش از نقاط دیگر جهان مهد علم بود، و در ایران نیز مناطقی چون سبزوار، مرکزیت بیشتری داشت.

پس اگر ایشان وقتی سخنی می‌گفتند: سه هزار نفر نوشته باشند، سخن عجیبی نیست، و حال آن که بحث‌های آماری بیشتر از ناقلان حدیث است و نه نویسندگان. و اصلاً گفته نشده که این ناقلان همه بلاواسطه سخن را شنیده و نقل کرده و یا نوشته‌اند. حالا در آمار غلوی هم شده باشد، مثلاً سه هزار نفر حاضر در صحنه، سی هزار گفته شود، یا ده هزار نفر سی هزار گفته شود و … بعید نیست. اما اصل این که هزاران نفر در هر بلادی دور ایشان جمع می‌شدند و بیانات ایشان را می‌شنیدند، نقل می‌کردند و خودشان یا دیگران می‌نوشتند، جای تردید ندارد.

جنگ صفین:

در خصوص آمار تلفات دو طرف در جنگ صفین نیز همین طور است، البته غلو در آمار سایر جنگ‌های دوران حکومت امیرالمؤمنین علیه السلام، به نفع هر کدام از طرفین، به مراتب بیشتر از جنگ صفین است. طبری و بلاذری و … آمارهای عجیب و قریبی نقل کرده‌اند، اما نصربن مزاحم در آخر کتاب صفین، رقم کشتگان را ده هزار نفر ذکر کرده، که تا حدودی به واقع نزدیک‌تر است.

البته باید توجه داشته باشیم که برای جنگ صفین، معاویه با لشکر پر تعدادی عازم شد، و جنگ نیز ماه‌ها به طول انجامید، بارها آرام شد، بارها شدت گرفت، بارها نیروهایی به هر دو طرف اضافه شد و … .

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=82838

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *