پرسش:
شیعه، بدون مبنای قرآنی، اعتقاد به وساطت اولاد پیامبر را در حاجتمندی از خدا دارند! در حالی که حتی پیامبر اسلام نیز خودشان را واسطۀ حاجات مسلمانان قرار نداده‌اند؟

پاسخ:

دشمنان تشیع و شیعه (امر ولایت)، حتی از دروغ بستن به خدا، رسول و قرآن کریم نیز ابایی ندارند، چرا که اعتقادی ندارند!

آیا مسلمانان از پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله نمی‌خواستند که برای برآورده شدن حاجات و رفع نیازهایشان دعا کنند و برایشان استغفار کنند و ایشان چنین نمی‌نمودند؟! پس، چرا و با چه جرأتی به قرآن کریم و ایشان افترا می‌زنند؟!

خداوند سبحان در قرآن مجید فرمود:

«وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا» (النّساء، 64)

– و ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر آنكه به امر [و اذن] الهى از او اطاعت كنند و اگر آنان وقتى به خود ستم كرده بودند پيش تو مى‌‏آمدند و از خدا آمرزش مى‏‌خواستند و پيامبر [نيز] براى آنان طلب آمرزش می‌کرد قطعا خدا را توبه‏ پذير مهربان مى‌يافتند.

چنان با قاطعیت می‌گویند: «شیعه، بدون مبنای قرآنی …» که مخاطب گمان می‌کند لابد مدعی به علوم قرآن و معارف اسلامی، نه تنها آشنایی، بلکه اشراف دارد؛ و البته این نوع موضع‌گیری‌ها علیه تشیع و شیعه، از روی بغض، کینه، دشمنی و لجاج می‌باشد نه به علت تفاوت فهم از قرآن مجید، معارف اسلامی و حقایق عالَم هستی!

وساطت

مخالفان اهل بیت علیهم السلام، همیشه و در طول تاریخ، عقیدۀ شیعیان به وساطت، توسل و شفاعت را باطل و حتی «شرک» بر شمردند! در حالی که این امور، نه اختصاصی به شیعیان دارد و نه حتی به مسلمانان؛ بلکه حقایق و واقعیات گریز ناپذیری هستند که نه تنها کسی نمی‌تواند رد کند، بلکه عمومیت دارد، حتی بین کافران؛ چرا که نظام آفرینش و هدایت مبتنی بر آن است.

*- چه کسی می‌تواند بدون توسل به واسطه‌های شناخته شده و نشده، نفس بکشد؟! حتماً باید هم هوا باشد، هم باد، هم بینی و دهان، هم ریه و … .

*- چه کسی می‌تواند بدون واسطه و توسل به اسباب و وسایل، یک جرعه آب بنوشد؟! حتماً باید جریان آب در رود، یا چاه، یا لوله‌کشی باشد؛ حتماً باید اعضایی که امکان نوشیدن را فراهم می‌کنند باشند؛ حتماً باید ظرف، دست، یا دست کم لب و دهان و قدرت جاذبه و مکش باشند و … .

*- چه کسی می‌تواند بدون واسطه و توسل به اسباب و وسایل، چیزی از علم بیاموزد؟! حتماً باید طبیعت باشد، دانشمند و عالم باشد، کتاب و معلم باشد تا با وساطت و توسل به آنها، کلمه‌ای علم آموخت.

*- چه کسی می‌تواند بدون واسطه و اسباب، به علوم وحیانی در قرآن مجید علم یابد؟!

حتماً باید فرشته وحی باشد، نبی و دریافت کننده و ابلاغ کننده باشد، معلم باشد و …، تا به کلمه‌ای از وحی، علم حاصل شود.

***- آیا وقتی برای تحصیل به مدرسه و دانشگاه می‌رویم – برای درمان نزد پزشک می‌رویم – برای بهبودی حتی به جامدات (داروها) روی می‌آوریم – برای خرید نان، به نانوایی می‌رویم و خلاصه حتی به یکدیگر نیز «التماس دعا» می‌گوییم، واسطه قرار دادن دیگران برای رفع نیازها و حاجات نمی‌باشد و فقط اگر به اهل عصمت علیهم السلام رجوع و توسل کردیم و آنها را واسطه قرار دادیم، کار اشکال پیدا می‌کند؟!

●- مؤمن و کافر، هر دو به واسطه‌ها و وسیله‌ها رجوع می‌کنند و فرق‌شان این است که مؤمنان هر کسی یا هر چیزی را واسطه و وسیلۀ فیض الهی می‌بینند، اما کفار همان واسطه و وسیله را منشأ اثر می‌دانند!

حضرت امام صادق علیه السلام فرمود:

«أبَى اللهُ أن یجرِی الأشیاءَ إلاّ بِأسبابٍ، فَجَعَلَ لِكُلِّ شَیءٍ سَبَبا و جَعَلَ لِكُلِّ سَبَبٍ شَرْحا، و جَعَلَ لِكُلِّ شَرْحٍ عِلماً، و جَعَلَ لِكُلِّ عِلمٍ بابا ناطِقا، عَرَفَهُ مَن عَرَفَهُ، و جَهِلَهُ مَن جَهِلَهُ، ذاكَ رسولُ اللّه صلى الله علیه و آله و نَحنُ»

– خداوند ابا دارد از این كه چیزها (امور) را جز از طریق اسباب فراهم آورد. از این رو، براى هر چیزى، سببى قرار داده، و براى هر سبب، بیانى، و براى هر بیان، دانشى، و براى هر دانشى‌، درى. گویا هر كه آن در را شناخت، علم را فهمید و هر كس آن را نشناخت‌، جاهل ماند. آن در، همان رسول خدا صلى الله علیه و آله و ما هستیم.

مبانی قرآنی

1- خداوند سبحان، برای شناساندن خودش، ابتدا عقل را حجّت باطنی خودش در همگان قرار داد، سپس قلب را برای فهم، درک و ایمان موهبت نمود، سپس اعضای ظاهری و باطنی شنوایی و بینایی (سمع و بصر) را برای انسان قرار داد … و پس از این همه، دو کتاب خلقت و وحی را پیش روی آدمی گشود تا بشر بتواند با دیدن آیاتش (نشانه‌های هدایت کننده‌اش)، او را بشناسد و به سوی او حرکت کند، تا رشد نماید و به کمال برسد؛ و فرمود:

«سَنُرِیهِمْ آیاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یتَبَینَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ یكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَیءٍ شَهِیدٌ» (فصلت، 53)

– به زودی نشانه‏‌های خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان می‏دهیم تا آشكار گردد كه او حق است، آیا كافی نیست كه او بر همه چیز شاهد و گواه است.

2- برای درست خواندن دو کتاب خلقت و وحی، به گونه‌ای که هدایت کننده باشد و نیز تعلیم کتاب، معلمش را واسطه و وسیله قرار داد و فرمود:

«كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ» (البقره، 151)

– همان طور كه در ميان شما فرستاده‏‌اى از خودتان روانه كرديم [كه] آيات ما را بر شما مى‏‌خواند و شما را پاك مى‏‌گرداند و به شما كتاب و حكمت مى‌‏آموزد و آنچه را نمى‌دانستيد به شما ياد مى‌دهد.

3- به پیامبر عظیم الشأنش صلوات الله علیه و آله فرمود:

«وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ – ما تو را جز برای رحمت جهانیان (یا هر دو عالم و عوالم گوناگون) نفرستادیم» (الأنبیاء، 107)

یعنی: «رحمان – وجود بخش» منم؛ «رحیم – وجود بخش مستمر» منم؛ پس، رحمان و رحیم منم، اما رحمتم را به واسطۀ تو به تمامی مخلوقاتم می‌رسانم.

4- به بندگان مؤمنش فرمود:

«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَیرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا» (النّساء، 59)

– ای كسانی كه ایمان آورده‌اید! اطاعت كنید خدا را و اطاعت كنید پیامبر خدا و صاحبان امر را، و هر گاه در چیزی نزاع كردید آنرا به خدا و پیامبر ارجاع دهید اگر ایمان به خدا و روز رستاخیز دارید، این برای شما بهتر و عاقبت و پایانش نیكوتر است.

یعنی: ایمان به توحید و معاد، رشد، کمال و عاقبت به خیری؛ همین‌طوری حاصل نمی‌شود، بلکه واسطه و وسیله دارد و مستلزم اطاعت از خداوند سبحان است که در اطاعت از رسول و اولی الامر، جریان دارد؛ پس آنها را واسطه و وسیله قرار داد.

5- آیا «حبلِ الله» واسطه و وسیلۀ هدایت و وحدت جمعی نیست که فرمود: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا – و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید و پراكنده نشوید» (آل عمران، 103)

6- آیا خداوند متعال، دعا برای خود و دیگران را واسطه و وسیلۀ رحمت و مغفرت خویش قرار نداده است؟!

وصل شدن‌ به وسائط و وسایل

چه کسی می‌تواند بدون واسطه و توسل به وسایل مرتبط، به رحمت واسعۀ الهی «وصل» شود؟! مگر «صلاة، صلوات، صله ارحام و …» که همگی از ریشۀ «وصل» می‌باشند را وسیلۀ هدایت قرار نداد؟! مگر نفرمود: «مؤمنان به آن چه خداوند دستور اتصال به آنها را داده وصل می‌شوند و کفار اتصال به آنها را قطع می‌کنند!»

مؤمنان – «وَالَّذِینَ یصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یوصَلَ وَیخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَیخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ» (الرّعد، 21)

– و آنان كه آنچه را خدا به پیوستنش فرمان داده مى ‏پیوندند و از پروردگارشان مى‏‌ترسند و از سختى حساب بیم دارند.

کفار – «وَالَّذِینَ ینْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یوصَلَ وَیفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ» (الرّعد، 25)

– و آنها كه عهد الهی را پس از محكم كردن می‌شكنند، و پیوندهائی را كه خدا دستور برقراری آن را داده قطع می‏كنند: و در روی زمین فساد می‌نمایند، لعنت برای آنهاست و بدی (و مجازات) سرای آخرت برای آنهاست!

●- بنابراین، تنها هدف حمله به تشیع و شیعه در رابطه با «وساطت، توسل و شفاعت»، فقط و فقط قطع هر گونه ارتباط و اتصال مسلمانان به اهل عصمت علیهم السلام و جایگزینی خودشان می‌باشد، چنان که در همان صدر اسلام نیز به امیرالمؤمنین علیه السلام گفتند: «نیاز به تو و قرآنی که تو با شأن نزول و احادیث تفسیری نوشتی نداریم، [حَسبُنَا کِتابَ الله – کتاب خدا برای ما کافیست؛ خودمان می‌خوانیم و فهم می‌کنیم]» و این به سر جوامع اسلامی آمد که می‌بینیم!

لینک کوتاه مطلب : https://ofoghandisha.com/?p=59360

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب