پرسش:
آیا این که میگویند: «چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است» صحیح است؟
پاسخ:
آیات قرآن مجید و احادیث نیز مورد سوء استفاده قرار میگیرند، چنان که سخنان حکیمانه و حتی علوم نیز از این آسیب مصون نیستند، چه رسد به ضرب المثلها!
آدمی، روح و جسم دارد – عقل و نفس دارد – نیازهای مادی و معنوی دارد و زندگی فردی و اجتماعی دارد؛ لذا بایدها و نبایدهایش در هر جنبه، حالت، شرایط، ضرورتها و هر کاری متفاوت است و نمیشود یک حکم کلّی برای تمامی آنها صادر نمود.
درستی ضرب المثل «چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است»، در امور معنوی و اخلاقی، با امور مادی بسیار متفاوت است. به عنوان مثال: اگر کسی بخواهد دیگری را نصیحتی خیر خواهانه بنماید، او را امر به معروف و نهی از منکر بنماید، وی را به شناخت و بندگی خداوند سبحان دعوت و تشویق بنماید، او را از وسوسههای شیاطین و دشمنان جنّ و انس مطلع سازد و نسبت به آخرت، هشدار دهد و …، خودش مقدم است؛ ابتدا باید خودش را متذکر گردد، تزکیه و عمل نماید.
اما، در امور دنیوی و مادیات چنین نیست و استدلال به این ضرب المثل برای امور مادی در هر شرایط و امری، برای سوق دادن انسان، به تکبر، خودپسندی، خودبینی و خود خواهی میباشد که امروزه تحت عنوان «اومانیسم»، به صورت یک مکتب نظری و عملی درآمده است و تمامی ظلمها و جنایات و حتی جنگها و تحریمهایی که نظامات سلطه بر مردمان تحمیل میکنند، مبتنی بر همین اندیشۀ باطل میباشد.
در این اندیشه و باور نادرست، تمامی انسانیت، اخلاق، ارزشها و اصول زندگی اجتماعی میمیرد؛ گذشت و ایثار و خدمت به دیگران، بیمعنا و حتی نادرست قلمداد میشوند و خوی حیوانی و بدتر از آن بر انسان غلبه میکند:
«وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ» (الأعراف، 179)
– به طور مسلم گروه بسياری از جن و انس را برای دوزخ آفريديم، آنها دلها (عقلها)ئی دارند كه با آن (انديشه نمیكنند و) نمیفهمند و چشمانی دارند كه با آن نمیبينند و گوشهائی دارند كه با آن نمیشنوند، آنها همچون چهار پايانند، بلكه گمراهتر اينان همانا غافلانند.
در نظر بگیرید که هر کسی، هنگام انجام تکالیف انسانی، اخلاقی و اجتماعی، یا ضرورت انجام هر کار خیری، با خود بگوید: «چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است»! چه فرهنگی حاکم میشود و چه اتفاقی میافتد؟!
بنابراین، نه تنها هیچ اشکالی ندارد که انسان چراغی را که روشنایی آن در خانه رواست به مسجد ببرد تا افراد بیشتری از نور آن استفاده کنند و در پرتو نور آن نماز بگزارند، قرآن مجید را تلاوت کنند، به وعظ گوش کنند، یکدیگر را ببینند، از احوال هم با خبر شوند و …؛ بلکه واجب هم میشود.
نه تنها هیچ اشکالی ندارد که انسان گرسنه، اگر هنوز تحمل دارد و امکان تهیه نان را نیز دارد، نان خود را به گرسنهای دهد که دیگر تحمل یا امکانی ندارد، بلکه واجب هم میشود.
گاهی رفع نیاز روحی و روانی یا حتی مادی یک یتیم، بسیار واجبتر از رفع نیاز فرزند در آن لحظه است؛ حال چه کنیم، بگوییم: «چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است».
یک مجاهد و رزمندۀ فی سبیل الله، از جان، مال، خانواده، امنیّت، آسایش، تفریح و موقعیتهای خود میگذرد و به سبب این رفتارش، جامعهای نجات مییابند، رشد میکنند و در امنیّت قرار میگیرند؛ اما اگر بگوید: «چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است»؛ باید به گوشهای بخزد و به زندگی فردی و بیشتر حیوانی خود ادامه دهد و منتظر فعالیت دیگران باشد تا برای او امنیت و امکانات فراهم سازند!