پرسش:
گفته میشود اصلا کشوری به عنوان فلسطین نداشتیم؛ این زمین در قیمومیت بریتانیا بوده که به اسرائیل داده شده است، پاسخ چیست؟
پاسخ:
اولاً: فلسطین کودکی یتیم نبود که قیم بخواهد؛ ثانیاً قیمومیت بریتانیا نیز اشغال نظامی بوده است؛ ثالثاً، قیمومیت به معنای مالکیت نیست که انگلیس بخواهد آن را به صهونیستها بدهد و فلسطین نیز مِلک و سرزمین فلسطینیان بوده و هست؛ رابعاً قیم اگر حق قیمومیت را داشته باشد، در نهایت میتواند قیمومیت بدهد، نه مالکیت! و بالاخره آن وقتی انگلیس، سلطه بر فلسطین را به صهیونستها داد، اصلاً چیزی به عنوان اسرائیل وجود خارجی نداشت که گفته شود: «فلسطین را به اسرائیلیها داد!»
فلسطین
تاریخ فلسطین، همچون ایران، مصر و روم، بسیار کُهن میباشد؛ این سرزمین در گذشته «کنعان» نام داشت، چنان که ایران نیز نزد اقوامی «پارس» نام داشت و نام ایتالیا “رُم – روم” بود و اساساً کشورهایی که از تاریخ چند هزار ساله برخورداند، نامهای گوناگونی داشتند.
این منطقۀ حاصلخیز، محل ظهور پیامبران بزرگی چون حضرات عیسی و موسی علیهما السلام و پیش از آنها، محل عبور و زندگانی حضرت ابراهیم علیه السلام بوده است. فلسطین، از نظر موقعیت جغرافیای طبیعی و جغرافیای سیاسی، بسیار حساس و پراهمیت است و به مثابه پلی است که کشورهای عربی، اسلامی آسیا را به آفریقا متصل میکند و به همین دلیل از یک سو منطقۀ شکلگیری تمدنها بوده است و از سویی دیگر، مورد طمع قدرتها بوده و هست.
کنعانیان نخستین اقوامی بودند که از شبه جزیره حجاز (عربستان آن روز)، به فلسطین آمدند و در این سرزمین سکونت گزیدند و با آموریان و فلسطینیان در هم آمیختند و از سال 2500 ق.م، به صورت رسمی، فرمانروایی ایجاد کردند که 15 قرن ادامه داشت.
«اسرائیل» نام حضرت یعقوب بود که به فرزندان و نسلش «بنی اسرائیل» گفته میشود که حدود 13 قرن پیش از میلاد، در سرزمین فلسطین اقتدار داشتند.
حضرت موسی علیه السلام، 430 سال پس از ورود یعقوب و در زمان حکومت فرعون بر سرزمین مصر آن زمان، پیروانش را از مصر به سوی فلسطین آورد.
حضرت داود علیه السلام، در حدود 1000 ق.م توانست اورشلیم را از دست فلسطینیان خارج کند و بیت المقدس یا خانه خدا را در آنجا بنا کند. این بنا توسط حضرت سلیمان تکمیل شد.
●- فلسطین و مردمانش، مانند سایر کشورها و ملّتهای کهن، تاریخ پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشتند تا آن که اسکندر مقدونی، در حدود 323 ق.م به ایران، مصر، سوریه، فنقیه و فلسطین حمله کرد و ویرانی و قتل و غارت فراوانی به بار آورد.
●- دوران تسلط رومیان بر فلسطین، از سال 63ق.م آغاز شد؛ در سال 70 م تیتوس فرزند امپراتور روم با هشتاد هزار سرباز، اورشلیم را محاصره کرد … – در زمان خسرو دوم پادشاه ساسانی، امپراطوری ایران، روم را شکست داد و با راهنمایی یهودیانی که با ایران همکاری میکردند اورشلیم (فلسطین) را فتح کردند. اما پس از مرگ خسرو پرویز، این سرزمین دو باره به دست مسیحیان افتاد.
●- پس از بعثت حضرت محمد صلوات الله علیه و آله، مسجدالاقصی در بیت المقدس، حدود 13سال، قبله اول مسلمانان بود و پس از مهاجرت به مدینه در سال دوم اقامت در مدینه، به فرمان خداوند، قبله مسلمین از مسجدالاقصی به مسجدالحرام (خانه کعبه در مکه) تغییر یافت.
در زمان دو خلیفه اول (ابوبکر و عمر)، این سرزمین به طور کامل در اختیار مسلمانان قرار گرفت.
●- از سال 1095م. با تهاجم اروپائیان علیه مسلمانان جنگهای صلیبی آغاز شد که حدود دو قرن ادامه یافت.
مسیحیان، 90 سال بر فلسطین حکومت کردند. در مراحل پایانی جنگ دوم صلیبی (1149-1147م) مطابق با 544-542 ھ، صلاح الدین ایوبی صلیبیون را تار و مار کرد و بیت المقدس را باز پس گرفت و آنها را از سوریه و مصر و سایر مناطق بیرون راند.
●- پس از هفتمین جنگ صلیبی و مرگ آخرین پادشاه سلسله ایوبی، ممالیک حدود سه قرن زمام امور را در دست گرفته و بیت المقدس را نیز در اختیار داشتند و با سپاه مغول جنگیدند و آنها را شکست دادند و بازماندگان صلیبیها را در عکا نابود ساختند.
●- در اواخر قرن نوزدهم شورشهایی در فلسطین به وجود آمد. انگلستان که در این سالها مدافع عثمانی بود، ناگهان تغییر سیاست داد و در برابر عثمانی قرار گرفت و از شورشیان حمایت کرد. از جمله «حسین، امیر مکه» را که نماینده عثمانی در حجاز و مردی جاه طلب بود، تحریک کرد با حمایت انگلیس از عثمانی جدا شود.
●- در چنین شرایطی عدهای از یهودیان، اندیشه ملت واحد یهود را مطرح کردند و برای تشکیل کشوری مستقل دست به اقداماتی زدند که کار آنها مورد تشویق و حمایت دولت انگلیس قرار گرفت.
یهودیان تجزیه طلب که با حمایت انگلیس جایگزین مسیحیان شده بودند، برای پیشبرد مقاصد، با حمایتهای مالی یهودیان ثروتمند، حزبی تشکیل دادند و نام صهیون را بر خود نهادند – صهیون نام کوهی در فلسطین است که در تورات نوشته: «خدا به زمین آمد، راه خانه بندگانش را گم کرد و به کوه صهیون رفت و …»
●- پس از شکست عثمانیها، در سال 1916 قرارداد «سایکس ـ پیکو» میان روسیه، فرانسه و انگلیس به امضا رسید تا به موجب آن سرزمینهای تجزیه شده از عثمانی را میان خویش تقسیم کنند. اما انگلیس که چندی بعد آن پیمان را مغایر با سلطه خود بر کانال سوئز دید، در سال 1917 با استفاده از ضعف روسیه و انقلابی که در آن کشور به وقوع پیوسته بود، از پیمان سرباز زد و فلسطین را تحت قیمومیت کامل خویش درآورد.
جنگهای صلیبی
جنگهای مسیحیان در فلسطین با مسلمانان، قدمتی بیش از سلطۀ یهود و جنگ آنان با مسلمانان دارد و برای ایجاد این جنگها، شکست و اخراج مسلمانان از فلسطین، ترفندهای عجیبی از سوی حاکمیت کلیسا در اروپا به کار گرفته شد!
●- «از سال 395 م، یعنی زمان تجزیه امپراتوری روم باستان به روم غربی و روم شرقی، اروپا مرکز فرمانروایی مستبدانه کلیسا بود. پاپ برای بالا بردن جمعیت مسیحیان در فلسطین برای آغاز جنگ با مسلمانان در فلسطین دست به حیله زد و کشیشان شایع کردند که علائم ظهور عیسی در فلسطین آشکار شده است. به همین دلیل عده زیادی از مسیحیان برای تماشای ظهور عیسی روانه بیت المقدس شدند و کشیشان هر سال وعدۀ ظهور را به سال دیگر موکول می کردند و بدین ترتیب بر عده زائرین افزوده میشد. «چنان که صهیونیستها نیز یهودیان فقیر در کشورهای دیگر را به اسرائیل کوچ دادند]؛ در همان اوایل کار، یکی از پاپها که با هفتصد زائر عازم بیت المقدس شده بود، از جزیره قبرس به اروپا بازگشت و شایع کرد که مسلمانان مانع از ورود او به این شهر شدهاند. با چنین تمهیداتی آتش دشمنی و جنگ افروخته شد که حدود دو قرن قربانی گرفت و به دنبال آن هفتصد هزار نفر از فقرا و تودههای مردم به همراه عدهای از شوالیهها به سوی قدس به حرکت درآمدند و در بین راه بر جمعیت آنان افزوده میشد.
اما، پس از سه سال جنگ و غارت و پیشروی تدریجی فقط چهل هزار نفر به بیت المقدس رسیدند و بقیه یا در جنگ با مسلمانان کشته شدند و یا از بیماری جان باختند. پس از محاصره طولانی بیت المقدس و نبردی سخت، عاقبت صلیبیون وارد شهر شده و دست به قتل عام زدند و همه چیز را به عنوان غنیمت بردند.
*- گودافر، فرماندۀ آنان که بعد، شاه فلسطین شد در گزارش به پاپ می نویسد: «اگر میخواهید بدانید با دشمنانی که در بیت المقدس به دست ما افتادند چه معاملهای شد، همین قدر بدانید که افراد ما در معبد سلیمان در لجهای از خون مسلمانان میتاختند و خون تا زانوی اسبان میرسید».
●- پس از مرگ صلاح الدین ایوبی، سلسله ایوبی پا برجا ماند و در اروپا نیز پس از کشمکشهای فراوان پاپها با سلاطین، سرانجام پاپ «انیوسان» سوم، سلاطین را تکفیر نمود و حکم جهاد با مسلمین را صادر کرد و پس از بالغ بر سه سال که از صلح میگذشت، آتش جنگ دوباره برافروخته شد. صلیبیها قسطنطنیه را فتح کرده و پادشاهی برای آن برگزیدند و جنگ چهارم نیز خاتمه یافت.
●- جنگ ششم نیز به تحریک پاپ «انوریوس» سوم، به وقوع پیوست. فردریک پادشاه آلمان، ابتدا دعوت پاپ را پذیرفت؛ اما بعد پشیمان شد، لذا مورد تکفیر پاپ قرار گرفت. فردریک پاپ را توقیف نمود و خودش عازم بیت المقدس شد. به دلیل اختلافات شدیدی که میان سلاطین ایوبی وجود داشت، مسلمانها قرارداد صلح با صلیبیها بستند که بیت المقدس را به آنان بسپارند ولی مسجدالاقصی دست مسلمین باشد.
●- پس از آن که دولت انگلیس در 14 مه 1948 (1367 ه . ق.) به قیمومت خود خاتمه داد و قشونش را از فلسطین خارج کرد در همان روز شورای ملی یهود در تل آویو تشکیل شد و موجودیت دولت اسرائیل را اعلام کرد. طبق هماهنگیهای قبلی، چند ساعت بعد، ترومن رئیس جمهور وقت امریکا، دولت جدید اسرائیل را به رسمیت شناخت و انگلیسیها هم در هنگام خروج، تجهیزات خویش را در اختیار آنان گذاشتند. از آن پس دخالتهای سازمان ملل در مورد فلسطین و پیشگیری از حملات صهیونیستها به فلسطینیها بی اثر گردید و صهیونیستهای غاصب شروع به تصرف شهرها و روستاها و اخراج فلسطینیها از خانه و کاشانه شان کردند و چون با مقاومت مردم فقیر و مظلوم مواجه گردیدند، جنایاتی مانند کشتار دهکده دیریاسین و کفرقاسم را در آوریل 1948 به راه انداختند که موجب گسترش وحشت فلسطینیهای بی پناه گردید و آنان هم به ماورای اردن میگریختند و … .
●●● – بنابراین، تمامی سیاستها و جنایات صهیونیستها علیه مسلمانان در فلسطین، تکرار همان جنایات مسیحیان در فلسطین میباشد، چنان که جنایات داعش امریکایی در منطقه، تکرار همان جنایات کومله، منافقین و … در ایران و به ویژه کردستان بود.